eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
516 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
708 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
ماجرای من و معشوقِ مرا پایان نیست هر چه آغاز ندارد نپذیرد انجام (؛ خانه‌ی پدری. که از لطف و عنایت سیدالاحرار ع ، و از نفَس و اخلاص بانیان اولیه، روضه‌ی دهه اولش بیش از ۱۲۰ سال است که پابرجاست. قدیم تر، از اذان صبح بوده تا اذان ظهر، الان از ۶ تا ۸ صبح است. همراه با یک صبحانه سنتی. البته خانه بازسازی شده ولی کوچه قدیمی است‌. همان کوچه‌ی بن‌بستی که ۴ خانه دارد و ۳ شهید)
انسان شناسی ۶۴.mp3
9.34M
✖️ چند سال لازم است، تا من به کمال برسم ؟ ✖️ چند سال دیگر، اگر بیاموزم و تمرین کنم، یک انسانِ کامل خواهم بود؟ ✖️ چند سالِ دیگر، علوم به نهایتِ مختلف اکتشافات و اثرگذاری می‌رسند؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و مهربانی
امروز یک استادی را می‌خواهم معرفی کنم که وجودش سرشار از خیر و برکت است
آقای دکتر (دزفول،۱۳۳۳) نویسنده، پژوهشگر، شاعر، منتقد البته به سبب ماموریت کاری پدرش، در شوش و در حرم حضرت دانیال نبی‌ع به دنیا آمد که آن هم داستانی دارد! جالب است بدانید هم‌کلاس بوده است. دکترای زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران گرفت و از محضر استادانی چون دکتر شهیدی، دکتر اسلامی ندوشن، دکتر وحیدیان کامیار، دکترحمیدیان، دکتر باستان‌پور، دکتر داودی و .... بهره برده است. حوزه تخصصی او ادبیات پایداری، ادبیات آیینی و عاشورا پژوهشی است ابتدا معلم بود، سپس در دفتر تالیف کتب درسی و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش مشغول شد و به سرگروهی رشته ادبیات رسید، خیلی از تغییرات مثبتی که از حدود سال ۶۸ در کتب ادبیات مدارس رخ داد به برکت وجود ایشان بود. همچنین از همان موقع سردبیر رشد زبان و ادبیات فارسی است. عضویت در گروه ادبیات انقلاب اسلامی فرهنگستان زبان و ادب فارسی و عضویت در هیئت مدیرهٔ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و عضو علمی پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی از دیگر فعالیت های اوست. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
پژوهشگر دکتر را عموما با نام پژوهشگر دینی و به‌صورت تخصصی عاشورا پژوهشی می‌شناسند. زمینهٔ پژوهشی وی در حوزهٔ‌ عاشورا، سابقه‌ای حدودا ۴۰ ساله دارد و کسی است که در دایرهٔ پژوهش‌های عاشورایی به درجه‌ اجتهاد رسیده است. کتاب‌های «آینه‌داران آفتاب» و «آینه در کربلاست» گواه این ادعاست. دکتر سنگری با نگاهی تیز و ریزبینانه منابع عاشورایی را بررسی کرده و لایه‌های پنهان در آن‌ها را با دقت استخراج کرده است. نقد تخصصی کتاب‌های تاریخی با موضوع عاشورا نیز از فعالیت‌های اوست که در قالب جلساتی تحت عنوان «مرجع‌شناسی و منبع‌شناسی کتب عاشورایی»، معمولا هر هفته در مؤسسهٔ‌ فرهنگی هنری فرهنگ عاشورای دزفول برگزار می‌شود. همچنین از نخستین کسانی است که با رویکرد علمی-پژوهشی به ادبیات پایداری پرداخت. برخی کتب ایشان منبع رشته ادبیات پایداری در دوره‌ی کارشناسی و کارشناسی ارشد است. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
دکتر محمدرضا سنگری نویسندهٔ‌ پرکاری است که در طول سه دههٔ‌ گذشته کتاب‌های بسیاری چاپ کرده که با استقبال بسیار خوب مخاطبان روبه‌رو شده است. او در موضوعات تربیت دینی، روانشناسی، نقد ادبی و شعر و نثر کتاب‌های متنوع و ارزنده‌ای دارد. بیش از ۲۵ کتاب و ۲۶۰ مقاله حاصل تراوش ذهن و قلم اوست. همچنین دکتر سنگری برجسته‌ای دارد، نثری که مختص خود اوست. دایرهٔ‌ واژگان بسیار وسیع و استفاده‌ درست و به‌جا از صنایع ادبی باعث شده است که نثرش به شاعرانگی نزدیک‌ شود. نثر دکتر‌ محمدرضا سنگری لبریز از عاطفه است او در پیشبرد نیز سهم به‌سزایی داشته‌ است. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
شعر را از دوران کودکی آغاز کرده است. منظومه‌ٔ بلند «شعری برای شهر خودم دزفول» از سروده‌های نیمایی او در مورد زادگاهش دزفول است. مجموعه‌شعر «زیر خیمهٔ عطش» نیز از سپیدسروده‌های اوست که موضوع آن حماسهٔ عاشوراست. نمونه‌ای از شعر او در قالب کلاسیک: پر زد دوباره مرغِ دلم کربلایتان پیچید در تمامِ وجودم صدایتان یک کوه غصّه روی دلم می‌نشست تا آغاز شد دوباره غمِ نینوایتان تا گفتم السلام‌علیک دلم شکست از بس که سخت بود غمِ روضه‌هایتان تا خواستم که نامِ شما آورم به لب اشک آمد و نوشت که جانم فدایتان یعقوب‌وار در تپشِ روضه خیس شد چشمم زِ داغِ ماتمِ عظمی برایتان خونِ غزل چکانده شد و مثنوی رسید شاعر نوشت قامتِ هفت‌آسمان خمید رختِ سیاه بر تنِ هر واژه می‌نشست «بنیادِ صبر و خانه طاقت زِ هم گسست» باریده بود فصلِ عطش بر نگاهِ دشت افتاد پرده، دید سری را درونِ تشت یک قطره اشکِ آدم و عالم سیاه شد بنویس محتشم که چه بر قلبِ ماه شد از پشتِ چشم‌های کبود و غمین نوشت با خطِ اشک، جوهرِ خون، این چنین نوشت خاموش محتشم که دلِ سنگ آب شد «بنیادِ صبر و خانه طاقت خراب شد» لرزید کائنات و هر آنچه درونِ آن پیچید چشمِ شاعرِ دلخون به آسمان یا رب صدای کیست که لرزانده عالمین آمد ندا، صدای حسین است! یا حسین 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast