eitaa logo
شاعرانه
28.5هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
705 ویدیو
55 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
صابر خراسانی متولد مرداد ۱۳۵۶ در مشهد، مجری، نویسنده و شاعر می باشد و تا به امروز در برنامه های تلویزیونی متعددی حضور پیدا کرده است. مدرک فارغ التحصیلی صنایع فلز خودش را از هنرستان سید جمال مشهد گرفته است. به عنوان فرزند اول خانواده به دنیا آمد، در سنین جوانی کارش را در تولیدی پوشاک و لباس آغاز کرد. در واقع در همان دوران مشغول به کار شد و زمانی که تنها 17 سال داشت به جرگه متاهلین پیوست. صابر خراسانی اغلب در قامت یک شاعر آئینی و مذهبی فعالیت می کند. در همین جهت نیز چندین بار در محضر رهبر انقلاب اسلامی اجرا کرده است. 📜 @sheraneh_eitaa
خواندیم ولی نوشته می شد خیرالعملی نوشته می شد هر جا غزلی نوشته می شد در شأن علی نوشته می شد به چه پسری حسین دارد جز نام علی نمی گذارد ای دلخوشی جناب ارباب تکرار ابوتراب ارباب ارباب میان قاب ارباب شیرین عسل رباب ارباب تنها نه تحول آفریدی لبخند زدی گل آفریدی نور به نظر رسـیده تبریک درشهر خبر رسیده تبریک یک یار دگر رسیده تبریک سرباز پدر رسیده تبریک آیینه ای از نگاه بابا ست او یک تنه خود سپاه باباست 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی صابر خراسانی به مناسبت ولادت امام جواد علیه السلام 📜 @sheraneh_eitaa
آن را که چو تو نگار باشد با خویشتنش چه کار باشد؟ ناخوش نبُوَد کسی که او را یاری چو تو در کنار باشد ناخوش چو منی بُوَد که پیوست دل خسته و جان فگار باشد وان دیده که او ندید رویت شاید اگر آشکار باشد آن کس که جدا فتاد از تو دور از تو همیشه زار باشد بیچاره کسی که در دو عالم جز تو دگریش یار باشد خرم دل آن کسی که او را اندوه تو غمگسار باشد تا کی دلم، ای عزیز چون جان بر خاکِ درِ تو خوار باشد؟ نامد گه آن که خسته‌ای را بر درگه وصل بار باشد؟ تا چند دل عراقی آخر در زحمت انتظار باشد؟ 📜 @sheraneh_eitaa
عقل بیهوده سر طرح معما دارد بازی عشق مگر شاید و اما دارد؟ با نسیم سحری دشت پر از لاله شکفت سر سربسته چرا این همه رسوا دارد در خیال امدی و آینه قلب شکست آینه تازه از امروز تماشا دارد بس که دلتنگم اگر گریه کنم می گویند: قطره ای قصد نشان دادن دریا دارد تلخی عمر به شیرینی عشق آکنده ست چه سرانجام خوشی گردش دنیا دارد عشق رازی ست که تنها به خدا باید گفت چه سخن ها که خدا با من تنها دارد 📜 @sheraneh_eitaa
اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها به بویِ نافه‌ای کآخر صبا زان طُرّه بگشاید ز تابِ جَعدِ مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها مرا در منزلِ جانان چه امنِ عیش چون هر دَم جَرَس فریاد می‌دارد که بَربندید مَحمِل‌ها به مِی سجّاده رنگین کن گَرت پیرِ مُغان گوید که سالِک بی‌خبر نَبوَد ز راه و رسمِ منزل‌ها شبِ تاریک و بیمِ موج و گردابی چنین هایل کجا دانند حالِ ما سبکبارانِ ساحل‌ها همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخِر نهان کِی مانَد آن رازی کزو سازند محفل‌ها حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ مَتٰی ما تَلْقَ مَنْ تَهْویٰ دَعِ الدُّنْیا و اَهْمِلْها 📜 @sheraneh_eitaa
کجا روم که ببینم تورا ؟ نمی‌دانم.!! به جستجویِ تو امشب به خواب هم رفتم شبتون بخیر و شادی🌙✨ 📜 @sheraneh_eitaa
ای نامِ تـو ضرب المثلم، صبح بخیر لبخندِ تـو شهد و عسلم، صبح بخیر بـرخیـز دوبـاره چشـم در راهِ تـوأم سرچشمه ی شور وغزلم صبح بخیر |صبحتون بخیر و پر برکت ❄️☃️ 📜 @sheraneh_eitaa
نامت شنوم، دل ز فرح زنده شود حال من از اقبال تو فرخنده شود وز غیر تو هر جا سخن آید به میان خاطر به هزار غم پراگنده شود 📜 @sheraneh_eitaa
کاش می شد عمر را از سر گرفت... نه که هر دم ماتمی دیگر گرفت... مثل یک فواره یا کفتر شد و،... تا به سوی عرش اعلا پر گرفت... 📜 @sheraneh_eitaa
در وصف بندر ایرانی سالیانکا خوشا بر شور و حال سالیانکا بنازم بر جمال سالیانکا تمام چارده بندر به ولگا خورد غبطه به حال سالیانکا کسی گیرد سراغ ازبندری ناب به او گویم ‌مثال سالیانکا چه زیبا هست لنگرگاه نابش قشنگی هاست مال سالیانکا شمال و هم جنوب یک کریدور شده محو کمال سالیانکا تمام رود ولگای پر از شور برقصد با خیال سالیانکا الهی تا ابد دنیا نبیند غم ‌و درد و زوال سالیانکا بنازم ‌‌ بندر ایرانی خود خوشا بر خط و خال سالیانکا سراید ( دلنشین) از سینه و دل ز اوصاف و ‌ جلال سالیانکا 📜 @sheraneh_eitaa
مادر، من آمدم! با سراپایی آشفته از غبار راه‌های دراز تار و پود آن پیراهن طرح دار سبز رنگ که برایم بافتی، خیلی وقت پیش از هم گسسته است مادر، من آمدم! خسته از سر هر جاده با خودم روبرو شدن آدمی همیشه تلخ،همیشه مست و لرزان که شعرها را به جان هم می‌اندازد آب چاه و شیره انجیرها خیلی وقت است که خشکیده باغچه‌ای که روزی وسعتش تمام دنیایم بود را خار و علف هرز در بر گرفته کلون در از نم سیاه شده نعل اسب و بوته ی سیر هنوز سر جایشان هستند صدایت که می‌گفتی پسرم؛ نامه بنویس،ه!نوز در گوشم می‌پیچد... مادر من آمدم چون ماهی در تور افتاده و آب در لیوان اسیر شده ناامیدم زانوهایت هنوز سرم را تاب می‌آورد؟ مادر، من آمدم! پسرت... 📜 @sheraneh_eitaa
آشُفْتۀ شیرازی، محمدکاظم (۱۲۰۰- ۱۲۸۸ هجری قمری)، شاعر و صاحب‌منصب دیوانی عصر قاجار. او فرزند آقامحمدجعفر کدخدا بود و در خانواده‎ای سرشناس و متمکن در شیراز به دنیا آمد. در اوان جوانی علم عروض و محاسبات دفتری را فرا گرفت و با ادب پارسی و عربی آشنا شد. او خط نستعلیق و شکسته را خوش می‎نوشت. این ویژگیها و نیز اعتبار خانوادگی او سبب شد که وی در کارهای دیوانی ترقی کند. در ۱۲۷۰ق پس از انتقال حسام‎السلطنه مرادمیرزا از فرمانفرمایی فارس به ولایت خراسان، با او به آن دیار رفت و به کلانتری مشهد و امارت دیوان‌خانۀ عدلیّۀ خراسان منصوب شد. چهار سال در این مقام بود و سپس به شیراز بازگشت و به کشاورزی روی آورد و در این راه کارهای سودمند انجام داد که از آن جمله آوردن آب از رودخانۀ کردستان به شهر بهبهان بود. وی به خاندان رسول اکرم(ص) ارادت و اعتقادی خاص داشت و در تعزیه‎داری و برپاداشتن مجالس یادبود بزرگان دین کوشا بود. شعر او بیشتر غزل، قصیده و مرثیه است. چکامۀ او در مدح امیرالمؤمنین علی(ع) که در ۱۲۷۷ق به هنگام ولایت مؤیدالدوله ابوالفتح میرزا در شیراز سروده و در پایان آن به مدح ناصرالدین‎شاه، امین‎السلطان و مؤیدالدوله پرداخته و نیز ملمع او در وصف جوانی که شاعر در سفر حج او را دیده، از آثار برجستۀ اوست. از لحاظ اشاره به وقایع تاریخی، برخی اشعار وی، چون قصیده‎ای در وصف زلزلۀ شیراز، درخور اعتناست. غزلیات او عاشقانه است. او از شیوۀ غزل‎سرایی سعدی و حافظ پیروی کرده و رباعی نیز می‎سروده است. احمد دیوان‌بیگی ‎دوست و تذکره‎نویس معاصر آشفته، اشعار او را بالغ بر سی هزار بیت، غزلیاتش را مطبوع‌تر از قصاید و مراثی او را مرغوب‌تر از غزلیاتش گزارش کرده است. دست‎نوشته‎های دیوان او در پانزده هزار بیت تا سال ۱۳۳۷ق در شیراز موجود بوده است. آقابزرگ تهرانی می‎گوید که نسخۀ ناقصی از دیوان او را که اول و آخر آن افتاده بود و نزدیک ۷۵۰ بیت شعر داشت، نزد سیدمحمد موسوی جزایری در نجف دیده است. نمونه‎هایی از اشعار او را دیوان‌بیگی و رکن‎زاده آدمیت نقل کرده‎اند. وی در نجف اشرف مدفون است. 📜 @sheraneh_eitaa
ای تو ز آغاز و انتها همه دانا قدرت تو کرده خاک مرده توانا بال فرو ریخت مرغ وهم ز اوجت لال به وصفت زبان فکرت دانا قطرهٔ باران کجا و چشمهٔ خورشید قطره کجا میشود محیط به دریا در رحم و در صدف ز قطرهٔ ناچیز در سخنگو کنی و لؤلؤ لالا وصف تو از وسعت عقول منزه ذات تو ز آلایش صفات مبرا گه کنی از خاک کیمیای سعادت لعل بدخش آوری ز صخره صما می تند از کرم پیله تار بریشم گلبن و آب آورد ز خار و ز خارا من که به کفران نعمت اندرم امروز بر نکنم سر زخجلت تو به فردا چاشنی قدرتت دهد چه حلاوت نوش ز نیش و زخار آرد خرما ساخته حلوا ز غوره مشک ترازخون آورد از آب گنده صورت زیبا حیف که ذرات عالمند چو خفاش نور تو چون آفتاب بر همه پیدا چون بپرد در هوای اوج جلالت کسوت فقرت کند چو راست بر اعضا تاج به سلطان دهد کرامت درویش پشه لاغر کند شکار ز عنقا در خور آشفته نیست ذکر مدیحت کامده احمد به عجز معترف آنجا 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | اشعارش را با آثار فردوسی اشتباه می‌گرفتند، پرتوی شیرازی 📜 @sheraneh_eitaa
هر روز دلم کنج خرابات تو را می جوید هر روز نگاهش به در و از تو فقط می گوید 📜 @sheraneh_eitaa
مولا برای از تو سرودن غزل کم است تلمیح و استعاره، مجاز و بدل کم است باید برای مدح تو قرآن ناب خواند شعر و خطابه، قصه و ضرب المثل کم است آن لحظه که حلاوت نام تو بر لب است شیرینیِ شکر که چه گویم، عسل کم است باید برای مدح تو از صبح بدر گفت: هیجای نهروان و شکوه جمل کم است‌ ای دست اقتدار خدا، فارس العرب اصلا برای شان تو تعبیر «یل» کم است شد شهره در میان عرب تک‌سواری‌ات آوازه‌های صاعقه‌ی ذوالفقاری‌ات‌ ای آفتاب علم و یقین یا ابوتراب همواره در مدار تو دین یا ابوتراب صبح نگات شمس ضحی یا ابالحسن تار عبات حبل متین یا ابوتراب از ابتدای خلقت خود کسب فیض کرد در محضر تو روح الامین یا ابوتراب مولای من ولایت تو از ازل شده با روح و جان شیعه عجین یا ابوتراب الطاف بی کران تو‌ای قبله گاه جود‌ می‌بارد از یسار و یمین یا ابوتراب در رستخیز صبح قیامت برای ما عشق تو است حصن حصین یا ابوتراب با عطر و بوی هر نفست در مشام شهر جاری شده‌ست خلد برین یا ابوتراب چشمان روشن تو بهشت پیمبر است اصلاً سرشت تو ز. سرشت پیمبر است تفسیر کن برای همه محکمات را اسرار ناب آیه‌ی صبر و صلات را مولای من تمام صفاتت الهی است آئینه‌ای تلألؤ انوار ذات را شرط حیات طیبه نور ولایت است از ما مگیر حضرت عشق، این حیات را با نعمت ولایتت آقا خودِ خدا بی شک گشوده بر همه باب نجات را یک لحظه در ولایت تو شک نمی‌کند هر کس شنیده زمزمه‌ی کائنات را تو آمدی کمی به زمین آسمان دهی تا که تجلیات خدا را نشان دهی تسبیح انبیاء معظم علی علی‌ست نقش لب پیمبر خاتم علی علی‌ست رمز نجات حضرت موسی میان نیل فریاد استغاثه‌ی آدم علی علی‌ست رمز تقربِ همه‌ی اهل کائنات آوای هر فرشته دمادم علی علی‌ست لبیک کعبه و حجر و مسجد الحرام زیباترین ترنم زمزم علی علی‌ست هر گوشه را که می‌نگرم ذکر خیر توست آقای من، عبادت عالم علی علی‌ست تو آمدی و عزت توحید پا گرفت نور خدا زمین و زمان را فرا گرفت 📜 @sheraneh_eitaa
زهی از رخ تو پیدا همه آیت خدایی ز جمالت آشکارا همه فر کبریایی نسپردمی دل آسان به تو روز آشنایی خبریم بودی آن روز اگر از شب جدایی نبود به بزمت ای شه ره این گدا همین بس که به کوچهٔ تو گاهی بودم ره گدایی همه جا به بی‌وفایی مثلند خوب رویان تو میان خوبرویان مثلی به بی‌وفایی تو درون پرده خلقی به تو مبتلا ندانم به چه حیله می‌بری دل تو که رخ نمی‌نمایی شد از آشناییش جان ز تن و کنون که بینم دل آشنا ندارد خبری ز آشنایی گرهی اگر چه هرگز نگشوده‌ام طمع بین که ز زلف یار دارم هوس گره‌گشایی همه آرزوی هاتف تویی از دو عالم و بس همه کام او برآید اگر از درش درآیی 📜 @sheraneh_eitaa
یک شب از شبهای هجران زلف او دیدم به خواب بعد از آن عمر درازم در سر تعبیر شد شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
ای جان و دلم صبح دل انگیز تویی وی نور بصر شمع سحرخیز تویی از ناوک‌ مژگان تو ریزد لاله ای باغ جنان صبح غزلخیز تویی |صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
جايي در باطنت پيدا كن كه سرشار از شادمانی ست و با آن دردهايت را التيام ببخش! 📜 @sheraneh_eitaa
باید به عشق گنبد تو یاکریم شد روی مناره‌های الهی مقیم شد حیف است پا به صحن و سرای شما نهم باید سوار بال ملک یا نسیم شد 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط به عشق علی، حتی محالها شدنی و کاش می‌مُردم، بعد از «فمن یمت یرنی» مقام و شأنش را غیر از خدا که می‌داند که با عشق علی ، آتش مرا نسوزاند. ایلیا | علی اکبر قلیچ 📜 @sheraneh_eitaa
برخیز که عطرِ خوش ِبید آمده است بر دامن ِگل، غنچه پدید آمده است برخیز و به آفتاب لبخند بزن از هر طرفی نغمه ی عید آمده است 📜 @sheraneh_eitaa
رضا یزدانی ٢٨ مرداد ١٣٧٢ در قم متولد شد. او سرودن را از سال ۸۹ آغاز کرد و توانست در جشنواره‌های مختلفی مانند جشنوارۀ شعر جوان سوره کسب عنوان کند. او همچنین دبیری چند جشنوارۀ ملی و استانی را بر عهده داشته است. وی لیسانس خود را از دانشگاه تهران واحد پردیس قم اخذ کرد. او با خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها همکاری دارد و در زمینۀ نویسندگی نیز فعالیت می‌کند. «حجرۀ شمارۀ دو» و مجموعه شعر «حاشا» دو اثر او است. 📜 @sheraneh_eitaa