🌼🌸و تبریک ویژه به دانشجویان عزیزم که میدانند چقدر دوستشان دارم🌸🌼
الهی در اوج باشید و بدرخشید
◾صلیالله علیک یا فاطمهالزهرا
🔹 چشمانتظار 🔹
..رسید قصه به اینجا که زیر چرخ کبود
زنی، ملازم دستاس، خیره بر در بود
چرا که دست خداوند، رفته بود از فرش
انار تازه بچیند برای او در عرش
کمی بلندتر از گریههای کودکشان
درختهای جهان در حیاط کوچکشان
کنار باغچه، زن داشت ربنا میکاشت
برای تکتک همسایهها دعا میکاشت
و بیقرارتر از کودکی که در بر داشت
غروب میشد و زن فکر شام در سر داشت
چه خانهایست که حتی نسیم در میزد
فدای قلب تو وقتی یتیم در میزد
صدای پا که میآمد تو پشت در بودی
به یاد در زدن هر شب پدر بودی
فقیر دیشب از امشب اسیر آمده بود
اسیر لقمۀ نانت فقیر آمده بود
صدای پا که میآید... علیست شاید... نه...
همیشه پشت در اما... کسی که باید... نه...
نسیمی از خم کوچه، بهار میآورد
علی برای حبیبش انار میآورد
خبر دهان به دهان شد انار را بردند
و سهم یک زن چشم انتظار را خوردند
ز باغ سبز تو هیزم به بار آوردند
انار را همه بردند و نار آوردند
قرار بود نرنجی ز خار هم... اما...
به چادرت ننشیند غبار هم... اما...
قرار بود که تنها تو کارِخانه کنی
نه این که سینه سپر، پیش تازیانه کنی
فدای نافلهات! از خدا چه میخواهی؟
رمق نمانده برایت... شفا نمیخواهی؟
صدای گریۀ مردی غریب میآید
تو میروی همه جا بوی سیب میآید
تو رفته بودی و شب بود و آسمان، بیماه
به عزت و شرف لا اله لا الله..
#حسن_بیاتانی
#شعر
#شعر_آیینی
#فاطمیه
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا
#فاطمیه
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
6.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فاطمیه
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
هلالی جغتایی » غزلیات »
شمارهٔ ۲۹۲
من گرفتار و تو در بند رضای دگران
من ز درد تو هلاک و تو دوای دگران
گنج حُسن دگران را چه کنم بی رخ تو؟
من برای تو خرابم، تو برای دگران
خلوت وصل تو جای دگرانست، دریغ!
کاش بودم من دل خسته بهجای دگران
پیش ازین بود هوای دگران در سر من
خاک کویت ز سرم برد هوای دگران
پا ز سر کردم و سوی تو هنوزم ره نیست
وه! که آرد سر من رشک بپای دگران
گفتی: امروز بلای دگران خواهم شد
روزی من شود، ای کاش! بلای دگران
دل غمگین هلالی بجفای تو خوشست
ای جفاهای تو خوشتر ز وفای دگران
#شعر
#هلالی_جغتایی
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
مادر از بستر خود آمده امشب به حرم
با عصا آمده، انگار خودش بیمار است...
#شب_جمعه
#شب_زیارتی
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
🔹مرز بهشت و دوزخ🔹
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است
در شأن او غزل ننویسیم بهتر است..
او فاطمهست معنی این نام را هنوز
از هر زبان که میشنوم نامکرّر است..
در کوچه بوی آتش و در خانه عطر گل
مرز بهشت و دوزخ از آن روز این در است
با پهلوی شکسته هم از کوه، کوهتر
با قامت خمیده هم از آسمان سر است
لبخند میزند که بخندند بچهها
مادر اگر که جان بدهد باز مادر است
مولا هنوز اوّل بیهمنفس شدن
بانو در انتظار نفسهای آخر است!
#شعر
#شعر_آیینی
#مهدی_مردانی
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast