eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
480 دنبال‌کننده
2هزار عکس
626 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
رسم و ره آزادی یا پیشه نباید کرد یا آنکه ز جان‌بازی اندیشه نباید کرد سودی نبری از عشق گر جرأت شیرت نیست آسوده گذر هرگز زین بیشه نباید کرد گر آبِ رَزَت باید ای مالکِ بی‌انصاف خون دل دهقان را در شیشه نباید کرد در سایه استبداد پژمرده شد آزادی این گلبن نورس را بی‌ریشه نباید کرد با داس و چکش کن محو، این خسروی ایوان را چون کوهکنی هر روز با تیشه نباید کرد 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
اسرائیل حرامزاده‌ترین پدیده‌ای است که تاریخ به خود دیده است. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
انسان شناسی ۱٠۱.mp3
11.4M
📌اینکه فکر می‌کنیم جایی به نام جهنم وجود دارد که؛ زبانه‌های آتش از آن بالا می‌رود، و ما بعد از وفات به آن داخل می‌شویم، توهمی بیش نیست!!! - آیا اساساً مقوله‌ای به نام جهنم و یا آتش جهنم، آنگونه که سالهاست در ذهن ما نقش بسته، حقیقت دارد یا حقیقتِ دوزخ چیز دیگریست؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گور گهواره ت نخواهد شد اینقدر تکه تکه ای پسرم... من چگونه چطور جسم تورا...؟... آخ...اصلا "چه" را "کجا" ببرم؟... ذره ذره... چقدر آب شدی آه... لب تشنه ام... سراب شدی.. من که امن یجیب میخواندم ذبح گشتی و مستجاب شدی زخم‌هایت تمام خوب شدند؟ دردهایت تمام خوابیدند؟ اگر آن‌جا فرشتگان خدا از گناهت سوال پرسیدند... تو بگو "چون که زخمی و تشنه بی‌رمق بر زمین درمانگاه تک و تنها و بی پناه و امید غرق در بغض میکشیدم آه چون که از زیر کوهی از آوار جان ناسالمی به در بردم تا که اینبار مطمئن بشوند بی برو بازگشت من مُردم ... باز تدبیر موشک آوردند دشمنان تکه تکه ام کردند" تو بگو بلکه حاج قاسم ها به تب انتقام برگردند... 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرمله‌ها فریاد عطش... سوختن چلچله‌ها... افتاده میان سر و تن، فاصله‌ها... می‌گفت گلوسوخته بیمارستان: این حرمله‌ها حرمله‌ها حرمله‌ها... 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
🔴عجیب‌ترین کنفرانس خبری جهان کنفرانس خبری وزارت بهداشت غزه در بین اجساد شهدای بیمارستان المعمدانی حرفی برای گفتن نمی‌ماند... 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای کودکانِ شهید بیمارستان المعمدانی غزه در خون خویش ‌غلتان است دادگاه بزرگ وجدان است دل من بود زیر بمباران... سوخت جانم، چه جای کتمان است؟ هرطرف نعش طفلی افتاده دل من مثل کودکستان است آی دنیا نگاه کن! دل من مثل این خانه‌هاست ویران است مثل آن مادرِ پسرمرده زلف لالایی اش پریشان است دل من بس‌که خون از او رفته ست زرد مانند برگ‌ریزان است نیست باریکه ای غریب...ببین غزه دیگر برای من جان است پرچمی زنده، باد را لرزاند شک ندارم زمان طوفان است دل من، رنگ انتقام بزرگ رنگ خونخواهی شهیدان است دست و پا می زنند حرمله‌ها عمر این ظلم رو به پایان است هان! حقوق بشر چه شد؟! غزه دادگاه بزرگ وجدان است 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
به این محاصره لعنت! نوار قرمز غزه! دهان زخم فلسطین! تو را محاصره کردند چکمه‌های شیاطین تو را محاصره کردند تا غریب بمیری به این محاصره لعنت، به این معامله نفرین... و هر شهید فلسطین ستاره‌ای شد و پر زد که این‌چنین شود ای غزه آسمان تو تزئین نوار خون و گل اشک اگر نبود، برادر! نبود این همه رؤیای کودکان تو رنگین کسی ز غزه پیامی به آسمان بفرستد کمی نگاه کن ای ماه پشت ابر، به پایین! جهان به خواب زمستان و غزه - کودک فردا - امید بسته به خورشید روزهای پس از این... 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
هوالنور قسم به نور که ظلمت تمام خواهد شد قسم به فجر که صبحی مدام خواهد شد قسم به فتح که آزادی تو نزدیک است قسم به عشق، که ختم کلام خواهد شد قسم به آتش و خون، عاقبت فلسطین نیز پر از حکایت بَرد و سلام خواهد شد به انتقام قسم، انتفاضه پیروز است بایست! پشت سر تو قیام خواهد شد حرام‌زاده‌ترین قوم با تو رو در روست بمان که خواب به چشمش حرام خواهد شد رسیده است سر آغاز سرنگونی‌شان و خنده‌های تو حسن ختام خواهد شد الا لعنة الله علی القوم الظالمین 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
دیگر بس است هرچه سکوت جهانی است دیگر بس است هرچه دفاع زبانی است شلیک کن به سمت ستم، ظلم را بکش! صهیون، نفهم و خیره‌سر و نحس و جانی است! در خون تپیده غزه و اجلاس چاره نیست! گاه حماسه سازی و نکبت تکانی است! لبریز شد صبوریمان وقت حمله است! راه نجات غزه فقط جانفشانی است! نابود و نیست تا بشود هرچه صهیونیست فصل قیام و واکنشی سخت و آنی است! فاطمه سادات پاد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم واهلک اعدائهم اجمعین 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیزارم و برائت می‌جویم از همه‌‌ی آنان که این تصاویر و صدها بدترش را می‌بینند و با گفتن" به ما چه! مشکلات خودمونو دریاب، ما سیاسی نیستیم!...." بی وجدانی و کالانعامی خودشان را به رخ بقیه می‌کشند! این جنگ، محک انسان است و انسان‌نماها حال همه ‌ی ما بد است. ما هرگز معنای «قیل اهبطوا بعضکم لبعض عدو» را این قدر تلخ، به اندازه این روزها نفهمیده بودیم... آه خدایی که ‌«آه» اسم خاص توست، خدای دعای مجیر و جوشن و یستشیر، به دادمان برس. ما آدم‌های زمین، آن قدرها هم پوست کلفت نیستیم. آن‌قدرها هم تاب نداریم. مگر چقدر می‌شود نسل‌کشی دید و زنده ماند؟!! مگر چقدر می‌شود کودک و نوزاد درخون تپیده را دید و باز نفس کشید؟؟ چقدر می‌شود پدر و مادران داغ‌دار را دید و ستود و کنارشان نبود؟ خدای امن یجیب‌ها! خدای مضطرین! خدای حضرت منتظَر! آیا در طول تاریخ هرگز اضطرار منتظران و منتظَر از این روزها بیشتر بوده؟ مولای ما! مولای مادران زیر آوار رفته؛ مولای کودکان ترسان و لرزان! خدای مهربان نوزادان در خون غلطان خدای نوزاد هفت روزه‌ی بی‌نفس خدای چهار هزار و اندی شهید در یک هفته! به داد ما زمینی‌ها برس! ما هرگز معنای «قیل اهبطوا بعضکم لبعض عدو» را این قدر تلخ، به اندازه این روزها نفهمیده بودیم... خدایا مرهم باش بر قلب مجروح آقای غریبمان که در خرابه‌های غزه تن‌های پاره پاره را می‌بیند و اشک می‌ریزد و به انتظار غیرت ماست! خدایا باقی مانده‌ی غیبتش را به اشک و خاک و خون و ضجه‌ی درهم این کودکان معصوم ببخش. خدایا ما را ببخش... 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
باید سوال کرد دقیقاً که چیستیم؟ امروز اگر که مشتِ گره کرده نیستیم شمر زمانه در دل میدان مشخص است در این نبرد، خوب ببینیم کیستیم در عمرمان دقیقه دقیقه حساب نیست آن لحظه‌ها که با مدد از عشق زیستیم ما ابرهای صاعقه باریم پس چرا در تنگنای قافیه تنها گریستیم ما پرچمیم دست علمدار و حاضریم حتی اگر که دست فدا شد، بایستیم ما در خط مقدّم عشقیم، عاشقیم ما عاشق مبارزه با صهیونیستیم 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
باید سوال کرد دقیقا که چیستیم؟ امروز اگر که مشت گره کرده نیستیم!
انسان شناسی ۱٠۲.mp3
11.09M
- اینکه هر فقدان و نداشتنی، - هر شکست و از دست دادنی، - هر ضربه و تخریب و تحقیری، جان به لبت می‌کند و می‌تواند مدتی تو را از روند طبیعی، شاد و آرام زندگی جدا کند، یعنی: ↓ ✘ تو هنوز اهلِ دنیایی! ✘ هنوز به اینجا بندی! ✘هنوز یادت نیامده اهل کجایی! 💥هنوز با خانه‌ی ابدی‌ات اُنس نداری و اگر ناگاه بدان متولد شوی، دچار دردسر خواهی شد. ▪️ حالا با این اوضاع، چه کنم؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محمود درویش (زادهٔ ۱۳ مارس ۱۹۴۱ – ۹ اوت ۲۰۰۸) شاعر و نویسنده فلسطینی بود. او بیش از سی دفتر شعر منتشر کرد و شعرهای او که بیشتر به مسئله فلسطین مربوط می‌شد در بین خوانندگان عرب و غیر عرب شهرت و محبوبیت داشت. برخی از شعرهای او به فارسی ترجمه و منتشر شده‌است. وی مدتی عضو سازمان آزادیبخش فلسطین بود و در ۱۹۹۳ در اعتراض به پذیرش پیمان اسلو از این سازمان استعفا داد.  🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
اسلحه می‌خواهم انگشتر مادرم را فروختم به خاطر اسلحه کیف پولم را گرو گذاشتم به خاطر اسلحه زبانی که با آن درس فراگرفتیم کتاب‌هایی که با آن خواندیم قصیده‌های شعری که از برکردیم یک درهم نمی‌ارزد در برابر اسلحه … حالا من اسلحه دارم مرا ببرید با خودتان تا فلسطین تا بلندی‌هایی چون چهره‌ی مجدلیه اندوهگین تا گنبدهای سبز ..و سنگ شریف بیست سال …و من دنبال سرزمینی می‌گردم و دنبال هویتی و دنبال خانه‌ام که آن‌جا بود دنبال وطنم احاطه شده با سیم خاردار دنبال کودکی‌ام می‌گردم و رفیقان صمیمی‌ام دنبال کتاب‌هایم … عکس‌هایم دنبال تمام گوشه‌های گرم ..تمام گلدان‌های شیشه‌ای حالا من اسلحه دارم تا فلسطین مرا ببرید با خودتان ای مردان می‌خواهم زندگی کنم یا چون مردان بمیرم می‌خواهم..که در زمینش زیتونی بکارم یا مزرعه پرتقالی یا گلی خوشبو بگویید... برای کسی که از مسئله‌ی من می‌پرسد باروت من... مسئله این شد حالا من اسلحه دارم به فهرست انقلابی‌ها در آمده‌ام خارها و غبار را لگد می‌کنم و لباس مرگ می‌پوشم مشیت تقدیر  هرگز مرا برنگرداند من کسی هستم که تقدیر را تغییر می‌دهد ای انقلابیون در قدس ..در الخلیل در بیسان ..در اغوار در بیت لحم ... هرجاکه هستید ای آزادگان پیش آیید پیش آیید که داستان صلح، نمایش است و عدل، نمایش است تا فلسطین یک راه است که از دهانه سلاح می گذرد 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
اسلحه می‌خواهم انگشتر مادرم را فروختم به خاطر اسلحه کیف پولم را گرو گذاشتم به خاطر اسلحه زبانی که ب
این همان نزار قبانی است که او را فقط با عاشقانه‌هایش به نسل جوان شناسانده‌اند کنار عاشقانه‌های زیبا یک شاعر جبهه مقاومت است برای انقلاب اسلامی ایران و در وصف حضرت امام خمینی نیز شعری دارد که فیلم دکلمه‌ی خودش موجود است. به وقتش به اشتراک می‌گزارم.