eitaa logo
بررسی روایات و احادیث
754 دنبال‌کننده
34 عکس
10 ویدیو
5 فایل
ارائه نظر تخصصی درباره سند ، متن و محتوای روایاتی که در فضای مجازی به عنوان حدیث معصومان (ع) منتشر می شود
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا حدیث زیر صحیح است و می تواند اشاره به بارانهای شدید در ایران و عراق و جاری شدن سیل در ماه رجب امسال باشد؟ « امام صادق ع: وقتی که زمان قیام قائم نزدیک شود، در ماه رجب، بارانی بر مردم می بارد که مانندش دیده نشده ... و آب از روی آنان بالا می رود، از موهای سر و رویشان خاک می ریزد (الارشاد، ج٢، ص٣٨١) » پاسخ کوتاه: متن فارسی بالا که به عنوان حدیث نشر شده ، تنها یک ترجمه ناقص، نادرست و تقطیع شده(برش داده شده) از روایتی است که با یک سند ضعیف نقل شده است. حتی متن کامل و تحریف نشده ی آن روایت را نیز نباید با قاطعیت به عنوان سخن معصوم (ع) ترویج کرد زیرا دارای سند محکمی نیست. توضیح بیشتر: 1 - حدیثی شبیه این در منبعِ ذکر شده یعنی کتاب الارشاد، ج2 ، ص381 وجود دارد اما متن عربیِ آن با ترجمه فارسی بالا، تفاوتهای مهمی دارد. 2 - متن فارسیِ بالا، یک بُرِشِ مغرضانه از ترجمه حدیث است و بخشهای مهمی از متن عربی را عمدا ترجمه نکرده اند تا آن را به بارانهای اخیر ربط بدهند. 3 - عبارت «آب از روی آنان بالا می رود» در متن عربی نیست. 4 - مؤلف عالیقدرِ کتاب الارشاد، این حدیث را به عنوان یک حدیث صحیح نیاورده بلکه فقط گفته که شخصی اینچنین نقل کرده است (یعنی نمی گوید روایت، درست و عینِ حدیثِ معصوم ع است). وی همچنین سند متصلی برای آن را ارائه نفرموده است. 5 - وقتی متن کامل روایت را ببینیم درباره ارتباطش با سیل و بارانهای شدید اخیر در ایران و عراق بیشتر شک خواهیم کرد.👇 متن عربی: رَوَى عَبْدُ الْكَرِيمِ الْخَثْعَمِيُّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع : كَمْ يَمْلِكُ الْقَائِمُ ع؟ قَالَ : " سَبْعَ سِنِينَ تَطُولُ لَهُ الْأَيَّامُ وَ اللَّيَالِي حَتَّى تَكُونَ السَّنَةُ مِنْ سِنِيهِ مِقْدَارَ عَشْرِ سِنِينَ مِنْ سِنِيكُمْ فَيَكُونُ سِنُو مُلْكِهِ سَبْعِينَ سَنَةً مِنْ سِنِيكُمْ هَذِهِ وَ إِذَا آنَ قِيَامُهُ مُطِرَ النَّاسُ جُمَادَى الْآخِرَةَ وَ عَشَرَةَ أَيَّامٍ مِنْ رَجَبٍ مَطَراً لَمْ يَرَ الْخَلَائِقُ مِثْلَهُ فَيُنْبِتُ اللَّهُ بِهِ لُحُومَ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَبْدَانَهُمْ فِي قُبُورِهِمْ فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ مُقْبِلِينَ مِنْ قِبَلِ جُهَيْنَةَ يَنْفُضُونَ شُعُورَهُمْ مِنَ التُّرَابِ " عبدالکریم خثعمی گفت: به امام صادق عرض کردم: قائم عج چند سال حکومت خواهد کرد؟ امام (ع) فرمود: «هفت سال (حکومت می کند ولی) روزها و شبها برای او طولانی خواهد شد به گونه ای که یک سال از سالهای (حکومتِِ) او با 10 سال از سالهای شما برابری خواهد کرد بنابراین مدت حکمرانیِ او برابر با هفتاد سال از سالهای شما خواهد بود و هنگامی که قیام او فرا برسد در ماه جمادی الآخرة و 10 روز از ماه رجب، آنچنان بارانی بر مردم خواهد بارید که مانندش را ندیده باشند و خداوند با آن باران، گوشتهای مومنان و بدنهای آنان در قبرهایشان را خواهد رویاند. گویی من به آنان می نگرم که (از گور برخاسته اند و ) از سمتِ جُهَینه می آیند در حالی که خاک را از موهای خود می تِکانَند » توضیحات تکمیلی: این حدیث - حتی اگر صحیح باشد- ربطی به بارانهای شدید و سیل اسا در ایران و عراق ندارد زیرا: 1 - با توجه به اینکه امام صادق (ع) در مدینه زندگی می کردند و گاهی نیز برای حج به مکه می رفتند بنابراین اگر واقعا چنین فرموده باشند - که یقین نداریم- منظورشان بارش باران در سرزمین حجاز است نه ایران. ضمنا در متن حدیث نیز آمده که افرادی که از قبر بر می خیزند از سمت جُهَینه (منطقه ای بین مکه و مدینه) می آیند. 2 - طبق این روایت، بارانهای مورد نظر « از ماه جمادی الآخره شروع می شود و 10 روز نیز در رجب خواهد بود و موجب زنده شدن مومنان و برخاستن آنها از قبر می شود» که این خصوصیات انطباق با بارانهای اخیر ایران و عراق ندارد. نتیجه: این حدیث را نباید به عنوان پیشگویی سیلهای اخیر، به معصوم ع نسبت داد زیرا با شرایط کنونی سازگاری ندارد. ضمنا حتی متن اصلی آن، سند محکمی ندارد و محتوایش نیز مشکوک است و یقین نداریم امام صادق ع چنین فرموده اند. @shenakhtehadis @shenakhtehadis
بررسی روایاتی که تحریف قرآن را ادعا می کنند - ویراست4.mp3
5.56M
آیا حدیثی که می گوید: کسی جز امامان (ع) به کل قرآن دسترسی ندارد دلیل بر وقوع تحریف در قرآن است؟ ارزیابی متن و سند برخی از روایات که قرآن را دچار تحریف وانمود می کنند 12 دقیقه صوت @pasokhvoice @pasokhvoice
پرسش: آیا ترجمه فارسی و سند روایت زیر دقیق و معتبر است؟ « عَلَیکمْ بِذَوَاتِ الْأَوْرَاک فَإِنَّهُنَّ أَنْجَبُ » (کلینی، الکافی ، ج5 ، ص334) ترجمه: « شما را به ازدواج با زنانی که دورِ کمرِ بزرگتری دارند سفارش می کنم زیرا نجیب تر هستند » پاسخ: 1 - روایت بالا گرچه در برخی از کتب حدیث آمده اما فقط یک سند دارد که آن نیز به اعتراف علامه مجلسی ، ضعیف است(1). فردی که این روایت را نقل کرده « سهل بن زیاد » (ابوسعید الآدمی الرازی) است که علما درباره موثق بودن یا نبودن او اختلاف نظر دارند(2) بنابراین نمی توان با قاطعیت گفت که این جمله « یک حدیث معتبر از معصومان (ع) » است. حتی اگر کاملا جعلی نباشد احتمال تحریف در برخی از واژه های آن وجود دارد. 2 – حتی اگر فرض کنیم متن عربی این روایت دقیقا سخن معصوم (ع) باشد باز هم نمی توانیم با قاطعیت بگوییم ترجمه ای که برای آن بیان شده لزوما صحیح است زیرا ممکن است کلمه عربی « اَنجَب » در اینجا معنای دیگری داشته باشد. در واقع در عربی قدیم کلمه های « نجیب » و « نجابت » با معنای فارسی آن تفاوت معنایی داشته است. « نجابت » در فارسی امروز فقط به معنای « اخلاق والا و احترام آمیزِ انسانی » است در حالی که در عربی قدیم به هرگونه « ویژگی ممتاز » - اعم از جنبه های جسمی ، روحی و اخلاقی گفته می شد و گاهی شامل « بنیه جسمی » ، « قدرت بدنی » و « اصالت نژادی » نیز می شد. به عنوان نمونه به اسب یا شتری که دارای امتیاز نژادی ، قدرت بدنی یا سرعت در دوندگی بود « نجیب » می گفتند(3). همچنین اگر زنی « فرزندان گزیده و سرآمد » به دنیا می آورد به او « المُنجِبَة » و « المِنجاب » می گفتند(4). بنابراین این احتمال وجود دارد که کلمه « أنجَب » در این روایت به « توانایی بیشتر برای تولد فرزندانی که از نظر بنیه جسمی یا روحی سرآمد هستند» اشاره داشته باشد. آنچه این احتمال را تقویت می کند اینست که کلمه عربی « ذوات الأوراک » در این روایت می تواند به « بزرگی و قدرت استخوانهای لگن » اشاره داشته باشد که در موضوع « سهولت زایمان » اهمیت دارد. 3 - بسیاری از اقوام و ملت ها در گذشته بر این باور بودند که « بزرگ بودن دور کمر برای زنان » یک « ویژگی مثبت » است. این باور در اشعار و متون ادبی عربی قدیم نیز دیده می شود(5). این احتمال قابل بررسی است که شاید روایت مورد بحث در واقع حدیث معصومان(ع) نبوده بلکه چکیده یک باور عمومی در آن روزگار بوده که بعدها برای تثبیت و تاکید بیشتر در قالب حدیثی با سند ضعیف به معصومین (ع) نسبت داده شده است. 4 - از نظر قرآن ، « ایمان و پاکدامنی » مهمترین معیارها در ازدواج هستند(6) در احادیث معتبر درباره معیارهای اصلی انتخاب همسر ، توضیح بیشتری بیان شده و بر « اخلاق نیکو » و « توانایی باروری » نیز تأکید شده است(7). سایر ویژگی های جسمی و مادی همچون « دوشیزگی » ، « زیبایی » و ... نیز در برخی از روایات آمده(8) اما در اولویت های بعدی قرار می گیرد و به شرایط فرد و جامعه بستگی دارد. در آیات و روایات سفارش شده که نباید « جایگاه اجتماعی » ، « ثروت » و « زیبایی همسر » به عنوان اولویت اول و معیار اصلی در نظر گرفته شود(9). پانوشت ها: (1) مجلسی ، مرآة العقول ، ج20 ، ص26 (2) رجال الکشی ، ص566 و رجال النجاشی ، ص185 و فهرست الطوسی ، ص228 و رجال الطوسی ، ص387 و رجال ابن الغضائری ، ص59 و 67. (3) ابن منظور، لسان العرب، ج1، ص: 748 و (4) جوهری، الصحاح، ج1، ص: 222 و ابن سیده ، المحکم و المحیط الأعظم، ج7، ص: 466 (5) محمد بن ابی الخطاب قرشی ، جمهرة اشعار العرب ، ج1 ، ص632 و ابن طیفور ، بلاغات النساء ، ج1 ، ص91 و مجالس ثعلب ، ج1 ، ص106 (6) سوره بقره ، آیه 221 و سوره ممتحنه ، آیه 10 و سوره نساء آیه 25 (7) کلینی ، الکافی ، ج5 ، صص324-325 و شیخ طوسی، تهذیب الأحکام ، ج7 ، ص400 ، شماره 6 (8) کلینی ، الکافی ، ج5 ، صص324 ، شماره 24 و شیخ طوسی، تهذیب الأحکام ، ج7 ، ص400 ، شماره 7 (9) سوره بقره ، آیه 221 و شیخ طوسی، تهذیب الأحکام ، ج7 ، ص399 ، شماره 1 و 5 کانال بررسی روایات👇 @shenakhtehadis @shenakhtehadis
هشدار درباره روایات ضعیف و چند کتاب نامعتبر.mp3
2.3M
معرفی چند کتاب غیرمعتبر و هشدار درباره روایات جعلی و ضعیف بررسی اعتبار "تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (ع)" ، "دلائل الامامه" و "نوادرالمعجزات" که منسوب به طبری امامی هستند و "الهدایة الکبری" تالیف حسین بن حمدان خصیبی ده دقیقه صوت @shenakhtehadis @shenakhtehadis
درباره معجزه منسوب به حضرت حمزه و تفسیر منسوب به امام عسکری ع - ویراسته.mp3
622.9K
آیا معجزه منسوب به حضرت حمزه (ره) که خانه کعبه را با نیزه خود بالا برده اند صحت دارد؟ آیا تفسیر منسوب به امام عسکری (ع) واقعا به دست این امام تألیف شده است؟ 3 دقیقه صوت @shenakhtehadis @shenakhtehadis
نقدی بر اظهارنظر جناب رائفی پور اینکه صلاة یعنی ولایت اهل بیت (ع) یکی از عقاید باطل فرقه باطنیه هست و یک شیعه اثناعشری پیرو اهل بیت (ع) نباید چنین تأویلات باطنی را نشر کند. صلاة یعنی نماز ولایت هم یعنی ولایت هیچیک با دیگری یکسان نیست و جای دیگری را نمی گیرد و البته ولایت، شرط قبولی نماز است. هیچ حدیث متواتری از اهل بیت (ع) نرسیده که بگوید «صلاة یعنی ولایت». ادامه در زیر👇 @shenakhtehadis @shenakhtehadis
نقدی بر اظهارنظر جناب رائفی پور اینکه صلاة یعنی ولایت اهل بیت (ع) یکی از عقاید باطل فرقه باطنیه هست و یک شیعه اثناعشری پیرو اهل بیت (ع) نباید چنین تأویلات باطنی را نشر کند. صلاة یعنی نماز ولایت هم یعنی ولایت هیچیک با دیگری یکسان نیست و جای دیگری را نمی گیرد و البته ولایت، شرط قبولی نماز است. هیچ حدیث متواتری از اهل بیت (ع) نرسیده که بگوید «صلاة یعنی ولایت». اگر یکی دو روایت با این مضمون از راویان بدنام یا ناشناس (با سند ضعیف) در برخی از کتب حدیث نقل شده باشد دلیل نمی شود فردی مثل جناب رائفی پور که انصافا هیچ تخصصی در شناخت معیارهای ارزیابی روایات ندارد به آن استناد کنند و آن را «حدیث متواتر» بنامند. حدیث ضعیف السند را نباید به عنوان حدیث صحیح یا متواتر قلمداد کرد وگرنه اولویتهای دینی جابجا خواهد شد و راه برای ترویج عقاید باطنی ها و فرقه های ضاله هموارتر از گذشته خواهد شد. حرمت مکتب اهل بیت (ع) بالاتر از حرمت اشخاص و عزیزان ماست. کاش بعضی از عزیزان اینقدر با اعتماد به نفس کاذب درباره احادیث اظهارنظر نکنند. @shenakhtehadis @shenakhtehadis
دعایی با سند معتبر برای مغفرت گناهان شیخ صدوق (ره) با سند معتبر امام صادق (علیه السلام) نقل کرده که فرمودند: " هر کس در آخرین سجده نماز نافله بعد از مغربِ شب جمعه هفت بار چنین بگوید، آمرزیده از جای برخواهد خاست: « اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ وَ اسْمِكَ الْعَظِيمِ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ‏ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَغْفِرَ لِي ذَنْبِيَ الْعَظِيمَ » البته اگر این دعا را هر شب در آخرین سجده نافله بگوید فضیلتش بیشتر است. " منبع : شیخ صدوق) ، الخصال، ناشر: جامعه مدرسين - قم، چاپ: اول، 1362ش، ج 2 ، ص 393 @shenakhtehadis @shenakhtehadis
فضیلت دوچندان صلوات از غروب پنجشنبه تا غروب جمعه ا سند معتبر امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: " هرگاه که غروب روز پنجشنبه و شب جمعه فرا رسد، گروهی (خاص) از فرشتگان از آسمان نازل می‌شوند که قلم‌هایی طلایی و برگه‌هایی از نقره دارند و (مأموریت این گروه اختصاصی چنین است که) از غروب پنجشنبه و شب جمعه تا غروب خورشیدِ روز جمعه چیزی جز صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و اله) نمی‌نویسند. " منبع : شیخ صدوق) ، الخصال، ناشر: جامعه مدرسين - قم، چاپ: اول، 1362ش، ج 2 ، ص 393 توضیح: ثبت سایر اعمال شایسته و غیره بر عهده فرشتگان دیگر است. @shenakhtehadis @shenakhtehadis
هدایت شده از حامد کاشانی
برگزاری مراسم عزاداری برای شهادت امام حسن علیه السلام، امام غریب ما شیعیان در روزهای ۷ و ۲۸ صفر بسیار عمل پسندیده‌ای است. همانطور که در فاطمیه با دو نقل عزاداری می‌شود، اجر همه با کریم اهل بیت علیهم السلام. اما اصرار بر ترجیح ۷ صفر بر ۲۸ صفر یک فاجعه پژوهشی تاریخی محسوب می‌شود. حقیر با نیت عدم تضعیف مراسم عزاداری امام حسن علیه السلام در ۷ صفر، در این باره اظهار نظری نکردم تا ایام ۷ صفر بگذرد و به مراسم با شکوه حضرت مجتبی آسیبی نرسد. اما اصرار عجیب برخی بر ترجیح ۷ صفر به ۲۸ صفر مرا واداشت، به زودی مجددا متن و فیلم بررسی اسناد و نسخ خطی مورد نیاز برای نقد این فاجعه پژوهشی را منتشر کنم. حامد کاشانی @kashani1395
جعل معجزه و تخریب چهره امام رضا (ع) - بخش اول پرسش: آیا داستانی که می گوید « امام رضا(ع) به تصویر شیرهای روی پارچه اشاره کردند و تصویر به شیرهای زنده تبدیل شد و یکی از مخالفان امام(ع) را دریدند» با سند معتبر نقل شده و قابل اعتماد است؟ پاسخ: به طور کلی اینکه پیامبران و امامان صلوات الله علیهم اجمعین احیانا در موارد خاصی با اذن الهی و برای مصلحت دین و دنیای مردم معجزات یا کراماتی انجام می دادند صحیح است اما معنایش این نیست که هر روایت ضعیف یا معجزه ساختگی که توسط برخی از مبلغان دینی بیان می شود قطعی بپنداریم. درباره اینگونه روایات نیز باید بررسی سندی و متنی انجام شود و اعتبار روایت از جهات مختلف بررسی گردد. درباره روایت مورد بحث باید گفت: شواهدی وجود دارد که نشان می دهد روایتی که این معجزه خاص را برای امام رضا(ع) نقل کرده معتبر نیست. در ادامه به برخی از شواهد اشاره می کنیم: منبع اصلی داستان: داستانی که می گوید امام رضا(ع) در دربار مأمون به تصویر دو شیر که روی پرده بودند اشاره فرمودند و تصاویر به امر ایشان زنده شدند و به حاجب مأمون که با امام(ع) جدال کرده بود حمله ور شدند و او را خوردند تنها در بخش پایانیِ یک روایت طولانی با سندی ضعیف نقل شده است. گرچه این روایت را شیخ صدوق(ره) در قرن چهارم در کتاب عیون اخبار الرضا(ع) در آخر باب چهلم (در برخی چاپها در باب چهل و یکم) نقل کرده اما دستکم بخش پایانی آن که به معجزه مورد بحث اشاره دارد به دلایلی که خواهیم گفت قابل تایید نیست. (رجوع شود به: عيون أخبار الرضا عليه السلام، تصحیح و تحقیق مهدی لاجوردی، نشر جهان، ج‏2، باب 41 ، ص: 171). سند و راویان این روایت: طبق نسخه چاپی کتاب عیون اخبار الرضا(ع) ، شیخ صدوق این روایت را از شخصی به نام « محمد بن القاسم المفسر » شنیده است. گفتنی است محمد بن القاسم المفسر خود مدعی بوده که این داستان را از یوسف بن محمد بن زیاد و علی بن محمد بن سیار شنیده و هر یک از آنها نیز به نوبه خود از پدر خود شنیده اند و پدرانشان از امام حسن عسکری(ع) و آن حضرت از امام هادی(ع) و ایشان از امام جواد(ع) شنیده اند. یک اشکال این سند اینست که راستگویی و وثاقت «محمد بن القاسم المفسر» توسط علمای رجال قدیم شیعه تایید نشده بلکه برخی از رجال شناسان همچون علامه حلی و ابن داود حلی تصریح کرده اند که «محمد بن القاسم المفسر» در نقل حدیث ، «ضعیف»(غیر قابل اعتماد) و «کذّاب»(دروغگو) بوده است.(خلاصة الاقوال، علامه حلی، ص251 و رجال ابن داود حلی، ص510 ) اشکال دیگر مربوط به یوسف بن محمد بن زیاد و علی بن محمد بن سیار است که هر دو ناشناس هستند. (معجم رجال الحدیث، خویی، چاپ 23 جلدی، ج : 12 ص : 147) بنابراین شیخ صدوق(ره) این داستان را از افراد ثقه که به راستگویی شناخته شده اند نشنیده است. طبعا افراد دروغگو ممکن است در نقل یک روایت طولانی ، یک بند به آن بیفزایند. شهرت یافتن این روایت در قرنهای بعد: بعد از آنکه شیخ صدوق(ره) این روایت طولانی را در کتاب «عیون اخبار الرضا(ع)» با سندی ضعیف نقل فرمود ، مؤلف کتاب «دلائل الامامة»(که به غلط به طبری شیعی منسوب شده است) نیز آن را با واسطه از شیخ صدوق(ره) نقل می کند.(دلائل الامامة، منسوب به طبری شیعی، چاپ بعثت قم، ص381) سپس در قرن ششم ابن حمزه طوسی در کتاب «الثاقب فی المناقب» و ابن شهرآشوب در کتاب «مناقب آل ابی طالب» همین روایت و قطب الدین راوندی در « » را نقل می کنند.( الثاقب في المناقب، ابن حمزه طوسی، ص: 471 و مناقب آل أبي طالب عليهم السلام ، ابن شهرآشوب ، ج‏4، ص: 370 و الخرائج و الجرائح، راوندی، ج‏2، ص: 658 ) سپس در قرن نهم ، علی بن یونس نباطی بیاضی خلاصه ای از این داستان را در کتاب الصراط المستقیم نقل کرد.(الصراط المستقيم إلى مستحقي التقديم، علی بن یونس نباطی بیاضی، ج‏2، ص: 198) سپس در آغاز قرن دوازدهم ، شیخ حر عاملی(متوفای 1104هـ) و علامه مجلسی(متوفای 1110هـ) و عبدعلی بن جمعه حویزی(متوفای 1112هـ) و سید نعمة الله جزائری(متوفای 1112هـ) این داستان را در کتب خود نقل کردند.( إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، شیخ حر عاملی، ج‏4، ص: 320 والإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة، حر عاملی، ص: 191 و بحار الأنوار (ط - بيروت)، مجلسی، ج‏49، ص: 184 و تفسير نور الثقلين، الحویزی، ج‏1، ص: 276 و رياض الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار، نعمة الله الجزائری، ج‏2، ص: 381) از مقابله متن و سند روایت با متن و سند روایتی که شیخ صدوق(ره) در عیون نقل کرده معلوم می شود که همگی این داستان را بی واسطه یا باواسطه از شیخ صدوق(ره) گرفته اند. بنابراین این داستان فقط یک روایت ضعیف السند دارد که بعد از شیخ صدوق(ره) به تدریج مشهور شده است. ادامه دارد .. @shenakhtehadis @shenakhtehadis
جعل معجزه و تخریب چهره امام رضا (ع) - بخش دوم مبنای شیخ صدوق در نقل روایات: گرچه شیخ صدوق(ره) در کتاب «من لا یحضره الفقیه» تنها روایاتی که از نظر خودش معتبر هستند را نقل می کند اما در کتابهای دیگر خود حتی روایات ضعیف را نیز نقل می کند با این امید که شاید همه یا بخشی از آنها سخن معصومین(ع) باشد. بنابراین گاهی در کتابهای دیگر ایشان از جمله کتاب «عیون اخبار الرضا(ع)» روایاتی با سند یا متن ضعیف یافت می شود. وقتی شیخ صدوق(ره) که از علمای قرن 4 است روایتی را نقل می کند حتی اگر آن روایت ضعیف باشد در قرنهای بعدی علما ناخودآگاه حسن ظنی نسبت به آن روایت پیدا می کنند و آن روایت را در آثار خود نقل می کنند و ماجرا شبیه «بازی دومینو» می شود. استدلال عقلایی بر جعلی بودن داستان مورد بحث: برخی از علمای اصول و کلام بیان فرموده اند که «اگر محتوای یک روایت به نحوی باشد که شاهدان عینی آن انگیزه قوی برای نقل کردن آن داشته باشند اما آن روایت تنها توسط یک یا دو نفر نقل شود همین دلیل بر جعلی بودن آن است». در متن روایت مورد بحث آمده که یکی از اطرافیان مأمون به او اعتراض کرد که چرا با اقدام به نصب امام رضا(ع) به عنوان ولیعهد ، موجب شهرت و محبوبیت بیشتر امام (ع) در میان مردم شده است. وی گفت ما باید به تدریج کاری کنیم که امام(ع) شأن و جایگاه خود را در مقابل مردم از دست بدهد و برای همین جلسه ای ترتیب دادند تا آن شخص ، امام رضا(ع) و یارانش را در مقابل عموم علما ، شخصیتها و بزرگان لشگری و کشوری به چالش بکشد. بنابراین در مقابل این جمعیت متنوع و انبوه که در دربار مأمون جمع شده بودند از امام (ع) خواست که حقانیت خود را با زنده کردن تصویر دو شیر که روی پرده شاهانه بود اثبات کند و امام(ع) نیز چنین کردند ولی امر فرمودند که آن شیرها آن شخص را بدرند و حتی استخوانهایش را نیز خرد کرده ، بلیسند!!. در اینجا می بینیم که این امر عجیب در حضور گروهی از شیعیان امام رضا(ع) و نیز انبوهی از علما و شخصیتها انجام شده است بنابراین باید افراد متعددی از شاهدان ماجرا بعدها این ماجرا را نقل کنند و در نتیجه این داستان باید با اسناد متعدد دستکم در کتب شیعه ثبت شود حال آنکه آنچه در واقعیت مشاهده می کنیم اینست که علمای شیعه و سنی تا حدود 150 سال بعد از شهادت امام رضا(ع) از این داستان بی اطلاع بوده اند!! و آن را نقل نمی کردند تا اینکه در اواسط قرن چهارم شخصی به نام «محمد بن القاسم المفسر» این داستان را در پایان روایتی افزود و برای شیخ صدوق(ره) نقل کرد. یک مثال امروزی : اگر امروز خبر برسد كه در نیویورك از آسمان سكه طلا باریده ولی این خبر را فقط یک سایت اینترنتی مجهول و مشكوك نقل كند و سایتهای معتبرو مشهور از آن اظهار بی اطلاعی کنند اولا نباید آن را قبول كرد ثانیا باید درباره اعتبار و راستگویی سایتی که چنین خبری را نشر کرده تردید کرد. قطعا اگر چنین حادثه عجیبی رخ داده بود همه سایتها برای پوشش دادن به اخبار و جزئیات آن انگیزه کافی داشتند و محال بود از چنین خبر جذابی به سادگی عبور کنند. انگیزه راوی برای جعل و تحریف: یک نکته مهم درباره ارزیابی روایات اینست که به انگیزه های جعل روایت توجه کنیم. اگر یک راوی سنی فضیلتی برای ابوبکر نقل کند قطعا نمی توان به سادگی آن را قبول کرد زیرا اولا روایات معارض دارد ثانیا این راوی سنی است و تعصبات و انگیزه فرقه ای او می تواند موجب جعل یا تحریف به نفع ابوبکر شود. درباره ائمه (ع) نیز با اینکه به طور کلی قبول داریم که احیانا در موارد خاصی معجزات یا کراماتی از آنان صادر می شده است اما باید توجه کنیم که بسیاری از راویان علاقه داشتند روز به روز به تعداد معجزات بیفزایند تا به خیال خود به اثبات حقانیت اهل بیت(ع) کمک کرده باشند غافل از اینکه جعل و تحریف و دروغ پردازی گرچه ممکن است در کوتاه مدت عده ای را جذب کند اما در درازمدت به "آلوده شدن ذهن و فکر مردم با خرافات" خواهد انجامید و "رویکرد عقلی و علمی" را در جامعه تضعیف می کند و چه بسا جلوی پیشرفت فکری و تمدنی مسلمانان را بگیرد. هیچ بعید نیست که یک راوی دروغگو خواسته باشد سخنی عجیب یا معجزه ای جدید نقل کند و مستمعان خود را جذب کند یا اینکه خواسته باشد عقاید شیعه را سرشار از خرافات کند یا اینکه به خیال خودش فضیلتی به فضایل فراوان اهل بیت ع بیفزاید!! برخی از شیعیان افراطی بودند که به خیال خودشان برای نشر فضایل اهل بیت ع حتی به جعل حدیث دست می زدند غافل از اینکه این کار در نهایت به تحریف تشیع می انجامد و به مذهب حق زیان می زند. علاوه بر اینکه فضایل حقیقی اهل بیت(ع) در قرآن و احادیث متواتر آمده و نیازی نیست کسانی با نشر اکاذیب به تکمیل این فضایل بپردازند. ادامه دارد ... @shenakhtehadis @shenakhtehadis