هدایت شده از علی محمد مودب (اشعار و آثار
#یا_عزیز
#چهره_سال_داستان_انقلاب
#علیاصغر_عزتیپاک
...ما توجیه نبودیم
نمیدانستیم باید همه چیز را رها کنیم
نمیدانستیم باید مایوس و شکستخورده باشیم
ما کودکانی بودیم که در مجلس ختم میدویدیم و بازی میکردیم
و اینگونه بود که ادبیات انقلاب اسلامی، نفس تازهای گرفت
و نسلی تازه به میدان آمد
در گفتگو با علیرضا سمیعی، در میزگردی درباره مجله سوره، این حرفها را گفتم
علیاصغر عزتیپاک، با نوشتههای ارجمندش، با شفقت بینظیرش و زیست معلمانهاش و با شور و حالی از این جنس، باعث تجدید مطلع ادبیات داستانی انقلاب شد و با عمری که نذر ادبیات کرد جریانی ساخت که برکاتش تازه آغاز شده است. او با نوشتههایش نمونهسازی کرد و با نفسش آدم ساخت و در شهرستان ادب، مدرسه رمان را ایجاد کرد که امروز درختی برومند و بارآور است و هر کسی در گوشه و کنار ایران سعی دارد یکی شبیه آن را بسازد
صدای او و همنفسانش در نسل نو داستاننویسان انقلاب اسلامی ایران امروز از همه جا به گوش میآید
خدا نگهدار تو باشد برادرم! علیاصغرم!
دلت به وصلِ گل ای بلبل صبا خوش باد
که در چمن همه گلبانگ عاشقانهٔ توست!
#علیمحمد_مودب
@alimohammadmoaddab
@ezzatipak
هدایت شده از علی محمد مودب (اشعار و آثار
#چهره_سال_شعر_انقلاب
#مهدی_جهاندار
مهدی جهاندار دردانهای ست که نظیر ندارد. او برای خدا مینویسد و بیخیال همه عالم است. خدا نگهدارش باد . وقتی کسانی که همه امکانات سازمانهای فرهنگی کشور صرف آنها شده است سکوت میکنند و کناره میگیرند یا لگد میزنند او با شعر زنده و توفانیاش و حالا با خانوادهاش شیعهوار به میدان میآید و هر چه دلش میگوید بگو میگوید و وقتی به او بگویی دویچهوله و بیبیسی و هرزههای اینستاگرام به تو و خانوادهات، بد و بیراه میگویند فقط لبخند میزند! .خیلی چیزها را نمیتوانم گفت که شان او نیست. مهدی جهاندار یکپارچه دل است. جهاندار عزیز ، شاعر هشدارها و تشرها و اشارتها و بشارتهای عصر ماست . انس او با قرآن و سلوک و اخلاقش اسوه است. کاش قدر مهدی را شاعران و متولیان فرهنگ بیشتر بدانند
مردم اما شعرش را خوب میشناسند چرا که شعر او باشکوه و پر خون همیشه در میانه میدان ایستاده است.
درود بر تو مهدی عزیزم
برادرم
شوریدهوار و شاعرانه همچنان بچرخ و ما را زنده کن با سماع کلماتت!
ای شعر بلند پایداری!
#علیمحمد_مودب
@alimohammadmoaddab
@mehdi_jahandar
ای جانِ جانِ جانِ جهانهای مختلف!
ایمان عاشقانهی جانهای مختلف!
روحِ سلام در تنِ هستی که زندهای
همواره در نُسوج زبانهای مختلف
رؤیای دلنواز صدفهای ساحلی،
دریای مهربانِ کرانهای مختلف
تنها به آبروی تو آرام مانده است
آتشفشانی فورانهای مختلف
ما ماندهایم چون رمههایی رها شده
در گرگ و میشِ ذهنِ شبانهای مختلف
دارد یقینِ چوبیمان تیغ میخورد
در آتش هجومِ گمانهای مختلف
آقا! درآ به عرصهی هَیجای روزگار
ما را بگیر از هیجانهای مختلف!
#علیمحمد_مودب
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast