عشق بیپرواست، بسم الله رحمن الرحیم
هرکسی با ماست، بسم الله رحمن الرحیم
رودِ جاری از ستیغ کوههای گریهخیز
مقصدش دریاست، بسم الله رحمن الرحیم...
خون نمیخوابد، به آیات سحرخیزش قسم
خط خون خواناست: بسم الله رحمن الرحیم
خطبۀ شمشیرها را تیزتر باید نوشت
ظهر عاشوراست! بسم الله رحمن الرحیم
سینهزنها علقمهست اینجا! علمداری کنید
روضۀ سقاست، بسم الله رحمن الرحیم...
شهرتش از قلههای شرق تا اعماق غرب...
او «جهانآرا»ست، بسم الله رحمن الرحیم
مثل چشمانش که در دلها نفوذی ژرف داشت
خون او گیراست بسم الله رحمن الرحیم...
باشد! امشب اشک و امشب داغ، اما انتقام
مطلع فرداست، بسم الله رحمن الرحیم
ابرهای انقلابی! کینههاتان بیش باد!
بغض، طوفانزاست، بسم الله رحمن الرحیم
صبح نزدیک است آری در شبیخون شفق
حمله برقآساست، بسم الله رحمن الرحیم
وعدهگاه ما و ارواح شهیدان بعد از این
مسجد الاقصاست بسم الله رحمن الرحیم
#فاطمه_عارفنژاد
#حاج_قاسم_سلیمانی
#شهدای_کرمان
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
از مردمان بیسلاح کوچه و بازار
از هر کسی که دوستت دارد هراسانند
#اعظم_سعادتمند
#شهدای_کرمان
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
از خانۀ عاشقان خبر آوردند
با شوق وصال چشم تر آوردند
در راه مزار حاج قاسم بودند
ناگاه سر از بهشت در آوردند
#سیدروحالله_مؤید
#شهدای_کرمان
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
به نفسهای بیقرار سلام
به خبرهای داغدار سلام
ای اناری که دانهدانه شدی
ای شهیدان بیشمار، سلام
خونتان رود رود در جریان
رودهای ادامهدار؛ سلام
ما از این چیزها نمیترسیم
به گلوله، به انفجار سلام
به مزار شهید قدس درود
به شهیدان این مزار سلام
#مجتبی_حاذق
#شهدای_کرمان
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
هستیم همه همیشه مدیون شهید
شیدای شهید و روی گلگون شهید
«جمهوری اسلامی ایران حرم است»
جاری شده باز در حرم خون شهید
#محمدتقی_عارفیان
#شهدای_کرمان
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
در سوگ نشستهایم با رختِ امید
جاری شده در رگ رگِ ما خونِ شهید
هر داغ برای شیعه جانی تازهست
از لشکر داغدار باید ترسید
#محمد_میرزایی_بازرگانی
#شهدای_کرمان
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
خبر پشت خبر، غم روی غم ریخت
به ذهنم باز شعر محتشم ریخت
صدای سیلی آمد، زن زمین خورد
به خود پیچید کوچه، زن به هم ریخت
زنی دیدم، دلِ گمگشتهای داشت
گلی در زیر پا دیدم، دلم ریخت
در این غم، از غیوری دم گرفتم:
«صبوری طرفه خاکی بر سرم» ریخت
صبوری تا کجا؟ تا کی؟ چگونه؟
مگر این خصم، خون خلق، کم ریخت؟
زمین لرزید، آه! آوار، هاوار!
به روی خاکها خرمای بم ریخت
زبانم لال شد از داغ کرمان
دوباره بغض بر دستِ قلم ریخت:
ببین که تیغ کج باز، ای علمدار!
چه سرهایی به پای این علم ریخت
بهپا خیز، ای عموی اهل ایران!
حرامی بعد تو دور حرم ریخت
#احمد_بابایی
#شهدای_کرمان
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با من بگو از داغهای بیشمارت
از لالههای پرپر روی مزارت
رگباری از سنگ ستم باریده انگار
بر سینهی آیینههای بیغبارت
صد دانه شد پاشید پیکرها به هرجا
وقتی خزان زد بر دل باغ انارت
دیشب پرستوی میان خواب میدید
در آسمانها آشیان دارد کنارت
قالی سرخی پهن شد از خون گلها
در زیر پای زائران داغدارت
موجی که میآمد به سوی تو پریشان
آرام میگیرد به زودی در جوارت
#فرزانه_قربانی
#شهدای_کرمان
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast