eitaa logo
شاعرانه
38.8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
426 ویدیو
33 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
گفته بودی که چرا محو تماشای منی آن‌چنان محو که یک دم مژه برهم نزنی مژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود ناز چشم تو به قدر مژه برهم‌زدنی 📜 @sheraneh_eitaa
سلام . خسته نباشید . ارسال آثار به چه شکلی هستش؟ ✍️سلام از همین طریق که پیام دادید
سلام میشه نظرتون رو راجع به چیزی که نوشتم (یک نمونه )بهم بگین ممنون چای من باتو شود شیرین و چون ،طعم عسل گر تو باشی می توان نوشید ،این جام می و ظرف لعل گر تو باشی می توان داشت ،زندگی را،رنگ رنگ چون نباشی ،نیست رنگی را چون سیاهی ها قشنگ ✍️سلام برای ورود به هر عرصه ای مطالعه در دو زمینه ضروری است و شعر هم همین گونه است: اول مطالعه اشعار خوب و قوی و دوم مطالعه کتبی درباره ساختار شعر مثل عروض و قافیه. شما استعداد سرودن شعر دارید، اما شعر شما وزن ندارد. موفق باشید 📜 @sheraneh_eitaa
شاد باش ای عشق خوش سودای ما ای طبیب جمله علت‌های ما ای دوای نخوت و ناموس ما ای تو افلاطون و جالینوس ما جسم خاک از عشق بر افلاک شد کوه در رقص آمد و چالاک شد عشق، جانِ طور آمد عاشقا! طور، مست و خرَّ موسی صَاعِقا با لب دمساز خود گر جفتمی همچو نی من گفتنی‌ها گفتمی هر که او از هم‌زبانی شد جدا بی‌زبان شد گرچه دارد صد نوا چون که گل رفت و گلستان درگذشت نشنوی زآن پس ز بلبل سرگذشت جمله معشوق است و عاشق پرده‌ای زنده معشوق است و عاشق مرده‌ای چون نباشد عشق را پروای او او چو مرغی ماند بی‌پر وای او من چگونه هوش دارم پیش و پس چون نباشد نور یارم پیش و پس عشق خواهد کاین سخن بیرون بود آینه غماز نبود چون بود آینه‌ت دانی چرا غماز نیست زآن که زنگار از رخش ممتاز نیست 📜 @sheraneh_eitaa
این شعر چطور هست؟ دل ندارد هیچ قیاسی تو را با دیگری چون تو زیبایی، تو مرا قرض کردی پیکری دیده تاکنون، نظیر تو ندید چشم سیه بوده،ز نوری چو بدید ✍️سلام به همین پاسخ مراجعه کنید https://eitaa.com/sheraneh_eitaa/3203
شب است ومن وآه ومهتابی من ومه رویان عالم چه کاری که در خاطر هنوز هست زتودرروز باران،خواب وخیالی ✍️سلام به همین پاسخ مراجعه کنید https://eitaa.com/sheraneh_eitaa/3203
مالیده نبودم به تن خود پیه هارا؟ هاشور توخط زد همه‌ی حاشیه‌ها را کی متن پراز حاشیه از چشم تو دور است کی از قلم انداخته ای زاویه هارا با اینکه همه داعیه ی عشق تو دارند ژرفانه محک می زنی این داعیه هارا تقدیم توبا عشق نمودم غزلم را تا سمت تغزل ببری مرثیه هارا درکنگره ی عشق اگر گل کند این شعر بوسم لب آرایه و هم قافیه هارا 📜 @sheraneh_eitaa
سلام شعری ارسال کردم در کانال قرار نگرفت آیا ارسال انجام نگرفت یا شعر مشکل داشت؟ ✍️سلام اول اینکه دوستانی که اثری ارسال می کنند حتما نام خود را زیر اثر بنویسند و چنانکه قصد پیگیری دارند حتما نام خود را در پیام قید کنند. دوم نمی توانیم هر اثری که می رسد را بلافاصله در کانال بگذاریم، آثار اگر مطلوب باشند به نوبت منتشر می شوند سوم برخی از آثار ارسالی قابلیت انتشار ندارند، بنای پاسخگویی هم به هر اثری نداریم موفق باشید
مرحوم طاهره صفارزاده، شاعر، نویسنده، محقق و مترجم قرآن در ۲۷ آبان سال ۱۳۱۵ در سیرجان به دنیا آمد. وی در 6 سالگی تجدید و قرائت و حفظ قرآن را در مکتب خانه محل زندگی خود آموخت و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در کرمان گذراند. صفارزاده نخستین شعرش را در 13 سالگی سرود و اولین جایزه شعر را که یک جلد دیوان جامی بود در چهارم دبیرستان به پیشنهاد دکتر باستانی پاریزی که آن زمان از دبیران دبیرستان بهمنیار بود، از رئیس آموزش و پرورش استان دریافت کرد. تحصیلات دانشگاهی صفارزاده در رشته زبان و ادبیات انگلیسی است. صفارزاده برای ادامه تحصیل به انگلستان و سپس به آمریکا رفت و در دانشگاه آیوا هم در گروه نویسندگان بین‌المللی پذیرفته شد و هم به کسب درجه MFA نایل آمد (MFA درجه ‌ای مستقل است که به نویسندگان و هنرمندانی که داوطلب تدریس در دانشگاه باشند اعطا می‌شود و نویسندگان به جای محفوظات و تاریخ ادبیات به آموختن و نقد به صورت تئوری و عملی و ... می پردازند). صفارزاده پس از تحصیلات در خارج کشور در سال 1349 به استخدام دانشگاه ملی (شهید بهشتی) درآمد. وی پایه‌گذار آموزش ترجمه به عنوان علم و برگزار کننده نخستین نقد علمی ترجمه در دانشگاه‌ های ایرانی محسوب می‌شود. وی در زمینه شعر و شاعری به دلیل مطالعات و تحقیقات ادبی، به معرفی زبان و سبک جدیدی از شعر با عنوان شعر طنین توفیق یافت و در آغاز انقلاب اسلامی به کمک نویسندگان سرشناس کشور به تاسیس مرکزی به نام کانون فرهنگی نهضت اسلامی اقدام کرد. دکتر طاهره صفارزاده، پس از انقلاب اسلامی از سوی همکاران خود در دانشگاه شهید بهشتی به عنوان رئیس دانشگاه و نیز رئیس دانشکده ادبیات انتخاب شد. به سرپرستی صفارزاده برای نخستین‌ بار برای کلیه رشته‌ های عملی دانشگاه ‌ها کتاب به زبان‌ های انگلیسی، فرانسه، آلمانی و روسی تالیف شد. دکتر صفارزاده در سال 1371 از سوی وزارت علوم و آموزش عالی استاد نمونه اعلام شد و در سال 1380 پس از انتشار ترجمه «قرآن کریم» به افتخار عنوان خادم القرآن نایل شد. وی در ماه مارس 2006 همزمان با برپایی جشن روز جهانی زن از سوی سازمان نویسندگان آفریقا و آسیا به عنوان شاعر مبارز و زن نخبه و دانشمند مسلمان برگزیده شد. از طاهره صفارزاده تا کنون علاوه بر مقالات و مصاحبه ‌های علمی و اجتماعی، بیش از 14 مجموعه شعر و 10 کتاب ترجمه یا نقد ترجمه در زمینه ‌های ادبیات، علوم، علوم قرآنی و حدیث منتشر شده و گزیده سروده ‌های او به زبان‌ های گوناگون جهان ترجمه شده است. وی در سال 1387 به علت بیماری تحت عمل جراحی قرار گرفت و چند ماه پس از آن در حالت کما در بیمارستان بستری شد. طاهره صفارزاده سرانجام در آبان 1387 درگذشت. 📜 @sheraneh_eitaa
با سلام و ارادت سروده خودمه. اگه قابل دونستین خوشحال میشم تو پیجتون قرار بدین. ✍️سلام دوستان عکس آثار ارسالی را نفرستند، خود اثر را ارسال کنند
تو مثل ماه ستاره خورشید همیشه هستی و می‌درخشی از بدر و می‌رسی از کعبه و کوفه همین تهران است که بار اول می‌آیی و ذورالفقار را باز می‌کن و ظلم را می‌بندی همیشه منتظرت هستم ای عدل وعده داده شده 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | علی حاتمی؛ سعدی سینمای ایران 🔹برخی نامش را با «دلشدگان»، «هزاردستان» و «حاجی واشینگتن» به‌خاطر می‌آورند و بعضی‌ها با «باباشمل» و «طوقی» 🔹علی حاتمی را باید پُرشورترین فیلم ساز وابسته به آداب و سنت ایرانی دانست. 🔹وجه تمایز علی حاتمی با دیگر کارگردانان این بود که فیلمنامه تمام آثارش را خودش می‌نوشت، برای همین است که بیشتر فیلم‌ها و سریال‌های او به زبانی منسجم و یکسان رسیده است. 🔹در این ویدئو همراه ما باشید تا کاوشی در آثار علی حاتمی داشته باشیم. 📜 @sheraneh_eitaa
یک پیاده‌رو وسطِ عصر اردیبهشت می‌خواهم که شانه به شانه‌ات تمام خیابان‌ها را پرسه بزنم، تو بگویی دوستت دارم و من قدم به قدم شهر را به جنون بکشم بی‌گمان مرزهای دیوانگی، از اردیبهشت می‌گذرد ... 📜 @sheraneh_eitaa
هردم از چشم تو دل را نظری می‌باید صد نظر دید و هنوزش دگری می‌باید آن قدر سرکشی و ناز، که باید، داری شیوه مهر و وفا هم قدری می‌باید هرچه در عالم خوبی‌ست از آن خوب‌تری نتوان گفت کزان خوب‌تری می‌باید به امید نظری در گذرت خاک شدیم از تو بر ما نظری و گذری می‌باید گفتی: از وصل خبر یافته‌ای، خوش دل باش خبری هست ولیکن اثری می‌باید به قدم طی نشود راه بیابان فراق قطع این مرحله را بال و پری می‌باید در ره عشق، هلالی، خبر از خویش مپرس که درین راه ز خود بی‌خبری می‌باید 📜 @sheraneh_eitaa
مثل رودی که گذر بر دل دریا زده است دل من نزد شما حس حقارت دارد حرم پاک تو چون گوشه ی نابی ز بهشت نفس تند من از عشق حکایت دارد این همه شور که در عالم فانی بر پاست از فدا کاری بی مثل تو نشئت دارد (کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت) عاشق از نوکری یار سعادت دارد (نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست ) از ازل پارس به تو عشق و ارادت دارد بنده ی عشق حسینیم و ز غم آزادیم خارج از بند حسین حس اسارت دارد میشود اذن دهی تا که بیایم حرمت دل بی تاب معین شوق زیارت دارد 📜 @sheraneh_eitaa
چون میسر نیست دیدار تو دیدن جز به خواب پس چرا بیداری از خواب عدم دادی مرا؟ شبتون بخیر و شادی🌙 📜 @sheraneh_eitaa
صبح یعنے تو بخندے و من از خندہ ے تو جـــان و دل را بہ فداے مَــــہ طناز ڪنم |صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
سلام شعر هایی از قدیم برای دلم نوشته بودم،،اگر بخوام بزارین تو گروه باید کجا بفرستم ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ ✍️سلام از همین جا گه پیام دادید
آری آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه، ناپیداست من به پایان دگر نیاندیشم که همین دوست داشتن زیباست 📜 @sheraneh_eitaa
کپی از اشعار با نام شاعر و بدون لینک کانال معتبره ؟ ✍🏻سلام استفاده شخصی از مطالب کانالهای ما بی قید و شرط مجاز است.برای تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و شادی روح شهدا صلوات
تو ای رازِ نهان کی خواهی آمد؟ عزیزِ شیعیان کی خواهی آمد به حقِ ناله های دردمندان تو ای صاحب زمان کی خواهی آمد بیا که دیده ها تاریک و تار است فروغِ دیدگان کی خواهی آمد فغان و ناله ها در سینه داریم عزیز و مهربان کی خواهی آمد بیا در انتظارت بی قراریم صفای روح و جان کی خواهی آمد غبارِ تیرگی بر دل نشسته بهاران شد خزان کی خواهی آمد شبِ بی حاصلِ ما را سحر کن مرادِ عاشقان کی خواهی آمد کجایی ای گلِ زیبای نرگس رهایی بر جهان! کی خواهی آمد به درگاهِ خدا پیوسته گوییم امام بی کسان! کی خواهی آمد نشانت گر چه می بینم به هر سو امامِ بی نشان! کی خواهی آمد؟ 📜 @sheraneh_eitaa
اهل ولا چو روی به سوی خدا کنند اول به جان گمشدۀ خود دعا کنند شد عالمی اسیر جمال تو، رخ نما تا عاشقانه سیر جمال خدا کنند روی تو را ندیده خریدار بوده‌اند «تا آن زمان که پرده برافتد چه‌ها کنند؟».. آهسته چون نسیم گذر کن در این چمن تا غنچه‌ها به شوق تو آغوش وا کنند.. عهدی که بسته‌ایم، فراموش کی کنیم؟ صاحبدلان به عهد امانت وفا کنند از ما جمال خویش مپوشان که گفته‌اند: «اهل نظر معامله با آشنا کنند».. «پروانه» سوخت ز آتش هجران ولی نگفت:‌ «شاهان کم التفات به حال گدا کنند» 📜 @sheraneh_eitaa
حیدر بقال شیرازی شاعر گمنامی است که در قرن هشتم هجری در شیراز و یزد می زیسته و گویا شرح احوال او در تواریخ و تذکره های موجود نیامده است. وی مدیحه گوی نصرت الدین یحیی، حاکم یزد، و سلطان حسین شیرازی بوده، در حضرت شیخ ابو اسحاق شیرازی بار می یافته، سلطان ابوسعید بهادر را مرثیت گفته، و ظاهراً مذهب تشیع داشته است. از شعر حیدر، به جز غزلی که در جنگ اسکندر میرزا (مورخ ۸۱۴-۸۱۳) آمده، مجموعه‌ای به نام «مونس الارواح» بر جای مانده که از آن به عنوان دیوان حیدر شیرازی نیز یاد شده است. از حجم اندک مونس الارواح و ترتیب ویژه ای که در آن به کار رفته چنین بر می آید که سراینده این مجموعه را که عمدتا اشعار عاشقانه اوست و آن را «کتاب عشق» خوانده، به منظوری خاص – گویا به خواهش معشوق – فراهم کرده و خود در این خصوص دیوان مونس‌الارواح وی از روی آورده است: چو در کنار فلک گوی زر روان گردید درآمد از درم آن ماه مهربان چو صباح چه گفت؟ گفت که حیدر کتاب عشق بساز کز آن کتاب بود کار بسته را مفتاح بگفتمش که کتاب مرا چه نام نهی بگفت نام کتاب تو: مونس الارواح 📜 @sheraneh_eitaa
من عاشق آن سنگدلِ تنگ‌دهانم دل‌بستهٔ آن پستهٔ شیرین فلانم خواهم که برش بَرْ بَرِ چون سیم بسایم خواهم که لبش بر لب شیرین برسانم آیا بُوَد آن روز که در مجلس شادی بنشینم و در صحبت خویشش بنشانم گه بوسه دهم بر لب شیرین چو قندش گه کام دل از پستهٔ تنگش بستانم گر کفر دو زلفش ببرد دنیی و دینم ور غمزهٔ شوخش بِسِتانَد دل و جانم من تَرکِ چنان تُرکِ پری‌چهره نگویم همچون سر و زر در قدمش جان بفشانم فریاد که چون حیدر ازین داغ جگرسوز از هفت فلک می‌گذرد آه و فغانم 📜 @sheraneh_eitaa