eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.6هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini نشد که جمعه ای از دل در انتظار تو باشم نشد چو ابر ببارم و بی قرار تو باشم نشد نشد نرسیدم به گرد راه بیابان که در مسیر قدومت شبی غبار تو باشم نشد که حرف دلم را به گوشتان برسانم نشد به پات بیافتم و خاکسار تو باشم گذشت عمر من اما شبی نیامده تا من به سوی خیمه ات آیم و در کنار تو باشم 🔸شاعر : _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شادم از آن که تو نگارِ منی سبزترین باغِ بهارِ منی خسته دلان را تو فقط یاوری غمزدگان را تو فقط باوری بی تو نصیبم همه ویرانی است روز و شبم نذرِ غزل خوانی است دل ز غمِ عشقِ تو سرشار شد شعر ببین بر لبم آوار شد این که دلم هست به دنبالِ تو عشقِ منی هست دلم مالِ تو ای گلِ آدینه جوابم بده حاجتِ این قلبِ خرابم بده صبح گلِ باغِ دلم خنده کرد یادِ تو را در نفسم زنده کرد کاش دلِ خویش به نامت کنم با لبِ بی تاب سلامت کنم خوش به سلامی که رسد کوی تو آوَرد از جانبِ تو بوی تو دوش تو را غرقِ نگاه دیده ام عکسِ تو را در رُخِ ماه دیده ام محوِ جمالِ رُخِ ماهت شدم آینه پردازِ نگاهت شدم ای که رُخت نقشِ جمالِ خدا منبعی از فیضِ کمالِ خدا رایحه ی عطرِ ولایت تویی معنیِ قرآنِ حقیقت تویی منتظرم در رهِ دلدادگی در گلِ باغِ تو کنم زندگی مِهرِ تو هست مِهرِ خدا دادیم یادِ تو رویای غم و شادیم باز نما قفلِ درِ بسته را کاش بخوانی دلِ این خسته را کیست به غیرِ تو که درمان کند سختِ جهان را همه آسان کند یوسفِ خوش صورت و سیمای من خسته ز هجر است زلیخای من ای که تویی باورِ توحیدِ ما پاکترین چهره ی خورشیدِ ما یادِ تو غوغای دل و جانِ من باغِ بهاری به زمستانِ من وعده ی بر حقِّ الهی بیا فیصله ی ظلم و تباهی بیا! 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
میان تلخی این روزگار ، مهدی جان دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم ؟ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ماه مولا شد حدیث طیر را با ما بخوان در ولایش آشنا و غیر را با ما بخوان در توسل شبّر و شبّیر را با ما بخوان «یا مَن أرجوهُ لکلِّ خیر» را با ما بخوان با نمازی، با دعایی از گناهانت برآی هم‌چنان بنت اسد بر درگه یزدان درآی دانه اشکی چنان آیینه صافت می‌کند سوز آهی محرم بزم عفافت می‌کند رو به مسجد کن ببین رحمت طوافت کند ذات حق دعوت برای اعتکافت می‌کند معتکف در مسجد آن‌چه دید جز آن‌جا نبود اعتکاف هیچ کس چون مادر مولا نبود مادری کاو را ببخشد عالیِ اعلی علی پیش کعبه کس نداند حال او الّا علی می‌رسد بر گوش جانش نغمه‌های یا علی اعتکافش در حریم کعبه باشد با علی چون سر آمد اعتکافش، عشق شد هم‌دوش او تا برآمد آفتابی بود در آغوش او ای حرم در باز کن جانانه را در بر بگیر تیرگی بس، شمع با پروانه را در بر بگیر چون صدف این گوهر یک‌دانه را در بر بگیر خانه را بگشا و صاحب‌خانه را در بگیر  در ز دیوار حرم وا کن، به مردم در ببند خود کمر در خدمت این کودک و مادر ببند ای حرم غسل زیارت کن جمالش را ببین چهره‌ی چون ماه و ابروی هلالش را ببین خط بکش بر روی بت‌ها و خط و خالش را ببین بر سر دست رسول‌الله مقالش را ببین کز زبور و مصحف و تورات ای جان جهان هر چه فرمایی بخوانم، گویدش قرآن بخوان چون به رخسار پیمبر چشم حیدر باز شد از نگاهش عقده‌ی غم به پیمبر باز شد شهر علم مصطفی(ص) را بر جهان در باز شد حجت داور لبش با نام داور باز شد ای حریم کعبه! بشنو این ندای دلنشین آیه‌های مؤمنون را از امیرالمؤمنین(ع) اختیارش با خدا و عالمش در اختیار مرد میدان‌های علم و حلم و مجد و افتخار جُرج جُرداق مسیحی گفت در هر روزگار کاش می‌شد یک علی وین ویژگی‌ها آشکار این نخواهدشد ولی از مکتب ایثار او کاش خیزد هر زمان چون میثم تمّار او 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای طالب معرفت! «ولی» را بشناس آن جان ز عشق مُنجلی را بشناس زیبنده او مقام «عبداللهی» ست در مکتب بندگی ، علی را بشناس خوب است به معرفت اشارت دادن دل را به حقیقت ولایت دادن ای خوب! سعادتی از این برتر نیست: بر بندگی علی شهادت دادن مولاست علی ، ولی نمی دانی هیچ از مرحله غافلی ، نمی دانی هیچ تا مذهب و مسلک ات «علی اللهی» ست پیداست که از علی ، نمی دانی هیچ ! مولا ! مددی که از شما بنویسم با لهجه ی معرفت تو را بنویسم می ترسم از این که از محبت مولا کافر شوم و تو را خدا بنویسم ! با مهر علی ، ز حق جدایی زشت است با نفسِ حریص ، هم نوایی زشت است با ذکر علی ، تو طالب عزت باش درویش ! به نام او ، گدایی زشت است هر چند علی خلاصه ی قرآن است سرمایه جاودانه ی ایمان است ای مرد ! خدا مخوان علی را ، شرک است او اسوه بندگی ست ، او انسان است از فصل علی ، نخوانده ای جز نامی در درس علی شناسی ای دل خامی آیینه ی بندگی ست مولا ، توبه! این آینه را چرا خدا می نامی؟ در شأن علی ، کتاب حق نازل شد میراث رسول را ، علی قابل شد یک عمر ثنای ذات یکتا را گفت با بندگی خدا ، علی کامل شد عرفان علی ، مرام درویشی نیست با لهجه دین ، خرافه اندیشی نیست عرفان علی ، حضور در میدان است آیین و مرام انزواکیشی نیست این مرد که مذهبی ندارد جز ریش بر خویش نهاده نام پیر و درویش در چشم و زبان او علی ، الله است فریاد از این جماعت کفر اندیش ! هر کس که مرام او «علی اللهی» ست تردید مکن که در صف گمراهی ست ای خوب ! علی ، خدا نه ،عبدالله است او اسوه ی کامل «خداآگاهی» ست او را ز خدا ، جدا نباید نامید بی زمزمه ی ثنا ، نباید نامید او بنده ترینِ بندگان حق است او را به خدا ، خدا نباید نامید ای دل شدگان ! علی ، ولی الله است گوینده ی «لا اله الا الله» است هر کس که حدیث دیگری می گوید سوگند به نور ، مشرک و گمراه است او روح مُکرم است ، بشناسیدش قرآن مجسم است ، بشناسیدش او روح نماز و قبله توحید است او وارث آدم است ، بشناسیدش هر چند علی سرشته از این خاک است از گرد تعلق  زمین او پاک است با سلسله فرشته ها محشورست سرمنزل جان پاک او ، افلاک است شعر علوی ، تبسم حق بینی ست از باغ بلوغ معرفت گل چینی ست هر کس که به این مرام و آیین باشد تردید مکن که شاعر آیینی ست 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini علی شدی، به دل کعبه هم نشان باشی غلامتان بشویم و اماممان باشی  علی شدی که خدا رحمتش عیان بشود برای اهل زمین خدا امان باشی  علی شدی و گرفتی به دوش کیسه ی شب برای سفره ی ایتام آب و نان باشی علی شدی و گرفتی به دست تیغ دو دم فرشته ی اجل کفر و کافران باشی  به شانه های محمد هم از همان اول نوشته بود، که باید تو میهمان باشی تو از سر همه ی این زمین زیادی، پس بناست نور مسیری به آسمان باشی هزار مرتبه من مرگ شوق می طلبم «فمن یمت یرنی» را اگر ضمان باشی 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دفتر وصف تو یک عمر روایت دارد بردن نام تو هم حکم عبادت دارد در مقام تو همین نکته کفایت دارد که خدا نیز به نام تو ارادت دارد حالمان خوب نبوده است ولی خوب شدیم تا که خواندیم کمی نادعلی خوب شدیم کوهی از عشق نه، اما پر کاهی دارد سینه ای کز غم دوری تو آهی دارد نوکر شاه نجف منصب شاهی دارد دل ما نیز به ایوان تو راهی دارد ما گرفتار تو هستیم ولی آبادیم پای ایوان طلای نجفت افتادیم ما که هستیم گدای تو و فرزندانت پشت ما هست دعای تو و فرزندانت مقصد ماست خدای تو و فرزندانت جان عالم به فدای تو و فرزندانت ای دو عالم نخی از تار عبایت حیدر خلق عالم شده یک کار عبایت حیدر ما که هستیم فقط بنده ی سلطان نجف اعتکاف دل ما هست به ایوان نجف زنده شد خاک زمین با نم باران نجف حسرت ماست فقط آب نجف نان نجف ما خدا را وسط صحن تو پیدا کردیم چِقَدَر در حرمت گریه به زهرا کردیم از نفس های تو هر لحظه خدا می ریزد از قنوت سحرت عطر دعا می ریزد از قدم های تو هم گرد شفا می ریزد از دو دست کرمت آب بقا می ریزد بس که اوصاف تو هم جلوه ی پیغمبر داشت جبرئیل آب وضویت به تبرک برداشت شاه، هم سفره ی پیران و فقیران بشود؟ مرکب بازی اولاد شهیدان بشود؟ رازق نیمه شب خان یتیمان بشود؟ این فقط با هنر دست کریمان بشود عالمی مست از این شیوه ی سلطانی توست ما همه مور و جهان ملک سلیمانی توست قنبرت باشم اگر ملک سلیمانم چیست؟ نوکرت باشم اگر بوذر و سلمانم چیست؟ غیر نام تو مگر ذکر فراوانم چیست؟ غیر این عشق مگر برکت ایمانم چیست؟ تا ابد ذکر لب این دل آگاهم باش اشهد ان علیا ولی الله ام باش غیر تو کیست کسی جان پیمبر بشود یا که با حضرت صدیقه برابر بشود یا که نامش همه جا زینت منبر بشود ابداَ هیچ کسی حضرت حیدر بشود تو فقط آمده ای ساقی کوثر باشی جانشین نبی از بعد پیمبر باشی قصد اگر وصل تو، هجران وطن می چسبد گر چه شیرینی اسمت به دهن می چسبد ذکر این جمله به دل ها عملاً می چسبد: بعد نام تو فقط ذکر حسن می چسبد بعد از این قافیه حیران حسن خواهد شد عین ایوان تو ایوان حسن خواهد شد حرم و گنبد و باران! چقدر رویایی گوشه ی خلوت ایوان! چقدر رویایی وسط صحن، چراغان! چقدر رویایی گفتن ذکر حسن جان! چقدر رویایی می رسد آنکه امید تو و من خواهد بود او همان بانی ایوان حسن خواهد بود 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هرچه خوبی می شناسی جمع در یافاطمه ست  تکیه گاهِ ما یقین دارم که تنها فاطمه ست شکر می گویم خدا را که غبارِ این درم.. آبرو و اعتبارِ گریه کُن ها..فاطمه ست رشته های چادرش حبل المتینِ انبیاست ناجی هر عاشقی در روزِ عقبا فاطمه ست مرده را جان می دهد با یک دعای مضطرش  در حقیقت الگوی صدها مسیحا فاطمه ست کارِ این بانوی عظما دستگیری از فقیر.. سفره دارِ بینوایان بینِ دنیا فاطمه ست از گنهکارانِ امّت لحظه ای غافل نشد.. این بدان معناست که امیّدِ فردا فاطمه ست مادرِ کلّ ِ امامان.. مادرِ ساداتِ عشق.. مفتخر هستیم چونکه مادرِ ما فاطمه ست فاطمیون.. کلّ ِ دنیا را بهشتی می کنند.. ای بنازم باغِ زیبا و مصّفا فاطمه ست.. حضرت ختمِ رسل مادر خطابش می کند صاحبِ این کلمه ی امّ ابیها فاطمه ست کفو و همتایش علی شیرخدا باشد فقط همسرِ والامقام و نفسِ مولا فاطمه ست 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ریشه دارم لابلای ریشه‌های چادرت نذر کردم تار و پودم را برای چادرت آسمانم باش؛ حالا که کبوتر نیستم می‌پرم مثل غباری در هوای چادرت کودکی هستم که زیر چترِ مادر رفته‌ام در امانم از بلایا؛ لابلای چادرت سوره‌ی «وَالشَّمس»، تفسیرِ نماز صبح توست سوره‌ی «وَالَّیل» هم شمسُ‌الضُّحای چادرت روز اول رشته‌ی حبل‌المتین را بافتند از کنار ریشه‌های نخ‌نمای چادرت با یهودی‌های شهرِ نامسلمان‌پروران اهل اسلامیم، با نورُالهُدای چادرت سایه‌سارِ پرچمت روی سر محجوبه‌هاست مکتبت جاری‌ست، در دارُالحَیای چادرت بر سر زن‌های بزمِ روضه‌های خاکی‌ات چادر مشکی‌ست، یا رخت عزای چادرت ؟ پشت پایت چشمِ تنگِ کوچه هم خون گریه کرد از خجالت سرخ شد با ردّ پای چادرت از درِ غم‌خانه‌ات باب جسارت باز شد خیمه‌ها آتش گرفت از کربلای چادرت 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini اشک مناجات سحر را میخرد زهرا گریه کن خونین جگر را میخرد زهرا وقتی شریکت شمع باشد سود خواهی برد پروانه بی بال و پر را میخرد زهرا از عیش دنیا با خبر باشی ضرر کردی از عیش دنیا بی خبر را میخرد زهرا هی این در و آن در میزنی تا در به در گردی وقتی گدای در به در را میخرد زهرا باید درِ این خانه کسب اعتباری کرد آن نوکران معتبر را میخرد زهرا گاهی حوالی حسینیه کمی بنشین گوشه نشین این‌گذر را میخرد زهرا هر آنچا که در چَنته داری خرج اشکت کن فردای محشر چشم تر را میخرد زهرا اندازه بال مگس خرج حسینش کن این قطره های مختصر را میخرد زهرا از ساعتی که سینه او زیر سم ها رفت سینه زنان این پسر را میخرد زهرا 🔸شاعر: ؟؟؟ _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini وقتی خدا دو لوح و قلم را درست کرد نوری میان عرش معلی درست کرد با نور فاطمه به جهان جان دمید و بعد مارا گدای “اُم اَبیها” درست کرد ما را شبیه خلقت بی انتهای خود از خاک پای حضرت زهرا درست کرد از اشک های مادر ما آب آفرید  با گریه های فاطمه دریا درست کرد از تار و پود چادر مادر نخی گرفت  حَبلُ المَتین برای گداها درست کرد اصلاً دلیل خلقت دنیاست ، فاطمه نور خدا و زهره ی زهراست ، فاطمه بانوی آب و آینه ، بانوی آفتاب ای قطره های اشکِ نمازِ شبت گلاب لبخند میزنی و نبی فکر میکند این خنده ی خداست نشسته میان قاب هم کوثر خدایی و هم بَضعَهُ الرَّسول هم ذوالفقار و ذکر قیام ابوتراب رزق تمام عالم از این خانه می رسد حاجات اهل عالم از این خانه مستجاب من هر نفس که بی تو کشیدم گناه بود هر لحظه که به یاد تو بودم شده ثواب ای چادر تو ، سایه ی روی سر همه یا فاطمه ، فقط تو شدی مادر همه حق را کنار سفره ی مولا شناختیم از وصله های چادر زهرا شناختیم با قطره های اشک به کوثر رسیده ایم مادر تورا شبیه به دریا شناختیم در روضه ی تو ، “مَنْ عَرَفَ نَفْسَه” دیده ایم خود را شناختیم ، تورا تا شناختیم ما بنده ی “فَقَدْ عَرَفَ رَبَه” نیستیم  با مهرِ مادریِ تو اما شناختیم زهرا چقدر زحمت مارا کشیده است تا اینکه بین روضه خدا را شناختیم مارا نوشته اند مسلمان فاطمه ایمان ماست ، بسته به ایمان فاطمه حق را علم علیست ، علمدار فاطمه ست بانوی استقامت و ایثار فاطمه ست در خانه ای که واژه ی برخواستن علیست ذکر قیام حیدر کرار فاطمه ست تسبیح فاطمه صد و ده بار یا علی ست تسبیح مرتضی صد و ده بار فاطمه ست اصلاً علی ست فاطمه و فاطمه علی ست در پشت در علی ست ، نه! انگار فاطمه است آن بانوی رشیده که از حال می رود در سجده هاش ، با تن تب دار فاطمه ست مقتل نوشته بود تورا بی هوا زدند مقتل بگو که مادر ما را چرا زدند؟ آتش به روی قامت در بود و یک نفر آری هجوم چند نفر بود و یک نفر قرآن به روی نیزه که نه ، زیر دست و پاست کوچه پر از اراذلِ شر بود و یک نفر سینه سپر نموده فدای ولی شود این هجمه ها به سمت سپر بود و یک نفر فرصت نکرده است علی را صدا کند موج بلا و اوج خطر بود و یک نفر زهرا نشسته بود به دامان خویشتن فضه گواه داغ پسر بود و یک نفر پروانه سوخت و وسط شعله ها نشست آیینه ی تمام نمای خدا شکست 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
ما زنده از آنیم که بهر تو بمیریم اصلاً به همین عشق به دام تو اسیریم تو عرش نشین هستی و تو خیر کثیری ما خاک نشینیم و گدائیم و فقیریم 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini عاشق فقط به دیده ی گریان دلش خوش است هجران زده به حال پریشان دلش خوش است عشق است هرچه را بپسندی برای من دلداده ات به غربت و هجران دلش خوش است "گفتی بسوز در غم من…اِی به روی چشم" دلسوخته به لذت درمان دلش خوش است با فقر محض آمدنم عیب و نقص نیست وقتی که مور هم به سلیمان دلش خوش است محتاج یک نگاه کریمانه ی تو ام قحطی زده به قطره ی باران دلش خوش است در پشت در نشستن من بی دلیل نیست سائل فقط به لطف کریمان دلش خوش است با دست مهربان خودت لقمه ای بگیر خیلی گدا به لقمه ای از نان دلش خوش است اینجا بساط شاه و گدا فرق می کند اینجا خود کریم به مهمان دلش خوش است گیرم که خشک هم بشود چشم نوکرت بر ابر رحمت تو کماکان دلش خوش است می گفت عاشقی که زیارت نرفته بود تنها به لطف شاه خراسان دلش خوش است وقتی دلت گرفت فقط فابک للحسین نوکر به روضه ی شه عطشان دلش خوش است ای شهریار نیزه نشین آیه ای بخوان دردانه ات به آیه ی قرآن دلش خوش است 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini نوکر نرود به کربلا پس چه کند؟ خود را نرساند به شما پس چه کند؟ قلبش به کرم خانه ارباب خوش است گر رو نزند به آشنا پس چه کند؟ دارو ز شفا خانه تربت خواهد  جا مانده ز کربلا شفا پس چه کند؟ خاک قدمت بهشت، با بودن تو...  ماندیم که بهشت را خدا پس چه کند؟ دامن مکش از دست گدایان درت بی لطف شما بگو گدا پس چه کند؟ ارباب شدی که رو به هر کس نزنم  بنده نکند تو را صدا پس چه کند؟ 🔸شاعر: ؟؟؟ ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini عاشق فقط به دیده ی گریان دلش خوش است هجران زده به حال پریشان دلش خوش است عشق است هرچه را بپسندی برای من دلداده ات به غربت و هجران دلش خوش است "گفتی بسوز در غم من…اِی به روی چشم" دلسوخته به لذت درمان دلش خوش است با فقر محض آمدنم عیب و نقص نیست وقتی که مور هم به سلیمان دلش خوش است محتاج یک نگاه کریمانه ی تو ام قحطی زده به قطره ی باران دلش خوش است در پشت در نشستن من بی دلیل نیست سائل فقط به لطف کریمان دلش خوش است با دست مهربان خودت لقمه ای بگیر خیلی گدا به لقمه ای از نان دلش خوش است اینجا بساط شاه و گدا فرق می کند اینجا خود کریم به مهمان دلش خوش است گیرم که خشک هم بشود چشم نوکرت بر ابر رحمت تو کماکان دلش خوش است می گفت عاشقی که زیارت نرفته بود تنها به لطف شاه خراسان دلش خوش است وقتی دلت گرفت فقط فابک للحسین نوکر به روضه ی شه عطشان دلش خوش است ای شهریار نیزه نشین آیه ای بخوان دردانه ات به آیه ی قرآن دلش خوش است 🔸شاعر: ؟؟؟ ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini چه میشود نگهی هم بما کنی اقا مرا برای غلامی سوا کنی اقا چه میشود که شبی هم میان خلوت خود فقط بخاطر زهرا دعا کنی اقا فراق تو همه درد است ای طبیب دلم چه میشود که تو دردم دوا کنی اقا گرفته ای ز همان روز ابتدا دستم گرفته ای و محال است رها کنی اقا بدان امید دهم جان که روز رستاخیز میان آن همه من را صدا کنی اقا چقدر گریه کنم من میان روضه ی تان که زائر حرم کربلا کنی اقا 🔸شاعر: ______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
تا که پرسیدم ز قلبم عشق چیست ؟ در جوابم اینچنین گفت و گریست لیلی و مجنون فقط افسانه اند عشق در دست حسین بن علیست 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دلم از روز ازل خورده به نامت ارباب کن دعا تا که شوم عبد مدامت ارباب گر دهی یا ندهی حاجت من میدانی تا قیامت شده ام عاشق نامت ارباب به همان ذکر حسین جان که نوای زهراست نام تو در دو جهان کرده قیامت ارباب لحظۀ روضه چه باکم ز گنه معتقدم نفس وحشی بشود وحشی و رامت ارباب بِشِکن بال و پرم را که کنون آمده ام نتوانم که پرم از سر بامت ارباب دیدن کرب و بلای تو نصیبم چو نشد کنم از دور ز دل عرض سلامت ارباب تو بیا جان یتیم حسنت کن نظری تا شوم نوکر دربست و غلامت ارباب جان قاسم تو بیا و بخرم، تا بشوم سینه بشکسته فدایی قیامت ارباب مستم از باده ی لعلی ز عسل شیرین تر قاسمی مسلکم و تشنه ی جامت ارباب تیغ بر دست شدم بی سر و پای عشقت تا که لبیک بگویم به پیامت ارباب غربتت می کشدم عاقبت ای شاه غریب  گر بگوشم بر سد حزن کلامت ارباب لحظه ی مرگ چه باکی که کنی امدادم جان فدای تو و این مشی و مرامت ارباب 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آب روی ماست گریه آبروداریم ما.. با لباس مشکی ات عمریست خو داریم ما باطهارت بودن از ارکان مجنون بودنست حرف لیلا میشود هرجا وضو داریم ما چشم ما بی اشک بی خیراست،بی خیرش نکن! که فقط از  دار دنیا دو سبو داریم ما.. حرف ما در روضه ها با اشک گفته میشود درمیان گریه باهم گفتگو داریم ما دامن آلوده شدیم اما تو پاکش میکنی روسیاه از غفلتیم اما رفو داریم ما حضرت عباس حامی علمداران توست! چه هراس از این و آن وقتی عمو داریم ما هرکسی دل را بدستت داد از مردم برید تا که دریا هست کی سودای جو داریم ما؟! خوب و بد ما به حسینیه پناه آورده ایم! خوب و بد از پرچم تو رنگ و بو داریم ما!  آرزوی کربلا بر پیرها که عیب نیست.. کربلایی نیستیم و آرزو داریم ما! شهر با یک یاحسین ما معطر میشود هرکجا نام تو باشد های و هو داریم ما لحظه های آب خوردن هم بفکر روضه ایم.. بغض خشکی لب و بغض گلو داریم ما.. در غمت آیات قرآن روضه خوانی می‌کنند آب دریا و بیابان روضه خوانی می‌کنند 🔸شاعر: _________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini غمخوارِ کربلا غم عالم نمی‌خورد دنیایِ بی حسین به دردم نمی‌خورد هرکس که خورد نان تو جایی نمی‌رود هرکس که خورد داغِ تو را غم نمی‌خورد شأنِ دو چشمِ خیسِ عزادار عرشی است این حرفها به چشمه‌ی زمزم نمی‌خورد آنکه به زیر سایه‌ی زهرا نشسته است غمهای روزِ حشر مسلم نمی‌خورد آنکس که جای بستر بیماری ، از غمت آتش گرفت حسرت عزیزم نمی‌خورد من با محرم تو نفَس می‌زنم هنوز هرچند طعنه نوکرتان کم نمی‌خورد من حتم دارم از نفسِ گرمِ مادرت این سینه باز داغِ محرم نمی‌خورد 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هرجا غم تو هست، بجز غم عزیز نیست پای غمت خوشی دو عالم عزیز نیست از اهل روضه های تو حاجت گرفته ایم گریه کن تو پیش خدا کم عزیز نیست تا گریه بر تو مانده چه حاجت به دیگران؟ کوثر که هست چشمه ی زمزم عزیز نیست اثبات کرده اند شهیدان کربلا در امتحان عشق تو جان هم عزیز نیست عمری که با تو می گذرد سال ها خوش است اما بدون لطف تو یک دم عزیز نیست ما اهل گریه ایم و کتابی برای مان اندازه ی لهوف و مقرّم عزیز نیست چون ماه عشق بازی با توست، پیش ما ماهی شبیه ماه محرم عزیز نیست... 🔸شاعر: ________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آتش شکست حرمتِ بیت‌الحرام را تا خلوتِ امام، کشید ازدحام را دستِ طنابِ روضه به حبل‌المتین رسید آخر شکست، حرمتِ دستِ امام را شیخ‌الکبیر، پای پیاده حقیر کرد در کوچه‌های شهر، سواره نظام را موی سپید، مصحفِ نوح‌الائمه بود هر بی‌وضو رسید، شکست احترام را آتش در این مجادله «بَرداً سلام» نیست با شعله زد خلیل علیه‌السلام را با دو گریز، داغِ حسینیه تازه شد از شعله‌های روضه بگویم کدام را ؟! آتش؛ نمازِ مادرمان را شکست و رفت با میخِ در رساند، به سجده قیام را آتش؛ وبالِ دامنِ طفلی سه ساله شد آتش؛ گرفت، معجرِ اهل خیام را از آتشی که هیزمِ این روضه‌ها شده ای چشم تر! ببار و بگیر انتقام را 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای اشک چشم ما همه وقف عزای تو دل‌های دوستان همه صحن و سرای تو چشمم سوی مدینه دلم جانب بقیع گرم زیارت حرم با صفای تو از لحظه‌ای که خاک لحد بر تو چیده شد خاک بقیع نه!دل ما گشت جای تو آیا در بقیع شبی باز می‌شود تا در کنار قبر تو گریم برای تو؟ بردند دست‌بسته تو را سوی قتلگاه با آنکه بود عرش خدا جای پای تو ای صد مسیح زندۀ ذکر شبانه‌ات خاموش شد چگونه صدای دعای تو آخر ز زهر کین جگرت پاره پاره شد ای پاره‌های دل، گُل بزم عزای تو تشییع شد چو پیکر پاک تو تا بقیع می‌کرد گریه ختم رسل در قفای تو چون شمع، آب شد بدنت از شرار زهر ای جان عالمی همه بادا فدای تو تنها نه «میثم»...از غم و اندوه و غربتت آگه کسی نگشت به غیر از خدای تو 🔸شاعر: ________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دشمن هجوم آورد ، برخانه ات شبانه ازگلشن ولایت، آتش زند زبانه ای وای ازاین غریبی مولا امام صادق یاد علی نمودی ، قلب تو رافسردند وقتی تو را زخانه، پای پیاده بردند ای وای ازاین غریبی مولا امام صادق کردی به زیر لب ها، لعن بنی امیه جاری شده دمادم ، اشک تو بررقیه ای وای ازاین غریبی مولا امام صادق دشمن به تنگ آمد، از استواری تو جدت رسول آمد ، آن جا به یاری تو ای وای ازاین غریبی مولا امام صادق زهرستم شرر زد، برجسم وجانت آقا مانده به جان شیعه ،داغ گرانت آقا ای وای ازاین غریبی مولا امام صادق خورشیدی ومزارت، در زیر آفتاب است از سوز غربت تو ، قلب همه کباب است ای وای ازاین غریبی مولا امام صادق 🔸شاعر: __________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini صادق ای آیینه ی صدق و صفا، واغربتا ای غریب ای کشته ی زهرِ جفا، واغربتا روضه های جانگدازت بر دلم آتش زده ای که دردت بر دل و جان آشنا، واغربتا حضرتِ موسی به بالینِ پدر با اشک و آه می زند با گریه بابا را صدا، واغربتا زهرِ منصور آتشی بر خرمنِ جانش زده وه چه شوری گشته در عالم به پا واغربتا سینه ی عرشِ خدا از این غمِ عظمی کباب بر زمین نازل شده تیرِ بلا، واغربتا چشم در خون می نشیند سینه مالامالِ غم سیلِ غم می بارد از ارض و سما واغربتا با سر و پای برهنه از سرِ سجاده اش می بَرندَش بی عمامه بی عبا واغربتا شهرِ یثرب از غمش در تاب و تب افتاده است در ملال و ماتم آمد سینه ها واغربتا خاک تا افلاک امشب غرقِ اشک و ماتم است عرشیان یکسر همه سر در عزا واغربتا چار سوی این جهان تحتِ لوای عزتش لیک او در هاله ی غم مبتلا واغربتا هم مجوسی هم مسیحی می رسد در محضرش می درخشد چون مَهِ بَدرالدجی، واغربتا می فشارد بغضِ سنگینی گلوی خسته را در عزا و ماتمِ شاهِ ولا واغربتا ساغرِ جانش شده امشب پُر از زهرِ جفا بر سرِ سجاده اش سر در ثنا واغربتا جانِ پاکش در شرر از کینه ی عباسیان ناله ی شیخ الائمه تا خدا واغربتا ظالمی خود روی مرکب لیک او را می کشید رحم بر حالش ندارد بی حیا، واغربتا تا زمین افتاد یادِ گودیِ گودال کرد با سنان افتاد جدش بی هوا واغربتا پشتِ مرکب یادِ آن ده نعلِ اسب افتاده بود پیکرِ جدش شد آنجا جابجا واغربتا هر چه شد آقا تو را شب بینِ کوچه برده اند روز بردند عمه را در کوچه ها واغربتا! 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini