eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
6.6هزار دنبال‌کننده
511 عکس
137 ویدیو
80 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
مرثیه۵🎤 اسارت امام سجاد(علیه السلام) در حدیثی آمده است که امام زین العابدین(علیه السلام) فرموده‌اند:«یالیت اُمّی لم تلدنی»یعنی ای کاش مادر مرا نمی‌زایید! و این زمانی بود که حضرت چشمش به همسر جوانش افتاد که فرزند دو ساله‌اش (حضرت محمدباقر علیه السلام) را در بغل داشت. چادر او آن قدر کوچک بود که اگر می‌خواست خود را بپوشاند آفتاب به صورت فرزند او می‌تابید و صورتش را می‌سوزانید و اگر می‌خواست فرزند را زیر چادر ببرد نمی‌توانست خود را کامل بپوشاند، این بود که حجت خدا و مظهر غیرت پروردگار آهی کشید و فرمود:«ای کاش مادر مرا نمی‌زایید و این روز را نمی‌دیدم» عرض من این است:آقایی که با دیدن این منظره این طور حرف می‌زند حق دارد آن جایی که از او سئوال کردند کجای واقعۀ کربلا برشما سخت‌تر بود سه مرتبه بفرماید:«الشام الشام الشام» یزید نامرد در آن مجلس کذایی زن و بچۀ خود را پشت پرده پنهان کرده بود؛ ولی زنان و کودکان و خاندان رسول‌الله(صلی الله علی و آله و سلم) را در مجلس نامحرمان نشانده بود در منظر دید زنان و کودکان با چوب خیزران به لب و دندان امام حسین(علیه السلام) می‌زد و فخریه می‌کرد... گریزهای مداحی،ص331
مرثیه اول اسارت حضرت زینب و کاروان اسرای اهل بیت(علیهم السلام) 🔽🔽🔽🏴🏴🏴 رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمود:«هرکس بر این دختر بگرید همانند کسی است که بر برادرانش حسنین(علیهماسلام) گریسته باشد».سپس فرمود:وصیت می‌کنم حاضران و غایبان امت را که حرمت این دختر را پاس بدارید؛ همانا این دختر به حضرت خدیجه(سلام الله علیها) شبیه است. این وصیت رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) به این امت بود، اما عجب به این وصیت عمل کردند، یا رسول الله نبودی ببینی چطور حرمت زینبت را نگاه داشتند. او را همراه زنان و دختران دیگر سوار شتران برهنه کرده بودند و در منظر نامحرمان از این شهر به آن شهر می‌چرخاندند. (گریزهای، ص۲۹۹)
مرثیۀ دوم اسارت🏴 از آیت الله مرعشی نجفی(ره) نقل شده است که وقتی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) قنداقۀ حضرت زینب(سلام الله علیها) را به محضر رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) برد این نوزاد چشم مبارک را به روی هیچ کدام از اهل بیت(علیهم السلام) باز نکرد. تنها وقتی قنداقه در بغل امام حسین(علیه السلام) قرار گرفت چشمش را گشود؛ اینجا حضرت زینب(سلام الله علیها) رو در روی امام حسین(علیه السلام) که قرار گرفت چشمانش را باز کرد؛ ولی یک وقتی امام حسین(علیه السلام) تا چشمش به چشم حضرت زینب(سلام الله علیها) دوخته شد چشمانش را بست و آن در مجلس یزید بود. سر مبارک آقا از فراز نیزه به تمام اُسرا نگاه کرد؛ ولی وقتی که مقابل حضرت زینب(سلام الله علیها) رسید چشم هایش را روی هم گذاشت و از گوشه‌های چشم مبارکش اشک جاری شد؛ گویی می‌خواست فرموده باشد که خواهر عزیز از این که این همه محبت به یتیمانم کرده‌اید ممنون شمایم و بیش از این مرا خجالت زده مکن! (گریزهای مداحی، صفحۀ299)
🏴مرثیۀ سوم🏴 حضرت زینب(سلام الله علیها) و اسارت 🔽🔽🔽 راوی می‌گوید:همراه زهیر از مکه حرکت کردیم؛ همراه کاروان امام حسین(علیه‌السلام) می‌رفتیم، ولی از این که با امام حسین(علیه‌السلام)روبرو شویم به شدت کراهت داشتیم؛ اما در منزلی فرود آمدیم که چاره‌ای جز منزل کردن در کنار امام حسین(علیه‌السلام)نبود؛ سرسفره بودیم که فرستاده‌ای زهیر را برای ملاقات با امام حسین(علیه‌السلام) دعوت کرد؛ زهیر اندکی تعلل به خرج داد، زن زهیر به او گفت:زهیر! پسر رسول خدا(صلی‌الله‌علیه و آله و سلم) دنبالت فرستاده است نمی‌روی؟ زهیر با اکراه به ملاقات امام حسین(علیه‌السلام)رفت؛ اما هنگامی که برگشت عوض شده بود(کربلایی شده بود) به همراهان خود گفت:اگر می‌خواهید برگردید، من با حسین(علیه‌السلام)می‌روم، به زنش هم گفت:تو هم از قید زوجیت من آزادی به خانوادۀ خودت ملحق شو که نمی‌خواهم به سبب من ضرری به تو برسد. بنا به نقلی(اعصم کوفی)زن زهیر گفت:«تو می‌خواهی در رکاب پسر مرتضی(علیه‌السلام)جانبازی کنی، من چرا نخواهم در خدمت دختر مصطفی(صلی‌الله‌علیه و آله و سلم)سرافرازی کنم؟»مگر خون من از خون زینب(سلام‌الله‌علیها)رنگین‌تر است؟او اسیر شود و من آزاد باشم؟او در شام بلاگرفتار باشد و من در راحتی باشم! من زینب را در کوفه، شهر بی‌وفایان تنها نمی‌گذارم؛ چراکه: کوفه پُر شمر و سنان و حرمله است میزبانی‌شان به سنگ و هلهله است خون به قلب هرچه مهمان می‌کنند میهمان را سنگ باران می‌کنند هرچه می‌گویند حاشا می‌کنند گریۀ زن را تماشا می‌کنند گوئیا با نسل زهرا دشمنند گوشوار از طفل زهرا می‌کَنند گریزهای مداحی،ص300
خواهرش گفت سرش را سر نیزه نزنید کاین هلال سر نی آمده، دختر دارد
🎙 امیری حسین و نعم الامیر بیا سینه زن که مُرادت رسید بیا شاه مشهد به دادت رسید علی بن موسی الرضا امضا کرد جواز زیارت به دستت رسید تشکر آقا تشکر آقا خریدی دلم رو مثل حُر آقا تشکر آقا تشکر آقا شده کاسم از لطفتون پر آقا تشکر آقا تشگر آقا جوازم رو دادی تشکر آقا خودت غم دادی توآهم دادی توی روضه ها تو راهم دادی تو سینه زنی بهم دم دادی گذاشتی بیام تازه مزدم دادی برا اربعین نوبتم رو بگیر امیری حسین و نعم الامیر دارن می رسن نوکرا صف به صف با هر اسمی و رسمی از هر طرف جواز از امامِ رضا دارن و جنون رو شروع می کنند از نجف میگه یا علی۲ یکی پا نداره نشسته میاد میگه یاعلی۲ یه نابینا با چشم بسته میاد میگه یاعلی۲ جوونی که قلبش شکسته میاد یکی گریونه یکی حیرونه یکی پرچمش رو می چرخونه یکی مشک آب رو می گردونه یکی روضه ی زینب و می خونه برا اربعین نوبتم رو بگیر امیری حسین و نعم الامیر چه شوقی داره قلب بی تابشون که پیدا شده دُرّ نایابشون عجب صحنه های قشنگی شده گداها رسیدن به اربابشون حسین اومده ۲ به این تک تک زائرا سر زده حسین اومده ۲ حسین اومده عجب بوی سیبی توی مرقده حسین اومده ۲ تو هم دست به سینه سلامی بده سلام علی شه سر جدا سلام علی عزیز خدا سلام علی امیر دلا سلام علی ساکن کربلا برا اربعین نوبتم رو بگیر امیر حسین و نعم الامیر 🎤سیدرضانریمانی