eitaa logo
اشعار ناب آئینے
22.1هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini رها از رنج هجران و غم دنیا شدم زهرا سرم بشکست و غرق خون ز سر تا پا شدم زهرا میان سجده ام وا شد گره از کار و بارِ من نبودی تا ببینی از فراغت ، تا شدم زهرا اگر چه بوده ام روزی یگانه فاتح خیبر پر از آه و غم و نجوای یا زهرا شدم زهرا یتیمان را شریک غصه و سختی منم ، حالا دلیل گریه های عترت طاها شدم زهرا حسین و مجتبی را یک طرف همناله ام اما ز یکسو همنوا با دختری تنها شدم زهرا حسینت را به طفل ارشد ام البنین دادم منم ساقی و مداح لب سقا شدم زهرا پر از دلشوره در این کوفه و این کوفیانم لیک به حال احتضار از فکر عاشورا شدم زهرا در اینجا خیمه ای دارم کنارم باغی از گلها ولی گریان سیلی بر رخ گلها شدم زهرا دمی شادم که میبینم رخ دردانه دلدارم دمی هم غصه دارِ زینب کبرا شدم زهرا 🔸شاعر: ________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini وقتی که تقویم از تو دارد روز دختر را حیف است در خود جا دهد هر نام دیگر را بالاترین تفسیر پاکی نام داری تو با مقدمت دادی جلا شهر پیمبر را تو آمدی با پرتوِ نورانیِ رویت کردی منور خانه ی موسی بن جعفر را تو آن عصای دست موسایی که در حسنت داری جلال و جلوه و پاکی مادر را تو آمدی قم را دمشق دیگری کردی تو آمدی فهمید قم معنای زیور را چشم تمام آسمان پشت سرت حیران داری به طوف خویش شمس و ماه و اختر را از آنزمان که بوسه دادم بر ضریح تو دارد لبم عطر گلاب ناب قمصر را تو عالمه بودی تو بودی زینبی دیگر تو بار دیگر زنده کردی نام خواهر را تو زینبی بهر رضا اما در این میزان دارد دلم حس قیاسی نابرابر را تو زینبی اما ندیدی دشت خونین را تو زینبی اما ندیدی حلق اصغر را هر چند چشمت بود گریان در غم هجران اما ندیدی روی نی گلهای پرپر را هرگز ندیدی نعل اسب و پیکری عریان هرگز ندیدی پاره پاره جسم اکبر را هرگز ندیدی لعل تشنه بر لب دریا هرگز ندیدی پیکر در خون شناور را زینب به زیر تیغ و خنجر دید ، اما تو هرگز ندیدی در سفر روی برادر را 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دلم را کرده ای امشب روان سوی خراسانت دخیلم بسته ای با شال غم در کنج ایوانت تو آن کردی به جان ما که ابراهیم با آتش کویر خشک با مهر و تولا شد گلستانت مس دل را طلا کردی به قدر طرفه العینی بنازم قدرت جادوی بی مانند چشمانت تمام انبیا خدمتگزاران سرِ کویت گروهی در رواق و عده ای هم نیز دربانت ملائک صف به صف در نوبت فرًاشی صحنت چه صحنی کاش میگفتم که خورشید درخشانت چه داری در حریمت ای مسیح عترت زهرا مسیحی ها شدند اینجا ز اعجازت مسلمانت گناه خلق میپوشد قنوت دستهایت ؟ نه غلط گفتم ، قنوت زائران یاران محبانت تمام هستی ام را میدهم همواره در راهی که پایانش شوم یکشب به کنج صحن ، مهمانت به پابوسی کس عادت ندارم جز خودت ، سلطان به سودایی که نامم حک شود بین غلامانت الا ای ضامن آهوی صحرا گوشهء چشمی جهان تشنه است بر خیر کثیر طعم احسانت میان ذره ذره عالم هستی اثر داری تمام خلقِ عالم تحت هر عنوان ثناخوانت ندارم وحشت از روزی که وانفساست عنوانش به یمن دیده ای کز روز آغاز است گریانت مرا عهدیست با جانان که عهدم را ز پیمانت نگیرم تا زمانی که کنم جان را به قربانت 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini گر چه از دست شما خواهم دوا را بیشتر بیشتر خواهی اگر خواهم بلا را بیشتر چون تو سلطانی در این وادی ز هر پست و مقام دوست دارم رتبه و شان گدا را بیشتر میکشم ناز غریبان را به حکم دین ولی میکشم از هر کسی ناز رضا را بیشتر هر چه کردم بیشتر گیرد دل آرام و قرار باختم اینجا دل درد آشنا را بیشتر من به امید شما اینجا به مشهد آمدیم چون شفاعت میکنی اهل خطا را بیشتر چون کریم و مهربانی دست خالی آمدم با سه حاجت میدهم زحمت شما را بیشتر در هوای وعدهء دیدار رویت در صراط آرزو کردم ز هر چیزی فنا را بیشتر چشم دارم از تو گیرم نامه اعمال خویش اعتبارت می‌کند فضل خدا را بیشتر دست من گیر و بِبَر تا پای میزان وَز کرم کفّهء جرم مرا کم کن ، عطا را بیشتر ای که روی خاک حجره مثل جد اطهرت خفتی و کردی غم آل عبا را بیشتر هر چه می‌خواهی بگیر از من ولی جان جواد حکم کن در طالع ما کربلا را بیشتر 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در کوفه کسی یاریِ این زار نیامد یاری ز کسی جز در و دیوار نیامد دستان زیادی همگی عهد بستند دستش چو ببستند یکی یار نیامد تبدار شد از سیلی و شلاق حریفان از بهر تبش هیچ پرستار نیامد پایش همه تاول بدنش پر ز جراحت مرهم به جز از سنگ به بیمار نیامد بردار کشیدند تنش از رهِ کینه جز باد صبا کس به سرِ دار نیامد بر دامن دار از دل هر کوچه رسیدند حتی نفری جز پیِ دیدار نیامد کوبیده شد از بام به روی ورق خاک حرفی به لبش جز غم دلدار نیامد آماده شو ای دل که دگر بار بگویی ای اهل حرم میر و علمدار نیامد 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آفتاب ای آفتاب ای آفتاب ای آفتاب روشنی داری به عمق سینه هامان بی نقاب مهر تو جاری به دشت سینه های خشک شد مهر تو دریای رحمت بود از عهد سراب باده ای،آبی،شرابی،بحر جان افزا تویی دیگران در پیشگاه تو سرابند و حباب ای خرابی ها همه آباد از اعجاز تو بیشتر از این خرابم کن خرابم کن خراب گر خدا خوانم تو را کفر است ، پس میخوانمت بوتراب و بوالعجائب ، بوالحسن ، عالیجناب گفت پیغمبر علی میزان حق و باطل است پس علی حق است و معیار است در روز حساب صوت حیدر بود در گوش سمیع مصطفی آن زمانی که میان عرش حق شد کامیاب پس علی آمد که حتی در میان عرش هم جلوهء حیِّ توانا را کشد در احتجاب راه بی حیدر رهی تاریک و بی جان است و سرد مثل دنیایی که در عمرش ندیده آفتاب گر چه خوش باشد به کام زاهد نیکو سرشت وعدهء شیر و شکر نحر عسل جام شراب از شراب و مستی و نهر عسل شاهد مگو ما و خّم مستیم عمری از غدیر بوتراب 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دستی که نبی گرفته بر بالا دست یک عمر به او سپرده دل حالا دست تنها نه ابوتراب ، میدانم او دارد به طلوع مهر و بر دریا دست در شوکت او همین کفایت ، به خدا چشم است به جایی و شود یکجا دست از دامن این دست مکش دست که او دارد به امور عالم بالا دست ثقلین برای اوست ، از بعد نبی بستند به بند گردنش ، اما دست بنشست به صورت گلی در کوچه تا این که دری شکست از زهرا دست 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ============================== @Shere_aeini باز گریانم و سوزانم و لبریز نوا که به ویرانه ی من باز قمر آمده است دید چون روز من از غم شده چون شام سیاه  مهر تابنده ی من وقت سحر آمده است غم یاران و عطش دشت بلا یادش هست که چنین دَرهم و با اشک بصر آمده است از سر بام ببینید شما طعنه زنان پدرم تاج سرم گر چه به سر... آمده است آه ای عمه بیا قطره ی آبی برسان با لب تشنه و صد چاک پدر آمده است زحمتی نیست اگر  جمع شوید همسفران تا وداعی بکنم وقت سفر آمده است من خوشم عمه تو هم با من دلخون خوش باش که دگر عمر من زار به سر آمده است 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ======================== @shere_aeini بیا بنگر که زینب با خودش دو اختر آورده دو خورشید جهان آرا دو ماهِ انور آورده به اینان نان عصمت شیر با مهر علی داده دو سرباز از تبار آستان جعفر آورده خداوندا پذیرا باش از من همچنان هاجر که سویت زینب اسماعیل های دیگر آورده اگر هاجر یکی گل هدیه کرده در ره داور عزیز حیدر و زهرا دو از گل بهتر آورده الا ای آسمان بنگر که وقت خیبر ثانی یکی مادر ز اولاد علی ، دو حیدر آورده بیا لیلا ببین اینجا دو جان بر کف در این صحرا برای یاریِ خون خدا و اکبر آورده عجب بازار سرخی پا گرفته بر سر این خاک به پیش پای اصغر لاله های احمر آورده خزان کربلا گر چه رسیده بر بنی هاشم ز باغ جان زینب دو اقاقی سر در آورده یکی از شوق جانبازی چو بازی پر در آورده یکی با رعد شمشیرش شکوه محشر آورده میان خنده میگریند و میگریند با خنده تو گویی تیغ ، پیغام وصال دلبر آورده ببین زینب برایت هدیه از بازار جانبازی حسین فاطمه دو سرو ، اما بی سر آورده عجب داغی به دل مانده از این تصویر جانفرسا شهیدان را حسین با خجلت و چشم تر آورده 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
=========================== @Shere_aeini ابری بدون اذن تو باران نمیشود شمعی بدون نور تو تابان نمیشود ای مهر تو دلیل همه امتیازها بی تو بشر که لایق غفران نمیشود بی حب تو عصای نبی غیرِ چوب نیست حتی که نار بی تو گلستان نمیشود ای تربتت شفای همه دردهای خلق دردی بدون مهر تو درمان نمیشود چشمی که تر شود به عزایت ، به روز حشر دارم یقین که ابری و گریان نمیشود ما داغدار پیرهن پارهء توایم داغت به هیچ پرده که پنهان نمیشود ای ماتم عظیم جهان ، تا فدای جان درد و غم محبِّ تو درمان نمیشود برگ برات شاه خراسان تویی حسین بی اذن تو زیارت جانان ، نمیشود این آخرین شب است که مهمان جنتیم امشب بدون ذکر رضا جان نمیشود 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دلم مست و گرفتار محمد سرم سرگرم بازار محمد ندارم سایه ای بر سر به غیر از صفای مهر سرشار محمد تمام هستی عالم خدا گفت بود رهن و بدهکار محمد به محشر میرود با توشه ای پر کسی که شد خریدار محمد امیرالمومنین مشکل گشا شد ز سوداهای بازار محمد یداللهی به حیدر داد الله که شد دست علی یار محمد اگر چه گشت زهرا کوثر ناب شد از احسان سرشار محمد نشد سلمان مسلمان تا زمانی که از جان شد خریدار محمد علی فرمود منّا را به سلمان که باشد گنج اسرار محمد نه هر میثم که اشهد گفت بر لب رود با سر سرِ دار محمد محمد گفت از فرمایش رب علی گفتا ز گفتار محمد سلامت بگذرد از راه محشر هر آنکس گشت بیمار محمد صراط مستقیم اهل تقوی نباشد غیر افکار محمد خدا قرآن شریعت دین و مذهب همه پندار و کردار محمد به روز حشر خالی نیست دستی که زد دستی به دستار محمد 🔸شاعر: =============================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini فاطمه مادر علی باباش اصالت را ببین زادگاهش خانه مولا ولادت را ببین آمده نورً علی نور و برای دیدنش جبرییل از آسمان آمد عیادت را ببین دستبوس حضرتش عیسی و موسای کلیم رهنمای خضر گردیده است کسوت را ببین حرمتش عفو خدا را شامل آدم نمود روضه اش پیش از خودش بوده است قدمت را ببین مصطفی در گوش او نجوای قرآن کرد و دید پاسخش را داد با لبخند صحبت را ببین خانه طاها شکوهی یافته ، اینجا خدا خون خود را آفریده اوج عزت را ببین چار تن غرق سرورند و شعف از مقدمش پنج تن کامل شده جبریل عترت را ببین مصطفی مولا حسن زهرا همه محو حسین نعره جبریل می آید که حیرت را ببین از حسین منیِ شخص نبی دریافتم یک ستون از اصل دین این است حرمت را ببین روی دوش مصطفی رفته است و آغوش بتول زینت دوش نبی گردیده زینت را ببین حک شده نامش به روی سر در باغ بهشت نام او خون خدا شد اوج شو‌کت را ببین رخصت از زهرا که آمد ذکر او برداشتم لطف زهرا را ببین اوج سعادت را ببین  گر قلم در مدح نور چشم حیدر برده ام  این عنایت را ز لطف شخص مادر برده ام  قافیه دنباله دار است و به تکرار ردیف  شعر را در قتلگه با دیده تر برده ام در هوای گندم ری خون او را ریختند این چه سودای ذلیلی بود ذلت را ببین سر جدا کردند از او تشنه لب با هلهله در خیال خام نامردان رشادت را ببین کوفه آب و نان خود از دولت حیدر گرفت قدر نشناسی نگر عصیان ملت را ببین زیر سم اسبها قرآن ناطق پاره شد ناله قرآن به گوش آمد تلاوت را ببین روی خاک افتاد عریان با لب تشنه ، حسین سید خیل شهیدان شد جلالت را ببین زیر تیغ و نیزه هم بر حال و روز قاتلش بر لبش دارد دعای خیر ، رافت را ببین کشته شد با سنگ و تیغ و نیزه و تیر و عصا آه مظلومی ببین نوع شهادت را ببین وقت تاراج خیامش شد ، یکی خلخال برد دیگری انگشتری را برد قسمت را ببین در اسیری حرامی ها حرم افتاد ، اما زینبش فتح کرده شام را آری صلابت را ببین یک به یک دارد حساب گریه کن ها را حسین قطره ها را میکند دریا سخاوت را ببین قطره ها را از کرم هم سنگ دریا میکند میبرد در صحنه محشر کرامت را ببین اشک حتی قدر یک بال مگس باشد ،حسین روز محشر میخرد آری شفاعت را ببین میزند فریاد جبراییل از کار حسین های شیطان چشم خود وا کن قیامت را ببین او که از روز ازل دارد عنایت میکند در قیامت هم یقین دارم قیامت می ... 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini