eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.6هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini زمقدمش همه ی آسمان چراغان شد که عرش خالق هستی به فرش مهمان شد گلی به جمع گلستان باغ ایمان شد تمام معنی اسمش خلاصه قرآن شد پدربزرگ رسول خدای سبحان است شب تولد آقایمان حسن جان است شبیه حضرت ختمی مآب آمده است مثال رحمت حق بی حساب آمده است ستاره در بغل آفتاب آمده است علی ترین پسر بوتراب آمده است کریم آل عبا نوری از خداوند است به چهره ی همه ی اهلبیت لبخند است رکاب دست یدالله را نگین حسن است که جانشین به حقه امیر دین حسن است کرم گدای کریمیه این چنین حسن است خدا گواست به عالم که بهترین حسن است هزار حاتم تائی شده گدای درش خوشابحال علی با وجود این پسرش به پاس مقدم او هر فقیر آقا شد کرم به نام حسن تا همیشه معنا شد دره بهشت خدا روبه شیعیان واشد که مادره همه ی اهلبیت زهرا شد چه دلربا گوهری و چه مادر و پدری خدا به فاطمه داده چه نازنین پسری منم گدای درت یک نگاه میخواهم فقیرم و کرم از سمت شاه میخواهم حقیقتا ز تو مولا پناه میخواهم شکسته ام ز شما تکیه گاه میخواهم عنایتی کرمی بی نیازه غیرم کن تورا به ماه خدا عاقبت بخیرم کن 🔸شعر : ________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini اینجا کسی که باز لبش بر شکایت است بر سفره‌ای نشسته که تا بی‌نهایت است ما بندگان جود حسن تا قیامتیم رنگین کمان چهره‌ی ما از خجالت است زهرا، حسن، حسین و علی، مصطفی... خدا! این خانواده عادتشان بر کرامت است در پیش مجتبی که کسی بی نصیب نیست! مخدوم حافظ است مگر؟! با عنایت است! هر کس که از دو دست حسن بی‌نصیب شد توفیق او کم است اگر کم سعادت است شایسته نیست پیش حسن التماس‌ها «در حضرت کریم تمنا چه حاجت است» 🔸شاعر: ________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini این خانواده آینه‌های خدایی‌اند در انتهای جادۀ بی‌انتهایی‌اند خیل ملک مقابلشان سجده می‌کنند این‌ها خدا نی‌اند ولیکن خدایی‌اند هرکس که می‌رسد سر اطعام می‌برند فرقی نمی‌کند که فقیران کجایی‌اند یک «السلام» و یک «و علیک السلام» سبز این‌ها همان مقدمۀ آشنایی‌اند... سوگند می‌خوریم که پروانه زاده‌ایم همسایۀ قدیمی این خانواده‌ایم تو آسمان جودی و ما یا کریم تو پرواز می‌کند دل ما تا حریم تو احساس می‌کنم به تو نزدیک می‌شوم وقتی که می‌وزد سر راهم نسیم تو وقت کرامت است که از راه آمده‌ست آن آشنای کوچه‌نشین قدیم تو... سوگند می‌دهیم خدا را در این سحر بر پینه‌های رحمت دست کریم تو ما را همیشه سائل دست شما کند ما را به زیر پای شما خاک پا کند... ای در هوای پاک نگاهت سلام‌ها نامت نداشت سابقه‌ای بین نام‌ها ای سبزی بهار خدا سیر می‌شوند از عطر سفره‌های حضورت مشام‌ها... در کوچه‌ات کسی به کسی جا نمی‌دهد مکثی نما به شوق چنین ازدحام‌ها سائل شدن کنار نگاه تو واجب است وقتی گدا به چشم تو دارد مقام‌ها تو سفره‌دار شهر خدا، ما گدای تو مثل کبوتریم و اسیر هوای تو آن‌کس که پیش پای شما خم نمی‌شود در خانۀ فرشته هم آدم نمی‌شود آقای من بدون توسل به نام تو حالی برای توبه فراهم نمی‌شود دست مرا بگیر و به سمت خدا ببر چیزی که از بزرگی‌تان کم نمی‌شود آرامش تو باعث طوفان کربلاست بی‌صلح تو قیام مُحَرم نمی‌شود... تا کربلا رسید صدای سکوت تو این قیل و قال‌ها به فدای سکوت تو ای از هزار حاتم طائی کریم‌تر لطف تو از تمام کریمان قدیم‌تر... تو ابتدای نسل طهورای کوثری هرکس حسودتر به تو باشد عقیم‌تر در این مسیر رو به خدایی ندیده‌ایم از رد پای گیوۀ تو مستقیم‌تر در کربلا به آینه‌ات سنگ می‌زنند هرکس شبیه‌تر به تو جرمش عظیم‌تر آقا تو در کلام خلاصه نمی‌شوی در حضرت و امام خلاصه نمی‌شوی 🔸شاعر: ________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini غنچه در وادی الفاظ دهن معنا شد غزل انشا شد و آنگاه سخن معنا شد سخن از مرد میان آمد و حیدر گل کرد نام زهرا به زبان آمد و زن معنا شد پسرِ حیدر و زهراست حسن ، با او بود مشک در نافه ی آهوی ختن معنا شد "در ازل پرتو حُسنش ز تجلی دم زد" حُسن ، نوری است که در روی حسن معنا شد وزن این شعر طربناک شد از نام حسن فاعلاتن فعلاتن فعلن معنا شد می شود عاشق و دل شیفته ی او نشویم؟ در جواب آنچه نوشتم ابداً معنا شد مانده بودیم کجا خانه بسازیم اما از بقیعش که نوشتیم وطن معنا شد چقَدَر کار حسن بردنِ دل ، دلبری است چقدَر روز جمل معنی جنگاوری است در جمل شمّه ای از رزم حسن را دیدند ورنه بازوی حسن مثل پدر حیدری است هرکجا نام حسن آمده زهرا هم هست پسر اولِ زهرا چقدَر مادری است می شناسند ملائک همگی روی زمین خانه اش را که شب و روز پر از مشتری است جبرئیل آمده هربار به پابوسی او افتخارش درِ این خانه فقط نوکری است دستِ ما نیست اگر عاشقِ نام حسنیم همه اش کارِ همان خالقِ بالاسری است از شب تیره چه غم ، روی حسن را داریم نور را ، صورتِ نیکوی حسن را داریم به گدایان نرسد لطف کسی از سر صدق ما گدایان حسن کوی حسن را داریم چنگ در حبلِ متین صبح خطر باید زد چه غم از صبحِ خطر ، موی حسن را داریم مثل بادیم ، به هر کوی و گذر می گذریم ذکر برداشته هوهوی حسن را داریم مثل شمعیم که در عشقِ حسن ذوب شدیم در دل خود همه سوسوی حسن را داریم شیعیان حسنی در همه جا معلومند شکُر لِلّه همه جا بوی حسن را داریم 🔸شاعر: ________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini امشب از محبوب میخوانند اهل آسمان تا سحر مجذوب میمانند اهل آسمان یک خبر از غیب میدانند اهل آسمان روی لب این ذکر میرانند اهل آسمان این خبر از لطف داور بر پیمبر آمده سبط احمد، شبل حیدر، نسل کوثر آمده بال و پر گم کرده جبرائیل هوهو میکشد خویش را خوشحال میکائیل هر سو میکشد تا دمد در صور اسرافیل ابرو میکشد بر در فردوس عزرائیل هی بو میکشد دل ربوده از ملائک این کمان ابروی سبز خوی سبز و بوی سبز و خال مشکی روی سبز مژده ای عشاق آقای کریمان آمده معدن جود و سخا دریای احسان آمده در جهان آفرینش پای سلطان آمده پادشاه پادشاه پادشاهان آمده هم سلامش هم کلامش از خداوند جلیست سکّه و دربار و مُهر و تخت و تاجش از علیست نیست این کاشانه را خاموش، مشعل هیچگاه کس در این خانه نمیگردد معطل هیچگاه کار مضطر را نمیسازد محول هیچگاه پاسخ سائل نمیگوید به مُجمَل هیچگاه بر در این خانه صد حاتم گدایی میکند نوکر کوی حسن آری خدایی میکند دور افتاده، مقرب میشود پیش حسن لاابالی هم مهذب میشود پیش حسن بی ادب اینجا مؤدب میشود پیش حسن مثل من، نوکر ملقب میشود پیش حسن در جواب مرد اعرابی سلامش میدهد پیش چشم دوستان، شأن و مقامش میدهد در صف پیکار، او مانند حیدر میشود خود به تنهایی چنان هفتاد لشگر میشود چون بسر سربند میبندد، پیمبر میشود در صف صفین، خود الله اکبر میشود سر نمی ماند رها از تیغ رستاخیزی اش یل یلان، یکدم دو نیمه میشوند از تیزی اش کیست آقایم حسن، وجه خدای عالمین کیست آقایم حسن، بهر نبی نور دو عین کیست آقایم حسن، والا شفیع نشأتین کیست آقایم حسن، او هست آقای حسین هر که میگردد حسینی از حسن دارد نشان داده این قلب حسینی را حسن آتشفشان رازدار کوچه هست و رازدار گوشوار شاهدِ آن روی سیلی خوردۀ ٱم الوقار محرمِ اسرار مادر در هجومِ نابکار صاحبِ سِرّ علی و هم غلاف و ذوالفقار او نه تنها شد عصای مادرش با چشم تر پهلوی بشکسته راهم جمع کرده پشت در غصه های مادرش زهرای اطهر خورده است غصۀ تنهاییِ یک عمر حیدر خورده است در میان لشگر خود زخم خنجر خورده است تیر بر تابوت و نعش او مکرر خورده است با وجودی که غمی از عمر او مخفی نبود عاقبت «لایوم» در وصف حسین خود سرود 🔸شاعر: _______________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
مثل موجی که به روی آب بازی می کند نام نیکت در دل من سرفَرازی می کند ذکر اسمت می شود مشکل گشای دردها گفتن یک یا حسن هم چاره سازی می کند… 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ماه از نیمه گذشته، این گدا دلواپس است باز کن در را ..گدایِ بینوا دلواپس است مانده ام بخشیده ای یا که نبخشیدی مرا؟ بنده ی بی چشم و رو ..بی ادّعا دلواپس است عمرِ این ماهِ مبارک می رود رو بر افول این ز پا افتاده را بنگر..خدا دلواپس است می دهم سوگند بر اشکِ دو چشمِ فاطمه در گذر..از کرده ها..این بی حیا دلواپس است آه..ستار العیوبی کن دوباره ..پرده پوش از گنهکارت نمی پرسی چرا دلواپس است؟ آبرویم در خطر افتاده ..قدری صبر کن گر که از سویت نباشد اعتنا دلواپس است "ربنّا افرغ علینا"..من به قدری خسته ام هیچ می بینی غلامت ربنّا دلواپس است ذکرِ من شد گاهِ استغفار..یا مولا حسین گریه کُن..تا که نگیرد ڪربلا دلواپس است 🔸شاعر: ________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای کاش ، بفهمم که غلط بوده مسیرم آن وقت زِ سر مستیِّ این واقعه سیرم عمرم همه طی شد پیِ یک لقمه ی نانی دیروز جوان بودم و ، امروز چو پیرم دنیام چو ماری که زِبس خوش خط و خالست وابسته و دلبسته ی این مارِ حقیرم!! اُمّید به جز لطف و عنایات خدا نیست مجموعه ای از خَبط و گناهان کبیرم انگار نه انگار که دنیای دگر هست اندر خَم این کوچه ی بن بست اسیرم مانند یکی شاطرِ پیرم که پس از پخت بی مایه شده نانم و درگیر فطیرم! چون دست گرفتار ، گرفتم به مسیری تفسیر اَجِرنا به مِنَ النارُ مُجیرم (تنها) ، نکند چون ملک الموت بیاید انگشت به لب باز بگویی شده دیرم 🔸شاعر: _______________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دردِ جانِ نگران را به که گویم یارب آتشِ بغضِ نهان را به که گویم یارب کوله بارِ سفرم از عملِ خیر تهی ست غفلتم در رمضان را به که گویم یارب تویی همرازِ من و همدمِ تنهاییِ من این همه زخمِ زبان را به که گویم یارب دستِ رد گر بزنی بر دلِ بشکسته ی من آهِ جانسوزِ خزان را به که گویم یارب دستِ خالیِ من و ، دامن رحمانیِ تو سفره ی خالی ز نان را به که گویم یارب ما خطا کرده ایم اما تو فقط بخشیدی دردِ بی شرمی مان را به که گویم یارب با همه نقصی که در عبدِ خطا کارِ تو هست تو نگفتی و من آن را به که گویم یارب تویی که بنده نوازی، تویی که مظهرِ عشق لطفِ بی حدِ تو جان را به که گویم یارب به درِ رحمتت آورده ام از غصه پناه این همه ظلم زمان را به که گویم یارب وای بر من که اگر بر درِ تو پشت کنم بی تو نا امنیِ جان را به که گویم یارب! 🔸شاعر: _______________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دوباره اشك غم از گونه ام سرازير است امام حيِّ من! احياي بي تو دلگير است دوباره ليله ي قدر آمد و گمان دارم مقدر است نيايي؛ فراق تقدير است كسي ورق نزند خاطرات هجران را كتاب بي كسي ام بي نياز تفسير است مبين كه دست تمنا به آسمان دارم هنوز پاي دل من به خاك، زنجير است گرسنه آمده ام پاي سفره ي سحرت كه ديده و دلم از شام بي كسي سير است رواست تا كه فدايت كنم جواني را ز فرط معصيت افسوس كه دلم پير است براي اين شب جمعه مرا به كوفه ببر چرا كه كرب و بلا در نجف زمينگير است دليل مرگ علي نيست ضربه ي شمير چرا كه قاتل مولا قلاف شمشير است 🔸شاعر: _______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini اصلِ لذّت از مناجاتِ سحرهایم علیست برترین مضمونِ احیا مدح مولایم علیست بهترین سوگندِ پیغمبر به درگاه خدا هر سحر، نامِ شَهَنشاهِ دو دنیایم علیست حَیِّ سرمد بارها فرمود با ختم رُسل قالعِ کفر و نفاق و شرکِ اعدایم علیست از شب معراج چون برگشت احمد، فاش کرد از ازل نوری که شد هم قدّ و بالایم علیست لیلةُ القدرِ خدا زهراست، اما فاطمه گفت: آری لیلةُ القدرم، که همتایم علیست از حسن پرسید سلمان، سِرّی از مولا بگو مجتبی فرمود: سِرُّالله بابایم علیست گفت اربابِ شهیدم وصفِ ثارُالله را خون‌بهای قطره قطره، خونِ رگهایم علیست قائم آل محمد اینچنین فرموده است: ذوالفقارم، یادگارِ جدِّ والایم علیست یل یلِ اُم البنین، هِیبت ز حیدر برده است هیبةُ اللّهیِ سالارِ دل آرایم علیست چون حجاب از چشم ما یک لحظه بَردارد خدا دیده خواهد دید جَنبُ الله، آقایم علیست با کسی کاری ندارم، من غلامِ قنبرم زانکه قنبر بندۀ درگاه مولایم علیست فاتح بدر و حنین و خیبر و خندق علی صاحب قلبِ پُر از حُبِّ تَولّایم علیست زاهدِ شب، مَرد میدان، شیرِ حق، عبدِ خدا معنیِ زُهد و وَرع، طاعات و تقوایم علیست در طواف کعبه میگردم به گِردِ روی او آبروی بیتِ حق، مولای یکتایم علیست صحن ایوان نجف، دربارِ سلطان من است کلب این درگاهم و هردَم تمنایم علیست نام او نقشِ نگین خاتم پیغمبران قبلۀ راز و نیاز و درد دلهایم علیست شیر مادر، لقمۀ بابا، حلالم تا ابد در حقیقت مادرم زهرا و بابایم علیست سائلم من، سائلم من، سائل روی علی صاحب دنیا و دین، امروز و فردایم علیست از علی دم میزنم تا زنده ام، سِرّ و عَلن گر گنهکارم ولی پنهان و پیدایم علیست 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بر عفو بی‌حسابت این نکته‌ام گواه است گفتی که یأس از من بالاترین گناه است من غرق در گناهم مسکین و رو سیاهم تنها تویی پناهم «لا تَقنَطُوا» گواه است هرگز نمی‌پسندی در بر رویم ببندی آخر کجا گریزد عبدی که بی‌پناه است در دیده اشک سُرخم بر چهره رنگ زردم مویم شده سفید و پرونده‌ام سیاه است بازآمدم به سویت برگشته‌ام به کویت این بندۀ فراری محتاج یک نگاه است من عهد خود شکستم من راه خویش بستم ور نه به جانب تو هر سو هزار راه است یک جمله با تو گفتن ذکر هزار سال است یک لحظه بی‌تو بودن یک‌عمر اشتباه است یک یا اِلهی اَلْعَفو جبرانِ جُرمِ یک عمر یک شام قدر با تو بِهْ از هزار ماه است 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دست خالی‌تر ز هر شب آمدم من برای حل مطلب آمدم من گنه‌‌کردم ولیکن نادمم روسیاهم لیک یارب آمدم چون ز پا افتاده‌ام دستم بگیر بارالها در پناهت مستجیر من غلام حلقه برگوش حسین شد امیر من حسین نعم‌الامیر بر سرم قرآن نهاده آمدم بین به درگاهت چه ساده آمدم آمدم تا که ببخشایی مرا من ز بیراهه به جاده آمدم کربلا شد مقصد و مقصود من با حسینت آمدم معبود من گرچه آلوده ولیکن عاشقم در بضاعت این تمام بود من شاه تشنه دستگیر عالم است پاره‌ی قلب رسول خاتم است در پناه شاه بی‌سر آمدم درعزایش‌سینه‌ام درماتم است سومین احیای امسال من است عشق ثاراله پر و بال من است گریه‌های بی امان بهر حسین روز وشب‌این‌حال‌واحوال‌من‌است برلبم باشد مدام این زمزمه روزیم کن تا بیایم علقمه اربعین پای پیاده کربلا پا به پای کاروان با فاطمه 🔸شاعر: ________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini نفس سرکش گاه گاهی در دلم آشوب کرد شکر تنبیه تو بود و فتنه را سرکوب کرد قلب من با یاد عشقت می‌زد و عیبی نداشت غفلتِ از ذکر تو قلب مرا معیوب کرد تا ابد شرمنده هستم از کرام الکاتبین چون گناهان مرا هم دید و هم مکتوب کرد چشم‌پوشی کردی و در چشم مردم آمدم پرده‌پوشی‌های تو خیلی مرا محبوب کرد از شهیدان راهکار فتح را آموختیم لشگر ابلیس را شب می‌شود مغلوب کرد هر زمان وضع معاشم سخت و نامطلوب شد ذکر «یا حیدر مدد» اوضاع را مطلوب کرد در پی جاه و مقامی نیستم زیرا حسین... در مقام نوکری خود مرا منصوب کرد اربعین هر سال ثابت کرد با عشق حسین... می‌شود قلب تمام خلق را مجذوب کرد بی‌جهت گفتند روضه عامل افسردگی است بلکه روضه خیلی از افسرده‌ها را خوب کرد 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هر کس برای توبه مصمم نمی شود با صد هزار موعظه آدم نمی شود امروز اگر که فرصت توبه هدر دهیم فردا همین مجال فراهم نمی شود طاعات ما و حلقه ی پیوند با خدا خالص نبوده است که محکم نمی شود نامردی است بندگی لحظه ای ما شوق گناه و نافله با هم نمی شود باید برای خشکی چشم التماس کرد این چاه خشک، یک شبه زمزم نمی شود ساکت نباش، حرف بزن با خدا، بگو: من آمدم کنار تو باشم، نمی شود؟ شاید که از نگاه تو افتاده ام دگر وقتی دلم، شکسته و محرم نمی شود در بین خوب ها منِ آلوده هم بخر چیزی که از کریمی تو کم نمی شود حلوا نخواستم، تو خودت را به من بده حلوا برای غم زده مرهم نمی شود جای بهشت کرب و بلا روزی ام کنید بی کربلا بهشت، مجسم نمی شود هرکس که آمده قدمی سمت کربلا شرمنده ی رسول مکرم نمی شود نان علی و فاطمه را سائلی که خورد دیگر مقابل احدی خم نمی شود شمشیر زهر خورده به فرق علی زدند پس مرهمی براش فراهم نمی شود جوری که آیه های سرش ریخته بهم هر کار هم کنند منظم نمی شود این ضربه سخت بود ولی در دل علی بر دردهای کوچه مقدم نمی شود زینب... مدینه، کوفه، مدینه، زمین طَف یک زینب است و این همه ماتم؟! نمی شود 🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بگذار تا بميرم در اين شب الهی ورنه دوباره آرم رو روی روسياهی  چون رو كنم به توبه، سازم نوا و ندبه  چندان كه باز گردم گيرم ره تباهی چون رو كنم به احياء، دل زنده گردم اما  دل مرده مي‏شوم باز با غمزه گناهی  گرچه به ماه غفران بسته است دست شيطان  بدتر بود ز ابليس اين نفس گاه گاهی  ای كاش تا توانم بر عهد خود بمانم  شرمنده‏ ام ز مهدی وز درگهت الهی  تا در كفت اسيرم قرآن به سر بگيرم  چون بگذرم ز قرآن اُفتم به كوره راهی  من بندگی نكردم با خويش خدعه كردم  ترسم كه عاقبت هم اُفتم به قعر چاهی  با اينكه بد سرشتم با توست سرنوشتم  دانم كه در به رويم وا مي‏كنی به آهی  ای نازنين نگارا تغيير ده قضا را  گر تو نمي‏پسندی تقدير كن نگاهی  دل را تو مي‏كشانی بر عرش مي‏كشانی  بال ملک كنی پهن از مهر روسياهی  دل را بخر چنان حُر تا آيم از ميان بُر  بی عجب و بی تكبّر از راه خيمه گاهی  امشب به عشق حيدر ما را ببخش يكسر  جان حسين و زينب بر ما بده پناهی آخر به بيت زينب بيمار دارم امشب  از ما مگير او را جان حسن الهی  در اين شب جدايی در كوی آشنايی  هستم چنان گدايی در كوی پادشاهی 🔸شاعر : _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خيز، اى بنده محروم و گنهكار بيا  يک شب اى خفته غفلت زده بيدار بيا  بس شب و روز كه در زير لَحَد خواهى خفت  دَم غنيمت بشمار امشب و بيدار بيا  شب فيض است و در توبه و رحمت باز است  خيز، اى عبد پشيمان و خطاكار بيا  پرده شب كه بود آيت ستّارى من  دور از ديده مردم، به شب تار بيا  اين تويى، بنده آلوده و شرمنده من  اين منم، خالق بخشنده ستّار بيا  مگشا دست نيازت به عطاى دگران  دل به من بسته و بگسسته ز اغيار بيا  فرصت از دست مده، مى گذرد اين لحظات  منشين غافل و بى حاصل و بيكار بيا 🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini امشب ای خالق یکتا همه را می بخشی در شب قدر،خدایا همه را می بخشی ای کریمی که همه ریزه خورخوان توأند سفره ات هست مهیّا همه را می بخشی گر چه ما غرق گناهیم ولی از سر لطف می کنی باز مدارا همه را می بخشی به علی،احمد و زهرا،به حسین و به حسن تو،به این حُرمت اَسما همه را می بخشی مِهر و کینه دو پر و بال عروج دل ماست به تولّی و تبرّی همه را می بخشی شیعه ی حیدر و آتش ،چقدَر بی معناست مطمئنّم که به مولا همه را می بخشی دست خالی نرود هیچ کسی از این جا تو در این لیله ی احیا همه را می بخشی آن قدر لطف و عنایت به همه داری که نه فقط اهل دعا را همه را می بخشی یک نفر گر که دعایش به اجابت برسد شک ندارم که تو یکجا همه را می بخشی به خدایی تو سوگند که در وقت سحر وسط گریه و نجوا همه را می بخشی پر توبه بده تا سوی تو پرواز کنم تا ببینم که چه زیبا همه را می بخشی من زمین خورده ام امّا نه شبیه عبّاس به زمین خوردن سقّا همه را می بخشی 🔸شاعر : ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بیا که عبد مطیع خدا شدن خوب است شبی به خاطر او سر به را شدن خوب است تمام حرف همین است که گنه نکنیم ز آن چه نفس بخواهد جدا شدن خوب است شده به یک سحری صاف کن دل خود را به آیه های خدا با صفا شدن خوب است به دل حقیقت محبوب را تو پیدا کن ز عشق های مجازی رها شدن خوب است چرا به پیش خلائق تو خم کنی سر خود ؟ شبی مقابل دلدار تا شدن خوب است صدای اهل قبور است می رسد بر گوش که : آی بنده رفیق دعا شدن خوب است از این دو دیده به غیر از گنه نشد حاصل ببند چشم ، که اهل بکا شدن خوب است ببین که قافله ی عمر می رود از پیش مرو به خواب که دور از خطا شدن خوب است مگر که بخت کند رو ،طبیب را بینی به درد بندگی اش مبتلا شدن خوب است در این لیالی رحمت اگر خدا خواهد مسافر حرم کربلا شدن خوب است 🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شب رسید و سکوت سنگینی به هیاهوی شهر حاکم شد با کمی نان به سمت نخلستان مردی از جنس نور عازم شد می رود تا به پیرمردی که در خرابه ست باز سر بزند کودکان یتیم منتظرند تا که مرد غریبه در بزند پادشاه کدام مملکتی در غم مردمش سهیم شده؟ چه کسی جز علی در اوج مقام مرکب کودکی یتیم شده؟ خیلی از بچه ها نمی دانند نام این مرد آسمانی را ولی او هدیه می دهد به همه نان و خرما و مهربانی را کوله بارش همین که خالی شد شکر کرد و به کار خود برگشت یک نفر مانده بود و او حالا به محل قرار خود برگشت خلوتی داشت در سیاهی شب با خودش رو به ماه زمزمه کرد درد های نهفته ی دل را باز در گوش چاه زمزمه کرد تو بگو دست جهل مردم شهر به کجا می برد مرا ای چاه... تا سحر با دل شکسته گرفت زیر لب نغمه ی " الا ای چاه... " مسجد کوفه آخرین روز است که علی را امام می بیند نانجیبی به تیغ زهرآلود کار او را تمام می بیند سر او را شکسته اند، ولی دل او از همه شکسته تر است خسته از عدل اوست کوفه ولی علی از روزگار خسته تر است همه دیدند در کنار علی خون محراب باغ لاله شده وسط روضه با همین تصویر روضه ی دیگری حواله شده ناگهان در غروب روز دهم در دل اهل خیمه غوغا شد وسط جنگ بین زجر و سنا سر یک گوشواره دعوا شد سر اصغر به نیزه بند نشد فرق عباس با عمود شکست بدن اکبر ارباً اربا شد شمر بر سینه ی حسین نشست... 🔸شاعر: ________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini کس نمی داند چها بر قلب مولا میگذشت لحظه های آخرش با یاد زهرا میگذشت دخترش را کرد آرام و سپس در را گشود گفت کاش آن روز زهرایم به پشت در نبود در که شالش را گرفت از دل قرارش را گرفت یادش آمد میخ در دار و ندارش را گرفت شال خود محکم ولی در را علی آهسته بست یادش آمد ضربِ در پهلوی زهرا را شکست تا قدم در کوچه ها زد لرزه بر پایش فتاد یاد آن روزی که بین کوچه زهرایش فتاد یادش آمد باز تنها یاورش را میزدند دستهایش بسته بود و همسرش را می زدند تا در مسجد فقط میکرد مولا زمزمه فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه گریه میکرد و دعا می کرد یارب یا مجیر که علی را دیگر از این مردم دنیا بگیر سجده آخر دعای مرتضی شد مستجاب تیغ اشقی الاشقیا بشکست فرق بوتراب خورد با صورت زمین شیر خدا از حال رفت در همان لحظه دلش یک لحظه تا گودال رفت دید در گودال آن خدّالتریب افتاده است بین یک لشکر حسین او غریب افتاده است یک طرف در بین مقتل دست و پا میزد حسین یک طرف بر روی تل زینب صدا میزد حسین دور تا دورِ حسینش چشم تا می کرد کار نیزه بود و نیزه بود نیزه بود و نیزه دار گفت ای نامرد کمتر بین خون تابش بده یا مَبُر سر از تنش یا لااقل آبش بده 🔸شاعر: __________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini امشب نشسته ذکرت بر لب؛ إلهی العفو جاریست اشکِ چشمم یارب إلهی العفو بیتابم و نشستم پشتِ درت شبِ قدر دریاب! نقش بسته بر لب: إلهی العفو بیمارم و ببین که حالِ خوشی ندارم میسوزم از معاصی در تب إلهی العفو أنتَ الّذي سَترتَ، أنتَ الّذي غَفرتَ* حک شد به دستِ من این مطلب؛ إلهی العفو باید بگیرم از تو رزقِ شهادتم را در حالِ سجده مثلِ هر شب إلهی العفو جانم فدای آنکه، در زینبیه با اشک... میگفت جانِ بی بی زینب(س)! إلهی العفو * یارب قسم به جانِ زینب(س) که غرقِ خون دید- فرقِ سرِ پدر را امشب!... إلهی العفو! * مناجات امام حسین(ع) در روز عرفه (تویی آن خدایی که پرده پوشی کردی، تویی آن خدایی که آمرزیدی) 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini یا علی امــشب چه خوش با من مدارا می کنی شد شب قـدر و تو خود، دردم مداوا می کنی در کـنار ذکـر حـقّ و جـــوشن و احیای شب با نــماز و سجده ات دل را مــصـفا مـی کـنی عـدل و احـسان شما حتی ز قاتل کم نگـشت کاسه ی شیری برایِ او مهیا می کنی از شمار فضل تو حیدر قلم ها عاجــز است در رکـوع خود زکــات عشـق اهدا می کنی مـردم نا اهـل کـوفه با تو بد کردند ولی ازخدای خویش استغفار آنها را تمـنا می کنی 🔸شاعر: ________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
📸 اعمال مشترکه شب‎های قدر 🔹 اشعار ناب آئینے 🔹 @shere_aeini
سحر بیستم از درد و غم و آه بگو از غم انگیز ترین روز و شب ماه بگو از یتیمی که به شب منتظر و چشم به راه از در و خانه و تنهایی این چاه بگو 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini