eitaa logo
اشعار ناب آئینے
22.1هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini روحم هوای پنجره فولاد می کند وقتی دل ازتمامی دنیاکه میبرم کارم گذشته ازغم زائرنبودنم من بر کبوتران شما غبطه میخورم دارم حسود میشوم آقا به ابرها حتی به بادهای وزان در حریم تو برفرش های پهن میان رواق هات بردانه ای که خورده ازآن یاکریم تو حس میکنم دوباره دم کفشداریم بیرون دوباره نم نم باران گرفته است حس میکنم تمامی سلولهای من ذکر "دخیل حضرت سلطان" گرفته است نقاره میزنددل من جای هرتپش دارم نوای"آمدم ای شاه..."زیرلب حس میکنم دوباره میان حیاطم و باران گرفته و من و ایوان و نیمه شب... دیگربس است هرچه جدایی کشیده ام دلتنگم و هوای حرم بر سرم زده امضابزن دوباره بیایم زیارتت باران غم دوباره به چشم ترم زده... 🔸شاعر: ________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini نقّاره ی تو فخر تمامیِّ سازها ناز تو را خریده خداوندِ نازها تو پادشاه عشقی و در پیش پای تو خم می شود سر همه ی سر فرازها حتّی به حال کفتر جلد حریم تو افسوس می خورند تمامی بازها بر دستگاه "آمده ام" غبطه می خورند حتما مقام "رست" و "بیات" و "حجاز"ها اذن دخول در حرم‌ات ذکر فاطمه است در دست مادرست در این جا جوازها سائل شدن به فاطمه اینجا مزیّت است بالاتر است از همه ی امتیازها بالای طاق پنجره فولاد حک کنید: "صندوقچه ی طلایی آمال و رازها" زیباترین خطوط موازی عالمند صف های زائران تو وقت نمازها آموختم تو را به جوادت قسم دهم اینگونه می دهی تو جواب نیازها... 🔸شاعر: ________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini زیر ایوان طلا یت ذکر یا هو میزنم پیش این گلدسته هاهرلحظه زانو میزنم میکندحیران و مستم صوت این نقاره ها زین سبب باشدکه هردم من دم ازاو میزنم گر خدا خواهد میان خادمانت جا شوم صحن قدست رابه دست خویش جارو میزنم من برای خوردن یک لقمه از نذر شما هر زمان باشد به خدام شما رو میزنم تاکه گیرد دستهایم پنجره فولادتان زائرانت رابه این سوی و به آن سو میزنم پیرمردی گفت مشهدحج مابیچاره هاست بعد آن سعی وصفا قدری از این مو میزنم فاطمه یا فاطمه ذکر مدامم در حرم من برای گوشه چشمت ، دم ز بانو میزنم 🔸شاعر: _______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بر گدایی که پشتِ در داری شکر حق لطفِ مستمر داری فرق داری چقدر با مردم دستِ پر برکت و اثر داری السلامُ علیک یا سلطان یک گدا باز پشتِ در داری من برایِ شما فقط دردم باز هم حالِ دردسر داری؟ بر دلم ردِ پایِ تو مانده بینِ کوچه‌ی دل گذر داری آسمانت همیشه نورانی است زهره داری و یک قمر داری در همین سبکِ شعرِ آیینی محتشم هایِ معتبر داری خوش به حالِ تمامِ آهوها خوب از حالشان خبر داری 🔸شاعر: ________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در نگه داریم فریادی که در فریاد نیست همت عشقی که درما هست درفرهادنیست درمیان خنده عشقم، گر اشکم جاری است حال دیوانه همین باشد به آن ایرادنیست دل مفرح میشود هر بار در وقت بکا آنکه غم راخوب نشناسدیقییناشادنیست هر مریضی که ز درمانگاه تو ترخیص شد خوب میداند که جایی مثل گوهرشادنیست مرغ دل را صحن جامع کربلایی میکند این دل ویرانه بی کرببلا آباد نیست 🔸شاعر : _________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بال وا کرده ام از فاصله ها می گذرم بال واکرده ام از شوق تو پروانه ترم راهی جاده عشق است دلم رو به بهشت سایه انداخته خورشید خراسان به سرم شیشه ی چشم من از عطر حرم لبریز است شده خوشرنگ تر از آینه ها دور و برم دل من پشت سر دسته کبوترهایت کاسه آبی شده و ریخته از چشم‌ ترم‌ زعفرانی شده لبهای قلم در وصفت توی فنجان غزل ریخته دمنوش حرم عطر شوقی که در آغوش رواقت پیچید دیرگاهی ست که با خاطره اش همسفرم 🔸شاعر: _________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
#دهه_کرامت #امام_رضا بشنو از رندی که از مشهد حکایت میکند صاحب نقاره ها بر ما کرامت میکند دست خالی بر نگردد یک نفر از ارض طوس چون علی موسی الرضا او را شفاعت میکند 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
#دهه_کرامت #امام_رضا دل گشته مقیم حرم شاه خراسان چون خاک به زیر قدم شاه خراسان شاید که خدا خواست نصیب دل ما شد در روز جزا هم کرم شاه خراسان #محسن_زعفرانیه 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini سلام ای غریب غریبان سلام ! سلام ای طبیب طبیبان سلام ! الا ماهتاب شبستان توس الا حضرت نور ! شمس الشموس غریبم من از راه دور آمدم به دنبال یک جرعه نور آمدم شبم ، آه یک جرعه ماهم بده پناهی ندارم پناهم بده ببخشا اگر دور و دیر آمدم جوان بودم ، امروز پیر آمدم منم زائری خام و بی ادعا کبوتر کبوتر کبوتر دعا اگر مست و مسرور و شاد آمدم من از سمت باب الجواد آمدم من از عطر نامت بهاری شدم تو را دیدم آیینه کاری شدم تو این خاک را رنگ و بو داده ای به ایران من آبرو داده ای ببخشای این عاشق ساده را ببخشای این روستا زاده را تو را دیدم و روشنایی شدم علی ابن موسی الرضایی شدم 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دل را مقیم درگه جانان نوشته اند ما را غلام حضرت سلطان نوشته اند آتش ز سوز سینۀ ما آفریده شد چون عشق تو به سینۀ سوزان نوشته اند تو سفره دار عشقی و ما ریزه خوار تو ما را کنار چشم تو مهمان نوشته اند دل ذره ذره می شود از یک نگاه تو گویا ز روی چشم تو قرآن نوشته اند روز ازل که قرعه به نام تو می زدند ما را برای عشق تو قربان نوشته اند دل می تپد به سینه ز فکر حمال تو اصلا مرا ز عشق تو حیران نوشته اند از آن شبی که دل ز دل ما ربوده ای ما را انیس دیدۀ گریان نوشته اند ما از محرم و صفر و فاطمیه ایم ما را یتیم سورۀ انسان نوشته اند 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شرمنده‌ام که همت آهو نداشتم شصت و سه سال راه به این سو نداشتم اقرار می‌کنم که من – این های و هوی گنگ- ها داشتم همیشه ولی هو نداشتم جسمی معطر از نفسی گاه داشتم روحی به هیچ رایحه خوشبو نداشتم فانوس بخت گم‌شدگان همیشه‌ام حتی برای دیدن خود سو نداشتم وایا به من که با همه‌ی هم زبانی‌ام در خانواده نیز دعاگو نداشتم شعرم صراحتی‌ست دل‌آزار، راستش راهی به این زمانه‌ی ناتو نداشتم نیشم همیشه بیشتر از نوش بوده است باور نمی‌کنید که کندو نداشتم؟! می‌شد که بندگی کنم و زندگی کنم اما من اعتقاد به تابو نداشتم آقا شما که از همه‌کس باخبرترید من جز سری نهاده به زانو نداشتم خوانده و یا نخوانده به پابوس آمدم؟ دیگر سوال دیگری از او نداشتم 🔸شاعر: _________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini گندم ازدست توخورده است وکبوترشده است!       طبق تقدیر قشنگی که مقدر شده است و خدا خواست چه خوشبخت درختی را که:   گوشه‌ای از حرمت پاشنه‌ی در شده است!! هیجان در هیجان، بغض که بر شانه‌ی بغض گونه‌ی حوصله‌ها از هیجان تر شده است! ریخت مرمر مرمر اشک بر این فاصله‌ها      این چنین صحن و رواقت، همه مرمر شده است حال آن دخترک نیمه فلج یادت هست؟!!    حال او از نفس گرم تو بهتر شده است سال پیش آن زن نازا که دعا پشت دعا...    خبر آورده برای تو که مادر شده است! نامه‌هایی که نوشته نشدند و خواندی!          اشکهایی که خود اندازه‌ی دفتر شده است دل اگر دور تو گردید، ندارد حیرت: گندم از دست تو خورده است و کبوتر شده است! 🔸شاعر: __________________________________ 🔹 اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini