eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
514 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
718 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌷 برادرم و عزیزم و مایه فخرم؛ سید حسن نصرالله ✏️ رهبر انقلاب، ظهر امروز: لازم دانستم تکریم از برادرم و عزیزم و مایه‌ی فخرم، چهره‌ی محبوب دنیای اسلام، و زبان گویای ملّتهای منطقه، گوهر درخشان لبنان، جناب سیّدحسن نصراللّه (رضوان اللّه علیه) در نماز جمعه‌ی تهران باشد، و تذکّراتی هم به عرض همه برسانم. مخاطب این خطبه همه‌ی دنیای اسلام است، ولی ملّت عزیز لبنان و فلسطین مخاطب ویژه است. 🔹️بخشی از بیانات رهبر انقلاب در خطبه دوم نماز جمعه تهران. ۱۴۰۳/۷/۱۳ 🌷 🔹متن کامل بیانات: khl.ink/f/57811
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوشتن داستانک را به عنوان یک تجربه آغاز کنید. تا کنون «از انسداد ذهنی نویسنده» چیزهایی شنیده‌اید. می‌توانید تمام ایده‌هایی را که برای نوشتن دارید را روی کاغذ بیاورید، باز هم ایده‌های جدیدی می‌آیند که جای آنها را بگیرند! البته پیش می‌آید که ایده‌ای برای داستان بعدی به ذهنتان نرسد، آن وقت می‌توانید از اسم‌هایی استفاده کنید تا الهام بخش شما در نوشتن باشند. اگر از این کار هم نتیجه‌ای نگرفتید، تصمیم بگیرید که یک داستان بد بنویسید. اگر عزمتان را برای این کار جزم کنید، به انسداد ذهنی نویسنده برخواهید خورد. زیرا پیش از پایان کار، داستانتان را قضاوت می‌کنید و آن قدر آن را ویرایش می‌کنید که فرصتی برای بیان ایده‌تان باقی نمی‌ماند. حاصل کار فلج شدن خلاقیت شماست. وقتی که فارغ از خوبی و بدی داستان، تنها آن را بنویسید، پس از نوشتن چند داستان درخواهید یافت که جادوی خلاقیت کار خودش را کرده و حداقل یکی از داستان‌هایتان چیزی از آب درآمده که انتظارش را داشته‌اید. حتی داستان‌هایی که به نظرتان جزو بهترین داستان‌هایتان نیستند را هم، به اشتراک بگذارید، تا هم تمرینی برای قضاوت نکردن باشد و هم اینکه با این کار به خودتان درس فروتنی دهید.... تخلیص از مقدمه‌ی کتاب شان هیل 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
حکایتی از گلستان سعدی خستگی سفر شبی در بیابان مکّه، از بی‌خوابی، پایِ رفتنم نماند. سر بنهادم و شتربان را گفتم: دست از من بدار. پای مسکین، پیاده چند رَوَد؟ کز تحمّل، ستوه شد بُختی تا شود جسم فربهی، لاغر لاغری، مُرده باشد از سختی گفت: ای برادر، حَرَم در پیش است و حرامی در پس. اگر رفتی، بُردی وگر خُفتی، مُردی. خوش‌ است زیر مُغیلان، به راهِ بادیه خُفت شب رَحیل؛ ولی ترکِ جان بباید گفت لغات: بُختی: شتر قوی‌هیکل. حرامی: دزد، راهزن. خُفتن: خوابیدن. مُغیلان: درختچه‌ای خاردار. بادیه: بیابان. رحیل: کوچ، سفر. کلیات سعدی، گلستان، باب دوم: در اخلاق درویشان 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟠🟠 ❗️اِعلام/ اِعلان این دو کلمه را نباید با هم اشتباه کرد. اعلام، به کسر اول، به معنای "آگاه کردن" و "خبر دادن" است و با فعل کردن و دادن به کار می‌رود: یکی از متعلقان مَلِک را اِعلام کرد... اما اِعلان به کسر اول، به معنای "علنی کردن، آشکار ساختن، فاش کردن" است و با فعل کردن به کار می‌رود. 🔸غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، ص30 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
۱۴ مهر سالروز ودلات 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
بخونید😊 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
آهِ ظالم‌سوز در پشت سر فرعونیان، در پیش رو دریاست اما چه باک از این و آن، وقتی خدا با ماست روشن به چشم ماست دیروزی که طی کردیم چشم‌انتظار ما پس از این صبح فرداهاست ما با سر و سامان این دنیا نمی‌سازیم سرهای سرگردان ما بر دامن صحراست تاریخ می‌داند که ظالم‌سوز شد آخر هر شعلۀ آهی که از جان‌های ما برخاست طوفان به‌پا کرده‌ست اینک آه مظلومان یک شمّه از هر آه ما طوفان اَلاقصاست هر چند دنیایی دلش با غزه است اما کنج قفس این شیر زخمی همچنان تنهاست این کربلای زخمیِ هم‌روزگارِ ما هر لحظه‌اش در خاک و خون‌ها ظهر عاشوراست اما در این شب‌ها دلم قرص است با ماهی ماهی که از هر گوشۀ این آسمان پیداست می‌آید و می‌گیرد از افتادگان دستی مردی که بر پیشانی‌اش سربند یا زهراست ✍🏻 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
در عهد جمال تو نگیرند ز گل، آب عکس تو به هر آب که افتاد گلاب است 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast