eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
453 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
534 ویدیو
54 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر یادتون باشه هفته گذشته گفتیم آرایه‌ها، به لفظی و معنوی تقسیم میشن آرایه‌های لفظی هم از سه گروه تشکیل میشدن: سجع‌ها، جناس‌ها، تکرارها. فرض می‌گیرم انواع سجع‌ها رو که هفته پیش گفتیم یادتونه😏 و سراغ انواع جناس‌ها میریم که داستانش مفصل‌تره. دوستانی که از دبیرستان آرایه‌ها رو یادشونه احتمالا می‌گن جناس که دو مدل بیشتر نبود، همسان و نا‌همسان! همسان= جناس تام ناهمسان=جناس اختلافی و جناس افزایشی پس خبر ندارید که در بعضی کتب بلاغی جناس‌ها رو تا ۶۱ نوع تقسیم کردند! هرچند برخیش اختلاف در نام‌گذاریه(همون داستان عنب و اوزوم و انگور) ولی بقیه‌اش قابل تامل و گاهی جذابه. حالا هم ما اینجا نمی‌خوایم همه‌ش رو بگیم (نه به شوری کتب بلاغی، نه به بی‌نمکی کتب دبیرستانی). برخی از انواعش رو که بیشتر به چشم میان و جالبند رو خدمتتون عرض می‌کنیم. و برای اینکه به ذهنتون نزدیک باشه از همون اصطلاحات دبیرستان هم استفاده می‌کنیم. (ملغمه‌ای از بدیع قدیم و جدید) پ.ن.۱ راستی: آرایه‌ها معادل فارسی واژه‌ی بدیع است. (معادل، نه هم‌معنی) پ.ن.۲ خدا رحمت کنه همه‌ی اموات رو، اسم مادربزرگم بدیع بود، بدیع‌السادات، (البته ما مامان بدری صداش می‌کردیم.) همون مهربانی که اسفند گذشته به دارالقرار رفت. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
از همه‌ی انواع ، موارد بالا رو اینجا خواهیم گفت. یادآوری می‌کنم این همه‌ش نیست. مهم‌ترین‌هاست. جناس تام: جناس تام یعنی دو واژه در لفظ، عین هم ولی در معنی متفاوت باشند. دقت کنید اگر معنی یکی بود جناس نیست! روان و روان (جاری، روح و جان) رود و رود (نهر، فرزند) شیر و شیر یک مثال جذاب از جناس تام: کار پاکان را قیاس از خود مگیر گرچه باشد در نوشتن شیر، شیر ..........(قیاس گرفتن: مقایسه کردن) آن یکی شیر است اندر بادیه(بیابان) و آن یکی شیر است اندر بادیه(قابلمه) آن یکی شیریست که آدم می‌خورد و آن یکی شیریست که آدم می‌خورد 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
جناس مرکب: جناسی است که یکی از دو رکن جناس، ساده(یک واژه) و دیگری حداقل دو واژه‌ی معنادار باشد. مفهوم مرکب اینجا "ترکیب" یا به قول زبانشناسان "گروه" است. مثلا زان شده در پیش شاهان دورباش کی شده در پیش شاهان دور باش دورباش اول یک اسم است در معنی نوعی نگهبان که مردم را از شاه دور می‌کرده یا نوعی نیزه‌ی دوسر، (درسته یک اسم مرکبه ولی یک واژه محسوب میشه) و دیگری مسند و فعل ربطی است: دور باش یا: هر خم زلف پریشان تو زندان دلی است تا نگویی که اسیران کمند تو کمند! اولی در معنی ریسمان دومی "کم هستند" حالا این جناس مرکب هم در زیر مجموعه خود انواعی دارد مثلا مرفو و ملفق و ... که بنا ندارم وارد این جزئیات بشم. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
برای دوستان ارشد به بالا، این جدول هم جالب و قابل تامل است.
و اما های ناهمسان یا ناقص که گفتیم یا اختلافی است، یا افزایشی، یا قلب یا ریشه (اشتقاق) اختلافی وقتی است که دو کلمه "به جز در یک حرف" مشابه باشند. مثلا باد و بود عادل، عامل مِلک، مُلک ..... حالا وقتی دو حرفی که مختلفند، به اصطلاح قریب‌المخرج باشند، جناس مضارع است: مثل گام و کام، یا مثل حالی و خالی در بیت زیر: علمی که ز ذوق شرع "خالی" است ••• "حالی" سبب سیاه حالی است (سنایی) نکته ۱. قریب المخرج یعنی حروفی که مخرج تلفظ آنها نزدیک به هم باشد مانند : ب پ ک گ ت د و... نکته ۲.مصوت‌های بلند هم قریب المخرج حساب می‌شوند مثل باد و بید و بود اما اگر بعید المخرج بودند به آن‌ها جناس لاحِق می‌گوییم. مثل: زندان و خندان و اگر در حرکت(مصوتهای کوتاه) متفاوت باشند جناس حرکت گفته می‌شود. مثل: مَرد/ مُرد و جناس لفظ هنگامی است که کلمه یک حرفش در شکل نوشتن متفاوت باشد ولی تلفظش در فارسی یکی باشد مانند: قریب و غریب ثواب و صواب عمل و اَمل(آرزو) آهان... جناس مُصحَف هم داریم! یعنی کلماتی که در نقطه‌گذاری متفاوتند. مثل شیر و سیر و سبز و .... پ.ن. یادآوری می‌کنم این توضیحات طبق تعاریف دکتر شمیساست. ممکن است در کتب دیگر کمی متفاوت باشد. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
جناس افزایشی یا مزید: هنگامی که یک واژه یک حرف نسبت به واژه‌ی دیگر اضافه داشته باشد مثل: شنا/ آشنا تا اینجا در حد دبیرستان است! دانشجوی ادبیات باید بداند اینکه این حرف اضافه در کجای کلمه است اسم‌های مختلف دارد. مثلا جناس مُذَیّل: وقتی است که حرف اضافه آخر یک کلمه باشد مثل: سرا/ سراب کور/کوره دامن/دامنه کار/کارد (ذیل یعنی دنباله، دامن( لباسی که برای پایین‌تنه است) وقتی می‌گویم در "ذیل صفحه" یعنی در دامن صفحه، ادامه صفحه، قسمت پایینی صفحه. مذیل هم یعنی همین دنباله...) اگر حرف اضافه در ابتدا بود: جناس زائد است مثل: تاب/ عتاب شکار/آشکار و اگر وسط بود جناس وسط مثل: کف/کنف مار/منار چمن/چمان 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
جناس قلب: آوردن کلماتی که حروف آنها مقلوب هم‌دیگر باشد. یعنی حروفشان کاملا مشترک، ولی ترتیبش متفاوت باشد و بر دو بخش است: ۱- قلب بعض، ۲- قلب کامل یا مُستَوی قلب بعض: بعضی از حروف جابجا می‌شوند: حریم / رحیم برق / قبر رقیب/ قریب قلب کامل: تمام واک‌های یک جمله یا عبارت وارونه شوند: سرخ/ خرس مرگ/گرم سرد/ درس ترازو/ وزارت بعضی شاعران این وارونگی را در یک جمله اجرا کرده اند(بازی زبانی) مثل: شکر به ترازوی وزارت برکش که از هر طرف بخوانی همان است! 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast