eitaa logo
اشعار ناب آئینے
22.1هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini تو هستی شب جمعه شب رحمت باقی ست در دل خسته ی من شوق زیارت باقی ست ‌ هر چه جز عشق تو محکوم به گرداب فناست جلوه ی سرخ تو تا صبح قیامت باقی ست ‌ " نحنُ بِحماک" ؛ ابالفضل ع مرا دریابید خواهش این دلِ در بندِ حمایت باقی ست ‌ اربعین روزی من دیدن صحن تو نشد نشد اما به یقین فرصت بیعت باقی ست ‌ آب خوش از گلوی غمزده پایین نرود حرف مشک تو که باشد عطش غربت باقی ست ‌ پدر آب امید پدر خاک تویی تا توهستی شرف و عشق و شهامت باقی ست ‌ عاصی ام از همه اما دل ن عباسی ست در دل خسته ام امّید شفاعت باقی ست ‌ 🔸شاعر: _________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
گریه های شب جمعه چه خریدن دارد نوکرت تا خود تو شوق رسیدن دارد شده هفتاد و دو سر با سر تو بر نیزه سر بازار شما ٰ زجر کشیدن دارد دل من لک زده تا اسم مرا بنویسند به سر بام حرم میل پریدن دارد رخ یوسف اگرم هر چه که زیباست ولی چهره نه ٰنام شما دست بریدن دارد من شفا یافته دست شما بودم وبس شکرٰ باذکر حسینٰ قلب تپیدن دارد همه زوار تو بی دل شده بر میگردند که نیازی دلشان  بر تو شدیدا دارد هر کجا مینگرم عکس حرم میبینم این در خانه عشق است دویدن دارد دم محشر که حسین بن علی وارد شد حال و روز دل عشاق چه دیدن دارد بدنی بی سرو پر زخمٰ فدایش جان ها کمر آنجا به خدا جای خمیدن دارد الکی نیست که زینب سر خود میشکند دیدن روی شما سینه دریدن دارد 🔸شاعر : ________________________________ 🔹 اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini سوز هميشه ي جگرم باش يا حسين من سينه مي زنم سپرم باش يا حسين در طول عمر جز تو پناهي نداشتم مثل گذشته ها پدرم باش يا حسين هر روز مادرم سر سجاده گفته است خيلي مراقب پسرم باش يا حسين اي نام تو بهانه ي شيرين زندگي شور محرم و صفرم باش يا حسين پايين پات سر بگذارم تو هم بيا بالاي جسم محتضرم باش يا حسين جان مرا بگير حوالي قتلگاه اين گونه اخرين خبرم باش يا حسين دستم به دامنت نرسيد اين جهان اگر باب الحسين منتظرم باش يا حسين باشد قرار بعدي ما اربعين حرم مهر قبولي گذرم باش يا حسين سربازهاي لشكر يا زينب توايم حرز مدافعان حرم باش يا حسين 🔸شاعر: ؟؟؟ _________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب هر چند که تازه آمده از راهم دلتنگ شدم دوباره غرقِ آهم من دست خودم نیست که عادت کردم در هر شب جمعه کربلا را خواهم #سیدحسین_میرعمادی 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🍃بوی فراق میدهد این گریه های من 🚩اطلاعیه جلسه عزاداری آخر صفر #هیات_روضه_الزهراء(تهران)
@shere_aeini روضه خوان خسته نباشی مادر روضه خواندی ز شه بی کفنم شصت روز است حسین می گویی امشبی روضه بخوان از حسنم روضه خوان روضه غربت سخت است هیچکس با حسنم یار نبود خانه هم امن نبوده بر او همسرش یار وفادار نبود جعده زهری به حسن خورانده که از آن فتنه و شر می ریزد روی تشتی که برایش بردند لخته خون، پاره جگر می ریزد روضه خوان روضه بخوان از حسنم جگرش گرچه به زهر آغشته پسرم غیرتی و مادری است داغ کوچه حسنم را کشته صورت من که از آن کوچه تنگ تا دم مرگ فقط نیلی ماند توی ذهن حسن مظلومم تا ابد خاطرۀ سیلی ماند حسنم هیچ نرفت از یادش آتش و دود چه غوغا می کرد در که افتاد روی پهلوی ام محسنم داشت تقلّا می کرد 🔸شاعر: ___________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini گمنامیِ اورا نفهـمیدند نامے هـا هـرگز نشد آشفتہ از بے احترامے هـا آرے نشان از داغیِ بازارِ تهـمت هـاست وقتے ڪہ خالے میشود دورت ز عامے هـا در مهـربانے شهـرہ بود آنقَدْر ڪہ حتی خوردند از نان حلالِ او حرامے هـا حتے سگے را رد نڪرد از سفرہ ے لطفش لبخند میزد در جوابِ بے مرامے هـا در بین شهـرے ڪہ محبت را نمے فهـمید تنهـا "حَسَن" هـم سفرہ میشد با جُذامے هـا من شڪ ندارم ڪامِ او با زهـر شیرین شد زهـرے ڪہ مرهـم بود خود بر تلخڪامے هـا 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini جذبه و جاذبه و جلوه‌ی اعظم حسن است علی و عالی و علامه و اعلم حسن است به خداوند بهشتش حسن آباد خداست شرف‌الشمس خداوندِ دو عالم حسن است بنویس از نفَسش فاطمه را می‌فهمند بسکه آئینه‌یِ پیغمبر اکرم حسن است از حسن جانِ علی بِینِ جمل فهمیدم دومین حیدرِ این قوم  مُسَلم حسن است چهارده تَن همه اوصافِ حسن را دارند دو حسن هست ولیکن همه از دَم حسن است بیشتر داد به هر کَس که اهانت کردَش بسکه بخشید که گفتیم خدا هم حسن است او حسین است و حسین است حسن پس خوب است بنویسیم که در هر دو مجسم حسن است بارها گفت حسین اینکه کریم این آقاست بارها گفت حسین اینکه مقدم حسن است کیست او قبله‌ی اصحابِ اباعبدالله نقشِ پُر جذبه ی هفتادو دو پرچم حسن است شیخ عباس قمی ، مُنتهی الآمالش گفت در کرببلا سیلِ دمادم حسن است شش شهیدند از او ، پس به محرم سوگند صاحبِ بیشترین سهم در این غم حسن است کاش می شد که بگویم به ضریحِ حرمش اینهمه غم حسن است اینهمه ماتم حسن است ابن طاووس بخوان  آه مُقَرَم بنویس روضه‌ی غربتِ شبهای محرم حسن است 🔸شاعر: _________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini عاشق آن است که در بند نگارش باشد روز و شب خاطر معشوق کنارش باشد سر به کف گیرد و آمادهء دارش باشد ادعایی نکند خاک و غبارش باشد دارم از پر زدن از عشق سخن می گویم عاشقان شکر خدا باز حسن می گویم این حسن کیست؟ بخوان قبلهء اهل کَرَمش این حسن کیست که زنده است مسیحا به دَمَش انبیاء سر بگذارند به خاک قَدَمش اولیاء سینه زنانند به زیر عَلَمش سخن این است که ما تا به بدن جان داریم روی لبها همگی ذکر حسن جان داریم کار اسلام بدون تو تمام است حسن که قعود تو همان اوج قیام است حسن مصطفی گفت به هر نحو امام است حسن بی تو نان خوردن ما نیز حرام است حسن نان اگر هست فقط نان کرم خانهء توست عاقل آن است که شوریده و دیوانهء توست خادمت مُلک و مَلک،مست نگاهت ملکوت ای حسین بن علی محضر تو غرق سکوت آرزو داشت دعایش بکنی وقت قنوت تویی آن روضهء سر بستهء بین تابوت اشک چشمان تو سرخ است چنان یاقوت است چهارده قرن شده غربت تو مسکوت است اشک تو دُرّ و گُهر،آب دهانت تسنیم محضر تو همهء مُلک الهی تسلیم هر چه را هست خدا کرده به دستت تقدیم کار را داده خدا دست کریم بن کریم هر چه را داشتی آقا همه را دادی رفت دست شامیّ و جذامیّ و گدا دادی رفت درد ما نیز به دست تو دوا خواهد شد گره کار به چشمان تو وا خواهد شد حاجت دیدن صحن تو روا خواهد شد در بقیع گنبد و گلدسته بنا خواهد شد به امیدی که بیایم حرم ان شاءالله به زمینِ تو بیفتد سرم ان شاءالله در وطن هستی و افسوس کسی یارت نیست هیچ کس نیست که در نیّت آزارت نیست این همه ظلم به واللهِ سزاوارت نیست غم عالم به دلت مانده و غمخوارت نیست خانه رفتی که نمایی نفسی را تازه هست در خانه ات اما غمِ بی اندازه حق تو نیست که دارد جگرت می سوزد آنچنان زهر اثر کرده سرت می سوزد اشک آتش شده و چشم ترت می سوزد خانهء کودکی ات در نظرت می سوزد آتش زهر کجا آتش در بیشتر است زن اگر در دل آتش برود درد سر است همه عمر شما با غم مادر سر شد علت گریهء بی خاتمه ات یک در شد مادری رفت،دری سوخت،گلی پرپر شد پشت آن در به خدا مادرتان مضطر شد با حسن گفت حسین مادرمان در خطر است زن اگر در دل آتش برود درد سر است 🔸شاعر: _________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini فرو می ریزد امشب از نگاهت بغضِ سنگینم چنان محصور در اشکم که جایی را نمی بینم دلم خون است از صحن و سرای بی نشانِ تو تو می بینی که می سوزم تو می دانی که غمگینم رواقت را تصوّر می کنم در خاطرم گاهی دلم می خواهد آنجا رو به روی روضه بنشینم پُرم از گریه آری مقتلِ تاریخِ اندوهم که من مجموعه ای از دردهای تلخِ دیرینم در آغوش دعا می گیرم امشب آن ضریحت را به گردش در طوافم تا سحر فریادِ آمینم دلم می خواهد اینجا معتکف باشم کنارِ تو که بی شک می رسد از سمتِ چشمانِ تو تسکینم جهانم از تو آباد است دنیای منی بی شک تویی آرامشِ جانم تویی آن دین و آیینم چنان دلگرمِ آن لطفِ فراوانم که می گویم همین یک شعر در وصفِ تو خواهد کرد تضمینم اگر بیتی نباشد حاوی مدحِ تو ننویسم اگر جایی نباشد محفلِ ذکرِ تو ننشینم! 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آنکه دارد به دلش غصه‌ی بسیار ، منم ساکن غمکده‌ی ماتم دلدار ، منم همه‌ی شهر ، سر سفره‌ی من نان خوردند ولی انگار به یک شهر ، بدهکار ، منم آنکه باران شده شرمنده‌ی باریدن او شب به شب بارش چشمش شده رگبار ، منم آنکه یک عمر ، شبش سر شده با کابوسی ... که در آن مادرِ او می‌شود آزار ، منم وسط کوچه‌ی غم خانه خرابم کردند آنکه دنیا شده روی سرش آوار ، منم مقتل اصلی من در وسط آتش بود آنکه جان داده میان در و دیوار ، منم اشک هم داغ دلِ خون مرا سرد نکرد سینه‌ی سوخته از سرخی مسمار ، منم دست سنگین کسی خورد به روی مادر ولی آنکه شده نیلی رخش ... انگار ، منم 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini  داغی نهفته است در این قلب پاره ام همچون حباب منتظر یک اشاره ام عمریست لحظۀ گذر از کوچه هایِ تنگ آن صحنه غرور شکن در نظاره ام گفتم به زهر: خوب اثر کن بر این جگر در دست های توست فقط راه چاره ام در ظلمت همیشۀ شب های کوچه ها در جستجویِ تکّه چندین ستاره ام چون مادرم تمامِ تنم سوخت ای خدا امّا به سینه است تمامِ شراره ام اسرار کوچه را نتوان گفت با کسی راویِ این حقیقت پر استعاره ام یک جمله ای بگویم و ای خاک بر سرم بگذاشت پا به چادر و رد شد ز مادرم 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini