eitaa logo
علی مقدم
2.1هزار دنبال‌کننده
781 عکس
332 ویدیو
25 فایل
آثار[سخنرانی، نوشته ها و اشعار]علی مقدم عاصی خراسانی ادمین @admin9988 وبلاگ http://asikhorasani.blogfa.com/ بایگانی پادکست ها https://eitaa.com/ali_moghaddam_Podcast پیام ناشناس https://harfeto.timefriend.net/16818822335153 هندوستان @SAEB_TABRIZ
مشاهده در ایتا
دانلود
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی همایش "زیارت سرخ" بزرگداشت شهدای رمضان حرم امام رضا علیه السلام . . دیدیم دوباره راه نورانی را این برکت دارایی و اصلانی را در اول قرن نو دوباره دیدیم تکرار شهید اول و ثانی را @ASI_khorasani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اطفالِ گرسنه یمن منتظرند فریاد رس فغانِ افغان ، برگرد دیدار دانشجویان با مقام معظم رهبری
با این نگاه وقت تماشا چه میکنی؟! ای شوخ دیده با جگر‌ ما چه میکنی؟! کمتر ز باغ های بهشتت مقام نیست اینجا میان مردم دنیا چه میکنی؟! شیرین تر از دهان تو شهدی مگر که هست؟! دیگر به کام خویش مربّا چه میکنی؟! درمان درد ماست به دستان تو فقط ما را حواله سوی مسیحا چه میکنی؟! از قامت تو شور قیامت بپا شدست بنگر که با چنین قد رعنا چه میکنی؟! ما را اسیر دام خودت کرده ای ، بکُش ای سنگدل به صید مدارا چه میکنی؟! ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
الهی، تو خود گواهی که در عصرِ سَلخِ شهرالله مبارک ۱۳۹۰ هـ . ق. چنان حسرتی بر این بنده مستولی شد که گوشه های چشمم با ناودان بهاری برابری می کرد و اههای اتشینم جهنم سوز بود، که بیداران در این ماه رستگار شدند و این خفته زیانکار. این حسرت یک ماه بود، با حسرت یک عمر چه باید کرد . . . امشب که در آخرین فرازم یا رَبّ از غصه پر از سوز و گدازم یارب چون حسرت یک ماه چنین تلخ بُوَد با حسرت یک عمر چه سازم یا رَب؟!
هر چند که میروی ولی سال دگر ای ماهِ خدا ، دوباره مهمانم کن اسعدالله ایامکم
از دست کشیدن نشود دسترست کم چون سرو، نگردید قدت از هرسَت کم فردای قیامت نخوری حسرت بسیار امروز اگر ساخته ای از هوست کم دنبال خدا باش، چه غم خلق چه گویند؟ هرگز نکند حرفِ کمِ هیچکست کم از نَفس تو پرسند ملائک که چه کردی مِن جَمرَهِ حُبّ العلوی اِقتَبَسَت کَم؟* بنشین و مزن بیهُده هر جا نفس آری هشدار از آن روز که آید نفست کم *چقدر نفست از آتش محبت علوی اقتباس کرده است؟
هستیم دلخوش از هیچ ، هستیم دلخور از هیچ ما را نمانده حاصل ، غیر از دلی پُر از هیچ بی بهره از وجودیم ، همچون سرابِ صحرا ما چیستیم غیر از مُشتی تَبَلوُر از هیچ با نیستی رسیدیم بر هستیِ دو عالم جز ما کسی نسُفتست هرگز چنین دُر از هیچ
باید از خویشتن فرار کنم رو به درگاه کردگار کنم خسته از اختیار برگشتم آمدم جبر اختیار کنم باختم از همه ولی این بار آمدم با خودت قمار کنم سرشکسته، نشسته، گردن کج به همین ذلّت افتخار کنم زورِ بنده به زاری است فقط صبح و شب ناله های زار کنم جز همین گریه در بساطم نیست نکنم گریه، پس چه کار کنم؟ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ ۳ شوال ۱۴۴۳
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 بسْمِ‌ ٱللَّهِ‌ ٱلرَّحْمَٰنِ‌ ٱلرَّحِيمِ 🕊 🌤«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»🌤 🔸سرود بسیار زیبای بدون هرنوع .. 🌱به احترام مراجع شیعه که موزیک را بطور مطلق حرام می دانند. 🌱و همچنین شیعیانی که به احترام احادیث رسول اللّه و اهل بیت { علیهم السلام } ، به عمل می کنند و در زندگی خود از سمع و نشر موسیقی می کنند . 🍃"اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً" 🍃التماس دعا ... 🤲 🕌مدرسۀ علمیّۀ موسی ابن جعفر(ع)
من دورِ ثواب هم نگشتم بی تو من دور شراب هم نگشتم بی تو ای دوست بیا و غیرتم را بنگر هم بسترِ خواب هم نگشتم بی تو ۲۱ دی ۱۳۹۹ @ASI_khorasani
کشید دامن اگر ، پیرهن بگیر از او بنازم این هُنر و همّتِ زلیخا را
حال و روز بعضی از مردم و فروشنده ها که تا میتوانند احتکار میکنند گران تر بفروشند امّا همیشه بر لبشان ناله و فحش به گرانفروشی و نا مسلمانی است ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست
تامّلات ادبی ایهام ، ابهام و کژتابی ۱ یکی از موضوعاتی که در سال های اخیر در فضای شعر و خصوصا شعر آیینی رواج یافته و شاهد ازدیاد روز افزون آن هستیم ( که شاید از مهمترین علل آن ، فقدان نقد و نبودن روحیه نقد پذیری است*) وجود "ابهام" و "کژتابی" های فراوان است. زبان گاهی اوقات دچار ابهامات و نابسامانی هایی میشود که جز با دقّت و و حسّاسیت نمیشود از آن ها نجات پیدا کرد. یکی از راه های نجات از این ابهامات ، مطالعه و فکر در موضوع "ابهام" و "کژتابی" است به تعبیر استاد قوام الدین خرمشاهی : فایده بحث کژتابی ها ، " زبان آگاهی" و حساسیت زبانی پیدا کردن ، و در آثار خود یا گفته ها و نوشته های خود از ارتکاب کژتایی پرهیز کردن است. (مقدمه کتاب کژتابی های ذهن و زبان) قطعا اگر این مساله مورد نقد قرار نگیرد و با تسامح و تساهل از کنار آن عبور کنیم ، شعر آیینی در حد شعر بزمی که فقط مخاطب عمومی سطحی نگر را به صورت زودگذر اقناع میکند خواهد ماند و در طولانی مدت ذائقه مخاطب شعر دچار ابتذال و انحراف در زبان و مفاهیم خواهد شد. به عنوان مقدمه چند نکته ی کوتاه در مورد "ابهام" و "ایهام" عرض خواهم کرد و در نوشته های بعدی به نمونه هایی از ابهام ها و کژتابی در شعر شاعران امروزی اشاره خواهم کرد (سعی میشود از شاعرانی که شعرشان مخاطب بالایی دارد و الگویی برای شاعران مبتدی هستند ، نمونه ذکر کنم چون معتقدم هرچقدر این بزرگواران دقتشان در این موضوعات بیشتر باشد ، شاعران مبتدی هم بیشتر دقت خواهند کرد ، که به قول صائب تبریزی : صافی و تیرگیِ آب ز سرچشمه بُوَد) تفاوت ابهام و ایهام ابتدا باید به ایهام بپردازیم و بعد به ابهام و کژتابی باید توجه کنیم که "ایهام" یکی از صنایع معنوی مهم و زیبای علم بدیع است و استفاده از این صنعت نشانه قوّت شاعر و شعر اوست یکی از نقاط قوت و برجسته حافظ و سعدی ، استفاده آنها از صنعت ایهام است ایهام یک نکته مثبت است که ریشه در دو یا چند معنی داشتن یک کلمه یا عبارت است که یک معنی غالبا پیداتر و معانی دیگر پنهان تر اند (اینکه گفتیم غالبا به دلیل وجود ایهام متوازی است که هر دو معنا به یک اندازه به ذهن متبادر میشوند) به این چند نمونه دقت کنید سعدی قاضیِ شهرِ عاشقان باید که به یک "شاهد" اقتصار کند کلمه "شاهد" محتمل دو معناست : یکی گواه و دیگری زیبا رو که طبق هر دو ، بیت معنا میدهد (البته معنای گواه به دلیل کلمه قاضی نزدیک تر است) حافظ صوفی که بی تو توبه ز می کرده بود دوش بشکست عهد چون در میخانه دید "باز" در اینجا کلمه "باز" دو معنا دارد یکی گشوده و دیگری دوباره ، که هر دو معنا با بیت تناسب دارد حافظ چو منصور از مراد آنان که بردارند بر دارند بدین درگاه حافظ را چو می‌خوانند "می‌رانند" در این بیت واژه "میرانند" را چهار گونه میشود معنا کرد که هر کدام وجه معنایی جالب و قابل توجهی دارد .۱.میکِشند  ۲.طرد میکنند  ۳.میکُشند  ۴.امیرانند ما انواع مختلفی از ایهام در زبان داریم که هر کدام زیبایی خاص خودش را دارد (واژگانی ، ساختاری ، ساختاری واژگانی و خوانشی) بحث ایهام بسیار بحث زیبا و دامنه داری است اما چون غرض این نوشتار بحث از "ابهام و کژتابی" هست به همین مقدار از توضیح ایهام اکتفا میکنم و انشالله در نوشته بعدی به ابهام و تفاوت آن با ایهام و مساله کژتابی خواهم پرداخت. ________ *ما کثره الشُّعَراءِ الّا عِلّه مُشتقّه من قِلّه النُّقّادِ ترجمه : بسیاریِ شاعران ، بیماری است که برخاسته از اندکی ناقدان است. ۲۵ دی ۱۴۰۰ ۱۲ جمادی الثانی ۱۴۴۳ @ASI_khorasani
خُرد منگر گناه را هرگز ، گندمی بر زمین زد آدم‌ را گاه مویی بگیرد از چشمت روشنیِ تمام عالم را
رسوا مکن آن عیوب پنهانی را آنها که از او فقط تو میدانی را یا رب سببی ساز که شامل بشود غفرانِ تو ، عاصی خراسانی را ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما کی ز شکست بی اثر میگردیم هم ساز شویم و هم تبر میگردیم بیهوده به ما تیغ کشیدید ولی "ما را بکشید زنده تر میگردیم"
شما هم هر شب که میخواین بخوابین توی ذهنتون میگین : دیگه بسه غفلت ، از فردا دیگه یه حرکت متفاوت و جدیدی رو شروع میکنم؟! اگه شما هم اینطوری هستین و هی امروز رو به هوای فردا ضایع میکنین این قصه کوتاه و تلخ رو بخونین👇 . قال : ساتوب غدا ، نام و لم یستیقظ گفت : فردا توبه خواهم کرد ، خوابید و دیگر بیدار نشد
دوری چنان مکن که به شیون بخوانمت
قسمتی از توصیف مولف کتاب از جناب 《میرزا عبدالقادر بیدل از عارفان محقق و کاملان مدقّق بوده . چاشنی مکتب توحید از رحیق کلامش پیداست و حلاوت مذاق تصوف از شکّر گفتارش هویدا. در تحقیق مسئله توحید یگانه بوده و در ترک و تجرید سرآمد زمانه. با وجود فقر و مسکنت مرجع امرا و اهل کمال بود. در سنه هزار یکصد و سی و سه از این سرای فانی به عالم باقی شتافت. کلیاتش از ۱۰۰ هزار* بیت متجاوز است و هرچند اکثر اشعارش موافق محاوره فصحای عجم نیست و ترکیب‌های غریب در زبان فارسی اختراع نموده اما شعرهای بلند و برجسته بسیار دارد و پختگی نفس از گفت‌وگویش ظاهر است اگر زباندانی صرف اوقات نموده انتخابی از کلیات آن گران‌مایه بردارد معلوم می‌شود که صاحب چقدر مایه بوده‌است. به‌ هر حال این چند بیت از او نگارش می‌یابد: بیدل از یاد خویش هم رفتم که فراموش کرده‌است مرا . اینجا جواب نامه عاشق تغافل است بیهوده انتظار خبر می کشیم ما . همیشه تشنه لبِ خون ما بود بیدل چو شیشه هر که به دست آورد دل ما را . چه نسبت است به خورشید ذره را بیدل به عالمی که تو باشی مرا که می پرسد . ای محبّت گداختم بس کن نفسی بود باختم بس کن . مِی پرست ایجادم نشئه ازل دارم همچو دانه ی انگور شیشه در بغل دارم . درهای فردوس وا بود امروز از بی دماغی گفتیم فردا *در نسخه خطی کتابخانه آستان قدس رضوی از کتاب ریاض الشعرا نوشته ۴ هزار بیت پ ن : ابیات انتخابی زیاد بود فقط تعدادی را نوشتم @ASI_khorasani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا امام رضا خورشید سر برآرد هر صبح از حریمش گردد مدار عالم هم بر مدارِ این در خاکش دواست اینجا ، دارالشفاست اینجا درمان و درد باشد در اختیارِ این در دنیا نبود و بودیم ما بنده ی مرامش خاکی نبود و بودیم ما خاکسارِ این در
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا