eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.7هزار دنبال‌کننده
628 عکس
10 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini هدایت می‌وزد از مکتب توحید چشمانت خدا را شکر بانو گشته ام امشب مسلمانت بشارت می‌رسد بر من طلوعی می‌کند روشن سحر از مشرق آیینه‌ها خورشید چشمانت ترنم می‌کنم امشب تبسم‌های نورت را به شوق وصف نور توشدم بانو غزلخوانت تو نور عصمت هفتم گواه هشتمین مهری زمین آیینه ی عشقت فلک آیینه گردانت اگر معصومه ی مهرت بخندد بر شب هستی چو قلب قم شود بانودل خلقت چراغانت تبسم کن به زیبایی که مهری عالم آرایی بُود نورت اهورایی دل آیینه حیرانت نسیم کوثر فطرت سحاب رحمت عصمت ! مرا خیس کرامت کن شبی در زیر بارانت قسم بر لیلة القدری که قرآن تو نازل شد تو نوری از خدا هستی خدا باشد ثنا خوانت شمیم جلوه زار «هو»تو هستی از خدا گلبو شبی می‌آیم ای بانو به گلگشت گلستانت زیارت می‌کنم عاشق کرامات نگاهت را دو رکعت نور می‌خوانم سحر در صحن چشمانت ز دنیا من نمی خواهم به جز سرمایه ی مهرت نظر هرگز نمی دوزم مگر بر دست احسانت نخواهم کرد من بیعت مگر با ضامن نورت مُرید کس نخواهم شد مگر پیر خراسانت طلوع نو بهار تو مبارک باد بر هستی تو ای معصومه ی زهرا ! جهان بادا گل افشانت 🔸شاعر: __________________________________ 🔹 اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بعد از آن واقعه ی سرخ، بلا سهم تو شد پیکر سوخته ی کرب و بلا سهم تو شد بعد از آن واقعه هفتاد و دو آئینه شکست ناگهان داغ دل آینه‌ها سهم تو شد بعد از آن واقعه آشوب قیامت برخاست بر سر نیزه سر خون خدا سهم تو شد بعد از آن واقعه خون جوش زد از چشمانت خطبه ی اشک برای شُهدا سهم تو شد بعد از آن واقعه در هروله ی آتش و خون در شب خوف و خطر خطبه ی "لا" سهم تو شد بعد از آن واقعه در فصلِ شبیخونِ ستم خوردن زخم ز شمشیر جفا سهم تو شد خیمه ی نور تو در فتنه ی شب سوخت ولی کس نپرسید که این ظلم چرا سهم تو شد بعد از آن واقعه، ای زینت سجاده ی عشق از دل ات آینه جوشید؛ دعا سهم تو شد بعد از آن واقعه، ای کاش که می مُردم من مصلحت نیست بگویم؛ که چه‌ها سهم تو شد بعد از آن واقعه ی سُرخ ، حقیقت گل کرد کربلا در تو درخشید، خدا سهم تو شد 🔸شاعر: _________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini وارث مُلک تبسم ، کاظم است عشق عالمتاب هفتم ، کاظم است آفرینش ، سوره ای از مهر او بر لب هستی ، تبسّم کاظم است مُصحف اخلاص و قاموس یقین بحر عرفان را تلاطم ، کاظم است مُقتدای آسمان مردان سبز قبله ی آیینه مردم ، کاظم است ترجُمان وحدت دل های ما تابش مِهر تفاهم ، کاظم است مِی پرستان ! وقت سرمستی رسید در میستان هفتمین خُم ، کاظم است آسمان ! تبریک ، فصل هفتم است مِهر عالمتاب هفتم ، کاظم است 🔸شاعر: _________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
م سوگند که دیده هر چه که گفتیم ، باورت باشد 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini @shere_aeini السلام علیک یا سید الساجدین سجادی و از سجده کن ها برتری تو از هرکه مشتاق عبادت سرتری تو اسلام بی حجت نمی ماند که تشنه است از هرچه عباس است آب آور تری تو داغ علی های پدر خونین دلت کرد ای اربن اربا دل ! علی اکبر تری تو در کربلا شمشیر بود و شام طعنه در ازدحام سنگ بی سنگر تری تو روزی علی بودی و خیبر را گرفتی امروز منبر را مگر حیدر تری تو؟ آن خطبه قرآن یا تو بر منبر پیمبر؟! اقراء به نام سر که پیغمبر تری تو ابری است بعد از کربلا چشم تو ، هر روز با روضه های سیلی و معجر ، تری تو 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini @shere_aeini بعد از آن واقعهٔ سرخ، بلا سهم تو شد پیکر سوختهٔ کرب‌وبلا سهم تو شد بعد از آن واقعه، هفتاد و دو آیینه شکست ناگهان داغ دل آینه‌ها سهم تو شد بعد از آن واقعه آشوب قیامت برخاست بر سر نیزه سر خون خدا سهم تو شد بعد از آن واقعه خون جوش زد از چشمانت خطبهٔ اشک برای شهدا سهم تو شد بعد از آن واقعه در هرولهٔ آتش و خون در شب خوف و خطر خطبهٔ «لا» سهم تو شد بعد از آن واقعه در فصل شبیخون ستم خوردن زخم ز شمشیر جفا سهم تو شد خیمهٔ نور تو در فتنهٔ شب سوخت ولی کس نپرسید که این ظلم چرا سهم تو شد بعد از آن واقعه، ای زینت سجادهٔ عشق از دلت آینه جوشید، دعا سهم تو شد بعد از آن واقعه، ای کاش که می‌مردم من مصلحت نیست بگویم که چه‌ها سهم تو شد بعد از آن واقعهٔ سرخ حقیقت گل کرد کربلا در تو درخشید خدا سهم تو شد 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini @shere_aeini قسمت این بود بال و پر نزنی مرد بیمارِ خیمه ها باشی حکمت این بود رویِ نی نروی راوی رنج نینوا باشی چقدر گریه کردی آقاجان! مژه هایت به زحمت افتادند قمری قطعه قطعه را دیدی! ناله هایت به لکنت افتادند سر بریدند پیش چشمانت دشتی از لاله و اقاقی را پس گرفتید از یزید آخر علم با شکوه ساقی را؟؟؟ کربلا خاطرات تلخی داشت ساربان را نمی بری از یاد تا قیام قیامت آقاجان خیزران را نمی بری از یاد خونِ این باغ، گردنِ پاییز یاس همرنگ ارغوان می شد چه خبر بود دور طشت طلا ؟ عمه ات داشت نصفه جان می شد جمل شام پیش رویت بود خطبه ات، تیغ ذوالفقارت بود «السلام علیک یا عطشان» ذکر لبهای روزه دارت بود خون خورشید در رگت جاری از بنی هاشمی، یلی هستی دستهای تو را بهم بستند هر چه باشد تو هم علی هستی کاش می مُردم و نمی خواندم سرِ بازارها تو را بردند نیزه داران عبایِ دوشت را جایِ سوغات کربلا بردند 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini @shere_aeini سر به دریای غم‌ها فرو می‌کنم گوهر خویش را جستجو می‌کنم من اسیر توام، نی اسیر عدو من تو را جستجو کوبه‌کو می‌کنم تا مگر بر مشامم رسد بوی تو هر گلی را به یاد تو، بو می‌کنم استخوانم شود آب از داغ تو چون تماشای آب و سبو می‌کنم صبر من آب چشم مرا سد کند عقده‌ها را نهان در گلو می‌کنم تا دعایت کنم در نماز شبم نیمه‌شب با سرشکم وضو می‌کنم هم‌کلامم تویی روز بر روی نی با خیال تو شب گفتگو می‌کنم جان عالم تو هستی و دور از منی مرگ خود را دگر آرزو می‌کنم 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini @shere_aeini مثل من هیچ‌کس در این عالم؛ وسط شعله‌ها امام نشد در شروع امامتش چون من؛ این‌قَدَر دورش ازدحام نشد لشکری از مغیره می‌آمد، خیمه‌ غارت شد و در آتش ‌سوخت غیر زهرا به هیچ معصومی این‌قَدَر گرم احترام نشد به لب تشنۀ‌ علی‌اصغر، به لب تیز ذوالفقار قسم تا به امروز هیچ شمشیری؛ این‌قَدَر تشنه در نیام نشد تلّ و گودال و نعل و علقمه ...آه! ذوالجناح و لب و گلو... انگار مثل زینب کسی دلش این‌قدر؛ خون ز تکرار حرف لام نشد آه! زینب کجا و بزم یزید، او کجا و جواب ابن زیاد باز هم صد هزار مرتبه شکر اینکه با شمر هم‌کلام نشد این چهل سال گریه‌ام شاید از همان روز اربعین باشد هر قدر عمّه سعی کرد صبور به حسینش کند سلام نشد دیدم از زیر چادرش زینب گفت طوری که نشنود عباس رنج‌ها دیده‌ام حسین! اما؛ هیچ‌جایی شبیه شام نشد چه مسلمانی عجیبی بود که در آن بر عیال پیغمبر نان و خرما حلال بود، اما سنگ‌ انداختن حرام نشد 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini @shere_aeini مانند ابر پیش یتیمان گریسته مردی که پای غصه ی جانان گریسته هر لحظه زندگی خودش را حسین د
@shere_aeini ای طالب معرفت! «ولی» را بشناس آن جان ز عشق مُنجلی را بشناس زیبنده او مقام «عبداللهی» ست در مکتب بندگی ، علی را بشناس خوب است به معرفت اشارت دادن دل را به حقیقت ولایت دادن ای خوب! سعادتی از این برتر نیست: بر بندگی علی شهادت دادن مولاست علی ، ولی نمی دانی هیچ از مرحله غافلی ، نمی دانی هیچ تا مذهب و مسلک ات «علی اللهی» ست پیداست که از علی ، نمی دانی هیچ ! مولا ! مددی که از شما بنویسم با لهجه ی معرفت تو را بنویسم می ترسم از این که از محبت مولا کافر شوم و تو را خدا بنویسم ! با مهر علی ، ز حق جدایی زشت است با نفسِ حریص ، هم نوایی زشت است با ذکر علی ، تو طالب عزت باش درویش ! به نام او ، گدایی زشت است هر چند علی خلاصه ی قرآن است سرمایه جاودانه ی ایمان است ای مرد ! خدا مخوان علی را ، شرک است او اسوه بندگی ست ، او انسان است از فصل علی ، نخوانده ای جز نامی در درس علی شناسی ای دل خامی آیینه ی بندگی ست مولا ، توبه! این آینه را چرا خدا می نامی؟ در شأن علی ، کتاب حق نازل شد میراث رسول را ، علی قابل شد یک عمر ثنای ذات یکتا را گفت با بندگی خدا ، علی کامل شد عرفان علی ، مرام درویشی نیست با لهجه دین ، خرافه اندیشی نیست عرفان علی ، حضور در میدان است آیین و مرام انزواکیشی نیست این مرد که مذهبی ندارد جز ریش بر خویش نهاده نام پیر و درویش در چشم و زبان او علی ، الله است فریاد از این جماعت کفر اندیش ! هر کس که مرام او «علی اللهی» ست تردید مکن که در صف گمراهی ست ای خوب ! علی ، خدا نه ،عبدالله است او اسوه ی کامل «خداآگاهی» ست او را ز خدا ، جدا نباید نامید بی زمزمه ی ثنا ، نباید نامید او بنده ترینِ بندگان حق است او را به خدا ، خدا نباید نامید ای دل شدگان ! علی ، ولی الله است گوینده ی «لا اله الا الله» است هر کس که حدیث دیگری می گوید سوگند به نور ، مشرک و گمراه است او روح مُکرم است ، بشناسیدش قرآن مجسم است ، بشناسیدش او روح نماز و قبله توحید است او وارث آدم است ، بشناسیدش هر چند علی سرشته از این خاک است از گرد تعلق  زمین او پاک است با سلسله فرشته ها محشورست سرمنزل جان پاک او ، افلاک است شعر علوی ، تبسم حق بینی ست از باغ بلوغ معرفت گل چینی ست هر کس که به این مرام و آیین باشد تردید مکن که شاعر آیینی ست 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini وارث مُلک تبسم ، کاظم است عشق عالمتاب هفتم ، کاظم است آفرینش ، سوره ای از مهر او بر لب هستی ، تبسّم کاظم است مُصحف اخلاص و قاموس یقین بحر عرفان را تلاطم ، کاظم است مُقتدای آسمان مردان سبز قبله ی آیینه مردم ، کاظم است ترجُمان وحدت دل های ما تابش مِهر تفاهم ، کاظم است مِی پرستان ! وقت سرمستی رسید در میستان هفتمین خُم ، کاظم است آسمان ! تبریک ، فصل هفتم است مِهر عالمتاب هفتم ، کاظم است 🔸شاعر: _________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini یکی از همین روزها، ناگهان تو می‌آیی از نور، از آسمان تو می‌آیی و شب زمین می‌خورد و قد می‌کشد نور، در آسمان قفس با ظهور تو خط می‌خورد زمین می‌شود سهم آزادگان به سر می‌رسد فصل سرد سکوت ترک می‌خورد بغض فریادمان تو می‌آیی از فصل عدل علی به تقسیم لبخند، تقسیم نان تو از سمت طوفان شبی می‌رسی به دست تو تیغی عدالت نشان تو می‌آیی و با سرانگشت تو ورق می‌خورد سرنوشت جهان تو در باغ آدینه گل می‌کنی بهار عدالت، امام زمان! 🔸شاعر: ______ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini