eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
522 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
697 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
با ما که نمک گیر غزل بود چنین کرد با خلق ندانیم چه ها کرد و چنان شد "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به سینه میزنَدَم سر، دلی که کرده هوایت دلی که کرده هوای کرشمه‌های صدایت نه یوسفم نه سیاوش، به نفس کشتن و پرهیز که آورَد دلم ای دوست، تاب وسوسه هایت تو را ز جرگه‌ی انبوهِ خاطرات قدیمی برون کشیده‌ام و نهاده‌ام به صفایت تو سخت و دیر به دست آمدی مرا و عجب نیست نمی‌کنم اگر ای دوست! سهل و زود، رهایت گره به کار من افتاده‌است از غم غربت کجاست چابکیِ دست‌های عقده گشایت؟ به کبرِ شعر مبینم، که تکیه داده به افلاک  به خاکساریِ دل بین، که سر نهاده به پایت "دلم گرفته برایت" زبان ساده‌ی عشق است سلیس و ساده بگویم: دلم گرفته برایت!! "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
شعری را اگر فهمیدی بدان که بسیار غمگینی و با شعری اگر زیستی بر تو بشارت باد که روزی در تنهایی خواهی مُرد! "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
درباره شاهنامه "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
اوست نشسته در نظر، من به کجا نظر کنم؟ اوست گرفته شهر دل، من به کجا سفر کنم؟ در هوس خیال او همچو خیال گشته‌‌ام در سر رشک نام او نام رخ قمر برم "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 قطره قطره، رود رود، قصه را مرور کرد از میان صخره‌ها و دره‌ها عبور کرد دست رود را گرفت و با خودش به راه برد از تمام رودخانه، دل به یک نگاه، برد از تمام سنگ‌ها، بهار را سؤال کرد چشمه‌های در مسیر خویش را زلال کرد این مسیر اگر پر از فرازها، فرودهاست مقصدش ولی شکوه چشمه‌ها و رودهاست در گذارِ هر گذر به صخره‌ها سلام کرد ناخدای باخدای ما به ما سلام کرد کشتی به گل نشسته را به دست آب داد به سؤال‌های بی‌جواب ما جواب داد در میان شب، به ما سلاح آفتاب داد سر به سر به هر سری که شور انقلاب داد... دست‌های بسته را به یک اشاره باز کرد چشم‌های خواب‌رفته را دوباره باز کرد او به ما دوباره یاد داد زندگی کنیم با شعار «عشق زنده‌باد» زندگی کنیم ما طلوع می‌کنیم در غروب حرف‌ها ما شروع می‌شویم از میان برف‌ها آتشیم و آنچه یخ زده‌ست دست دشمن‌ است ابتدای راه ما طلوع ماه بهمن‌ است چشمه‌چشمه، رود رود، صخره‌صخره‌، کوه‌کوه در کنار هم همیشه سربلند و باشکوه این شکوه ما غرور باد را شکسته است رستمانه حیلۀ شغاد را شکسته است ریشه‌های ما به برکۀ غدیر می‌رسد ما هنوز زنده‌ایم و زنده‌ایم تا ابد "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast