eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
528 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
685 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
یادآوری🕯🕯🕯 قالب شعری مثنوی: شعری است با بیتهای مُصَرَّع که هر بیت قافیه‌ای مستقل دارد. خاص ایرانیان و فارسی‌زبانان است. مثنوی، مناسب‌ترین قالب برای بیان داستانها و مطالب طولانی است؛ زیرا قافیه‌ی هر بیت، مستقل است و شاعر می‌تواند پس از چند بیت، از قافیه‌ی قبلی نیز استفاده کند. کلیله و دمنه‌ی منظوم رودکی و آفرین‌نامه‌ی ابوشکور بلخی، از اولین مثنویهای شعر فارسی است. از نظر محتوا، مثنویها به چهار دسته تقسیم شده‌اند: ۱ - حماسی و تاریخی؛ مانند: شاهنامه‌ی فردوسی و اسکندر‌نامه‌ی نظامی گنجوی. ۲ - اخلاقی و تعلیمی؛ مانند: بوستان سعدی و گلشن راز محمود شبستری. ۳ - عاشقانه و بزمی؛ مانند: خسرو و شیرین نظامی و وِیس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی. ۴- عارفانه؛ مانند: مثنوی مولوی، حدیقه الحقیقه‌ی سنایی و منطق الطیر عطار. پروین اعتصامی، حمیدی شیرازی و شهریار از مثنوی‌گویان معاصرند. اینک بخشی از آغاز مثنوی مولوی: بشنو این نی چون شکایت می کند از جدایی‌ها حکایت می‌کند کز نیستان تا مرا ببریده‌اند در نَفیرم مرد و زن نالیده‌اند سینه خواهم شَرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش... نیستان: نیزار. منظور عالم حقیقت و عالم وحدت است نی: انسان جدا‌شده از عالم بالا نفیر: بانگ بلند نی، فریاد. شرحه شرحه : پاره پاره. آرایه‌های ادبی، ص ۴۳ - ۴۶ و گزیده‌ی متون ادب فارسی، ص ۸۴. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
یادآوری🕯🕯🕯 قالب شعری قِطعه: شعری را که معمولاً قافیه‌های آن، در پایان مصراعهای زوج می‌آید و در آن درباره‌ی یک موضوع خاص سخن گفته می‌شود، یعنی وحدت موضوع دارد، قطعه می نامند. نام‌گذاری قطعه به این نام، بدان سبب است که گویا پاره‌ای از یک قصیده است. پیدایش قطعه، به آغاز شعر فارسی باز می‌گردد؛ زیرا در شعر رودکی، پدر شعر فارسی، قطعات زیبایی یافت می‌شود. محتوای قطعه معمولاً اخلاقی، تعلیمی، حکایت، شکایت، مدح، هَجو(بدگویی و عیب‌جویی)، تقاضا و... است. معروفترین قطعه‌سرایان، عبارتند از: انوری(قرن ششم)، ابن‌یَمین(قرن هشتم) و پروین اعتصامی(قرن چهاردهم). قطعه‌ای از سعدی گُلی خوش‌بوی در حمّام روزی رسید از دست مخدومی به دستم بدو گفتم که مُشکی یا عَبیری که از بوی دلاویز تو مستم؟ بگفتا: من گِلی ناچیز بودم ولیکن مدتی با گُل نشستم کمال همنشین در من اثر کرد وگرنه من همان خاکم که هستم قطعه‌ای از پروین اعتصامی شنیده‌اید که آسایش بزرگان چیست؟ برای خاطر بیچارگان نیاسودن به کاخ دهر که آلایش است بنیادش مقیم گشتن و دامان خود نیالودن همی ز عادت و کردار زشت کم کردن هماره بر صفت و خوی نیک افزودن برون شدن ز خرابات زندگی، هشیار ز خود نرفتن و پیمانه‌ای نپیمودن رهی که گمرهی‌اش در پی است، نسپَردن دری که فتنه‌اش اندر پس است، نگشودن آرایه‌های ادبی، ص ۲۹ و ۳۰. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
یادآوری🕯🕯🕯 قالبهای شعری قصیده: در قصیده، قافیه‌ی مصراع اول با مصراعهای زوج یکسان است و تعداد ابیات آن، از پانزده بیت بیشتر است. قصیده از نیمه‌ی قرن سوم هجری قمری در ادبیات شعر فارسی، به تقلید از عربی پدید آمد. بخشهای قصیده عبارتند از: مَطلَع: بیت نخستین قصیده را گویند. مَقطَع: بیت آخر قصیده است. تَغَزُّل: مقدمه‌ی قصیده است با مضامینی چون عشق، یاد جوانی، وصف طبیعت و ... . تخلُّص: بیت یا ابیاتی که شاعر بدان وسیله، از مقدمه رهایی می‌یابد و به اصل گفتار می‌پردازد؛ یعنی رابط میان مقدمه و تنه‌ی اصلی قصیده است. تنه‌ی اصلی قصیده: مقصود اصلی شاعر است با محتوایی همچون مدح، مرثیه، پند و اندرز، عرفان، حکمت و ... . شَریطه و دعا: شامل دعا برای جاودانه بودن ممدوح که در پایان قصیده و در جواب جملاتی شرطی می‌آید. تجدید مطلع: آوردن بیتی مُصَرَّع در اثنای قصیده برای انتقال از موضوعی به موضوع دیگر و طولانی ساختن قصیده است. توجه: بخشهایی نظیر تعزّل، تخلّص،تجدید مطلع و شریطه تنها در بعضی از قصاید دیده می‌شود. معمولاً شاعر، تخلّص( به معنی نام شعری) خود را در مقطع قصیده می‌آورد. رودکی، منوچهری، فرّخی، ناصرخسرو، مسعود سعد، انوری، خاقانی، سعدی، ملک‌الشعرای بهار، مهدی حمیدی و مهرداد اوستا، نامداران عرصه‌ی قصیده‌اند. اینک بخشی از یک قصیده‌ی فرّخی سیستانی: دل من همی‌داد روزی گوایی که باشد مرا روزی از تو جدایی بلی، هر چه خواهد رسیدن به مردم بر آن، دل دهد هر زمانی گوایی من این روز را داشتم چشم و زین غم نبودست با روز من روشنایی جدایی گمان برده بودم ولیکن نه چندان که یک سو نهی آشنایی... با تلخیص از آرایه‌های ادبی، دکتر هادی، ص ۱۴ - ۱۹ . 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
یادآوری🕯🕯🕯 قالبهای شعری مُستَزاد: با افزودن واژه یا واژه‌هایی به پایان مصراعهای قطعه، رباعی و غزل، می‌توان مستزاد سرود. افزوده‌ها، معنی مصراع قبل یا بعد خود را تکمیل می‌کنند. این افزوده‌ها، همه وزنی یکسان دارند و با مصراع قبل از خود نیز هم‌وزن هستند. قدیمی‌ترین مستزاد، در دیوان مسعود سعد آمده است. در عصر مشروطه نیز این قالب در شعر نسیم شمال، بهار و ادیب‌الممالک فراهانی رواجی خاص داشته است. درون‌مایه‌ی مستزاد، می‌تواند مدح، عشق، عرفان، مسائل اجتماعی و میهنی باشد. اهمیت این قالب شعری، از آن روست که احتمالاً از منابع الهام نیما در کوتاه و بلند کردن مصراعهای شعر نو بوده است؛ زیرا تنها قالب شعر سنتی است که مصراعهای آن، با هم مساوی نیستند. بخشی از یک مستزاد از اخوان ثالث: هر که گدای درِ مُشکوی توست پادشاست شه که به همسایگی کوی توست چون گداست باغ جهان موسم اردیبهشت یا بهشت گر نه ثناخوانِ گل روی توست بی‌صفاست نرگس گلزار جَنان هر که گفت یا شنُفت این که چو چشمان بی‌آهوی توست بی‌حیاست... مشکو:قصر، کاخ جنان: بهشت بی‌آهو: بی‌عیب. یک معنای آهو، عیب است آرایه‌های ادبی، ص ۵۵ و ۵۶. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast