«شوری در شهناز کن»
صبح آمد نغمه های عاشقانه ساز کن
با تبسم شاد و خندان زندگی آغاز کن
می بنوش از بادهٔ عشق الهی هر پگاه
چون شدی سرمست، بوسه بر رخ طناز کن
شو سوار زلف تو در تو بزن چنگی بر آن
در خم گیسو بمان و شوری در شهناز کن
شور گیسو چون تو را از خود به در کرد آن زمان
تا کنار چشمهٔ شهد لبان پرواز کن
گر شدی مهمان آن چاه زنخدانش دمی
تا شوی سیراب از چاهش نیاز و ناز کن
چون شدی غرق دو چشمان خمار نرگسش
چون«غنی»چشمان خود را روبرویش باز کن
#عبدالغنی_دهقانی_زاده
#شعر
#ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
« زن گل باغ بهشت»
زن گل است از باغ فردوس برین
دُرّ و گوهر باشد اندر قصر دین
مهر ورزَش را نگویی زن ذلیل
عشق ورزیدن به او دارد دلیل
احسن الخالق چو زن را کرده خلق
گوهرش مخفی ندارد زیر دلق
گرمی مهرش رسد تا به زحل
از لبش گوهر بریزد چون عسل
در محبت عشق ورزی بی نظیر
در وزارت هم بوَد او را سریر
در سرایی که نباشد زن غم است
زخم اهل خانه را زن مرهم است
غمگسار شوهر خانه زن است
شیردل، گستاخ بهر میهن است
از دل و جان میدهد او پرورش
قلب ما از مهر او دارد تپش
اسوه ی ایثار خانه مادر است
سالیان سال هر دم ساغر است
تا خَلَد خاری به پا آهی کشد
بهر خانه شادی خود را کُشد
بهر آرامش به خانه غم خورد
گر چه سوزد بهر آن، کَی می بُرَد؟
خالق قادر به لطف بیکران
داده او را جام مهر جاودان
اسوه ی مادر شدن زهرا بُوَد
نزد مولایش علی دریا بُوَد
در رسالت او پدر را مادر است
در حمایت هم کنار شوهر است
روز عقدش خود به فکر سائل است
بهر کشتی ولایت ساحل است
سوره ی کوثر به نامش کرده رب
نام او بخشد به هر قلبی طرب
گشته مهرش آب زمزم در جهان
روز محشر شافعی برشیعیان
روز میلادش نگر شد روز زن
ای «غنی» از سیرتش حرفی بزن ....
#عبدالغنی_دهقانی_زاده #شعر #روز_مادر #مادر #میلاد_حضرت_زهرا #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
« ماه رجب»
ماه رجب ماه عبودیت است
شهر خدا ماه پر از رحمت است
گفت پیمبر که بوَد شهر رب
ماه ولایت وَ امامت رجب
روزه در این ماه چه با ارزش است
ماه رجب ویژه ی آمرزش است
جنگ و نزاع گشته حرام از خدا
نیمه شبش وقت نیاز و دعا
معتکف و چله نشینی رواست
مست شدن از می ادعیه هاست
ایمنی از تشنگی محشر است
روزه ی روز اولش برتر است
آب رجب شراب رندان شود
خلد برین ثواب مستان شود
بعد نمازت به دعا گو به یار
دور نما محاسنم را ز نار
#عبدالغنی_دهقانی_زاده #شعر #ارسالی_مخاطب #ماه_رجب
📜 @sheraneh_eitaa
«زبان حال زینب»
صدایت زد اباالفضل، برو سالارِ لشکر
شده چشمش پر از خون، ز تیر آن ستمگر
مگر ساقی لشکر، عَلَم دار سپاهت
جدا گردیده دستش، که خم گشتی برادر
بیا بنشین کنارم، به یادم آمد اینک
سفارش های مادر، عزیز جان خواهر
ببوسم جای مادر، گلویِ نازنینت
نبینم ای برادر، گلویت زیرِ خنجر
ببین این قوم کافر، زده آتش خیامت
از این آتش بسوزد، گل گلزار حيدر
من و طفلان نالان، در این دشت و بیابان
چه سازم ای برادر، ندارم یار و یاور
رقیه آرزویش، ببیند روی ماهت
دهد جانش چو بیند، میان تشت خون سر
صدای آه و ناله، مرا برده مدینه
همان پهلویِ مادر، همان میخ و همان در
اگر بیمارت اینجا، شده بی یار و تنها
شود در مجلس شام، یکی شیر دلاور
در این بزم ستمگر، بخواند خطبه محکم
به هر اشهد بگوید، کلامش همچو مادر١
#عبدالغنی_دهقانی_زاده #شعر #ارسالی_مخاطب #امام_حسین #محرم
١) کلام مادر :اشاره به خطبهٔ فدکیهٔ حضرت فاطمه (س)
📜 @sheraneh_eitaa
جهان دل بسته بر کویت رضا جان
همه لب ها ثنا گویت رضا جان
چو می آیی ملاقاتم سه منزل
شدم زائر، ثناگویت رضا جان
اگر اذنم دهی پابوست آیم
شوم با جان و دل سویت رضا جان
نصیبم گر شود دیدار رویت
ببوسم طاق ابرویت رضا جان
منم دل خسته و بیمار رویت
دوایم ده ز دارویت رضا جان
اگر تلخ است کامم روزیم کن
عسل از شهد کندویت رضا جان
چو آهو در پناهت شاد گشته
منم باشم چو آهویت رضا جان
کشَم سرمه برای مرهم چشم
غبار و خاک جارویت رضا جان
بنازم بر همه صحن و سرایت
شدم سرمست از بویت رضا جان
همه شاهان به درگاهت گدایند
چه دارد؟ خوان نیکویت رضا جان
معطّر گشته مشهد تا قیامت
ز مشک و عطر گیسویت رضا جان
شفاعت کن «غنی» را نزد دادار
به جان ماه خوش رویت رضا جان
#عبدالغنی_دهقانی_زاده #شعر #ارسالی_مخاطب #شهات_امام_رضا #امام_رضا
📜 @sheraneh_eitaa
تویی صاحب زمان و صاحب امر و ولایت
به یُمنِ این امامت کن به این بنده عنایت
تویی مهدی و هادی من شدم گمراه عالم
کنون دست من و دامان تو«نور هدایت!»
به ظاهر گر چه غایب هستی و پنهان ز دیده
حضورت آشکار است و بوَد این عینِ آیت
زمانی که فرج حاصل شود، غیبت سر آید
فرو ریزد بنای ظالمان تا بی نهایت
چو تضمین میکنی تقدیرمان را پیش دادار
ببین هر لب به مدحت می کند روزش بدایت
خودت در انتظارِ روزِ موعودی شب و روز
جهان در انتظارِ دیدنِ رنگِ صدایت
خوش آن روزی که ماهِ رخ بر این عالم نمایی
شود رسوا کسی که کرده ذمت یا سعایت
بوَد تاجِ امامت بر سرت تا به قیامت
«غنی»با جان و دل هر دم کند این را روایت:
ابا صالح! جهان آباد گردد از قیامت
«بُراق»و«ذوالفقار حیدری» باشد کفایت
#عبدالغنی_دهقانی_زاده #جمعه_های_دلتنگی #امام_زمان #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
آبرو و زینت قم تا ابد معصومه است
آن که چشم خودبه مشهد میکشد معصومه است
او که خود یک شافع دیگر به روز محشر است
واندر آنجا می شود ما را مدد معصومه است
او که چون خورشید هشتم،شاه توس،
مهربانی را گرفته از صمد معصومه است
او که در اجرای احکام ولایت عامل است
چون بوَد معصوم و جامی از خرد معصومه است
کوثر ثانی که چون زهرای اطهر طاهر است
حرمتش هم از خداوند احد معصومه است
آن که ماثور است در عالم زیارت نامه اش
اهل تقوا و کریمه، بی حسد معصومه است
روز میلاد و وفاتش می رود دل ها به قم
خانمی که هر ستایش را سزد معصومه است
ای «غنی» بر منکران عصمتش گو این کلام
آنکه باشد عصمت خود را سند معصومه است
#عبدالغنی_دهقانی_زاده #حضرت_معصومه #ارسالی_مخاطب #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
بسیجی زینت کشور بسیجی
بسیجی حافظ رهبر بسیجی
به گوشش چون رسد هل من معینی
شود بر آن ندا یاور بسیجی
چو افتد بر وطن انبوه محنت
شود غمخوار چون مادر بسیجی
به راه عشق و ایثار و شهادت
پیاپی می کشد ساغر بسیجی
میان معرکه با خیل دشمن
بود چون فاتح خیبر بسیجی
برای حفظ خاک پاک میهن
شود چون لالهٔ پرپر بسیجی
چو می خواهد ولایت را سلامت
به غربت می شود بی سر بسیجی
چو آید موسم آباد کردن
شود احیاگرِ کشور بسیجی
«غنی» رو بوسه بر رخسار او زن
که دارد گلِ رخِ عنبر بسیجی
#عبدالغنی_دهقانی_زاده #شعر #ارسالی_مخاطب #هفته_بسیج
📜 @sheraneh_eitaa
آمد دوباره فصل غم از زبان کوچه
ماتم گرفته زین غم پیر و جوان کوچه
آتش گرفته کوچه، شهر مدینه امّا
غافل ز خیمهٔ دین، وان سایه بان کوچه
یک قومِ غاصب اینک، جمعند در سقیفه
آن تشنگان قدرت، آتش زنان کوچه
چون دید بند کینه، بر گردن ولایت
از غربت امامت، خون شد روان کوچه
در راه نایب دین،گفتا منم چو سرباز
حتی اگر ببارد، سنگ آسمان کوچه
وقتی نشست مسمار،در پشت در به سینه
گویا که تیغ حیدر، گم شد میان کوچه
در پیش چشم مولا،آن شیر بدر و خیبر
یک نانجیب میزد ،تیپا به جان کوچه
با بند کینه بردند،قرآن ناطقش را
تا نشنوند یاران،راز نهان کوچه
با دست خشم ملعون، سیمای گل سیه شد
از هم شکست بازو، تاب و توان کوچه
با پستی و رذالت، کشتند محسنش را
کی بشنود ستمگر،آه و فغان کوچه
ای پاسبان کوثر، قرآن بگیر بر سر
رنگ خزان گرفته، شیرین بیان کوچه
ای باغبان چو کردی،امری به جانشینت
رفت از کنار حیدر، امن و امان کوچه
خون گریه کن«غنی»وار،ای شیعه زین مصیبت
تا منتقم بیاید، آرَد نشان کوچه
#عبدالغنی_دهقانی_زاده #شعر #حضرت_فاطمه #فاطمیه #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
حلول ماه رجب ماه پر خیر و برکت و آمرزش بر شما مبارک باد🌙✨
ماه رجب ماه عبودیت است
شهر خدا ماه پر از رحمت است
گفت پیمبر که بوَد شهر رب
ماه ولایت وَ امامت رجب
روزه در این ماه چه با ارزش است
ماه رجب ویژه ی آمرزش است
جنگ و نزاع گشته حرام از خدا
نیمه شبش وقت نیاز و دعا
معتکف و چله نشینی رواست
مست شدن از می ادعیه هاست
ایمنی از تشنگی محشر است
روزه ی روز اولش برتر است
آب رجب شراب رندان شود
خلد برین ثواب مستان شود
بعد نمازت به دعا گو به یار
دور نما محاسنم را ز نار
#عبدالغنی_دهقانی_زاده #شعر #ارسالی_مخاطب #ماه_رجب
📜 @sheraneh_eitaa
«مدینه و دو میلاد باب الحوائج»
در مدینه شهر پیغمبر کنون شوری بپاست
خانهٔ ابناء زهرا زین تولدها صفاست
یک گلش در خانه ی شاه شهید کربلا
وان دگر در خانه ی شاه خراسان و رضاست
چشمهٔ آب رجب بین کاین چنین در جوشش است
قلب های شیعیان زین چشمه سیراب و رضاست
هر دو گل باب الحوائج قبلهٔ حاجات ما
درگه هر دو معلی خانه و دار الشفاست
روی دست شاه دین قنداقه اصغر بپاست
روی لب های رضا باب جواد حمد خداست
مژده دارد بر محبانش علی موسی الرضا
این جوادم با نگاهی بر شما مشکل گشاست
بهر حاجت گر به درگاه خراسان آمدید
رو به سوی کاظمین باید که آنجا هم دواست
ای«غنی»بهر شفاعت رو به سوی هر دو کن
خانه ی اهل ولایت مملو از مهر و وفاست
#عبدالغنی_دهقانی_زاده #شعر #امام_جواد #میلاد_امام_جواد #ارسالی_مخاطب #حضرت_علی_اصغر
📜 @sheraneh_eitaa
شهادت هفتمین اختر تابناک امامت و ولایت باب الحوائج موسی بن جعفر تسلیت باد
این عرض ارادت هم تقدیم نگاهتان
« کاظمین در ماتم است»
کاظمین یکبار دیگر ماتم است
روی دوش و سینه اش کوه غم است
زین مصیبت سینهٔ دین گشته خون
گرد غم بر دوش آل خاتم است
گر چه شیعه شد سیه پوشش ولی
مرثیه خوانش تمام عالم است
او که در زندان و در زنجیر و غل
بر تنش تنها همین دو محرم است
از عذاب و ظلم هارون الرشید
پیر گردیده است و قد او خم است
آن دم آخر چنین دارد ندا
وقت دیدار رضایم این دم است
نوحه خوان هفتمین اختر کنون
ضامن آهوست مهدی (عج ا..) همدم است
او که شد باب الحوائج هر زمان
بر تمام دردهایم مرهم است
شد عزای موسی کاظم «غنی»
محتشم شو این عزا هم اعظم است
شورشی دیگر به پا شد در عراق
روی دوش و سینه اش کوه غم است
#عبدالغنی_دهقانی_زاده #شعر #شهادت_امام_کاظم #امام_کاظم #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa