فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت...
#شکسته_نستعلیق
@honare_kimiya
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
انتظار
دل به ناگهان شبی دچار شد، نیامدی
چشم ماه و آفتاب تار شد، نیامدی
سنگهای سرزمین من در انتظار تو
زیر سُمّ اسبها غبار شد، نیامدی...
ای بلندتر ز کاش و دورتر ز کاشکی
روزهای رفته بیشمار شد، نیامدی
عمر انتظار ما، حکایت ظهور تو
قصهی بلند روزگار شد، نیامدی
حق با صدای توست، گزینهی اشعار عبدالجبار کاکایی
#عبدالجبار_کاکایی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
شرح یک رباعی از مولانا
گر عاشق را فنا و مُردن باشد
یا در ره عشق، جان سپردن باشد
پس لاف بُوَد آن چه بگفتند که عشق
از عین حیات، آب خوردن باشد
میفرماید: اگر عاشق را فنا و مُردن باشد، یا در راه عشق حق، جان سپردن باشد بی هیچ زندگی ابدی، پس لاف بُوَد آن چه گفتهاند که عشق خدای، آب حیات خوردن است و زندهی جاویدان شدن.
ای عزیز، لاف نیست و عارفان و عاشقان،
هماره زندهاند: وَ لاتَحسَبَنَّ الذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللهِ اَمواتاً بَل اَحیاء عِندَ رَبّهِم یُرزَقون (آل عمران، ۱۶۹). و همهی عارفان و عاشقان چنین فرمودهاند که:
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جَریدهی عالم، دوام ما
(حافظ)
باغ اسرار خدا، شرح رباعیات مولانا، بهشتی شیرازی
#مولانا
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
عشق حق
ای بیخبر، بکوش که صاحبخبر شوی
تا راهرو نباشی، کی راهبر شوی؟
در مکتب حقایق، پیش ادیب عشق
هان ای پسر، بکوش که روزی پدر شوی
دست از مسِ وجود چو مردان ره بشوی
تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی...
گر نور عشق حق، به دل و جانت اوفتد
بِاللَّه کز آفتاب فلک، خوبتر شوی...
شاخ نبات حافظ
#حافظ
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
سخنی از گلستان سعدی
[انگشتر و دست چپ]
بزرگی را پرسیدند: با چندین فضیلت که دست راست را هست، خاتَم* در انگشت چپ چرا میکنند؟
گفت: ندانی که اهل فضیلت، همیشه محروم باشند؟
آن که حَظّ آفرید و روزی داد
یا فضیلت همیدهد یا بخت
خاتم: انگشتر، انگشتری.
کلیات سعدی، گلستان، باب هشتم در آداب صحبت
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast