eitaa logo
شاعرانه
25.5هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
861 ویدیو
83 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
آن شب که دفن کرد علی بی‌صدا تو را خون گریه کرد چشم خدا در عزا تو را در گوش چاه، گوهر نجوا نمی‌شکست ای آشیانِ درد، علی داشت تا تو را ای مادرِ پدر، غمش از دست برده بود همراه خود نداشت اگر مصطفی تو را زین درد سوختیم که ای زُهرۀ منیر کتمان کند به خلوت شب، مرتضی تو را ناموسِ دردهای علی بودی و چو اشک پیدا نخواست غیرتِ شیر خدا تو را دفن شبانۀ تو که با خواهش تو بود فریاد روشنی‌ست ز چندین جفا تو را تا کفرِ غاصبان خلافت عَلَم شود راهی نبود بهتر از این، مرحبا تو را! یک عمر در گلوی تو بغض، استخوان شکست در سایه داشت گرچه علی چون هما تو را... خم کرد ای یگانه سپیدارِ باغِ وحی این هیجده بهارِ پر از ماجرا، تو را تحریف دین، فراق پدر، غربتِ علی انداخت این سه دردِ مجسّم ز پا تو را... دادند در بهای فدک آخر ای دریغ گلخانه‌ای به گسترۀ کربلا تو را... پهلو شکسته‌ای و علی با فرشتگان با گریه می‌برند به دارالشفا تو را دارالشفای درد جهان، خانۀ علی‌‌ست زین خانه می‌برند ندانم کجا تو را؟!... 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | ای مادر بت شکنم ای روح عاشق شدنم مداحی حاج محمود کریمی در حضور رهبرانقلاب 📜 @sheraneh_eitaa
🥀🖤 خدانگهدار، خوشی ز عمر ندیده خدانگهدار، صنوبری خمیده خدانگهدار، دست علی یارت 📜 @sheraneh_eitaa
امشب ز غم تو آسمان بی‌ماه است چشم و دل ما قرین اشک و آه است رفتی به جوانی از جهان یا زهرا گل بودی و عمر هر گلی کوتاه است 📜 @sheraneh_eitaa
7.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 |فیلم بغض رهبرانقلاب با شنیدن یک شعر بسیار زیبا 📜 @sheraneh_eitaa
حاج محمود کریمی - عشق یعنی انقلاب فاطمه.mp3
14.67M
🏴 عشق یعنی انقلاب فاطمه 🎤 حاج مهدی کریمی 📃 قسمتی از شعر: عشق یعنی دل سپردن در الست از می وصل الهی مست مست عشق یعنی ذکر ناموس خدا یا علی گفتن به زیر دست و پا عشق یعنی جلوه ی صبر خدا شرم ایوب نبی از مرتضی عشق یعنی صبر در هنگام خشم عشق یعنی جای سیلی روی چشم عشق یعنی انقلاب فاطمه عشق یعنی عشق ناب فاطمه عشق یعنی صحبت بی واهمه حیدرِ در بند، پیش فاطمه ... 🏷 (س) 📜 @sheraneh_eitaa
می‌شناسم قدم و قامت دلتنگی را قدم ‌آهسته‌ی شبهای سیه رنگی را مات و سرگشته به هر سویم و آرامم نیست کوچه‌ای نیست نبیند غم دلتنگی را منم و سینه‌ی خاموشِ پر از فریادش که ندارد دلم این تاب نفس تنگی را نای محزونم اگر لب بگشاید به سخن بشکند آه من از ناله دل سنگی را کوچه باغ دلم از تلخی ايام ندید جز هزاران گل پژمرده‌ی آونگی را هیچکس جز من و غیر از تو نخواهد فهمید راز این زمزمه آواز شباهنگی را 📜 @sheraneh_eitaa
مادرم، آن نقشِ دست، من بدانم که چه شد نقشِ سیلی، مرد پست، من بدانم که چه شد مادرم، آن شعله ها، من بدانم که چه شد پشت در، آن هیمه ها، من بدانم که چه شد مادرم، مسمار و در، من بدانم که چه شد مادرم، فکرِ پدر، من بدانم که چه شد مادرم، قدت خمید، من بدانم که چه شد طفل تو، دنیا ندید، من بدانم که چه شد مادرم، این روضه ها، حس بی مادر شدن مادرم، این روضه ها، طعم تلخ بچگی مادرم، هفت سالگی، روضه ی دیوار و در مادرم، پهلوی تو، طعم یک بیچارگی 📜 @sheraneh_eitaa
ماندم به چمن، شب شد و مهتاب برآمد سیمای شب آغشته به سیماب برآمد آویخت چراغ فلک از طارم نیلی قندیل مه‌آویزه‌ی محراب برآمد دریای فلک دیدم و بس گوهر انجم یاد از توام ای گوهر نایاب برآمد چون غنچه دل تنگ من آغشته به خون شد تا یادم از آن نوگل سیراب برآمد ماهم به نظر در دل ابر متلاطم چون زورقی افتاده به گرداب برآمد از راز فسونکاری شب پرده برافتاد هر روز که خورشید جهانتاب برآمد دیدم به لب جوی جهان گذران را آفاق همه نقش رخ آب برآمد در صحبت احباب ز بس روی و ریا بود جانم به لب از صحبت احباب برآمد 🍂در این شب ✨خوش عطر فصل پاییز 🍂آرامش نصیب ✨ڪسانۍ باد ڪہ 🍂دعا دارند ادعا ندارند ✨نیایش دارند نمایش ندارند 🍂حیا دارند ریا ندارند ✨رسم دارند اسم ندارند 🍂شبتــون زیبا ✨و سرشار از نگاه خُـــدا شب بخیر ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ 📜 @sheraneh_eitaa
صبح دم سرد زند🌸 از پی خورشید زند از پی خورشید تو است این نفس سرد مرا🌸🍂 🌸سلام و درود بر شما ☕️صبحتون بخیر و شـادی 🌸براتون بهتـرین ها ☕️را آرزو می کن 🌸زندگیتون پر از نگـاه ☕️پرمهر و محبت خدا 📜 @sheraneh_eitaa
‏چنین است رسم جهانِ جهان همی راز خویش از تو دارد نهان نسازد تو ناچار با او بساز که روزی نشیب است و روزی فراز... 📜 @sheraneh_eitaa
مولانا محمد بن خواجه زین‌الدین علی بن جمال‌الدین شیرازی ملقب به جمال‌الدین و متخلص به عرفی از مشاهیر و شعرای شیراز در قرن دهم هجری است. وی درسال ۹۶۳ هجری قمری متولد شد. در زادگاهش به تحصیل علم و دانش پرداخته و به قدر توان در موسیقی و خط نسخ مهارت بدست آورد. از جوانی به سرودن شعر تمایل داشت، دیری نپایید که در شیراز شهرت یافت و به محافل ادبی آن شهر راه پیدا کرد. در اوان جوانی از راه دریا به هندوستان مهاجرت کرد و با فیضی دکنی برخورد کرد و مصاحبت وی را اختیار نمود و سپس توسط وی با حکیم مسیح‌الدین ابوالفتح گیلانی آشنا شد و در قصیده‌ای مدح او را گفت. ابوالفتح گیلانی نیز او را به عبدالرحیم خانخانان، سهپسالار ادب‌پرور جلال‌الدین اکبرشاه، معرفی کرد و از آنجا در سلک مداحان ویژهٔ اکبرشاه در لاهور درآمد. عرفی همچنان در لاهور به سر برد تا درسال ۹۹۹ هجری قمری در سن سی و شش سالگی درگذشت. پس از چندی پیکرش را به نجف منتقل کردند. شهرت او در قصیده‌سازی و از سخنسرایان بنام سبک هندی است. عرفی در قالبهای دیگر شعر نیز طبع‌آزمایی کرده اما مهارت او در قصیده دیگر سروده‌های وی را تحت‌الشعاع قرار داده است. «کلیات» اشعار عرفی مشتمل بر چهارده هزار بیت شامل قصیده و رباعی و مثنوی و قطعه است. جمال‌الدین دو مثنوی به نامهای «مجمع الابکار» و «فرهاد و شیرین» و رساله‌ای به نثر دربارهٔ تصوف به نام «نفسیه» نیز نگاشته است. 📜 @sheraneh_eitaa