eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
453 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
534 ویدیو
54 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 برخی از پرآوازه‌ترین بیت‌های الحاقیِ شاهنامهٔ فردوسی: ۱- بیت بسیار پرآوازه‌ای هست که همواره آن را از فردوسی دانسته­‌اند؛ اما بی­‌گمان و بی‌هیچ تردیدی سروده‌ی او نیست. آن بیت چنین است: «چنین گفت پیغمبر راستگوی ز گهواره تا گور دانش بجوی» این بیت را بر سر درِ بسیاری از آموزشگاه­‌ها و دانشگاه­‌ها می­‌نویسند؛ اما از فردوسی نیست و مصراع دوم آن را کسی به نام «فخر الاسلام ذاکری» در سال ۱۳۱۵ مهی (قمری) به نظم کشیده است. سراینده­‌ی مصراع نخست آن هنوز ناشناخته است. ۲- بیت بسیار آشنای: «که رستم یَلی بود در سیستان منش کرده‌­ام رستم داستان» در هیچ­ کدام از دست­‌نویس­‌های کهن شاهنامه دیده نمی­‌شود؛ حتی در چاپ­‌های غیرعلمی شاهنامه هم نمی­‌توان آن را یافت. این بیت در طومارها و مجلس­‌های نقالی و داستان­‌گویی شفاهی آمده است. کهن­‌ترین جایی که من توانسته­‌ام نشانی از این بیت بیایم، در نسخه ‌ی «طومار نقالان هفت ­لشکر» است که در سال ۱۲۹۹ مهی نوشته شده است، بی ­آن­ که در آن‌جا گفته‌شده باشد که این بیت از فردوسی است. ۳- بیت بسیار پرآوازهٔ : «بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی» در ۴ دست­ نویس از ۱۵ دست­ نویسی که پایه­‌ی ویرایش آقای خالقی مطلق بوده است، دیده می­‌شود و در ۱۱ نسخه­‌ی دیگر و نیز در دست­ نویس کهن شاهنامه­‌ی کتابخانه­‌ی «سَن­‌ژوزف» نیامده است؛ ۵- بیت بسیار گَزاینده و پَست: «زن و اژدها هر دو در خاک بِهْ جهان پاک از این هر دو ناپاک بِهْ» در هیچ دست­ نویسی از دست­ نویس‌های کهن شاهنامه دیده نمی­‌شود و بی­‌گمان از فردوسی نمی­‌تواند باشد. در برخی از دست­‌نویس­‌های نزدیک به زمان ما و نیز چاپ­‌های غیرعلمی شاهنامه، این بیت را در «داستان سیاوش» و درباره "سودابه" گنجانده­‌اند. کهن‌ترین جایی که من توانسته­‌ام نشانی از این بیت بیابم، در یکی از دست­‌نویس­‌های «گرشاسپ­نامه»ی اسدی توسی است که در سال ۸۶۰ هجری نوشته شده است. حتّی ویرایشگر «گرشاسپ­نامه» -حبیب یغمایی- هم این بیت را به حاشیه برده و شایسته ندانسته است که در متن کتاب اسدی توسی آورده شود. پیداست که این بیت از سده­‌ی نهم به این سو، زبانزد شده است. ۶- دو بیتِ: «به روز نبرد آن یَل ارجمند به شمشیر و خنجر به گُرز و کمند بُرید و دَرید و شکست و ببست یلان را سر و سینه و پا و دست»، که آن را یکی از زیباترین نمونه‌­های آرایه­‌ی ادبیِ «‌لفّ و نشر » می‌­دانند و گمان می­‌کنند که از شاهنامه است، سروده‌ی فردوسی نیست و در هیچ دست­‌نویس کهنی از شاهنامه نیامده‌است. 🔹 دلیل افزوده شدنِ برخی بیت‌های الحاقی : همواره خواست و پسند شاهنامه­‌خوان­‌ها چنین بوده است که همه­‌ی روایت­‌های ملی و پهلوانی ایران باید در کتابی به نام «شاهنامه» گردآوری شود و آن کتاب هم به نام و سروده‌ی فردوسی باشد. بر اثر چنین برداشتی است که گذشتگان ما داستان­‌ها و منظومه‌­هایی را به شاهنامه می‌افزودند که سروده‌ی فردوسی نبود. نمی­‌توان ناگفته گذاشت که بسیاری از بیت­‌های افزوده­ شده به شاهنامه، از دید ادبی، زیبا و استوارند؛ چون شمار بسیاری از کاتبان شاهنامه، مردمان خوش ­ذوق و بااستعدادی بوده‌اند که بر اثر نوشتن چندین و چندباره­‌ی شاهنامه، این توانایی را یافته ­اند که بیت یا بیت‌هایی نزدیک به سخن فردوسی، به نظم بکشند و بسیاری را به این گمان بیفکنند که آن بیت­‌ها سروده­‌ی فردوسی است. "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
🔸 برخی از پرآوازه‌ترین بیت‌های الحاقیِ شاهنامهٔ فردوسی: (الحاقی یعنی ابیاتی(احتمالا) که از فردوسی نیست و بعدا اضافه شده) ۱- بیت بسیار پرآوازه‌ای هست که همواره آن را از فردوسی دانسته­‌اند؛ اما بی­‌گمان و بی‌هیچ تردیدی سروده‌ی او نیست. آن بیت چنین است: «چنین گفت پیغمبر راستگوی ز گهواره تا گور دانش بجوی» این بیت را بر سر درِ بسیاری از آموزشگاه­‌ها و دانشگاه­‌ها می­‌نویسند؛ اما از فردوسی نیست و مصراع دوم آن را کسی به نام «فخر الاسلام ذاکری» در سال ۱۳۱۵ مهی (قمری) به نظم کشیده است. سراینده­‌ی مصراع نخست آن هنوز ناشناخته است. ۲- بیت بسیار آشنای: «که رستم یَلی بود در سیستان منش کرده‌­ام رستم داستان» در هیچ­ کدام از دست­‌نویس­‌های کهن شاهنامه دیده نمی­‌شود؛ حتی در چاپ­‌های غیرعلمی شاهنامه هم نمی­‌توان آن را یافت. این بیت در طومارها و مجلس­‌های نقالی و داستان­‌گویی شفاهی آمده است. کهن­‌ترین جایی که من توانسته­‌ام نشانی از این بیت بیایم، در نسخه ‌ی «طومار نقالان هفت ­لشکر» است که در سال ۱۲۹۹ مهی نوشته شده است، بی ­آن­ که در آن‌جا گفته‌شده باشد که این بیت از فردوسی است. ۳- بیت بسیار پرآوازهٔ : «بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی» در ۴ دست­ نویس از ۱۵ دست­ نویسی که پایه­‌ی ویرایش آقای خالقی مطلق بوده است، دیده می­‌شود و در ۱۱ نسخه­‌ی دیگر و نیز در دست­ نویس کهن شاهنامه­‌ی کتابخانه­‌ی «سَن­‌ژوزف» نیامده است؛ ۵- بیت بسیار گَزاینده و پَست: «زن و اژدها هر دو در خاک بِهْ جهان پاک از این هر دو ناپاک بِهْ» در هیچ دست­ نویسی از دست­ نویس‌های کهن شاهنامه دیده نمی­‌شود و بی­‌گمان از فردوسی نمی­‌تواند باشد. در برخی از دست­‌نویس­‌های نزدیک به زمان ما و نیز چاپ­‌های غیرعلمی شاهنامه، این بیت را در «داستان سیاوش» و درباره "سودابه" گنجانده­‌اند. کهن‌ترین جایی که من توانسته­‌ام نشانی از این بیت بیابم، در یکی از دست­‌نویس­‌های «گرشاسپ­نامه»ی اسدی توسی است که در سال ۸۶۰ هجری نوشته شده است. حتّی ویرایشگر «گرشاسپ­نامه» -حبیب یغمایی- هم این بیت را به حاشیه برده و شایسته ندانسته است که در متن کتاب اسدی توسی آورده شود. پیداست که این بیت از سده­‌ی نهم به این سو، زبانزد شده است. ۶- دو بیتِ: «به روز نبرد آن یَل ارجمند به شمشیر و خنجر به گُرز و کمند بُرید و دَرید و شکست و ببست یلان را سر و سینه و پا و دست»، که آن را یکی از زیباترین نمونه‌­های آرایه­‌ی ادبیِ «‌لفّ و نشر » می‌­دانند و گمان می­‌کنند که از شاهنامه است، سروده‌ی فردوسی نیست و در هیچ دست­‌نویس کهنی از شاهنامه نیامده‌است. 🔹 دلیل افزوده شدنِ برخی بیت‌های الحاقی : همواره خواست و پسند شاهنامه­‌خوان­‌ها چنین بوده است که همه­‌ی روایت­‌های ملی و پهلوانی ایران باید در کتابی به نام «شاهنامه» گردآوری شود و آن کتاب هم به نام و سروده‌ی فردوسی باشد. بر اثر چنین برداشتی است که گذشتگان ما داستان­‌ها و منظومه‌­هایی را به شاهنامه می‌افزودند که سروده‌ی فردوسی نبود. نمی­‌توان ناگفته گذاشت که بسیاری از بیت­‌های افزوده­ شده به شاهنامه، از دید ادبی، زیبا و استوارند؛ چون شمار بسیاری از کاتبان شاهنامه، مردمان خوش ­ذوق و بااستعدادی بوده‌اند که بر اثر نوشتن چندین و چندباره­‌ی شاهنامه، این توانایی را یافته ­اند که بیت یا بیت‌هایی نزدیک به سخن فردوسی، به نظم بکشند و بسیاری را به این گمان بیفکنند که آن بیت­‌ها سروده­‌ی فردوسی است. "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
🔸 برخی از پرآوازه‌ترین بیت‌های الحاقیِ شاهنامهٔ فردوسی: (الحاقی یعنی ابیاتی(احتمالا) که از فردوسی نیست و بعدا اضافه شده) ۱- بیت بسیار پرآوازه‌ای هست که همواره آن را از فردوسی دانسته­‌اند؛ اما بی­‌گمان و بی‌هیچ تردیدی سروده‌ی او نیست. آن بیت چنین است: «چنین گفت پیغمبر راستگوی ز گهواره تا گور دانش بجوی» این بیت را بر سر درِ بسیاری از آموزشگاه­‌ها و دانشگاه­‌ها می­‌نویسند؛ اما از فردوسی نیست و مصراع دوم آن را کسی به نام «فخر الاسلام ذاکری» در سال ۱۳۱۵ مهی (قمری) به نظم کشیده است. سراینده­‌ی مصراع نخست آن هنوز ناشناخته است. ۲- بیت بسیار آشنای: «که رستم یَلی بود در سیستان منش کرده‌­ام رستم داستان» در هیچ­ کدام از دست­‌نویس­‌های کهن شاهنامه دیده نمی­‌شود؛ حتی در چاپ­‌های غیرعلمی شاهنامه هم نمی­‌توان آن را یافت. این بیت در طومارها و مجلس­‌های نقالی و داستان­‌گویی شفاهی آمده است. کهن­‌ترین جایی که من توانسته­‌ام نشانی از این بیت بیایم، در نسخه ‌ی «طومار نقالان هفت ­لشکر» است که در سال ۱۲۹۹ مهی نوشته شده است، بی ­آن­ که در آن‌جا گفته‌شده باشد که این بیت از فردوسی است. ۳- بیت بسیار پرآوازهٔ : «بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی» در ۴ دست­ نویس از ۱۵ دست­ نویسی که پایه­‌ی ویرایش آقای خالقی مطلق بوده است، دیده می­‌شود و در ۱۱ نسخه­‌ی دیگر و نیز در دست­ نویس کهن شاهنامه­‌ی کتابخانه­‌ی «سَن­‌ژوزف» نیامده است؛ ۵- بیت بسیار گَزاینده و پَست: «زن و اژدها هر دو در خاک بِهْ جهان پاک از این هر دو ناپاک بِهْ» در هیچ دست­ نویسی از دست­ نویس‌های کهن شاهنامه دیده نمی­‌شود و بی­‌گمان از فردوسی نمی­‌تواند باشد. در برخی از دست­‌نویس­‌های نزدیک به زمان ما و نیز چاپ­‌های غیرعلمی شاهنامه، این بیت را در «داستان سیاوش» و درباره "سودابه" گنجانده­‌اند. کهن‌ترین جایی که من توانسته­‌ام نشانی از این بیت بیابم، در یکی از دست­‌نویس­‌های «گرشاسپ­نامه»ی اسدی توسی است که در سال ۸۶۰ هجری نوشته شده است. حتّی ویرایشگر «گرشاسپ­نامه» -حبیب یغمایی- هم این بیت را به حاشیه برده و شایسته ندانسته است که در متن کتاب اسدی توسی آورده شود. پیداست که این بیت از سده­‌ی نهم به این سو، زبانزد شده است. ۶- دو بیتِ: «به روز نبرد آن یَل ارجمند به شمشیر و خنجر به گُرز و کمند بُرید و دَرید و شکست و ببست یلان را سر و سینه و پا و دست»، که آن را یکی از زیباترین نمونه‌­های آرایه­‌ی ادبیِ «‌لفّ و نشر » می‌­دانند و گمان می­‌کنند که از شاهنامه است، سروده‌ی فردوسی نیست و در هیچ دست­‌نویس کهنی از شاهنامه نیامده‌است. 🔹 دلیل افزوده شدنِ برخی بیت‌های الحاقی : همواره خواست و پسند شاهنامه­‌خوان­‌ها چنین بوده است که همه­‌ی روایت­‌های ملی و پهلوانی ایران باید در کتابی به نام «شاهنامه» گردآوری شود و آن کتاب هم به نام و سروده‌ی فردوسی باشد. بر اثر چنین برداشتی است که گذشتگان ما داستان­‌ها و منظومه‌­هایی را به شاهنامه می‌افزودند که سروده‌ی فردوسی نبود. نمی­‌توان ناگفته گذاشت که بسیاری از بیت­‌های افزوده­ شده به شاهنامه، از دید ادبی، زیبا و استوارند؛ چون شمار بسیاری از کاتبان شاهنامه، مردمان خوش ­ذوق و بااستعدادی بوده‌اند که بر اثر نوشتن چندین و چندباره­‌ی شاهنامه، این توانایی را یافته ­اند که بیت یا بیت‌هایی نزدیک به سخن فردوسی، به نظم بکشند و بسیاری را به این گمان بیفکنند که آن بیت­‌ها سروده­‌ی فردوسی است. "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast