#مرثیه_امام_رضا
===========================
@Shere_aeini
سخت است پیش پای پسر، دست و پا مزن
جانِ جواد، مادر خود را صدا مزن
حالا که زهر شیره ی جانِ تو را کشید
آتش به جان این جگر مبتلا مزن
بالا سرت جواد و اباصلت آمدند
پس بینِ هجره ناله ی واغربتا مزن
از شانه ی جواد کمی هم کمک بگیر
بر روی خواهش پسر خویش، پا مزن
گرچه به یاد مادرت آتش گرفته ای
پیش جواد، حرفی از آن کوچه ها مزن
قدری بنوش جرعه ی آبی و، این همه
با یاد کربلا، طرفی آب را مزن
این دست از شراره ی زهر آب گشته است
بر صورتت به یاد لبِ سرجدا مزن
آقا عبا بکش به سر اطهرت، ولی
حرف از عبای کشته ی کرببلا مزن
🔸شاعر:
#رضا_باقریان
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_امام_حسن
#مرثیه_رسول_اکرم
#مرثیه_امام_حسن_مجتبی
===========================
@Shere_aeini
درحسینیه ی جبین روضه است
خط به خط گریه، چین به چین روضه است
آسمان گریه کرده بالأخره
هرشبی راکه در زمین روضه است
به کجا می روی؟در عالم اگر؛
خبری هست در همین روضه است
سند ادعای من محشر
که بفهمی تمام دین روضه است
هدیه ی ما به ساکنان بهشت
باز در روز واپسین روضه است
درمیان اهالی گریه
اولین روضه آخرین روضه است
اینکه بعد از غدیر،پیغمبر
ازعلی گفت و گفت، این روضه است
زهر کم کم براو اثر می کرد
زردی چهره هم یقین روضه است
*لفظِ اِرْجِع فاِنَّه یَهْجُر
تا قلم خواست بدترین روضه است
با گریزش شکستن دندان
وسط کوچه اولین روضه است
با دلیل شهادت زهرا
لفظ پیغمبر امین روضه است
شتر سرخ درجمل فتنه است
اسب اما بدون زین روضه است
روضه ازاین به بعد رفت به دشت
روضه دنبال خواهرش می گشت
روضه شد عاطفی دمی که حسین
یک قدم رفت یک قدم برگشت
باغدیر و کریم و بزم شراب
روضه می زد گریز هی بر تشت
کاش بودم پس از دوماه عزا
پشت باب الجواد، ساعت هشت
🔸شاعر:
#مهدی_رحیمی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
May 11
#مرثیه_امام_رضا
===========================
@Shere_aeini
پناهِ هر چه دل مبتلا امام رضاست
تمام دار و ندارِ گدا امام رضاست
خوشیم دست به دامان هیچکس نشدیم
خوشیم ذکر شب و روز ما امام رضاست
کجاست ملجا ما؟ غیرِ گوشه ی حرمش
کجاست جنت ما ؟هر کجا امام رضاست
در این حرم به در بسته می خورم ؟حاشا
بگو به خلق که مشکل گشا امام رضاست
دگر چه واهمه ای از قیامتت داری
اگر حساب و کتاب تو با امام رضاست
کنار پنجره فولاد تازه فهمیدم
که ضامن سفرِ کربلا امام رضاست
دلم خوش است بیایی زمان تلقینم
که ذکر آخر عُشاق "یا امام رضاست "
🔸شاعر:
#احسان_نرگسی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_امام_رضا
===========================
@Shere_aeini
.
آمدی در خاک ایران،خاک ایران سبز شد
از جنوب کشور من تا خراسان سبز شد
ردِّ پایت شد مسیر رودهای بی قرار
هر کجا که آمدی حتی بیابان سبز شد
می شود ردِّ تو را در نقشه ها ترسیم کرد
چون به هرجایی که باریدهست باران،سبز شد
خواستم دورت بگردم در خیابان رضا
تا که گفتم السلام، از دور میدان سبز شد
در خیابانِ رضا پشت چراغِ قرمزش
بارها تا هشت خواندیم و خیابان سبز شد
بارها دیدم که مادر از زیارت آمد و
تاک پیر خانهی ما در زمستان سبز شد
گندم پس ماندههای کفترانت را شبی
ریختم در سفره دیدم صبح از آن نان سبز شد
روضهی انگور می آمد به گوشم من خودم
در شب سی صفر دیدم که ایوان سبز شد
۲
دست در انگور بردی رنگ مشهد سرخ شد
بعد از آن خورشید هر صبحی که سر زد سرخ شد
گشت جدش رو سپید آن جا که با یک خوشه زهر
هشتمین پیغمبر آل محمد سرخ شد
مثل جدّش منتقم می خواست پس با این دلیل
تا همیشه پرچم بالای گنبد سرخ شد
مثل زهرا مادرش در اتفاق کوچه ها
رنگ رفتن شد کبود و رنگ آمد سرخ شد
۳
در میان کوچهها دستار بر سر زرد شد
دست بر در زد به سرعت چهره ی در زرد شد
زهر از بس که قوی بود و امام از بس لطیف
زهر چون رد شد همه دیدند حنجر زرد شد
در غلاف و در مصاف، این گشت روضه، هرکجا؛
راویان گفتند حنجر، روی خنجر زرد شد
۴
سرخ بود و زرد بود و مرد کم کم شد کبود
گفت یا زهرا رضا و بعد از آن دم شد کبود
با نبی و با حسن با یا علی موسی الرضا
پیش غم های صفر ماه محرم شد کبود
گوییا رنگین کمانی می رود زیرا به زهر؛
هم سپید و سرخ و زرد این مرد شد هم شد کبود
۵
از خراسان روضه خیلی دور شد یابنالشبیب
زهر وقتی قاطی انگور شد یابنالشبیب
اشک در چشمان آقا حلقه زد آنجا که گفت
حال و روز جدِّ ما ناجور شد یابنالشبیب
در هجوم تیرها و نیزهها گم شد تنش
در میان سنگها محصور شد یابنالشبیب
در میان علقمه عباس از بس تیر خورد
پیکرش چون کندوی زنبور شد یابنالشبیب
حرف حرفِ جنگ بود اما پس از عباس ما
حرف دشمن نیز حرف زور شد یابنالشبیب
آه زجرآورترین جای سفر آنجاست که
زجر، شب بر جستجو مٲمور شد یابنالشبیب
عمه هرجایی به دشمن رو نمیزد پیش زجر؛
در بیابان عاقبت مجبور شد یابنالشبیب
🔸شاعر:
#مهدی_رحیمی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_امام_رضا
===========================
@Shere_aeini
عبا به روی سر خود کشید و هِی اُفتاد
همینکه زهر جگر را درید و هِی اُفتاد
سرِ مبارک و چشمان تار و سنگِ مسیر
میانِ راه زمین را ندید و هِی اُفتاد
چه کرده با جگرش زهر مادرش میدید
چگونه تا درِ حجره رسید و هِی اُفتاد
گرفته بود اباصلت از بغلهایش
نشست و پاشُد و آهی کشید و هِی اُفتاد
برای زهر نه در کوچه یادِ مادر بود
صدای نالهی زهرا شنید و هِی اُفتاد
گذاشت دست به در ، میخِ شعلهور را دید
گذاشت دست به پهلو خمید و هِی اُفتاد
رضا نبود حسن بود و پارههای جگر
به خاک ، خون زِ لبانش چکید هِی اُفتاد
به یادِ روضهی یابن الشبیب و یادِ سر و
لباس کهنه و آنکه برید و ... هِی اُفتاد
زِ خیمه تا به بلندی ، زِ تل سویِ گودال
چقدر عمهی ما هِی دوید و هِی اُفتاد
نکرد رحم حرامی به طفلِ بی بابا
که پابرهنه دوید و بُرید و هِی اُفتاد
به من دهید که سر را برایتان ببَرم
شما که هِی نوکِ نیزه زدید و هِی اُفتاد
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_امام_رضا
===========================
@Shere_aeini
چه غریبانه غریب الغربا را کشتند
با دل زار معین الضعفا را کشتند
آه ای اهل خراسان همه خون گریه کنید
که ولی نعمت و مهمان شما را کشتند
این خبر را به مدینه ببر ای باد صبا
هشتمین بضعه پیغمبر ما را کشتند
خواهرش زنده اگر بود از این غم میمرد
بین یک حجره در بسته رضا را کشتند
از عبایی که سرش بود غلامش فهمید
آخر آن نور دل آل عبا را کشتند
مثل یک مار گزیده به خودش میپیچید
با چه زهری مگر آن نور هدا را کشتند
صورتش را به روی خاک نهاد و می گفت
چه غریبانه شه کرببلا را کشتند
جگر سوخته اش روضه برایش میخواند
با لب تشنه چرا خون خدا را کشتند
ته گودال که با نیزه به پهلوش زدند
روی تل عمه مظلومه مارا کشتند
پای راس شهدا بسکه کف و سوت زدند
سربازارچه ی شام اسرا را کشتند
🔸شاعر:
#عبدالحسین_میرزایی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_امام_رضا
===========================
@Shere_aeini
ابری بدون اذن تو باران نمیشود
شمعی بدون نور تو تابان نمیشود
ای مهر تو دلیل همه امتیازها
بی تو بشر که لایق غفران نمیشود
بی حب تو عصای نبی غیرِ چوب نیست
حتی که نار بی تو گلستان نمیشود
ای تربتت شفای همه دردهای خلق
دردی بدون مهر تو درمان نمیشود
چشمی که تر شود به عزایت ، به روز حشر
دارم یقین که ابری و گریان نمیشود
ما داغدار پیرهن پارهء توایم
داغت به هیچ پرده که پنهان نمیشود
ای ماتم عظیم جهان ، تا فدای جان
درد و غم محبِّ تو درمان نمیشود
برگ برات شاه خراسان تویی حسین
بی اذن تو زیارت جانان ، نمیشود
این آخرین شب است که مهمان جنتیم
امشب بدون ذکر رضا جان نمیشود
🔸شاعر:
#داریوش_جعفری
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_امام_رضا
===========================
@Shere_aeini
باز بارانی است چشمانم
دارم اذن دخول می خوانم
گم شدم ، خسته ام ، پریشانم
به جوادت قسم پشیمانم
بی پناهم مرا پناه بده
به دلم سوز واشک وآه بده
ای رئوف همیشه خوب ، سلام
پیش تو میشود دلم آرام
شد زیارت همیشه نیمه تمام
هرکه رویت ندید،شد ناکام
کاش قلب مرا تکان بدهی
دیگر این بار رخ نشان بدهی
از همه غیر تو بُریدم من
خویش را تا حرم کشیدم من
گرچه رویِ تورا ندیدم من
طعم آغوشِ تو چشیدم من
آبرو رفته را خریدی تو
دست،رویِ سرم کشیدی تو
این رئوفی که میشناسم من
رَد نکرده ز خانه اش دشمن
پسرِ فاطمه است پس حتما
به قسم نیست احتیاج اصلا
دردهامان دواشود اینجا
گِرِهِ کور واشود اینجا
تو گنهکار را عوض کردی
دلِ بیمار را عوض کردی
هر گرفتار را عوض کردی
آخرِ کار را عوض کردی
راهم از حادثه به تو افتاد
عوضم کن تورا بجان جواد
شاهِ گنبد طلا،امام رضا
جلوه های خدا ، امام رضا
بقیع و سامرا، امام رضا
نجف وکربلا ، امام رضا
صاحبِ سرزمین ایرانی
تو برای همیشه سلطانی
قبلة نور حضرت خورشید
نورِ حیدر زصحنِ تو تابید
هر شب از گنبد تو بی تردید
میشود جلوة نجف را دید
در حریمِ تو زائرِ نجفم
با سلامی مسافرِ نجفم
صحن هایت بهشت این دنیاست
چون حریم تو جنت الزهراست
کُنجِ باب الجواد،عرشِ خداست
چون نسیمش نسیمِ کرببلاست
درحرم هرغروب ،بی تابم
یادِ صحن و سرایِ اربابم
تاکشیدی عبا به روی سرت
نظر انداختی به دور وبرت
یک نفس پاره پاره شد جگرت
جمع کردی زکوچه بال وپرت
سرِ پا بودی وزمین خوردی
ناگهان نامِ مادرت بُردی
همه درهایِ حجره را بستی
روی پهلو گرفته ای دستی
یادِ گودالِ کربلا هستی
کِی گرفتار عده ای مستی
بین یک دسته گرگ ، شیر افتاد
جایِ تنگی حسین گیر افتاد
لبش از تشنگی تکان میخورد
نیزه او را به هرطرف میبُرد
گُل لبهاش با لگد پژمُرد
نیزه داری گلویِ او آزُرد
عده ای صبر ِ خواهرش بُردند
دورِلب تشنه آب می خوردند
تابدن پایمال مرکب شد
وقت دیدار، نیمة شب شد
از حسینی که نامرتب شد
حنجری پاره سهم زینب شد
چه حسینی مرمل بدماء
چه حسینی مقطع الاعضاء
در کنار تنی که شد بی سر
نیمه شب خواهرآمد و مادر
دوزنِ مو سپید ویک پیکر
وانمودند تا زسر معجر
ناگهان ساربان زراه آمد
بهرِ غارت به قتلگاه آمد
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_امام_حسن #مرثیه_امام_حسن_مجتبی
===========================
@Shere_aeini
به واژه های کریم و کَرَم ، تو جان دادی
به هر که نانِ شَبَش را نداشت، نان دادی
چقدر ، ماه و ستاره از آسمان افتاد
هر آن زمان که عبا را کمی تکان دادی
بزرگ و کوچک و پیر و جوان و دشمن و دوست
به هر که از تو امان خواسته، امان دادی
تو با تمامِ توانت ، شبیهِ بابایت
به دستِ بسته ی هر نا توان، توان دادی
پیامِ صلحِ تو جز جنگِ نرم چیزی نیست
تو جنگ های نوین را نشانِمان دادی
میانِ معرکه ی کربلا به راهِ خدا
خودت اگر چه نبودی ولی جوان دادی
همیشه ریزه خورِ سفره ی شما بودیم
همیشه سهمِ خودت را به این و آن دادی
کریم بوده و هستی ، کریم خواهی ماند
کریم بودنِ خود را به ما نشان دادی
🔸شاعر:
#وحید_اشجع
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#وداع_محرم_و_صفر
#مرثیه_امام_رضا
===========================
@Shere_aeini
این روزها اگر که دلم غرق ماتم است
دل تنگِ روزهایِ نخستِ محرم است
چشمم هنوز خیره به اشعارِ پرچم است
باز این چه شورش است که در خلقِ عالم است
اشک آنقدر که باید و شاید نداشتم
شرمنده ام برایِ غمش کم گذاشتم
قطره بدونِ عشق به دریا نمیرود
پایی که روضه آمده هرجا نمیرود
هر کس پی غلامی این خانه میرود
هرگز زِ یادِ حضرتِ زهرا نمی رود
چشمانِ ما همین که زِ گریه نشان گرفت
مثلِ همیشه فاطمه تحویلمان گرفت
ای وای اگر که ماهِ محرم نداشتیم
واللهِ بی حسین خدا هم نداشتیم
داغش نبود اگر دلِ خُرَّم نداشتیم
ای کاش غیرِ غصۀ او غم نداشتیم
آیا نظیرش آمده در عالمین نه
ما را گدا کنید ولی بی حسین نه
بعد از وفات کاش محبت به من کنید
جسم مرا محافظت از سوختن کنید
با اشکِ روضه شستشویِ این بدن کنید
بر من لباسِ نوکری ام را کفن کنید
یک لحظه ام مباد زمان را هدر دهید
پیش از همه امام رضا را خبر کنید
تا خواندمش بدونِ کلامی قبول کرد
دادم به هر طریق سلامی قبول کرد
طعنه نزد به من تو کدامی قبول کرد
بی امتحان مرا به غلامی قبول کرد
سجده به خاکِ او عمل واجبِ من است
ایرانی ام امام رضا صاحبِ من است
هنگام مرگ سائلِ سلطان شدن خوش است
چشم انتظارِ شاهِ خراسان شدن خوش است
مثلِ خودش غریبُ و پریشان شدن خوش است
درخاک غلت خوردن و گریان شدن خوش است
از سوزِ زهر رنگِ رخِ او سفید شد
آقا شبیه مار گزیده شهید شد
صد شکر زخمِ تیر رویِ پیکرش نبود
هنگام دست و پا زدنش خواهرش نبود
چشمی به فکرِ غارت انگشتر نبود
دستی پی کشیدنِ مویِ سرش نبود
🔸شاعر:
؟؟؟؟
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_امام_رضا
===========================
@Shere_aeini
وقت مرگ است؛ کجایی؟ پسرم! منتظرم
تا در این لحظه بیایی به سرم، منتظرم
زهر، بار سفر آخرتم را بسته است
تا نگاه تو شود همسفرم، منتظرم
مادرم آمده و منتظر رفتن من
تا جوادم تو بیایی به برم، منتظرم
آتش هجر تو از زهر، جگر سوزتر است
تا بیایی بنشانی شررم، منتظرم
ماه من! حجرهی تاریکِ مرا روشن کن
در رهت خونْ جگرم، دیده ترم، منتظرم
گل من! تا که تو را بوسم و بسپارم جان
بر لبم آمده جان؛ محتضرم، منتظرم
خویشتن را برسان تا نرسیده اجلم
تا کنی جلوهای اندر نظرم، منتظرم
تا بیایی و گذاری سر من در دامن
که من آسوده ز جان در گذرم، منتظرم
زودتر هرچه بیایی، کنی آسودهترم
پا سوی قبله، نظر سوی درم، منتظرم
🔸شاعر:
مرحوم #استاد_سید_رضا_مؤید
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_امام_رضا
===========================
@Shere_aeini
تا زهر ستم بر دل و جان و جگر افتاد
چون برق جهانسوز، به جانش شرر افتاد
چون موج به پهلوی گل فاطمه میخورد_
دردی که به پهلو و دل و بر کمر افتاد
آهسته به روی سرش افکند عبا را
یک سایهی غم، بر روی شمس و قمر افتاد
پیوسته نگاهش به درِ حجرهی غم بود
تا آن که نگاهش به جمال پسر افتاد
غمنالهی مادر، شرر افکند به جانش
وقتی نظرش جانب دیوار و در افتاد
او ساحل امن همه طوفان زدهگان است
چون کشتی طوفان زده، گر در خطر افتاد
از طوس دلم تا حرم کرب وبلا رفت
این جا پدر افتاد، در آن جا پسر افتاد
دل سوخت «وفایی» به مُحرم، پس از آن ماه
داغی به دل ما همه ماهِ صفر افتاد
🔸شاعر:
#سید_هاشم_وفایی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_امام_رضا
===========================
@Shere_aeini
اين جا رهِ اميدِ كسی سد نمیشود
كس نا اميد از حرمت رد نمیشود
اين جا دعا به مرز اجابت رسيده است
راه دعای اهل دعا سد نمیشود
مهمان اين حريم بهشتی، بهشتی است
حال كسی كه با تو بود، بد نمیشود
هردل دخيل عشق نبندد بر اين ضريح_
دراين حرم، كبوتر گنبد نمیشود
بين همه ز رأفت تو صحبت است و كس
مانند تو به مهر، زبانزد نمیشود
ای انعكاس مهر! چنان تو كسی دگر
آئينهدار خُلق محمّد نمیشود
حسرت بَرَد كسي كه به چندين بهار عمر
بهر زيارت تـو مقيّد نمیشود
هركس رسيده است بهجایی، ز لطف توست
بي التفات تو كه مؤيَّد نمیشود
بی بهره از ولايتِ تو، روز رستخيز
مستوجب عنايت ايزد نمیشود
بسيار رفته است «وفایی» سفـر؛ ولی
جائي دگر بهخوبی مشهد نمیشود
🔸شاعر:
#سید_هاشم_وفایی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_امام_رضا
===========================
@Shere_aeini
دوباره عرض ِادب، عرض ِ احترام از دور
دوباره قسمت ما میشود "سلام از دور"
سلام حضرت سلطان، مرا نمیطلبی؟
ببین چقدر فرستادهام پیام از دور...
منی که دست بهسینه گذاشتم هرصبح،
سلام دادهام از روی پشتِبام، از دور!
اویس نیستم، اما نسیم رحمتِ تو
همیشه درد مرا داده التیام از دور
نگاه نافذ تو آهوی خیالِ مرا
به یک اشارهی کوتاه کرده رام از دور
بهرغم فاصله، گلدستههای تو انداخت
کبوترِ دلِ تنگ مرا به دام از دور
دلم هواییِ دیدارِ توست از نزدیک...
اگرچه لطفِ تو بودهست مستدام از دور
🔸شاعر:
#مجتبی_خرسندی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_امام_رضا
===========================
@Shere_aeini
از قصر بيرون زد، عبا روى سرش بود
در احتضار انگار جسم مضطرش بود
دور و برش "گريه كنى" اصلاً نيامد
اى كاش پيش اين برادر، خواهرش بود
ازبس زمين افتاد و ازبس غَلت مىخورد
وقت گذر خاكىِ خاكى پيكرش بود
دستش به پهلو بود و مشكل راه مىرفت
خيلى در اين ساعات، يادِ مادرش بود
با اينكه دربِ حجرهاش را بست اَباصَلْت
امّا جوادش آمد و دور و برش بود
شكرخدا سر روى دامان پسر داشت
وقت سفر گريانِ جدّ اطهرش بود
وقتى حسين از روى اسب افتاد بر خاک
وقتى كه با زانو كنار اكبرش بود
در بين مقتل يك على افتاد، اما...
حالا صد و ده تا على دور و برش بود
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_امام_رضا #مرثیه_حضرت_زینب
===========================
@Shere_aeini
یابنالشبیب عمهی ما راه دور رفت
میخواست قتلگاه بماند، به زور رفت
آتش گرفت چادرش؛ اما کسی ندید
پنجاه و پنج سال قدش را کسی ندید
پنجاه و پنج سال بدون غمی نبود
تا آن زمان مقابل نامحرمی نبود
پنجاه و پنج سال پرش را گرفتهاند
مردانِ خانه دور و برش را گرفتهاند
یابنالشبیب عمهی ما احترام داشت
چندین امام زاده و چندین امام داشت
پیش بزرگ قافله فریاد میزدند
یابنالشبیب بر سرِ او داد میزدند
داغی کمر شکن کمرش را شکسته بود
یک نیزهی بلند سرش را شکسته بود
یابنالشبیب بسکه زمین خورد جان نداشت
میخواست راه علقمه گیرد، توان نداشت
یابنالشبیب! دختر دلگیر را زدند
پنجاه و پنج ساله زنی پیر را ...
اما رُباب زخم پَرَش را گرفته بود
از بسکه درد داشت، سرش را گرفته بود
از پیش نیزههای شکسته عبور کرد
او را به دستهای خودش جمع و جور کرد
او را به ریگهای پریشان سپرد و رفت
او را به آفتاب بیابان سپرد و رفت
او را به مردمان دهاتی سپرد و رفت....
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_امام_رضا
===========================
@Shere_aeini
در مسلک ایرانیان سلطان رضاجان است
شاهیکه بی لشگرکشی سلطان ایران است
آرامِجان ماست آقایی که دامانش
تنها توسلخانهی آهوی حیران است
مهماننواز است آنقَدَر که زائرش هربار
مانند صاحبخانهها در صحن، مهمان است
هرجای ایران نام او را بر لب آوردیم
دیدیم روی هرلبی بعد از رضا، "جان" است
وقتی ضریحش را بغل کردم، دلم وا شد
در وقت دلتنگی فقط آغوش، درمان است
از بس که اینجا آه درهم میشود تکرار
انگار در صحن و رواق آیینه بندان است
انگار سائل پادشاهی میکند اینجا
انگار در درب ورودی، شاه، دربان است
از آب سقاخانه مینوشند و خوشحالاند
کمتر کسی اینجا گرفتار غم نان است
درماندگان راهی بهجز مشهد نمیبینند
تنها پناهِ بیپناهان، در خراسان است
🔸شاعر:
#میثم_کاووسی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_امام_رضا
===========================
@Shere_aeini
امشب که غم شام غریبان تو داریم
چشم کرم از سفرهی احسان تو داریم
دل را همه بر پنجره فولاد تو بستیم
نور بصر از گنبد و ایوان تو داریم
با کاسهی دل بر سر راه تو نشستیم
ما خیل گدا، چشم به دستان تو داریم
لبهای تو خشکند چونان جد غریبت
در سینه عزای لب عطشان تو داریم
در حجرهی در بستهی خود فکر جوادی
ما هم هوس دیدن مهمان تو داریم
بر خوان کریمانهی معصومه نشستیم
یا فاطمه! ما دست به دامان تو داریم
یا حضرت معصومه سرت باد سلامت
ما بعد رضا گوش به فرمان تو داریم
گاهی دل تو مشهد و گاهی به مدینه است
ما نیز خبر از غم پنهان تو داریم
تا آمدن منتقم ضربه و سیلی
دیده به ره یوسف کنعان تو داریم
🔸شاعر:
#عباس_احمدی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_امام_رضا
===========================
@Shere_aeini
گِلهای نیست اگر غُصهی بی حد داریم
خلوتی هست که در گوشهی مشهد داریم
ما نرفتیم هنوز از حرمش دلتنگیم
چشم امّید به دیدارِ مجدد داریم
گفته سر میزند آنگونه که از سلمانی
این قراریست که با صاحب مرقد داریم
ما گنهکارترینها وسط صحن رضا
آنچه در خُلد برین خَلق ندارد داریم
روضه میخوانم از آن شاه که در اندوهش
دیدهای در طلب اشک مقید داریم
* * *
ای اباصلت! عبا را نکشد کاش به سر
از عبا ما چه قدر خاطرهی بَد داریم
شاه بر شانهی خم، پیکر خود را میبُرد
با عبا داشت علی اکبر خود را میبُرد
🔸شاعر:
#مسعود_یوسف_پور
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_امام_رضا
===========================
@Shere_aeini
سینهها پُر شده از غصه و تشویش، بمان
عالم آل محمد! نفسی بیش بمان
نفست گشته بریده، به خودت میپیچی
مثل یک مارگزیده به خودت میپیچی
نوکرت از غم و از غربت تو میمیرد
خواهرت نیست، سرت را روی دامن گیرد
نالهی یا ولدی با تن بی حال مزن
بین این حجرهی در بسته، پر و بال مزن
تو که نورت به زمین و به زمان میتابید
چه شده این همه خاکی شدهای، ای خورشید؟!
یک دو باری که نه، تکرار شده تا پنجاه
هی نشستی به زمین، ناله زدی "وا اُماه"
یاد یک کوچه دوباره، چه بههم ریختهای
خاکها را به سرت، تا به حرم ریختهای
خیره بر در شدی و سرخ شدی، میسوزی
چشم بر میخ درِ حجره چرا میدوزی؟!
خوب شد با همهی غربتت آمد پسرت
نیزهای زخم نزد بر جگر محتضرت
بین این حجرهی در بسته، بگو دشمن کیست؟
پیکر محترمت، زیر سم مرکب نیست
قاتلت پنجه بر این طرهی مویت نکشید
خنجری کند به اطراف گلویت نکشید
🔸شاعر:
#محمد_جواد_شیرازی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
برای دسترسی به اشعار ایام عزاداری آخر ماه صفر بر روی هشتگ های زیر کلیک کنید 👇👇
#رسول_اکرم #مرثیه_رسول_اکرم
.
#امام_حسن #مرثیه_امام_حسن_مجتبی
#مرثیه_امام_حسن
.
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
.
#وداع_محرم_و_صفر
May 11
#وداع_محرم_و_صفر
@shere_aeini
حال ما با تو تا که بهتر شد..
خبر آمد که روز آخر شد
این دوماهه چقدر خوش بودیم..
زود این روزهای خوش سر شد
من دلم باز گریه میخواهد
کم برای تو دیده ام تر شد
پیرهن مشکی مرا بردار
این لباس آبروی نوکر شد
از شب اول محرم بود..
حال من حال و روز دیگر شد
نفسم زیر خیمه ذکر شد و..
اشک من زیر خیمه کوثر شد
گفتم از غصه ی تو جان بدهم...
حیف جور دگر مقدّر شد
خوب و بد دیده ای حلالم کن!
عفو کن خاطرت مکدر شد
کربلا رفتنم که جور نشد
یک دعا کن تو،شاید آخر شد
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#وداع_محرم_و_صفر
@shere_aeini
عاشق اگرچه دردِ بلا را کشیدهاست
کارش ولی شبی به مداوا کشیدهاست
یوسف اگر چه رفت به زندانِ حُسنِ خویش
سخت است غصهای که زلیخا کشیدهاست
فردا شرابِ وصل نصیبش شود مدام
هر عاشقی که غربت دنیا کشیدهاست
این اشکِ چشم جار زد آخر که عاشقیم
پنهان نشد غمی که دلِ ما کشیدهاست
هرشب حرم دوباره حرم باز هم حرم
ما را ببین حسین کجاها کشیدهاست
راحت نبود آمدن ما به روضهها
"خیلی حسین زحمت ما را کشیدهاست"
ممنون گریهایم که در این دو روزِ عمر
ما را کنار سفرهی زهرا کشیدهاست
شرمندهایم اینکه نمردیم و زندهایم
شب رفت و عمرِ شمع به فردا کشیدهاست
کُنجِ خرابه با سرِ انگشت دخترت
نقاشی تو را لب دریا کشیدهاست
بر روی خاک ، پیشِ علیاکبر و عمو
خود را به روی دامن بابا کشیده است...
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini