eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
532 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
670 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی جهان و هر چه در او هست صورتند و تو جانی به پای خویشتن آیند عاشقان به کمندت که هر که را تو بگیری ز خویشتن برهانی مرا مپرس که چونی به هر صفت که تو خواهی مرا مگو که چه نامی به هر لقب که تو خوانی چنان به نظره اول ز شخص می‌ببری دل که باز می‌نتواند گرفت نظره ثانی تو پرده پیش گرفتی و ز اشتیاق جمالت ز پرده‌ها به درافتاد رازهای نهانی بر آتش تو نشستیم و دود شوق برآمد تو ساعتی ننشستی که آتشی بنشانی چو پیش خاطرم آید خیال صورت خوبت ندانمت که چه گویم ز اختلاف معانی مرا گناه نباشد نظر به روی جوانان که پیر داند مقدار روزگار جوانی تو را که دیده ز خواب و خمار باز نباشد ریاضت من شب تا سحر نشسته چه دانی من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم تو می‌روی به سلامت سلام من برسانی سر از کمند تو سعدی به هیچ روی نتابد اسیر خویش گرفتی بکش چنان که تو دانی "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
هر چیز قاعده‌ای دارد جز عشق و عشق، انگار تا ابد بی‌قاعده‌ست… "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
کار طالب آنست که در خود جز عشق نطلبد. وجود عاشق از عشق است؛ بی عشق چگونه زندگانی کند؟! حیات از عشق می‌شناس وممات بی عشق می‌یاب: روزی دو که اندرین جهانم زنده شرمم بادا اگر بجانم زنده آن لحظه شوم زنده که پیشت میرم و آن دم میرم که بی تو مانم زنده "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
امروز ، دانشگاه و لطف دوستانِ جان. یک غافلگیری بی‌نظیر و شیرین در طلیعه‌ی ۴۶ سالگی. در زندگی لحظاتی هست که در بیت و جمله نمی‌گنجد، همان لحظاتی که دیگران ارزشمندترین جوهر وجودی خود (عشق و محبت)را نثارت می‌کنند. همان لحظه‌ای که می‌فهمی چقدر ناتوانی در سپاسمندی.
"که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو" اولین مصرعی بود از حافظ که در نوجوانی لذت درک مفهومش را چشیدم. آن هم به واسطه‌ی خوانش درست استاد گرمارودی، روزی این را سر کلاس تعریف کرده بودم، و دوستان این را یادشان بود که روی کیک نوشتند!!! ذوق این مصرع برایم چند برابر شد... و البته یاد استاد گرمارودی هم امروز در دلم زنده بود هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
هدایت شده از شکردست
4_6005688809067383223.mp3
12M
➖تمام دریاها اگر مرکّب شوند و ➖تمام درختان اگر قلم شوند و ➖تمام جنّ و انس اگر نگارنده شوند، نخواهند توانست خلقت پروردگارت را، به شماره درآورند... آن وقت او، در نامه‌اش به تو، نوشته‌است که؛ ✖️ نه تنها تمام آنچه در زمین است را.. ✖️تمام هفت آسمان را... ✖️تمام عوالم را... و در یک کلام تمام آفرینش را... برای تو و به خاطر تو آفریده‌است ! یک بار از خودمان پرسیده‌ایم چرا؟! "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شکردست
رسالت زبان و ادبیات، الکسی تولستوی، ترجمه محمد حسن روحانی، ص ۴۱ "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
محمدفریدالدین در مقابل شیخ نشست؛ مسحور نگاه پرنفوذ او، بعد از سکوتی سنگین، با صدایی گرفته پرسید: «ای شیخ! مهم‌ترین بخش سؤال من این است که چگونه و از چه راهی می‌توان به خدا نزدیک شد؟!» شیخ سر تکان داد. ـ فرزندم! شرطش آن است که هیچ واجبی را ترک نکنی. حرامی مرتکب نشوی. خلق را بالاتر از خود بدانی و به خدمتشان درآیی. برقی تند در چشمان محمدفریدالدین درخشید.. ـ تنها همین؟! ـ بله! تنها همین؛ به شرط آنکه به عمق این معانی توجه کنی و رعایتشان را واجب دانی. البته، در طول روز هم باید ذکری بر لب داشته باشی. اگر سیبی را به آسمان بیندازی، صد چرخ می‌خورد تا به زمین برسد. برو و به سیر آفاق و انفس مشغول شو! بی‌شک با دست پُر بازخواهی گشت. ـ اما... کارم... فرزندانم... پدر و مادر پیرم. ـ رها کن همۀ این تعلقات را. ـ چگونه؟! ـ فرزندان به دست والدین بسپار و والدین به دست فرزندان. خود لباس فقر بپوش و سیر آفاق و انفس کن. محمدفریدالدین لختی تأمل کرد و بعد سر فرودآورد. ـ هرچه شما بفرمایید. چند روز بعد، همراه کاروان از دروازۀ شهر بیرون رفت؛ درحالی‌که صدای «مراد» در گوشش زنگ می‌زد: ـ برو تا به شناخت انسان برسی. برو تا به پست و بلند روحش پی ببری. برو تا با تجاربی نو برگردی. - از خاک تا افلاک؛ زندگی‌نامه داستانی محمدفریدالدین عطار، . "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
متکلّم را تا کسی عیب نگیرد، سخنش صلاح نپذیرد. مشو غرّه بر حُسن ِ گفتار ِ خویش به تحسین نادان و پندار خویش "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
چگونه جلوه کند آفتاب یکرنگی؟ درین زمانه که آیینه پشت و رو دارد "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
نیک باشی و بدت گوید خلق بِه که بد باشی و نیکت بینند "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
من نشستم بروی مِی بخری برگردی ترسم این است مسلمان شده باشی جایی "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
هدایت شده از شکردست
4_6005688809067383224.mp3
11.89M
🔭سال‌ها تلاش محققان برای کشف رموز کیهان، آنان را به این نتیجه رسانده که ؛ جهان قابل مشاهده از زمین، خود به تنهایی، میلیاردها سال نوری، وسعت دارد! و بدیهی‌ست که جهان قابل مشاهده از زمین، بخش بسیار کوچکی از آسمان به‌ظاهر بی‌انتهاییست که «آسمان اول» می‌نامندش! آسمان دنیا! 🌟 آن‌وقت، خداوند، عظمت بهشت هر انسان را، به اندازه‌ی تمام هفت آسمان، و زمین می‌داند! - انسان مگر کیست که روح، یا حقیقت وجودش،دارای چنین وسعت و عظمتی‌ست؟! "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
کتابخانه دیجیتال کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران شامل متن کامل پایان نامه‌ها، عکس‌های تاریخی و ...                                                                                                       https://utdlib.ut.ac.ir/ "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
هدایت شده از شکردست
4_6005688809067383225.mp3
11.43M
✖️اینکه خداوند، تمام آفرینش را مسخّر انسان کرده، اما بشریت، سال‌هاست در آرزوی سفر به نزدیک‌ترین سیاره به زمین، به سر می‌برد؛ ✖️این که با وجود قرن‌ها پیشرفت علم، مشاهده‌ی ماورای طبیعت، برای اکثر قریب به اتفاق ما، رؤیایی دست‌نیافتنی‌ست؛ 💥به دلیل نگاه غلطی‌ست که به کل جهان خلقت داریم! "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
حسين‌جان‌نامِ‌تو عِينِ‌شروعِ باران است به حا و سين نرسيديم و سيـل راه افتاد "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast