eitaa logo
شاعرانه
28.5هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
705 ویدیو
55 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
حرم امن تو کافیست هراسان شده را مثل شَه ، راه بده آهوی گریان شده را 📜 @sheraneh_eitaa
غرق نور است و طلا گنبد زرد رضا بوى گل، بوى گلاب می‌رسد از همه جا مثل یک خورشید است می‌درخشد از دور شده از این خورشید شهر مشهد پر نور 📜 @sheraneh_eitaa
باید به عشق گنبد تو یاکریم شد روی مناره‌های الهی مقیم شد حیف است پا به صحن و سرای شما نهم باید سوار بال ملک یا نسیم شد 📜 @sheraneh_eitaa
این گنبد و بارگاه دیدن دارد مدح تو و مادرت شنیدن دارد هر کس که شود زائر این صحن و سرا تا کرببلا میل پریدن دارد 📜 @sheraneh_eitaa
مریض اگر که بی نوا درد اگر که بی دوا چاره ی کار با خدا در حرم امام رضا(ع) به عشق اقتدا کنید طبیب را صدا کنید همه رضا رضا کنىد یک فَلجو به پا کنید اگر چه صیاد هست وحشت و فریاد هست هنوز امداد هست پنجره فولاد هست چرخی چو آهو بزنید به شاه خود رو بزنید نغمه ی یا هو بزنید یه صحنو جارو بزنید صاحب گنبد طلا مریضا رو میده شفا اماممون امام رضا(ع) معجزه داره نه دوا می خوند کبوتر حَرم تبّرکه بال و پَرم به عشق سلطان کرم محاله که جایی بِرم 📜 @sheraneh_eitaa
گاهی دلم به سمت خدا می‌برد مرا یعنی به آستان رضا می‌برد مرا مثل کبوتری که به پرواز آمده‌ست تا کوی دوست، بال دعا می‌برد مرا هرگاه رو به «قبلۀ هفتم» می‌آورم تا شاهراه سعی و صفا می‌برد مرا تا محضر «سپیدۀ هشتم» به صد امید ایمان جدا و عشق جدا می‌برد مرا نزدیک‌تر شدن به ضریح امام نور تا دوردست خاطره‌ها می‌برد مرا از خود در این حرم به خدا می‌توان رسید این جذبه از کجا به کجا می‌برد مرا؟ آن پرچمی که دست تکان می‌دهد به ناز تا صحن سیدالشهدا می‌برد مرا ای اهل‌بیت نور! به سرچشمۀ شهود دلبستگی به مهر شما می‌برد مرا توحید ناب، رنگ «أنَا مِن شُرُوطِها»ست این شرط تا حضور خدا می‌برد مرا اشکم که رنگ لاله شود یا اباالحسن! با خود به دشت کرب‌وبلا می‌برد مرا 📜 @sheraneh_eitaa
در هوای شما رها هستم از صفای تو باصفا هستم با توام از همه جدا هستم بنده درگه خدا هستم 📜 @sheraneh_eitaa
این برف که مانند نگین می‌ریزد بر پای امام هشتمین می‌ریزد نُقلیست که از یمن وجود سلطان بر روی سر اهل زمین می‌ریزد 📜 @sheraneh_eitaa
این گنبد و بارگاه دیدن دارد مدح تو و مادرت شنیدن دارد هر کس که شود زائر این صحن و سرا تا کرببلا میل پریدن دارد 📜 @sheraneh_eitaa
روحِ من مُرده یه کاری کن خدا من و زنده کن نذار بشم تباه خسته از راه اومدم، بد کِسِلم سنگینی کرده رو دوشِ من گناه حالم و گرفته نفْس ِ لعنتی جَوونیم رفته و دیگه برنگشت آبِروم رفته خدایا چه کنم؟ عمر من بدونِ بندگی گذشت روبروت میشینم و زار میزنم تا حلالم کنی منت میکشم کمتر از همه ثوابِ منه و بیشتر از همه خجالت میکشم دادی آب و نونم و نفهمیدم تو رو قرآن یه کمی به روم بیار غصه میخورم که روبِرا نکرد- -بندگیم و نِعمتایِ بیشمار مطمئنم واسه تو کاری نداشت ببَری پیش ِ همه آبِروم و ولی دستم و گرفتی گم نشم کردی روشن روزایِ پیشِ روم و قربونت برم! نفهمیدم، ببخش اومدم برای درمان...چه کنم؟! رفته لذّت گناهام و بگو... با تبِ عذابِ وجدان چه کنم؟! داره زجرم میده احساس ِ گناه یکی آرامش ِ باطنم بشه کارِ من پیش ِ خدا، گیره و کاش یه نفر بیاد و ضامنم بشه یادم اومد که بابام بهم میگفت نکنه هر جایی زانو بزنی مادرم میگفت عزیزم نکنه وقتِ غم به هر کسی رو بزنی ضامنم حاضره و وقتِ سحر از حرم همراهِ زائرا میام ای خدا تا از سرم راضی بشی شب هشتم با امام رضا(ع) میام گفتم آقاجون پادرمیونی کن گفته ناراحت نباش میخرَمت من و بخشیده و شد ذکر لبم: «قربونِ این همه لطف و کرَمت» از سرم راضی شده امام رضا(ع)* داره لبخندِ رضایت میزنه خدا هم داره یکی یکی یکی خط به خط گناهام و خط میزنه! 📜 @sheraneh_eitaa
رسیدم دوباره به درگاه شاهی چه شاهی که دارد ز شاهان سپاهی... سلام ای غریبی که در صبح محشر ندارم به جز مُهر مِهرت گواهی... شلوغ است دورت ولی شد فراهم عجب خلوتی، خلوت دل‌بخواهی چو آیینه از بس که دل‌نازکی تو توان تا حریمت رسیدن به آهی تو آیینه آیینه، نوری و نوری تو مهری چه مهری تو ماهی چه ماهی تو را مهر گفتم؟ تو را ماه خواندم؟ عجب کسر شأنی عجب اشتباهی که مهر است در محضرت مرده‌شمعی که ماه است پیش رخت روسیاهی گرفته‌ست خورشید اذن دمیدن ز نقاره‌خانه دم هر پگاهی تویی شرط توحید و بی‌تو یقیناً همه نیست توحید جز لاالهی اگر ابر لطفت به محشر ببارد نماند ثوابی نماند گناهی به لطف تو کاه ثواب است کوهی به بذل تو کوه گناه است کاهی لب درۀ نفس لغزیده پایم نگه دار دست مرا با نگاهی منم آن گنهکار امیدواری که دارد ز لطف تو پشت و پناهی ندانم چگونه برآیم ز شکرش اگر راه دادی مرا گاه‌گاهی الهی مرا از حریمش مکن دور مرا از حریمش مکن دور الهی 📜 @sheraneh_eitaa
مشهد الرضا(ع) قبلۀ دل¬ها شهر مشهد که قبلۀ دل هاست تاج رفعت به تارک دنیاست ارض توس است و قطعه ای ز بهشت وادی امن زادۀ موساست اهل دل را هماره دیده و دل سوی این آستان جود و سخاست کعبه را اغنیا طواف کنند این حرم حج و کعبه فقراست خاک او توتیای چشم ملک کوی او باغ جنت المأواست به کجا میروی پی درمان این حریم رضا و دار شفاست صبحگاهان که سرزند خورشید اولین بوسه گاه او اینجاست نور تا عرش میرسد از فرش این زمین جلوه گاه عرش خداست او نه تنها که ضامن آهوست بلکه از مهر ضامن الغرباست پارۀ جان خواجه لولاک گل بی خار گلشن طاهاست صف بصف قدسیان برای طواف زین مکان تا به عالم بالاست ای صبا مژده ده به خضر و بگو که بیا چشمۀ بقا اینجاست شمس تابان و چلچراغ سپهر بقعه و بارگاه شمس ضحاست ساکنان سرادق ملکوت چشم امیدشان بر این درگاست نزند دست رد به سینه کس چون رئوفست و جان مهر و وفاست پرچم روی بام گنبد او سوی جنت دلیل و راهنماست این حرم این جلالت و عظمت طاق در زیر گنبد میناست هر دلی چون کبوتری عاشق سوی این بارگاه عشق رهاست عطر گیسوی حوریان بهشت شمّه ای زین رواق و صحن و سراست قلب ایران و جلوۀ جانان حرم قدسی امام رضاست زین حرم تا بهشت راهی نیست سایه اش مثل سایه¬ی طوباست وصف من ذرّه است و او خورشید مدح من قطره در بر دریاست شعر من گرچه نارساست ولی یا رضا مستحق یک امضاست تــــو پناهی تمام عالم را لطف کن از کرم «مقدم» را 📜 @sheraneh_eitaa
درددل پیرمردی ساده و شوخ طبع با امام رضا (ع) شاه خراسون ........................ کجاست شاه خراسون!؟ خلوص های قدیم ضریح و آن همه حس، پشتِ بوس های قدیم؟! سفر به شوق زیارت، به برکت صلوات کجاست حال خوش مینی بوس های قدیم؟! نه ماه عسل، که به نام تو بود یا «ضامن» شروعِ زندگیِ نوعروس های قدیم دروغ، خاصیت کاسبانِ امروز است چه شد صداقتِ بازار روس های قدیم شبیه ترکیه، مشهد ولنگ و واز شده دلم هواییِ طوس است، طوس های قدیم نگفته حاجتِ هر زائری روا می شد چه بود در پسِ «شمس الشموس» های قدیم!؟ نماز صبح من امروز هم قضا شد آه خروس هم به خدا آن خروس های قدیم 📜 @sheraneh_eitaa
گیسوی تو ای دوست کمند است و طناب است زلفی برسان دور گلویم که ثواب است من ظرفیت دیدن خورشید ندارم خوب است که بر چهره ی زیبات نقاب است بیمار توام حضرت سلطان خراسان باید گره بر پنجره فولاد شما بست ناخواسته مشغول سلوک است و تقرب هر زائر دلخسته که در صحن تو خواب است در چار طرف خنجر و انگشتر و شمشیر بالای سرت روضه ی گودال به قاب است فریاد همه آبخوری های حریمت ای وای علی اصغر و ای وای رباب است فهمیده ام از مرثیه ی یابن شبیب ات زخمی شدن پلک تو از بزم شراب است 📜 @sheraneh_eitaa
سراب ِ تشنگی ام در فریب می آید به بغض ِتلخ و به حِسی ‌‌‌‌عجیب می آید تمام هستی من بَهر کُهنه ِ دردی داغ به لب رسیده ولی با شکیب می آید میان ِ غربت این آخرین روز ِ صفر به یاری ات نه حُر و نه حَبیب می آید دل شکسته ِ به زانو نشسته در حرمت دخیل بسته ، یقینا طبیب می آید صدای ِ دسته ی سینه زنی دردل من چو ذکر ِ بارز ِ " اَمن یُجیب " می آید هوای صحن وسرایت چقدر معصوم است ز ِگُنبد و حرمت ، بوی ِ سیب می آید سلام ضامن آهو ، سلام امام رئوف دل ِشکسته به سویت غریب می آید . 📜 @sheraneh_eitaa
بهشتِ زمین، صحن‌های رضاست هوای حریمش عجب جان‌فزاست به هر درد دشوار، نامش دواست به دل آن‌که آیینه‌ی حق نماست علی بن موسی الرضا المرتضاست شدم حاجی از طوفِ سلطان طوس دخیلم بر انوار شمس الشموس چه نامی‌ست نامش، انیس النفوس یکی هست و با هر دلی آشناست علی بن موسی الرضا المرتضاست قسم بر نمِ اشک رخساره‌ها به آقاییِ صاحبِ چاره‌ها عیان‌ است از صوت نقاره‌ها برای من آن‌کس که کهف الوراست علی بن موسی الرضا المرتضاست کریم است هم در حسب، هم نسب به ما مرحمت می‌کند بی سبب به وصف و به عنوان و ذکر و لقب... چه کس عالِم اهل بیت ولاست؟ علی بن موسی الرضا المرتضاست شده بهترین ذکر دنیا علی تسلای جانِ احبا علی "اگر خسته جانی بگو یاعلی" که چون مرتضی آن‌که مشکل گشاست علی بن موسی الرضا المرتضاست توسل نما کنج صحن عتیق چه سهل است این‌گونه طی طریق برات سفر را بگیر ای رفیق کریمی که بانی کرب و بلاست علی بن موسی الرضا المرتضاست ** به امر رضا گریه کن بر حسین بزن ناله با قلب مضطر، حسین به روی زمین ماند، بی سر حسین امامی که بیتاب آن سرجداست علی بن موسی الرضا المرتضاست به یاد حسین و تن درهمش به یاد حصیر و به یاد غمش دو پلکش شده زخم از ماتمش کسی که دلش خون از آن ماجراست علی بن موسی الرضا المرتضاست 📜 @sheraneh_eitaa
مثل نسیم صبح و سحرگاه می رود هرکس میان صحن حرم راه می رود از هرچه غصه دارد و غم می شود رها هر سائلی که خدمت این شاه می رود وقتی فرشته های حرم بال می زنند از سینه های شعله زده آه می رود این جا بهشت روی زمین فرشته هاست از این زمین فرشته به اکراه می رود خورشید در طواف حرم وه! چه دیدنی ست هرشب به پای بوسی آن ماه می رود «باب الجواد» راه ورودی به قلب توست حاجت رواست هرکه از این راه می رود 📜 @sheraneh_eitaa
کیست این همزاد توفانی که در من جاری است؟ چیست این شور فراوانی که در من جاری است؟ از تمام شهر می پرسم، که پاسخ می دهد؟ چیست این اندوه تابانی که در من جاری است؟ برد از دستم خدایی را که روزی داشتم سحر آن زلف پریشانی که در من جاری است؟ می برد با خویش هر سو چون پر کاهی مرا عشق، این توفان پنهانی که در من جاری است سبز خواهم شد شبیه دست های بالغش از زلالی های بارانی که در من جاری است جان شب آلوده ام را روز روشن می کند لطف «خورشید خراسانی» که در من جاری است 📜 @sheraneh_eitaa
سلام ای غریب غریبان سلام ! سلام ای طبیب طبیبان سلام ! الا ماهتاب شبستان توس الا حضرت نور ! شمس الشموس غریبم من از راه دور آمدم به دنبال یک جرعه نور آمدم شبم، آه یک جرعه ماهم بده پناهی ندارم پناهم بده ببخشا اگر دور و دیر آمدم جوان بودم، امروز پیر آمدم منم زائری خام و بی ادعا کبوتر کبوتر کبوتر دعا اگر مست و مسرور و شاد آمدم من از سمت باب الجواد آمدم من از عطر نامت بهاری شدم تو را دیدم آیینه کاری شدم تو این خاک را رنگ و بو داده ای به ایران من آبرو داده ای ببخشای این عاشق ساده را ببخشای این روستا زاده را تو را دیدم و روشنایی شدم علی ابن موسی الرضایی شدم #سعید_بیابیانکی #شعر #امام_رضا #چهارشنبه_های_امام_رضایی 📜 @sheraneh_eitaa
طوفان بودیم، ساحلی رام شدیم ما را خواندیّ و صاحبِ نام شدیم چون زلف تو، آشفته و درهم بودیم در سایه ی ابروانت آرام شدیم در شادی و غم، صدایِ ما را داری بی واسطه، ردِّ پای ما را داری گفتیم که بی هوایت آواره شویم! گفتی همه جا هوای ما را داری غم های زمانه ام که بی حَد باشد، یا آب و هوای دل من بد باشد، در تَق تَقِ این قطار ، حَل خواهد شد وقتی حرکت به سمتِ مشهد باشد! تا عکسِ دلارای تو در قاب افتاد در قلبِ ستاره ها تب و تاب افتاد از مهرِ تو، چشمِ آسمان روشن شد از شوق، دهانِ ابرها آب افتاد 📜 @sheraneh_eitaa
با آنکه دلم شکستۀ رنج و غم است در راه زیارت تو، ثابت‌قدم است در واهمه‌های راه و بی‌راه جهان خوشبخت، کسی که انتخابش «حرم» است 📜 @sheraneh_eitaa
غم اگرچه در دلم خروار پیدا می شود دلخوشم که در حرم غمخوار پیدا می شود اهل پروازم شنیدم از کبوتر های تو آسمان در صحن تان بسیار پیدا می شود سینه ی پر رمز و رازم را تورق کن ببین غصه ها در مخزن الاسرار پیدا می شود خوش به حال آدم گم گشته ای که عاقبت در هیاهوی های این زوار پیدا می شود عرش هشتم هستی و صدها فرشته بی قرار در حرم با چادر گلدار پیدا می شود خادمانت مردِ میدان اند و می دانم چقدر بین این جاروکشان سردار پیدا می شود شاعرت هر چند با دستان خالی آمده توی جیبش کاغذ و خودکار پیدا می شود 📜 @sheraneh_eitaa
از رضا خود نیست بهتر منزلی گوی این بیامد هر دلی اختیار خود بنه باری نخست پس رضا اندر میان بربند چست تا تو از علم حقیقی غافلی از چنین دار الأدب بیحاصلی چون نۀ فارغ زاندوه جهان کی شوی دانای این حرف نهان 📜 @sheraneh_eitaa
دارم چو حسن سری بدرگاه رضـــا بیرون نروم یک قدم از راه رضــــا خواهی که سرت به عرش توفیق رسد بگذار بر آستانه شاه رضــــــــــــــا 📜 @sheraneh_eitaa
ناله را بهر تگ و پو چو کمر بربندم اول از شش جهتش راه اثر بر‌بندم اضطرابم چو به دریوزه دیدار آرد روم از رشته جان بال نظر بر‌بندم زخم بر دل خورم و مضطربش بگذارم مرهم حوصله بر جای دگر بر‌بندم جگر از برق تجلی شود ار چشمه نور آب آن را همه در جوی نظر بر‌بندم در نظر ار تب حرمان شود آتشکده سوز برم از دیده و در نار جگر بر‌بندم دزدم از زلف هوس جان گران جانان را به فسون بر نفس مرغ سحر بر‌بندم پاره‌ای معجزه از طره غم وام کنم برقع شب به رخ شاهر خود بر‌بندم بعد از آن پرده رخسار خیالت گیرم نسخه مردمک دیده ز خالت گیرم دیده را چون حرم روی نکوی تو کنم بگدازم نگه و پرده روی تو کنم چون صبا سوی گلستان جمالت از رشک بی‌مشام آیم و تن نافه بوی تو کنم شوق هر موی مرا قبله‌نمایی آموخت لیک کو حوصله تا روی به سوی توکنم گر به سودای تو بر خلد تجلی گذرم تا در آن آینه نظاره روی تو کنم بر گل و سنبل آن باغ فسونی بدمم همه را شیفته آتش خوی تو کنم عشقم آتشکده‌ای کرد و به هر دل که رسم شکوه ز افسردگی جام و سبوی تو کنم مشت خاکسترم و باد به هر جا بردم سجده شکر پریشانی موی تو کنم 📜 @sheraneh_eitaa