خدایا!
مرا به خاطر گناهانی که
در طول روز با هزاران قدرتِ عقل
توجیهشان میکنم ببخش ....
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران
#یاد_شهدا
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
یا رب ز کرم دری برویم بگشا
راهی که درو نجات باشد بنما
مستغنیم از هر دو جهان کن به کرم
جز یادِ تو هر چه هست بر از دلِ ما
#ابوسعید_ابیالخیر
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
#امام_علی علیهالسلام
🔹شب تاریک کوفه🔹
مگر اندوه شبهای علی را چاه میفهمد؟
کجا درد دل آیینهها را آه میفهمد؟
شب تاریک کوفه، کوچهها در خواب خاموشی
فقط حال یتیمان را نگاه ماه میفهمد
به دام خویش افتادند بوجهلان صفینی
فریب کفر را کی لشکر گمراه میفهمد؟
خوارج چیزی از پند علی هرگز نفهمیدند
کجا آفاق را اندیشۀ کوتاه میفهمد؟
مسیر کهکشانها با نگاهش میشود روشن
ولی این قوم آیا راه را از چاه میفهمد؟
علی درد دلی انبوه دارد، بغض دارد، آه...
مگر درد دل آیینهها را آه میفهمد؟
#علی_اصغر_شیری
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
#امام_علی علیهالسلام
🔹زخم بیشمار🔹
دلی برای سپردن به آن دیار نداشت
برای لحظۀ رفتن دلش قرار نداشت
امیر هیچ بهجز زخم بیشمار نخورد
امیر هیچ بهجز درد بیشمار نداشت
شبانههای علی مثل روز روشن بود
اگر که پنجرهها پردۀ غبار نداشت
نه در خیال خلافت که پیش چشمش این
به قدر وصلۀ یک کفش اعتبار نداشت
و کینهها همه یک تیغ شد فرود آمد
که چیز دیگری از کوفه انتظار نداشت
#محمدحسین_ملکیان
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
#رمضاننامه
(دریافتی از دعای مشهور اللهم ادخل... که پس از نمازهای ماه مبارک وارد شده و اهل معنا آن را دعا برای ظهور میدانند)
اللهُمَّ اکسُ کلَّ عُریان
خدایا بر تن همهی بیجامگان، لباس بپوشان.
الهی روحمان عریان است، لباس تقوا بر ما بپوشان.
خدایا
عریانی به جوامع اسلامی هجوم آورده، همانگونه که پیش از این بر جوامع دینی یهودیّت و مسیحیّت هجوم برد و مَسخشان کرد.
خدایا
گروهی از فرزندان علیع، از خانواده آسمانی خود بریدهاند و بنگاه معاملات جسمی و جنسی باز کردهاند و عریانی میفروشند و در این معاملهی ناپاک چه رقابتها و تبلیغاتی که نمیکنند!
الهی...
عریانی اسباب استحمار انسانها شده، وسیلهی تحمیق زنان و مردانی که هر روز و هر لحظه از این سوراخ گَزیده میشوند و عبرت نمیگیرند.
اگر اینگونه نبود تاریخِ نهچندان دور و حوادث روز، آنها را هوشیار میکرد که این راه که میروند، از روسپیخانههای بزک شده و تغییرنام یافته سر در میآورد.
گویی هر تکه از پارچهای که از خود برمیدارند بر گوش و چشم فرو میکنند تا این همه شکستها و افسردگیها و طلاقها و بدبختیها و ... که نتیجهی خوکانگاری انسان است نبینند و نشنوند.
الهی!
عریانی، سِلاح نیمهی حیوانیمان شده علیه نیمه انسانی و مَلِکی.
نیمه حیوانی که پیروز شود غمِ نان را مجوز هر جنایت و خیانتی میپندارد.
هر چند! چشم که میگردانیم میبینیم آنان که غم نان ندارند عریانترند!
اللهم اکس کل عریان
خدایا تو بر ما منت نهادی و از میان همهی موجوداتت ما را انسان آفریدی،
با رسولانت
با قوانینت
با نظام پاداش و جزایت
خواستی به ما بفهمانی که روح اولویت دارد بر جسممان.
آنها که روحشان را زیر پای خویهای حیوانی له کردهاند، در حق خلقت انسانیشان ناشکری عظیمی کرده و میکنند.
الهی اسبابی فراهم کن که بازار لباس حیا و لباس تقوا پر رونق شود.
و لباس تقوا
لباس تقوا
لباس تقوا...
که اگر نباشد، لباس حیا نیز دام شیطان میشود!
و این خود شرح خونین دیگریست...
اللهمکس کل عریان
ف.شکردست
۱۸ رمضان ۱۴۰۳
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
تهدمت و الله ارکان الهدی....
لرزید ارکان زمین تکبیرة الاحرام
اللهاکبر، آخرین تکبیرة الاحرام...
#مهدی_فرجی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
سحر، در کمتر از یک لحظه ارکان هُدی لرزید
مگر گویاتر از این بود تفسیری قیامت را؟
رها شد نغمۀ «فزت و رب الکعبه» در عالم
علی میخواست دریابیم معنای سعادت را...
#محسن_ناصحی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
پشیمان
ای دل، چه اندیشیدهای در عذرِ آن تقصیرها؟
زان سوی او چندان وفا، زین سوی تو چندین جفا
زان سوی او چندان کرَم، زین سو خلاف و بیش و کم
زان سوی او چندان نِعَم، زین سوی تو چندین خطا...
از بد پشیمان میشوی، اللهگویان میشوی
آن دم تو را او میکَشد، تا وارَهانَد مر تو را
از جُرم ترسان میشوی، وز چاره پُرسان میشوی
آن لحظه ترساننده را، با خود نمیبینی چرا؟...
شرح دیوان شمس تبریزی مولانا، کریم زمانی
#مولانا
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
#رمضاننامه
(دریافتی از دعای مشهور اللهم ادخل... که پس از نمازهای ماه مبارک وارد شده و اهل معنا آن را دعا برای ظهور میدانند)
اللَّهُمَّ اقْضِ دَيْنَ كُلِّ مَدِينٍ
خدایا قرض قرضداران و دینِ مدیونین را ادا فرما.
خدایا! به حال آبرومندانی که عزتشان زیر چرخ فشارهای اقتصادی مانده آگاهی، حلالخورهایی که میشکنند اما پا کج نمیگذارند.
خدایا، از خزائن غیبت، از آن سرچشمه رزق "من حیث لا یحتسب"ت عفاف و کفاف زندگیهاشان را تامین کن. قرضشان را ادا کن.
اللَّهُمَّ اقْضِ دَيْنَ كُلِّ مَدِينٍ
الهی!
همهما مدیونیم
ما زیر دین پیامبریم
مدیون غربت علی(ع) و صبر حسن(ع) خون حسینیم(ع).
مدیون امالمومنین خدیجه (س) و مادر سادات فاطمهزهراییم (س)
مدیون ائمههداییم
(علیهم السلام)
همهی عزیزان و دردانههای درگاهت را بسیج کردی که راه رستگاری و آرامش و زندگی انسانی را برای ما باز کنند؛
آن هم به بهای خونشان!
تحفهی رشد و عزت به ما بدهند؛
دنیا و آخرتمان را سامان دهند.
و این خط روشن ادامه داشت...مبارزان و شهدا از صدر اسلام تا کنون با همین روش ما را مدیون خود کردند.
شهدای انقلاب و خمینی بزرگ را به چشم دیدهایم! اگر نبودند چه بسا امروز دینداری جرم بود یا اگر ذرهای حب تو و اهل بیتت مانده بود باید مناسکش را در پستوهای خانه پنهان میکردیم.
همانگونه که در روزگاری نه چندان دور روضههای اباعبدالله جرم بود و در خفا انجام میشد.
خدایا ما مدیون پدر و مادرمانیم، مدیون معلمانمانیم...ما مدیون محبّت خیلیهاییم!
الهی!
ما را با این همه دِین تنها مگذار، ما حتی از پسِ جبران یکی از هزارش بر نمیآییم، تو جبران کن که بهترین جبران کنندهای! ای جبّار!
الهی!
عزیزِ مهربان!
ما را قدردان همهآنهایی قرار ده، که بدهکارشانیم و هیچگاه نیز قادر به پرداخت بدهیمان نیستیم.
اللَّهُمَّ اقْضِ دَيْنَ كُلِّ مَدِينٍ
ف.شکردست
۱۹ رمضان ۱۴۰۳
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
حکایتی از گلستان سعدی
یافتن مروارید در بیابان
اَعرابی را دیدم در حلقهی جوهریان بصره که حکایت همیکرد که: وقتی، در بیابانی راه گم کرده بودم و از زاد معنی چیزی با من نمانده بود و دل بر هلاک نهاده که همی ناگاه، کیسهای یافتم پر مروارید. هرگز آن ذوق و شادی فراموش نکنم که پنداشتم گندمِ بِریان است؛ باز آن تلخی و نومیدی که معلوم کردن که مروارید است.
در بیابانِ خشک و ریگِ روان
تشنه را در دهان، چه دُر، چه صدف
مردِ بیتوشه کاوفتاد از پای
بر کمربند او، چه زر چه خَزَف
لغات:
اعرابی: عرب
حلقه: گروه، دسته
جوهریان: جواهرفروشان
زاد: توشه، آذوقه
دل بر هلاک نهادن: مرگ خود را نزدیک دیدن
بریان: برشته
دُر: مروارید
خزف: مهرهی بیارزش
کلیات سعدی، گلستان، در باب فضیلتِ قناعت.
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
عمریست بیقرار، به سر میبریم ما
بر این قرار تا نفس آخریم ما
همراز روضهها و نواخوان نوحهها
دمساز سوز سینه و چشم تریم ما
ما را به سر هوای شهیدان بی سر است
از سر گذشتهایم چو بر این سریم ما
نام حسین محشر عظمای جان ماست
جان دادگان زندۀ این محشریم ما
محشر به پا کنیم به فریاد یا حسین
امروز لشکر شه بیلشکریم ما
ما را به دست، پرچم صبر و بصیرت است
با عشق و شور همدم و همسنگریم ما
.....
با فاتحان بدر ز سازش سخن مگو
امروز رهسپار دژ خیبریم ما
چشم انتظار منتقم آل مصطفی
چشم انتظار معرکۀ آخریم ما
#محمدمهدی_سیار
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیانت بر سیاست چیره شد، آری جهان فهمید
رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه!
کلاه پهلوی هم کم کم افتاد از سر مردم
نرفت اما سر آن ها کلاه زورگویان، نه!
گذشت آن روزها، امروز اما بر همان عهدیم
نخواهد شد ولی اینبار جمع ما پریشان، نه!
به جمهوری اسلامی ایران گفته ایم "آری"
به هرچه غیر جمهوری اسلامی ایران: "نه"
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
#رمضاننامه
(دریافتی از دعای مشهور اللهم ادخل... که پس از نمازهای ماه مبارک وارد شده و اهل معنا آن را دعا برای ظهور میدانند)
اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ
خدایا به همهی اندوهگینان، گشایش و شادمانی عطا کن.
"کَرب" اندوه نفسگیر را گویند، اندوهی که خفه میکند.
و فرج رهایی یافتن از غمها و اندوهها.
الهی
اندوههای گلوگیر بشر زیاد است، غصههامان یکی دو تا نیست که سیاهه کنیم!
اما گشایشش یکیست! فرج ولی تو!
بیدلیل نیست از میان همهی واژگانی که میتوانست نوید بخش ظهور باشد: ظهور، بازگشت، برگشت، آمدن و... ما فَرَج میخواهیم!
و اهل معنا گفتهاند فرج او فرج تکتک ماست.
او بیاید از اندوههای نفسگیرمان رها میشویم. بشر رها میشود.
اللهُّم عَجِّل لِوَلیکَ الفَرَج
اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ
ف.شکردست
۲۰ رمضان ۱۴۰۳
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast