محبوب من
یاد شما نباشد
زندگی به چه درد من میخورد؟...
#محمد_صالح_علاء
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
نامِ تو نور
نامِ تو سوگند
نامِ تو شور
نامِ تو لبخند
لبخند
در تلفظِ نامت
ضرورتی است!
#قیصر_امینپور
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
#نوستالوژی
این واژه در سالهای اخیر گره خورده به خاطرات تصویری یا شنیداری دهه شصتیها.
اما معنای این واژه وسیعتر و عمیقتر است.
نوستالوژی یک واژهی فرانسوی است در معنای "غم دوری"، "غم غربت". غربتی که مزهی فکر کردن به آن شیرین است!!! یادآوریش حالخوبکن است!
غم غربت و دوری میتواند دامنهای از سطح تا عمق داشته باشد.
غم دوری از اشخاص
غم دوری از وطن
غم دوری از خاطرات گذشته
غم دوری از روزگار کودکی
غم دوری از انسانیت
غم دوری انسان از خودش!
غم دوری از دار القرار!
انسان در عمیق ترین لایههای وجودیاش غم غربت از دارالقرار دارد!
دارالقرار همان وطنی است که انسان از آنجا آمده و به آنجا بر میگردد.
اصل احساس غربت انسان در این دنیا همین است، انسان برای این جهان محدود ساخته نشده، آن شاعرانی که روح انسان را در این دنیا و در این کالبد جسمانی، به پرندهای در قفس تشبیه کردهاند صرفا دنبال یک ترفند ادبی نبودهاند بلکه از واقعیترین احساس انسان پرده برداشتهاند.
ولی همین انسان آنقدر دور و بر خود را شلوغ کرده که تب را میفهمد ولی منشائش را نه!
آنقدر خود را مشغول تزیین و لذت بردن از کوپهی قطار کرده که نه مبدا یادش مانده نه مقصد.
برای این احساس غربت به دنبال همین اتفاقات دمدستی میگردد! توپ پلاستیکیِ دوپوسته، پاکن بودار، موسیقی تیتراژ بچههای آلپ!...
اما اگر راهی بود که باز به همان روز و روزگار برگردد میفهمید آن حس غربت همچنان در دلش جاریست.
حس غربت را بگذار کنار حس تنهایی، تنهایی که در تکتک آدمها وجود دارد اما برخی درکش میکنند برخی آنقدر دور و برشان شلوغ است که یادشان میرود تنها هستند!
(یاد من باشد تنها هستم
ماه بالای سر تنهاییاست
سهراب سپهری)
پ.ن: جان این کلام را از کلاس درس همیشه استادم آقای دکتر #محمدرضا_سنگری به یاد دارم. حدود ۲۰ سال پیش در درس مثنوی مولانا/ کارشناسی ارشد.
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش.
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
#نوستالوژی این واژه در سالهای اخیر گره خورده به خاطرات تصویری یا شنیداری دهه شصتیها. اما معنای ای
یکی از موضوعاتی که قابلیت کار پژوهشی دارد (در حد مقاله)همین بررسی و تحلیل نوستالوژی در شعر یک شاعر مشخص است. در شعر سهراب سپهری کار شده؛ اگر یافتمش به اشتراک میگذارم.
چه غربتی است! عزیزان من کجا رفتند؟
تمام دور و برم پر ز جای خالیها
#قیصر_امینپور
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
بس است اینکه به آه و به ناله در همه عمر
به انتظار نشستی، به انتظار بایست!
#سجاد_سامانی
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
تویی بهانۀ آن ابرها که میگریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی
#قیصر_امینپور
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
ای عزیز این حدیث را گوش دار که مصطفی- علیه السلام- گفت: «مَنْ عَشِقَ وَعَفَّ ثُمَّ کَتَمَ فماتَ ماتَ شهیداً». هرکه عاشق شود و آنگاه عشق پنهان دارد و بر عشق بمیرد شهید باشد. اندر این تمهید عالم عشق را خواهیم گسترانید هرچند که میکوشم که از عشق درگذرم، عشق مرا شیفته و سرگردان میدارد؛ و با این همه او غالب میشود و من مغلوب. با عشق کی توانم کوشید؟!
کارم اندر عشق مشکل میشود
خان و مانم در سر دل میشود
هر زمان گویم که بگریزم ز عشق
عشق پیش از من بمنزل میشود
#عین_القضات_همدانی
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
زمان میان من و او جدایی افکندهاست
من ایستاده در اکنون و او در آینده است
چه مایه گشتم و آینده حال گشت و گذشت
هنوز در پی آینده، حال گردنده است
که سر برآوَرَد از این ورطه جز کسی که هلاک
کمند شوق کنارش به گردن افکندهاست
بهانهی کشش عشق و کوشش دل من
همین غم است که مقصود آفریننده است
به آرزو نرسیدیم و دیر دانستیم
که راه دورتر از عمرِ آرزومند است
تو آن زمان به سرم سایه خواهی افکندن
که پیش پای تو ترکیب من پراکنده است
به شاهراه طلب، بیمِ نامرادی نیست
زهی امید، که تا عشق هست پاینده است
ز دورباشِ حوادث، دلم ز راه نرفت
بیا که با تو هنوزم هزار پیوند است
به جانِ سایه که میرنده نیست آتش عشق
مبین به کشتهی عاشق، که عاشقی زنده است..
#هوشنگ_ابتهاج
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
کتاب را که باز میکنی
دو بال ِ یک پرنده را گشودهای
پرندهای که از زمین
تو را به شهرهای دور
تو را به باغهای نور میبرد.
ز هرکجا که بگذرد
به ارمغانی از خرد
به خانهی تو روشنی میآورد.
گشوده باد بالهای مهر او
که جاودانه بر فراز میپرد...
#فریدون_مشیری
#کتاب_بخوانیم
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
سلام و سرور
برای بداههگویی این هفته یک عکس میگذارم و یک بیت. هر کس هر کدوم رو دوست داشت.
عکس رو که میدونید دیگه، تجربه کردید.
بیتی هم که میگذارم یعنی با همون وزن و قافیه ابیاتی را بگید و بفرستید.
احتمالا تا شب فرصت بررسی نداشته باشم، آخر شب بررسی میکنم و فردا گزیده ها رو در کانال قرار میدم.
ببینم امروز چه کار میکنید😊
این هم بیت
هر چند که هرگز نرسیدم به وصالت
عمری که حرام تو شد ای عشق حلالت
(فاضل)
هجای قافیه: ال
کلمات پیشنهادی قافیه: مال- سال- قال- فال- حال- کال- بال- زال- یال- خال- لال- چال- شال- کمال- جمال- محال- خیال- وصال- طلال- هلال- حلال- جلال- بلال- تعال- مجال- زوال- نهال- سفال- ملال- مثال- سوال- وبال- خصال ....
ممنون از دوستانی که بداهه فرستادند
انشاء الله در اولین فرصت پیامهاتون رو باز میکنم.
چند نفری هم بداهه روز برفی شون مونده هنوز نذاشتم تو کانال. عذرخواهم. به زودی میگذارم.