eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
532 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
919 ویدیو
74 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
#در_مسیر_نوشتن #قسمت_ششم نوشتن دو آفت روحی دارد: ۱- عدم اعتماد به نفس ۲-اعتماد به نفس کاذب! برا
🌬فوت کوزه‌گری اگر بخواهم از کلیدی‌ترین نیاز برای انواع نوشتن بگویم، یا به اصطلاح فوت کوزه‌گری را رو کنم باید از یک نیاز شگفت به نام خلوت نام ببرم. بله خلوت هر کس اهل هر هنری‌ است باید برای خود خلوت داشته باشد. برای نوشتن هم همین‌طور، چه بسا بیشتر از باقی هنرها! حتی برای گونه‌هایی مثل داستان‌نویسی و زیرمجموعه‌هایش که به مشاهده و معاشرت وابسته هستند، باز خلوت محل انسجام و ساماندهی ذهن برای ثمردهیِ مشاهدات است. خلوت دو گونه است: خلوت جسم و خلوت ذهن. هر دو هم لازم است. این‌که شاعر یا نویسنده باید هر روز ساعتی تنها باشد؛ در سکوت؛ خودش و خودش؛ فکر کند؛ مطالعه کند؛ خیال‌پردازی کند و یا حتی هیچ کار نکند صرفا تمرکز و مراقبه داشته باشد... لازمه‌ی روشن شدن چراغ خلاقیت و بازشدن راه‌های تراوشات ذهنی است. خلوتی بدون حضور اغیار به ویژه گوشی! که در خصوصی‌ترین لحظات زندگی ما راه پیدا کرده! از "منو شب قدر یهویی!" بگیر تا "من و یار در اولین باران"! انگار پنجره‌ای است به روی عالَم و آدم که ما اصرار داریم دائم باز باشد و همه را فراخوان کنیم ما را ببینند! حالا این پارادوکسیکال(متناقض‌نما) را تصور کنید: "من و خلوت!" خنده دار است!! اینقدر که شکلک خنده برایش کم است! خلوتِ دیگر، خلوت ذهن و روح است. یعنی در جریان زندگی دل‌مشغولی‌ها و دغدغه‌ها و کارها و ... آنقدر زیاد نشود که مغز ما مثل یک ماشین لباسشویی ۲۴ ساعته در حال کار باشد! شاید برای همین در روزگاری، نوشتن خودش یک شغل بود! نه تفننی در کنار شغل. در چهارمقاله‌ی عروضی سمرقندی(ق ۴) داستانی است از دبیر خلیفه عباسی که در حین نوشتن بی‌اختیار دغدغه‌اش را رو کاغذ می‌آورد که :"آرد تمام شد"! و ادامه ماجرا(در گنجور بخوانید...)*. ذهنِ درگیر، حتی اگر پر از هنر و خلاقیت باشد سترون می‌شود؛ دچار جمود می‌شود؛ خشک و بایر می‌شود. حالا شاید حذف دغدغه‌ها از زندگی نشدنی باشد ولی دست‌کم می‌توانیم با بالا بردن توانایی‌های فردی و روحی و مدیریت ذهن، از آسیب این دغدغه‌ها کم کنیم. حتما شما هم دیده اید افرادی که پر از مشکل و مشغله‌اند ولی کوهی از آرامشند(یکی از کارکردهای ایمان دقیقا همین است: خدا یاد خودش را به ما هدیه کرده، یاد او، یاد واقعی او، ذهن را و دل را آرام می‌کند آنقدر که در طوفان‌ها هم آرام باشید). اگر بگویم نه فقط هنر و نوشتن بلکه همه‌ی زندگی ما، به خلوت ذهنی و جسمی نیاز دارد اغراق نکرده‌ام. در حالی که سبک زندگی مدرن، ما را به سمت و سویی می‌برد که اغلب افراد جامعه در یک هیاهوی پوچِ درونی و بیرونی گم شده‌اند؛ بعد برای مشکلات روحی از قبیل اضطراب و استرس و وسواس فکری و افسردگی و ... دنبال دلیل‌ می‌گردند و امور سطحیِ زندگی را مقصر می‌دانند. خودِ نوشتن سطحی از خلوت است. و به ورود آرامش به ذهن و جسم کمک می‌کنند. نوشتن(و دیگر هنرها) رابطه دیالکتیک(بده بستان) با به دست آوردن خلوت و آرامش دارد. به عبارتی، هم نوشتن خلوت و آرامش به همراه می‌آورد هم خلوت داشتن کیفیت نوشته را بالا می‌برد. نوشتن با تفکر هم همین رابطه‌ی دیالکتیک را دارد. پس بنویسید. هر روز دقایقی را در کُنج خلوتی بنشینید ذهنتان را آب و جارو کنید و قصه های درونتان را برای کاغذ بگویید. ادامه دارد..... "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
مباحثی که تا الان درباره‌ی داشتیم ان‌شاء الله عمری باقی باشد به زودی ادامه خواهم داد "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast