eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.3هزار دنبال‌کننده
628 عکس
10 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini همیشه سفره‌اش وا بود؛ با ما مهربانی کرد هزاران بار آزردیمش اما مهربانی کرد دلش اندازه‌ی ریگ بیابان بی‌وفایی دید ولی اندازه‌ی آغوش دریا مهربانی کرد نگاهش شرح نابی بود از "الجار ثم الدار" اگر با این و آن مانند زهرا مهربانی کرد چه خواهد کرد با مهمان کوی خویش؟ آن مردی- که با دشنام‌گوی خویش حتی، مهربانی کرد اگر سبز است باغات مدینه از نگاه اوست که پنهان لطف‌ها فرمود و پیدا مهربانی کرد جهانی زنده شد با نور اشراقی دستانش کسی که زنده‌تر از هر مسیحا مهربانی کرد ولی حقش نبود اینقدر غم اینقدر تنهایی کسی که آسمان در دست، تنها مهربانی کرد چرا دنیا به کامش ریخت زهر غصه و غم را؟ چرا با مهربانی‌های او نامهربانی کرد؟ خودت دیدی که با مردم -خدایا!- مثل مردم بود خودت دیدی که با مردم -خدایا!- مهربانی کرد 🔸شاعر: ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
همیشه سفره‌اش وا بود؛ با ما مهربانی کرد هزاران بار آزردیمش اما مهربانی کرد دلش اندازه‌ی ریگ بیابان بی‌وفایی دید ولی اندازه‌ی آغوش دریا مهربانی کرد 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini عشق تو کوچه‌گرد کرد مرا این منِ از همیشه تنهاتر در غمت ای غم تو عاشق‌سوز! چشم من کاش هرچه دریاتر شهر در انتظار رؤیت توست همه از روی بام چشم‌به‌راه چون قرار است ماه من روزی باشی از روی نیزه پیداتر شهر در انتظار رؤیت توست همه آمادۀ پذیرایی همۀ شهر حاضرند ولی بام‌ها سنگ‌ها، مهیاتر چه کند کاروان اگر کوفه...؟ چه کند کاروان اگر در شام...؟ این همه پرسشِ بدون جواب و یکی از یکی معماتر می‌شود دید هر کجا حتی بین این کاسه‌آب، عکس تو را با لب خشک می‌شود حالا آخر قصه‌ام چه زیباتر 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در آن تاریک، دل می‌بُرد ماه از عالم بالا گرامی باد این رخشنده، این تابان بی‌همتا شب است و می‌تکاند آسمان از دامنش آرام همه ته‌مانده‌های نور را بر سفرۀ صحرا میان چادر شب ماه زیباتر شود آن‌سان که بین لشکر دشمن جمال یوسف لیلا خوشا لیلا که در دامان جوانی این‌چنین پرورد که دارد خوف از پروردگار خویشتن، تنها تعالی‌الله رویش را که «والفجر» است تفسیرش تعالی‌الله مویش را که «والیل اذا یغشا» ملاحت می‌چکد از ساحت پیشانی‌اش هر بار که در نزد پدر پایین می‌اندازد سر خود را کسی چون او پر از سُکر خدا گشته‌ست پا تا سر که نشناسد میان سجده‌های خویش سر از پا علی اکبر است او یا نبیّ دیگر است او یا علیّ‌بن‌ابی‌طالب مهیا گشته بر هیجا! که او تا بر زمین پا می‌گذارد، راه می‌افتد میان آسمان‌ها بر سر پابوسی‌اش دعوا «اگر امر خدا جنگ است باید رفت» گفت و رفت نه از شمشیرها ترس و نه از سرنیزه‌ها پروا بلاجوی و بلی‌گوی و عطش‌نوش و رجزخوان بود هجوم آورد بر میدان چه رعدآواز و برق‌آسا «منم من زادۀ زهرا، منم آیینۀ حیدر!» ولی نشناختند او را ولی‌نشناس‌ها... دردا! نقاب از روی خود برداشت تا محشر کند، محشر گره بر ابروان انداخت تا غوغا کند، غوغا... امیدم سوی الطاف علی اکبر است، ای کاش بگیرد دست خالی مرا در محشر کبری 🔸شاعر: ============================ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini با حلق پاره پاره نبودی، حسین بود نزد شراب‌خواره نبودی، حسین بود با طفل در بغل که گلویش بریده شد در انتظار چاره نبودی، حسین بود! وقت فرود نیزه به پهلوی بی‌پناه بر مرکبی سواره نبودی، حسین بود زخم از ستاره بر تنت افزون و بی‌شمار بر روی سنگ خاره نبودی، حسین بود وقت هجوم لشکر دشمن به خیمه‌ها در حالت اشاره نبودی، حسین بود در زیر آفتاب تو ماندی و او، ولی با جسم پاره پاره نبودی، حسین بود 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini