eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.6هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini امشب که می خواهد دلم سامان بگیرد باید که چشمانم کمی باران بگیرد وقتی که شعری می نویسم روی کاغذ شاید که بغضی در گلویم جان بگیرد مثل همیشه این غزل تا بیت آخر حال و هوایی مبهم و پنهان بگیرد با چشم گریان ندبه می خوانم برایت شاید دعا با دیده ای گریان بگیرد آقا بیا تا در میان قلب شیعه این زخم کهنه عاقبت درمان بگیرد هر جمعه من روی تو را را چشم انتظارم تا اینکه عصر غیبتت پایان بگیرد... 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
فوری 💯 راه اندازی کانال رسمی اخبار فوری PRESS TV اگر دنبال خبرهای منتخب و مهم هستید و مجال خواندن هر خبری را ندارید عضو کانال زیر شوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/89522176C9dcbe15953
@shere_aeini زلفت اگر نبود، نسیم سحر نبود گمراه می شدیم نگاهت اگر نبود مهر شما به داد تمنای ما رسید ورنه پل صراط، چنین بی خطر نبود تعداد بی نظیریتان روی این زمین از چهارده نفر به خدا بیشتر نبود پیراهن، اشتیاق نسیمانه ای نداشت تا چشم های حضرت یعقوب تر نبود ای آخرین بهار چرا دیر کرده ای؟ ای مرد با وقار چرا دیر کرده ای؟ این جشن ها برای تو تشکیل می شود این اشک ها برای تو تنزیل می شود رفتی، برای آمدنت گریه می کنم چشمان ما به آینه تبدیل می شود بوی خزان گرفته ی پاییز می دهد سالی که بی نگاه تو تحویل می شود ایمان ما که اکثراً از ریشه ناقص است با مقدم ظهور تو تکمیل می شود تقویم را ورق بزن و انتخاب کن این جمعه ها برای تو تعطیل می شود ای آخرین بهار چرا دیر کرده ای؟ ای مرد با وقار چرا دیر کرده ای؟  🔸شاعر: ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای دو چشم مصطفی و مرتضی  وی دو نور انبیا و اولیا  در حقایق، قرةالعین رسول  در معارف، زبدهی نقد بتول  تو چه میدانی که ایشان خود کیاند؟  رهبران آدمان خاکیاند  آن یکی را زهر، مقبول آمده  و آن دگر از تیغ، مقتول آمده  از شما یک نور دیگر شد پدید  زین عباد، آن در دریای دید  اوست باب اولیا، عینالیقین  اوست اسرار معانی را، معین  ای ز تو سر الهی آشکار!  و ز محمد، و ز علی، تو یادگار   راه تو، راه محمد بی شکی  از علی، نور تو آمد بی شکی 🔸شاعر: حکیم و عارف نامی ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini صبحدم پیك مسیحا دم جانان آمد گفت برخیز كه آرام دل و جان آمد سحر از پرده نشینان حریم خلوت نغمه برخاست كه شاهنشه خوبان آمد عاشقان را رسد این طرفه بشارت ز سروش كه سحرگاه شب نیمه شعبان آمد مى كند مرغ سحر زمزم بر شاخ گل كه ز نرگس ثمرى پاك بدوران آمد وارث تاج نبى اوست كه با دعوت حق بهر افراشتن پرچم قرآن آمد شهسواریست كه با صولت و بازوى على از پى كشتن كفار به میدان آمد مظهر صلح حسن اوست كه با حلم حسن پى آرامش دلهاى پریشان آمد آنكه اندر رگ او خون حسین ابن علیست پى خونخواهى سالار شهیدان آمد در ره زهد و عبادت چو على ابن حسین سوى حق قافله راسلسله جنبان آمد علم باقر همه در اوست كه با مشعل علم رهبر جامعه بى سر و سامان آمد تا ز ناپاك كند مذهب صادق را پاك مظهر راستى و پاكى و ایمان آمد هم چو كاظم كه بود قبله حاجات و مراد دردمندان جهان را پى درمان آمد چون رضا تا كه كند از رنگ علوم وارث افسر سلطان خراسان آمد اوست سرچشمه ى تقوا و فضیلت چو جواد منبع فیض و جوانمردى و احسان آمد هادى وادى حق كز پى ارشاد بشر با چراغ خرد و دانش و عرفان آمد یادگار حسن عسگرى پاك سرشت كه جهان را كند از عدل گلستان آمد قائم آل محمد شه اقلیم وجود كه بفرمانده ى عالم امكان آمد طبع خاموش رسا باز چو مرغان چمن پى تبریك چنین شاد و غزلخوان آمد 🔸شاعر: ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini همیشه رهسپرم سوی جاده ی خورشید منم مسافر پای پیاده ی خورشید چه فرق می كند از پشت ابر هم باشد به طالبش برسد استفاده ی خورشید منم كه كاسه به دستم منم كه تاریکم دو جرعه نور دهیدم ز باده ی خورشید اگر چه دورم از آقای خود ولی از او جدا نگشتنیم چون بُراده ی خورشید شناسنامه ی من صبح اول ایجاد چنین نوشته منم بنده زاده ی خورشید سلام می دهم از عمق این دلِ تاریك به آخرین پسر خانواده ی خورشید تویی تو معنی یا نور، عمق یا قدوس! بگو كه حضرت خورشید كِی رسم پابوس؟ كبوتران خدا مژده ی سحر دادند تمام از شب میلاد تو خبر دادند كلاغ های دِهِ ما به یمن آمدنت چو بلبلان همه آواز عشق سر دادند بهار حُسن خداوند با رسیدن تو به شاخه شاخه ی این شعر برگ و بر دادند درخت ها همه هنگامه ی قدم زدنت ز شوق دیدن تو دست با تبر دادند عروسِ باغچه ی یاس، مادرت نرگس چه كرده بود به او این چنین ثمر دادند هزار شكر خدا را كه باز هم امروز به خانواده ی زهراییان پسر دادند نفس بریده صدا می زنیم در همه حال به دادمان برس ای میم و حا و میم و دال   🔸شاعر: ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini مثل یک سحر امشب سامرا چه غوغا شد بین خانه ی نرگس آفتاب پیدا شد تا که پلک زد چشمش گل به شوق او وا شد یک نفس کشید و بعد، دم به دم مسیحا شد آسمان چنان بارید که کویر دریا شد قبله از سر جایش پیش پای او پا شد هر کسی ذلیلش شد، نور چشم زهرا شد سائلش که سیّد شد، نوکرش چه آقا شد هر صدف به ذکر او قیمتی شد و دُر شد دست خالی ما هم از نگاه او پر شد کیستی که می تابی آفتاب دنیایی نه، نه آفتاب اما آفتاب زهرایی پس بزن نفس که تو برتر از مسیحایی پس تو آب را بشکاف که امام موسایی نوح هم مسافر توست چون تو نوح دریایی چشم حضرت یعقوب دارد از تو بینایی عالمی که مجنون شد حق بده تو لیلایی گاه مثل مجنونی گاه مثل لیلایی می نویسم از این پس نور چشم زهرایی انبیا همه جمعند در نگاه تصویرت بازتاب تو هستند مثل صورت و سیرت مثل حلقه ها هستند متصل به زنجیرت تک تک اقتدا کردند بر نماز و تکبیرت سر سپرده ی عشقند پیش حکم تقدیرت مرهم خدا هستند روی قلب دلگیرت آینه تویی آقا هر چه هست تصویر است این مقام تو آقا مستحقّ تکبیر است 🔸شاعر: ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خیلی وقته که شب وروز آرزومند وصالم به امید دیدن تو میگذره هر روزِ سالم چی میشه از پسِ ابرا خورشید نگات بتابه به خدا نفس کشیدن بی حضور تو عذابه توی روزگار غیبت سرم از عشق تو داغه ردِ اشکامو می بینی یادگاریهِ فراقه طلوع شیرین فردا طعم انتظار تلخه بی تو انگار همه دنیا به دور سرم میچرخه کوچه پس کوچه ی دل رو به نام تو ریسه بستم و الّا خودت میدونی که ازاین زمونه خستم به خدا هر کجا رفتم حضورت رو کرده ام حس العجل بقیه الله العجل زاده ی نرگس وقتی که میای میبینم جلوه های بی کرانو میزنم ازاین جا بوسه خاک پاک جمکرانو کاش میدونستم کجایی کاظمین یا سامرایی یا مدینه یا که مشهد یا نجف یا کربلایی شنیدم وقتی بیایی می زنی صدا خدارو میگیری با ذوالفقارت انتقام ِ کربلا رو 🔸شاعر: ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini صدای پای کسی از بهشت می آید خدای عاطفه و سرنوشت می آید و عطر یاس حسینی سرشت می آید کسی که ناحیه ها را نوشت می آید به صورتش جلوات پیمبری دارد میان حنجره اش صوت حیدری دارد شب تولدش آغاز عاشقی می شد ترانه ساز، گل سرخ رازقی می شد نوید آمدنش صبح صادقی می شد بخوانمش چه؟، که قرآن ناطقی می شد به روی دوش پدر هم سخن وری می کرد به گاهواره اش از خلق، دلبری می کرد رسید و از دل بابا گرفت غم ها را رسید و چشم ترش آفرید دریا را رسید و رنگ خدا داد اهل دنیا را رسید تا که کند زنده یاد زهرا را رسید و از قدمش باغ ها شکوفا شد رسید و سبزترین سبزپوش زهرا شد ستاره های بهشتی به پاش می ریزد سبد سبد گل یاس از نگاش می ریزد نگاه فاطمه از خنده هاش می ریزد فرشته بال و پرش را، به راش می ریزد رسید و با قدمِ خود بهار را آورد به دست کوچک خود ذوالفقار را آورد ملائکه همه جمعند دور بالینش دل از عشیره برد خنده های شیرینش به غیر راه خدا نیست شیوه ی دینش مرام حضرت زهراست رسم آیینش سبد سبد گل نرگس نثار پاهایش چه ناز خواب شده در کنار بابایش کمال مرتضوی می چکد ز رخسارش تمام خلق زمین و زمان گرفتاری و انبیا همه شاگرد درسِ رفتارش هزار میثم تمار، بر سر دارش دمیده از نفسش آهِ صورِ اسرافیل و بالش سرش از بالهای جبرائيل به دست حیدری اش زهره و زهل دارد چه قدر بر لب شیرین خود عسل دارد صفات بارزی از رب بی بدل دارد که جبرئیل به وصفش دو صد غزل دارد گشود لب به سخن لا اله الا الله محمد است رسول و علی ولی الله عجب نگاه ملیحی به چهره اش دارد عسل نه، از لب او عطر یاس می بارد به باغ فاطمه بذر بهشت می کارد اگر که پرده ز رخسار خویش بردارد نهیبِ آتش دوزخ که سرد می گردد نفس به سینه گرفتار درد می گردد اگرچه خُلقِ نکویش به مصطفی رفته فصاحت و جبروتش به مرتضی رفته به صبر و حلم و بلاغت به مجتبی رفته خلاصه رفته به زهرا که تا خدا رفته کرشمه های نگاهش دل از پدر برده و مُهرِ سوره ی کوثر به بازویش خورده خدا صدای علی را به حنجرش بخشید گناه حیدریون را به خاطرش بخشید طواف کرببلا را به نوکرش بخشید بهشت و هرچه در آن را به مادرش بخشید صفات بارز او را فقط خدا داند و قدرِ لعل لبش را فقط دعا داند مقابل سخنانش سخنوران هیچند به دلبریِ رخش خیل دلبران هیچند به علم و حلم و وقارش پیمبران هیچند به اوجِ بندگی اش هم فرشتگان هیچند که او تمامِ وجودش خدای لم یزل است اساس و پایه ی دینش، اساس و راه علی است خدا شفاعت ما را به دست او داده گناهِ خلقِ بشر را که شستشو داده به ما به خاطر او قدری آبرو داده و تشنه ایم و خدا دست او سبو داده چه می شود که فقط در کنار من باشد گدای او شوم و او نگار من باشد کمی به داغ فراقش دچار کن ما را شبی کنار خودش همجوار کن ما را به بی قراریِ او بی قرار کن ما را به تیر معرفت او شکار کن ما را بگیر پرده ز رویش که مبتلا بشوم قضا شدم به حضورش اگر، ادا بشوم چه خوب بود نگاهش کمی به ما برسد به ما به خاطر زهرا کمی عطا برسد بیاید و قدمِ ما به کربلا برسد بیاید و به حساب دو بی حیا برسد بیاید و به دعایم کمی اثر بدهد به این کبوتر بی بال، بال و پر بدهد رسول و هادی و مشگل گشای عالم اوست فرشته ای به لباس شریف آدم اوست به سيدالشهدا، بانیِ مُحَرم اوست کتاب مقتل علامه ی مُقَرَّم اوست قسم به فاطمه امروز سینه بی تاب است امامِ عصر پیِ کاروان ارباب است ____________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شعری به رسم هدیه...سلامی به رسم یاد روز تولد تو سپردم به دست باد ای باد راه خانه موعودمان کجاست ای رودهای گمشده مقصودمان کجاست ای کاش باد بود و غزل بود و جاده ها می آمدیم سوی تو ما پا پیاده ها می آمدیم عرض ادب، عرض احترام تبریک عید و گفتن لبیک یا امام می آمدیم و هدیه ناقابلی...که نیست با چشمهای منتظر و با دلی که نیست روز تولد تو زمین مهربان تر است خورشید شاد تر شده گویا جوان تر است کوچه به کوچه زمزمه طاق نصرت است عید است و جمکران تو امشب قیامت است چشمم به سمت آینه‌های مقابلت قلبی شکسته دارم و شعری که مایلت دورم ولی تو مرحمتت دیر و دور نیست بودن فقط منوط به شرط ظهور نیست مادر بزرگ گفت که او حی و حاضر است بر هر چه می‌کنیم نگهبان و ناظر است دستش گره گشاست نگاهش گره گشاست یک خنده روی صورت ماهش گره گشاست ای دل چرا شکسته و ساکت نشسته ای چیزی بگو که ندبه و آهش گره گشاست شعبان کرامت است و شفاعت علی الخصوص ماه تمام نیمه ماهش گره گشاست شب پشت شب گره به گلوی غزل زده حلقه به حلقه زلف سیاهش گره گشاست حلقه به حلقه در زده تبریک گفته ام نام تو را درین شب تاریک گفته ام نام تو روشنایی صبح است و راز عشق خواندم پس از اذان طلوعت نماز عشق روز تولد است و سلام و ارادتی دادم به دست باد به شوق زیارتی 🔸شاعر: ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini اى صاحب ولایت و والاتر از همه اى چشمه حیات و افاضات دائمه اى ابتداى خلقت و سر حلقه وجود اى انتهاى سلسله اولیاء همه از جلوه تو، خلقت عالم شروع شد  از عمر تو، به دور زمان، حُسن خاتمه شاها به افتخار قدوم شریف تو  شد سامرا به عالم ایجاد عاصمه یابن الحسن بیا، كه شد از روز غیبتت دنیا پر اضطراب و بشر در مخاصمه از سینه هاست، نعره صلح و صفا بلند وز كینه هاست، فكر همه در مهاجمه مشكل بود، كه جمله حق بشنود كسى كز باطل است، گوش بشر پر ز همهمه قرآن، كه «لا یَمسُّه اِلاّ المُطهَّرُون» با رأى هر كسى، شده تفسیر و ترجمه تا دولتِ جهانىِ خود را به پا كنى  دادت خدا شجاعت و نیروى لازمه حكم تو عدل مطلق و فرمان داور است حاجت نباشدت به شهود و محاكمه ز آن سركشان، كه مردم دنیا به وحشتند  قلب سلیم و پاك تو را نیست واهمه با این قواى جهان گیر ظالمان تنها تویى امید بشر، یابن فاطمه(س) اى پرچم شكوه تو بر آسمان بلند یك ره، نظر فكن به علمدار علقمه بنگر به خاك و خون، عَلَم سرنگون او گویى كه با درفش تو دارد مكالمه امشب "حسان" به یاد تو از غصّه فارغ است هر دم كند دعاى ظهور تو، زمزمه 🔸شاعر: ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini امــشــبــم دل در فـغـان آید همی دیدهگانم خونفشان آید همی هــر دم از افــلاکـیـــان بــر خـاکیان  مژده میآید که جان آید همی بــانــگ جــاء الـحــق بــه آواز فصیح از درای کـــاروان آیــد هــمـی قــاتــل دجــال و هـــم سـفـیـانـیان مهدی صاحـب زمان آید همی قــدرت الله حــجــت ابـن العسکری حکمران انس و جان آید همی مــظــــهـــــر آیــــات حـــی دادگــر مــخــزن سـر نـهان آید همی حـــامــی اســلام و یــار مـسلمین ملک دین را پاسبان آید همی شـــــــرح الــلّـهُ مُـــتِــــمُّ نـــــــُورِهِ مـعـنـی مُـدها مَتان آید همی واضـــع قـــانـــون احـــکـــام خـــــدا بــر کـما و  بر جهان آیـد همی چـشمـه جوشان مهر و فضل و علم بـحــر جـود بـیکران آیـد همی چــشـم بـر ره گـوش بـر در ماندهایم تـا کـه آن صاحب قران آید همی پــرچـم نـصـــر مــن الله بــر کـفــش ذوالـفقارش در میان آید همی هـم چـو اصـحـاب رقـیم و قوم کهـف عیسیش جزء عوان آید همی گر بخواهم شرح هجران سر به سر هـر کلامی داستان آید همی شـــــــــادی آل مـــحـــمـــد آمـــده گـر "مـؤید" شادمان آید همی 🔸شاعر: ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بر آمدنت جهان تفأل زده است خورشید دوباره بر زمین پل زده است برخیز و بیا که در قدومت، حتّی پاییز به گیسوی خودش گل زده است مشهورترین دعای ما یا مهدیست فرمانده و مقتدای ما یا مهدیست اینجا همگی به نام او می‌گذرند اسم شب کوچه‌های ما یا مهدیست  یک منتقم از طواف حج می آید با اسب، و ذوالفقار کج می آید  آمین  خدا  برای  اللهم عجل لولیک الفرج می آید از عـصـر قـدیم با تو عهدی دارم وز نام شما به کام شهدی دارم ایــام ولادتــت امـــام حـــاضـــر بـر لب شب و روز ذکر مهدی(عج)دارم عمری است که در سوز غم فاطمه هستی دلسوخته ی عمر کم فاطمه هستی من مطمئنم روز ظهورت اول در فکر بنای حرم فاطمه هستی ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
هدایت شده از اشعار ناب آئینے
#نیمه_شعبان بعد ازهزارو يكصدو هشتادوچند سال امسال هم به جشن تولد نيامدي... #حامد_فلاحی_راد 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
هدایت شده از اشعار ناب آئینے
#نیمه_شعبان یک روز نوشته میشود در تقویم تعطیل! مناسبت ظهور مهدی... برپا بکنیم نیمه ی شعبان هم یک جشن بزرگ با حضور مهدی... #علی_علی_بیگی 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
هدایت شده از اشعار ناب آئینے
#نیمه_شعبان عاقبت روی نهان تو عیان خواهد شد عالم پیر به یکبـاره جوان خواهد شد "مهدیه" اسمِ مکان است ولی میدانم روزگاری برسد اسمِ "زمان" خواهد شد #سیدحسین_میرعمادی 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini برای ما نگاهت آفتاب است چراغان کردن دنیا ثواب است دعا کردم بیایی زیر باران دعا در زیر باران مستجاب است بیا تا موج دریا را ببینیم تماشا را تماشا را ببینیم نگاهی کن به ما تا در نگاهت شگفتی های دنیارا ببینیم تورا حس کرده ایم ای نور مستور که می تابد به ما گرمایت از دور اگر در نیمهء شعبان بیایی جهانم می شود نورعلی نور دل ما شد پریشان در هوایت هوا خواه نسیم سامرایت به پا خیز ای شکوه آفرینش که برخیزد همه عالم به پایت یقین دارم که باران خواهد آمد به استقبال چشمت باید آمد خوش آن روزی که از دیوار کعبه ندا آید که مهدی آمد آمد 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini مثل فعل بازدم هستم که از دم کمترم آدمم اما به وقت درک از آدم کمترم هیچ تاثیری ندارم در جهان کوچکم آه از شادی که جای خود،من از غم کمترم با عبادات خودم چون عالِم عصر ظهور سمبل عُجبم که از هرکس در عالم کمترم شب،نَمی،آمد به چشمم در هوای انتظار تا بفهمم پیشت از یک قطره شبنم کمترم مثل شعبانم که دارم در دلم جشن تو را موقع گریه ولیکن از مُحرم کمترم داستان های ظهورم،کافی ام،مستدرکم وقت روضه از لُهوف و از مُقَرَم کمترم هیچ اخلاق بدی را حل نکردم در خودم بی جهت می سوزم اصلا از جهنم کمترم غایبم در غیبتت یعنی که چون ابن زیاد با وجودی که زیادی هستم از کم کمترم زیست با مولا تمام عمر و فرقش را شکافت نیستی تا حس کنم از ابن مُلجم کمترم قاتلت حتی تورا می بیند آخر در مصاف من تو را هرگز ندیدم پس از او هم کمترم 🔸شاعر: ________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای دلِ خسته ی من همدمِ ویرانی ها غرق شو غرقِ خودت غرقِ پریشانی ها زَرق و برق بدلیجات اسیرت نکند ماه را گم نکنی بینِ چراغانی ها...! جان به لب آمد و جانانِ جهان بازنگشت جان گرفتند ز بی جانی ما جانی ها خسته ام خسته از این بی عملی ها خسته خسته از حرف زدن ها و سخنرانی ها پینه دوزی به بَرَش رفت ولی ما عمریست غَرّه هستیم به این پینه ی پیشانی ها ماهمه غمزده و غمزه ی چَشمَش کافیست تا زشادی بشود پُر دلِ زندانی ها غم مخور یوسف گمگشته میاید ای دل این خبر را برسانید به کنعانی ها...! 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini زیباترین بهانه برای سرودنی تنها دلیل خلقت بود و نبودنی با تو شروع میشود این بار شعرمن زیرا فقط تویی تو هوادار شعر من گلواژه ی تمام غزل ها قصیده ها سبک جدید گویش و طراح ایده ها پایان خواب های دروغین به دست توست جان دوباره دادن بر دین به دست توست میخوانمت به نام خودت آسمان عشق سوگندمیخورم به تویعنی به جان عشق از سختی تمامی دوران دلم گرفت از این همه گناه فراوان دلم گرفت ازاین همه دورویی وبی مهری و نفاق از قحطی و نبودن ایمان دلم گرفت نوری که بی تو جلوه کند تار می شود حتی بهشت بی تو همان نار می شود بی سمت وسوترازهمه ی بادهای شهر حرف رسیدن تو چه تکرار می شود این روزها بدون تو شب جلوه میکنند این آسمان بدون تو آوار می شود باید بیایی از سفر ای سایه ی سپید خورشید از نبودن تو تار می شود دنیا مرابه غیرتو مشغول کرده ست در غرب ضدِّ آمدنت کار می شود تو نیستی و این همه بغض ترک ترک دارد به روی سینه تلمبار می شود پس زودتر بیا ز سفر ای صبور من آخر شکست پای ظهورت غرور من برگرد تا که آینه ها بی تو نشکنند آیینه ها حکایت جان و دل منند برگرد تا که خنده شودگریه های ما پیش خدا رود نفس " ای خدای ما " برگرد ای طراوت سرسبز باغ ها پایان بده به عمر دراز فراق ها برگرد اصل مطلب و خاطر نشان عشق سوگند میخورم به تویعنی به جان عشق ما هر چه می کنیم که آدم نمیشویم بر خیمه گاه سبز تو محرم نمیشویم تقصیر ماست این همه دوری و انتظار ما حق مان همیشه خزان است نه بهار ما عاشقیم و هیچ دعایی نمی کنیم ما فکر می کنیم ریایی نمی کنیم ما بیخودی به نام تو سوگند میخوریم وقتی که از گناه و جهالت همه پُریم ما که لیاقت تو و عشقت نداشتیم بیخود به روی نام خود"عاشق"گذاشتیم 🔸شاعر: ________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تا که گردیدم آشنای سحر شد دلم وادی صفای سحر بین سجاده تربتم گل شد با نم اشک و گریه های سحر دست خالی نمی رود هرگز آن کسیکه شده گدای سحر تو امام شکسته دلهایی صاحب سفره عطای سحر بوی وصل تو میکنم احساس از نفسهای جان فزای سحر چشم امید ما گنه کاران بوده بر سوز یک دعای سحر ریشه مشکلات ما این است دلمان نیست مبتلای سحر گره از کار واکند بی شک ناله های گره گشای سحر شب شب همزبانی یار است درد ما غفلت از تو دلدار است بی جهت نیست درنوایی تو ماچه کردیم ؟ تا بیایی تو این نشد رسم انتظار فقط نعره ها میزنم کجایی تو تو زاجداد خود غریب تری بیکس و یار و آشنایی تو بارها سرزدی به غفلت ما شاهد کوه ادعایی تو دست مارا گرفتی و رفتی چون کریم و گره گشایی تو همچونان مادرت تمام شب تاسحر دست بردعایی تو بر گنه کارها دعا کردی بسکه آقا و با وفایی تو شک ندارم که هر شب نیمه زائر دشت کربلایی تو تحت قبه چه ناله ها بکنی خودبرای فرج دعا بکنی جلوات پیمبری داری ازهمه خلق برتری داری بین اولاد حضرت زهرا دلربایی دیگری داری نقش بازوی توست جاءالحق تابگویی چه محوری داری ذوالفقار از تو جان بگیر باز چون تجلی حیدری داری کرم تو گدا نواز بود دست اکرام مادری داری ازتمام پیمبران خدا یک نشان بهر رهبری داری از همه برگزیدگان خلق در رکابت تو لشگری داری تو کجا و عزیز مصر کجا چون خداوند مشتری داری تویی حسن ختام اهل بیت دست بوست تمام اهل بیت سامرا از تو آبرو دارد حرف ناگفته در گلو دارد  در و دیوار خلوت سرداب با نم اشک تو وضو دارد کاسه چشم مانده بر راهت باده ای ناب در سبو دارد تو گل نرگسی و عرش دلم با نفسهات  رنگ وبو دارد چه کنم ؟ این دل گرفتارم دیدن رویت آرزو دارد بین محراب نیمه های شب دل من با تو گفتگو دارد نیمه شد ماه ، ماه من برگرد رحم بنما به آه من برگرد پسر ناز حضرت نرجس قبله راز حضرت نرجس روزی خویش بردم عمری از سفره باز حضرت نرجس ذکر تسبیحتان به گهواره بال پرواز حضرت نرجس بارها دیده ام به زندگی ام دست اعجاز حضرت نرجس خواستگاری فاطمه سندی است بهر اعجاز حضرت نرجس آمد از عرش تک کنیز خدا تاکشد ناز حضرت نرجس روح توحید جلوه ای بنمود گاه ابراز حضرت نرجس مادرت همردیف لیلا شد آخرین نوعروس زهرا شد نیمه شب بود یا که وقت سحر مادر آمد به دیدگان تر چند روزیست گشته مانوس لب گرم تو سینه مادر آمد و دید بین گهواره جای تو خالی است ای دلبر روبه سوی امام کرده و گفت : پسرم نیست چاره ای آخر پاسخ آمد که غم مخور نرجس گشته مهمان حضرت داور بال جبریل بالش سر اوست در طوافش ملائکه یک سر جای او امن و کام او پر شیر االسلام علی «علی اصغر» مادری بین خیمه می چرخید دست برروی سر دل مضطر هاجر کربلا چه چاره کند سینه بی شیر...انتظار پسر ناگهان در حرم به خود لرزید میکند از چه هلهله لشگر چونکه هر بار هلهله کردند به هدف خورده تیر های سه پر دختری زد صدا رباب بیا پشت خیمه به پاشده محشر وقتی آمد که قبر حاضر بود غرق خون طفل روی دست پدر 🔸شاعر:   ________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini فرشتگان سما ائتلاف می كردند به گرد بستر نرگس طواف می كردند به زیر سایه ی محراب سبز گهواره پیمبران خدا اعتكاف می كردند و رودهای بهشتی به اشك شوق ظهور زلال آبی خود را مضاف می كردند تمام دوزخیان را ملائكه ز عذاب به یمن خنده ی مهدی معاف می كردند قمر رخان سماوات تیغ مژگان را به محض دیدن پلكش غلاف می كردند پری وشان به كنار ضریح چشمانش به زشت بودن خود اعتراف می كردند مقربان الهی برای دیدن او خریدهای كلان كلاف می كردند چقدر مردم عاشق كبوتر دل را روانه سمت حوالی قاف می كردند سحر در اوج نگاهش، هزار اختر را منجمان فرج اكتشاف می كردند 🔸شاعر: ___________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini عید است ولی عید قیام بشریت  در پرتو میلاد امام بشریت  با دست کرم ذات خداوند تعالی  زد سکه ی اقبال به نام بشریت  از خم طهورا که خدا ساقی آن است  با دست خدا پر شده جام بشریت  امشب ببر ای باد صبا پیشتر از صبح  بر سامره پیوسته سلام بشریت  عالم همه جا وادی طور است ببینید!  در دست حسن مصحف نور است ببینید  خیزید همه سوره ی والشمس بخوانید  گل در قدم مهدی موعود فشانید  از جام شرابی که خدا ساقی آن است  پیوسته بنوشید و به یاران بچشانید  تنها نه فقط شب، شبِ مهدی‌ست، بگویید  میلاد ائمه است بدانید بدانید  خیزید و ببندید همه بار سفر را  محمل به سوی کعبه ی مقصود برانید  امشب خبری خوش به بنی‌فاطمه آمد  بوی گل نرگس به مشام همه آمد  عید ملک و جن و بشر باد مبارک  بر شانه ی خورشید قمر باد مبارک  طوبای امید همه خوبان جهان را  در نیمه ی این ماه ثمر باد مبارک  آوای خدا می‌شنوم از لب مهدی  این زمزمه بر مرغ سحر باد مبارک  پیغام خدا را برسانید به نرگس  کای مادر فرخنده! پسر باد مبارک  ای خیل ملک پیش روی مادر مهدی  آیید و بگردید به دور سر مهدی  دیدید همه کعبه ی روح شهدا را  دیدید همه آینه ی غیب‌نما را  دیدید همه بر سر دست حسن امشب  هنگام سحر صورت مصباح‌ هدی را  امشب همه بار سفر سامره بستیم  داریم به دل شوق تماشای خدا را  از مرغ سحر با گل لبخند بپرسید  کی دیده در آغوش سحر شمس ضحی را  یاران! شب عید آمده بیدار بمانید  باید همه از فاطمه عیدی بستانید  این جان جهان، جان جهان، جان جهان است این روح روان، روح روان، روح روان است  این چارده آیینه جمال است به یک حسن  آنجا که عیان است چه حاجت به بیان است این ختم ائمه است بدانید بدانید  چونان که نبی خاتم پیغامبران است  گر کفر نباشد بگذارید بگویم  چشمان خدا بر مه رویش نگران است  هر لحظه پدر شیفته ی تاب و تب اوست  ناخورده لبن آیه ی قرآن به لب اوست  این است که دادند امامان خبرش را  داده است خدا مژده ی فتح و ظفرش را  تا آیه ی قرآن به لبش بود، ملایک  دیدند به لب خنده ی شوق پدرش را  ای کاش نبی بود که بوسد چو حسینش  تنها نه دهان بلکه ز پا تا به سرش را  جاءالحق بازوش که دیدید ببینید  نقش زهق‌الباطل دست دگرش را  این نور دل فاطمه فرزند حسین است  بر لعل لبانش گل لبخند حسین است  ای خلق جهان منتظر روز ظهورت!  پیوسته زمان منتظر روز ظهورت  هم در غم هجران تو پیران همه مردند  هم نسل جوان منتظر روز ظهورت  بلبل سر هر شاخه غزلخوان فراقت  گل‌های خزان منتظر روز ظهورت  تو یوسف گم‌گشته ی اسلام چو یعقوب  با قد کمان منتظر روز ظهورت  یعقوب به ما مژده دهد آمدنت را  از مصر شنیدیم بوی پیرهنت را  ای دست خدا! دست خدا یار تو باشد  بازآ که حرم عاشق دیدار تو باشد  بازآ که حسین‌بن‌علی چشم به راه است  بازآی که عباس علمدار تو باشد  تو یوسف زهرایی و صد یوسف مصری  سردرگم و جان بر کف بازار تو باشد  بازآی که هفتاد و دو سرباز حسینی  دلباخته ی مکتب ایثار تو باشد  تو پاسخ فریاد امام شهدایی  تو منتقم خون امام شهدایی  بازآی که آیین پیمبر به تو نازد  بازآ که علی، فاتح خیبر به تو نازد  روزی که بگیری به کفت تیغ علی را  آن روز ببینند که حیدر به تو نازد  روزی که ز قبر، آن دو نفر را تو درآری  حق است که صدیقه ی اطهر به تو نازد  آن روز ببینند همه با گل لبخند  بر شانه ی بابا علی‌اصغر به تو نازد  ای وسعت ملک ازلی محفل نورت  ما عید نداریم مگر روز ظهورت  از لاله ی زخم شهدا خنده برآید  کای منتظران! منتظران! منتَظَر آید  از چار طرف چشم گشایید به کعبه  تا سوی حرم حجت ثانی‌عشر آید  این یکه سواری که نهد روی به کعبه  مهدی‌ست که از بهر نجات بشر آید  چشم همه روشن که به فرمان الهی  از پیرهن یوسف زهرا خبر آید  «میثم» چه نکو گفت تو را دوست که شاید  این یار سفر کرده همین جمله بیاید 🔸شاعر: _________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
#نیمه_شعبان بعد ازهزارو يكصدو هشتادوچند سال امسال هم به جشن تولد نيامدي... #حامد_فلاحی_راد 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
#نیمه_شعبان یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد #سیدحمیدرضا_برقعی 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini