eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.8هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️ سالروز ارتحال امام خمینی (ره) @shere_aeini امروز دلم هوای باران دارد دلتنگیِ کوچه ی جماران دارد امروز دلم ز یاد یاران تنگ است چون میلِ وصالِ کویِ جانان دارد من آمده ام حضرت خورشید سلام در خاطره ام یاد تو جریان دارد بر منبر ساده ی تو عکسی مانده عکسی که همیشه تا ابد جان دارد افسوس که ما درک نکردیم تو را دردیست که این حدیث هجران دارد آن روز جماران ز حضورت پُر بود امروز فقط چند نگهبان دارد 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
☑️ سالروز ارتحال امام خمینی (ره) @shere_aeini یک عمر قنوتِ ناب در دستت بود یک شعبه از آفتاب در دستت بود روح ملکوتی ات پُر از آرامش ایمان و امیدِ ناب در دستت بود روشنگر راهِ رستگاری بودی رهبر شدی و حساب در دستت بود از خط به خط صحیفه ات نور وزید چون جاذبۂ ثواب در دستت بود در بستر بیماری خود هر لحظه قران و دعا، کتاب در دستت بود از خشم تو دشمن نگران شد! چون که دینداریِ بی نقاب در دستت بود جمهوری و آزادی و استقلال و پیروزی انقلاب در دستت بود! 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در آسمان نگاهش بهشت منزل داشت بهشت روشنی از آن همه فضائل داشت شکوه و هیبت و حسن و ملاحتش بی مثل عجب جمال و جلالی در آن شمایل داشت نگاه روشن او آیه های «والفجر» و لبش ترنم «یا ایها المزمّل» داشت رسید صبح سپید نزول «أعطینا» رسید و کوثری از روشنی حمایل داشت مسیح بود و دمش جان تازه می بخشید که زنده از نفحاتش هزارها دل داشت دمی به ابروی پیوسته خم نمی آورد اگر که لشکر طاغوت در مقابل داشت اگر که سیل عداوت، چو کوه پا برجا اگر که موج ندامت، صفای ساحل داشت نشد فداش گر این نیمه جان ناقابل به راهش آن همه جان بر کفان قابل داشت چه کرد روح خدا در جهاد عشق و عقل حکیم عاشق و دلدادگان عاقل داشت گذاشت بر دل ما گرچه داغ هجرش را مسیر روشن او سالکان واصل داشت نهاد دست خدا در وجود «سیّد علی» شکوه و هیمنه ای که «امام راحل» داشت 🔸شاعر: __________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
از غم دوست در این میکده فریاد کشم دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم سال ها می گذرد حادثه ها می آید انتظار فرج از نیمه خرداد کشم 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini قسم که می زند این دل عجیب شور حسین دل شکستهٔ من را نریز دور حسین بگیر گوش مرا و بیاورم در راه مرا کنارِ خودت وصله کن بزور حسین سیاه رویی من را ببخش آقا جان بتاب تا که شوم نو نوارِ نور حسین مرا به وقت تولد چنین سفارش شد که مشقِ زندگی ات گشته تا به گور حسین ضریح ، آتش جان است ، السلام علیک دوباره زائرتانم ز راه دور حسین میانِ روضه شنیدم که نوکری می گفت نبود جایِ تو در گوشهٔ تنور حسین 🔸شاعر: ______________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ارباب بی کفن کفنت شد حصیرها کشته شدند پای تو ازبس امیرها شیران بیشه ی اسد الله غالبند گشتن فدایی تو همه بچه شیرها تو کشته ی حقیقت قرآن سرمدی در پای تو فتاده جوانان و پیرها شبهای جمعه مادرتان روضه خوان شده از بس نشسته بر تن پاک تو تیرها (ای خاک کربلای تو مهر نماز من) آزاد کرده خاک مزارت اسیرها سجده کنم به تربت تو در نمازها آتش گرفته سجده ز سوز و گدازها حرزه تو را به گردن خود تا نهاده ام من پای نوکری شما ایستاده ام هرکس سواره آمده در کربلای تو در بارگاه قرب تو آقا پیاده ام آب فرات کرببلا کوثر من است ساقی بریز جرعه ی آبی به باده ام من بادیه نشین تو در کربلا شدم هستم غلام کوی شما گر چه ساده ام بر روی قبر من بنویسید یا حسین در این مکان به پای حسینم فتاده ام تاسینه ام به عشق تو آقا گداختند مردم مرا بنام حسینم شناختند هر بند بند من ز نوا نوحه سر دهد با ناله شبانه خبر بر سحر دهد اشکم مجال حرف زدن را نمیدهد اینست سحاب رحمت واشک بصردهد پای نهال عشق تو اشکم نثار شد تا روز حشر نخل شود یک ثمر دهد با این سخاوتی که دهد آب بر زمین هر شب سماء به صفحه دریا قمر دهد هرکس شکسته پر شده دربین این حرم ارباب کائنات به او بال وپر دهد اخلاص میخرند در این بحر معرفت هر کس که مخلص است به او چشم تر دهد ما نوکریم نوکر ارباب تشنه لب آتش فشان عشق حسینیم روز وشب زهرا مرا برای حسین انتخاب کرد بر روضه خوانی پسرش انتصاب کرد آنقدر ناله کردم وآنقدر گریستم تا اینکه مادرش بروی من حساب کرد چون شمع تا سحر به حرم شعله ور شدم پروانه سوخت در دل من انقلاب کرد هرکس که زنده نیست دراین مرتبت به عشق باحال خسته فاطمه او را جواب کرد دشمن ز بغض حیدر و زهرای مرضیه دشت بلای کرببلا را سراب کرد ما میهمان سفره شاه کرم شدیم سینه زنان شاه کرم در حرم شدیم 🔸شاعر: __________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini کشیده شد بدنت در میان خون سردار که دشمنت بِشَود زود سرنگون سردار که گریه های همه نذر راه تو باشد نگاهِ کل جهان بر نگاه تو باشد که بلبلان همه نام تو را بخوانند و تو را شهید حریم حرم بنامند و برایت از دل و جان عاشقانه جان بدهند و عکس چشم تو را هی به هم نشان بدهند شراب نابی و این رسم ناب بودن هاست در اوج بودن از الطاف پَر گشودن هاست ببین چه کرده تن زخمی ات در این پیکار به یاد و خاطرت این خاطرات را بسپار شهیدِ ناز من ای در میانه ی گودال ببین چه جمعیتی آمده به استقبال به زیر نعل که نه روی دست ها بردند برای لحظه ی تشییع، چند تن مردند علی به پیکر تو در نماز اشکش ریخت کمر خمیده شد و آب های مشکش ریخت بساط شادی خود را تمام بر چیدند تمام شهر برایت سیاه پوشیدند خدا به تو ز عنایت مقام والا داد به خانواده ی تو، هر کسی تسلا داد اگر چه دیده به خود پیکرت گسست تو را نبرده است کسی آن عقیق دست تو را نریخته ست کسی آب های پاکی را نبرده است کسی آن لباس خاکی را اگر چه سهم یتیم تو بی قراری شد چقدر اشک که بر پیکر تو جاری شد چقدر آه که از دل بر آمد از داغت چقدر آدم عاشق شدست مشتاقت تو شیر معرکه بودی به حال سر مستی اگر چه رفته ای اما هنوز هم هستی اگر چه اشک علی بعد تو سرازیر است بدون شک غم آهش شدید درگیر است زمین نخورده علم بعد تو علم باقی ست ستون خیمه نیفتاده این حرم باقی ست جوان جوان پر از عاشق پر از تب و تابیم بدون عشق علی ما دمی نمی خوابیم خراب باده ی عشقیم و یک به یک مستیم همیشه پای همین بیرق و علم هستیم شبیه حضرت زینب دلاور و شیریم و انتقام تو را از یزید می گیریم گمان مکن که اگر رفته ای علی تنهاست نگاه بان درِ این حرم خودِ زهراست نگاه ما همه بر دلبر خراسانی ست تمام بیشه پر از ببر و شیر ایرانی ست و ضرب سیلی ما ابتدای ویرانی ست و نام ما پس از این قاسم سلیمانی ست قسم به عشق که نامش همیشه پا بر جاست نرفته قاسم ما، او هنوز هم اینجاست 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
به یاد بعد تو زندگی ما به خدا ریخت به هم همه ی راحت و آرامش ما ریخت به هم از سر و روی جهان می‌شود اینگونه نوشت علمی خورد زمین و همه جا ریخت بهم 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای آفتاب فاطمه در شهر ری مقیم در شهر ری مقیم و به خلق جهان زعیم صحنت مطاف جان، حرمت جنّه النّعیم عبد عظیم خالق بخشندۀ عظیم فرزند طا و‌ ها، گل بستان و حا و میم  ای مسجد الحرام دل ما تو را حریم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم  ای طلعت تو طلعت جانانۀ حسن سرو ریاض فاطمه ریحانۀ حسن بحر علوم و گوهر یکدانۀ حسن فرزند برگزیدۀ فرزانۀ حسن مهر جهان فروز حرم خانۀ حسن  ری طور اهل دل، تو در آن موسی کلیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم  ای مهرت آفتاب درخشان هر دلی فرزند فاطمه خلف مرتضی علی مرآت جان به نور جمال تو منجلی بین زراری حسن از جماه افضلی تو کیستی که گفته ولی اللّهت ولی  ای رتبه‌ات به نزد ولیّ خدا عظیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم  ای زمین ری جلواتت بر آسمان نام تو چون ائمّۀ اطهار، جاودان ری یافته ز تربت پاکت خط امان آورده سر فرود به خاک تو آسمان هر بامداد و شامگهان بر مشام جان  بوی بهشت آورد از تربتت نسیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم  تو سیّد الکریم و کرامت تبار تو اهل کرم به هر دو سرا ریزه‌خوار تو دامان سبز ری شده باغ و بهار تو بار علوم ریخته از شاخسار تو باشد بهشت قرب الهی مزار تو  با مهر تو ز آتش دوزخ مرا چه بیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم  بوی حسین می‌‌دمد از خاک این مزار یا کربلا به دامن ری گشته آشکار خیل ملک ستاده بر این در امیدوار قبر تو کعبۀ دل خوبان روزگار جدّ مطهّر تو قسیم بهشت و نار  مهر تو نیز جنّت و قهرت بود جحیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم  ای عین نور‌ای به حسن نور هر دو عین مهر تو دین و دین تو بر کلّ خلق دین مظلوم آل عصمت و محبوب عالمین علم حدیث را ز بیان تو زیب و زین زهدت علیّ و حلم حسن غیرتت حسین  خطّ تو خطّ نور و صراط تو مستقیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم  صحن مطهّرت به زمین عرش دیگر است قبر تو کعبۀ دل آل پیمبر است همسایۀ تو زادۀ موسی بن جعفر است جاری ز چشمه‌های علوم تو کوثر است تا قبّۀ طلات به ری سایه گستر است  بر ری سزد که رشک برد جنّه النّعیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم  تو سیّد الکریمی و ما سائل درت روی نیاز برده به قبر مطهرت محتاج لطف و جود و عطای مکرّرت فرزند کوثر! ‌ای همه سیراب کوثرت ما را ببخش با نفس روح پرورت عقل سلیم و قول سلیم و دل سلیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم  اینجا را به یمن شما خاندان بنا در شهر ری غریبی و با خلق آشنا از ما همه تضّرع و عجز، از تو اعتنا زیبد امام عصر تو گوید تو را ثنا با جملۀ مبارک انت ولنا  «میثم» چگونه وصف تو گوید؟ هو العلیم صلّ علی جلالک یا سیّد الکریم 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تو چه کردی که تو را نام نهادند: کریم مثل بابات حسن ، مرتبه دادند: کریم تو چه کردی که همه در عوض کرب و بلا به روی خاک حریم تو فتادند ، کریم آنچنان مرتبه ای داد به تو هادی دین که به کس غیر تو این جاه ندادند ، کریم آن کسانی که ز طومار حسین جا ماندند شب جمعه ، حرمت ، خیرالعبادند ، کریم از شلوغی سر کوی تو فهمیدم که… سائلان تو زیادند ، زیادند… کریم روز محشر که شود ، از کرم مادرتان زائران حرم تو ، همه شادند ، کریم 🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ما را بنویس سینه چاکت از سرمه کشانِ خاک پاکت لالیم و توی کلیم زاده فرزند حسن ، عظیم زاده تو ناز تمام و ما نیازیم با چون تو به عالمی بنازیم ای کویِ تو توبه گاه دلها ای مرهمِ سوز و آه دلها ای شان عظیم ، سر بزیریم عمریست به درگهت فقیریم اهل روضه ایم و یار مایی مسلمیه سفره دار مایی ای بر تو سلام داده هادی اینگونه پیام داده هادی گویا حرم حسین دیده هر کس که به محضرت رسیده بر زائر عشق نور عینی شد قبر تو قبه حسینی 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini یا سید الکریم که جان ها فدای تو شد چشم شیعه غرق به خون در عزای تو در شهر ری که همچو بهشت است در زمین بر روی خاک تیره نهان شد لقای تو از جور معتصم چه کشیدی که از وفا دل های عاشقان شده خونین برای تو چون آستان توست کلید بهشت ما قربان گنبد و حرم با صفای تو هدیه به زائر حرمت اجر نینواست بوی حسین می دهد این کربلای تو ای نور چشم فاطمه و پور مجتبی دست همه به دامن لطف و عطای تو بیچارگان به سمت حریم تو رو کنند چون جود مجتباست عیان از سخای تو دشمن نمی رود ز حریم تو نا امید محروم کی شود ز درت آشنای تو گرچه بهشت روی زمین گشته شهر ری ویرانه هست باز بقیع نیای تو آتش به جان ما زده ای درد و ای دریغ گم گشته قبر مادر نیلی لقای تو با ما بخوان دعای فرج سید الکریم بهر ظهور مهدی آل عبای تو 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تا که پایم به این حرم وا شد غصه از روی سینه ام پا شد درد بی دردی ام مداوا شد طبع خشکیده ام شکوفا شد فصل تنهایی ام دگر طی شد وطن مادری من ری شد پیش پای تو سر نمیخواهم جز دلی دربدر نمی‌خواهم به منی که جگر نمی‌خواهم میدهی هر قدر نمی‌خواهم جرأت پر زدن به من دادی بسکه عشق حسن به من دادی حسنی هستی و کرم داری خوشبحالت که تو حرم داری چه قدر عزت و حشم داری نکند از درت برم داری! میروم بی تو رو به حیرانی ملجأ مردمان تهرانی نامت عبدالعظیم آقا جان لقبت هم کریم آقا جان همگی از قدیم آقا جان با تو همسایه ایم آقا جان سایه ات مستدام همسایه شخص عالی مقام همسایه شب جمعه در ازدحام حرم شده ام خم به احترام حرم زندگی ام شده به نام حرم پرچم سبز روی بام حرم آبروی تمام “ایران” است نفس تازه‌ای به هر جان است داده ام در هوای تو پر را میدهم پای تو تن و سر را میزنم حرف‌های آخر را ناله‌های غریب مادر را ما شنیدیم از دل صحنت جان به قربان سفره‌ی پهنت بانی روضه‌های مسلمیه گریه‌های عزای مسلمیه اشک جاری به پای مسلمیه سوز و ساز صدای مسلمیه حرمت پاتوق حسینی هاست حرمت مثل کربلا زیباست حرف کرببلاست یاالله روضه‌هایی به پاست یا الله این سری که جداست یاالله سر ارباب ماست یاالله بر سر نیزه هاست هجده سر قد زینب شده است کوته‌تر تا که او را نشانه میکردند سنگ‌ها را روانه میکردند گریه اش را بهانه میکردند قسمتش تازیانه میکردند تازیانه، به روی یک خواهر تازیانه… مدینه… یک مادر 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini اینجا دیار و مرقد مـَردی کـریم است اینجا مزار حضرت عبدالعظیم است اين «آستان» از بسكه والا و رفیع است هم کربلای عاشقان و هم بقیع است لطف خدا بوده که ری بر ما وطن شد سهم دل این عاشقان عشق حسن شد روز ازل تقدیر ما شد عشق نامت تو شاه مُلک دل شدی ما هم غلامت دنیای ما لبریز از فیض دم توست در دست ما تا روز محشر پرچم توست نامت همیشه عزت این مردمان است این افتخار مردم ری در جهان است تنها نه رى را داده اى سوداى مستى پشت و پناه مردم تهران تو هستى هـر کس که زائر شد به تو از غم رها شد مهمان تو مهمان شاه کربلا شد کرب و بلا گفتم دلم لرزید یارب گودال یادم آمد و غم‌های زینب آقا اجازه هست تا روضه بخوانم ای کاش با این روضه ها زنده نمانم آقا شنیدم تشنه لب از حال رفتی اما شبیه جدتان گودال رفتی ؟ کی مثل اربـابـم تنت در خون کشیدند یا کِـی سـرت را بـا لـب عطشان بریدند روز عزای تو اگر دل پُر محن شد... کِی تیر باران پیکرت مثل حسن شد 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
گمان نمی کنم این روح پیکرم باشد تنی که مُثله شده در برابرم باشد گمان نمی کنم این تکه های پخش شده همان عموی رشید پیمبرم باشد بدن مگر بدن کیست این چنین شده است؟! اگر خدای نکرده برادرم باشد...! چرا عبای پیمبر نمی گذارد تا دوباره روشنی دیدۀ ترم باشد؟ * فدای خواهر مظلومه ای که نالان گفت: کنار کشتۀ گودال مو پریشان گفت: * گمان نمی کنم این زیر نیزه افتاده حسین فاطمه یعنی برادرم باشد تو را خدا بگذارید بوسه اش بزنم که قول می دهم این بار آخرم باشد کفن که نیست عبا نیست، بوریا هم نیست؟! بد است بی کفن این مرد محترم باشد برای آن که روی پیکرش بیاندازم نمی شود بگذارید معجرم باشد؟ 🔸شاعر: ________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای آشنای غربت پیمبر چشیده جرعه از سبوی کوثر تو بهترین مدافع ولایی شهید روزگار لافتایی تو حامی حقیقی رسولی تو دلخوشی حضرت بتولی تویی مدافع غیور اسلام نشان فخری و غرور اسلام هر آنکه دیده رزم بی امانت ادب کند به غیرت جوانت تویی تو شیر بیشه ی شجاعت طلایه دار عشقی و اطاعت به لشگر نبی تویی علمدار دلت ز عشق مرتضاست سرشار عموی با وفای مصطفایی فدایی حسین و مجتبایی تو شاهد نبرد ذولفقاری تو مایه ی غرور و افتخاری به معرکه تو صاحب حکایات علی به رزم تو کند مباهات چنان سِتَبر سینه ات سپر بود که سهم نیزه ی ستم جگر بود دلت اگر ز تیر کین نشان داشت آُحُد به زیر پای تو امان داشت چه همّتی که در ره ولایت شهید عترتی، امید عصمت شهادت تو منحصر به فرد است به مُثله گشتنت هزار درد است اگرچه میخ سینه را ندیدی چه نیزه ای به سینه ات خریدی ندیده ای نشان زخم سیلی ندیده ای کبود، یاس نیلی امان ز درد پهلوی شکسته امان ز ریسمان و دست و پای بسته امان ز گریه های بیت الاحزان امان ز سوز ناله های لرزان چه آفتی به گلشن فدک خورد مگر چه شد که فاطمه کتک خورد 🔸شاعر: ____________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بوی خون آید از دل صحرا خاک عالم به سر چه رخ داده بین لشگر به پاشده غوغا حمزه دیگر ز پای افتاده  مصطفی را خبر کنید آید تاکه دستان هنده(لع) را گیرد دیراگر آیداز تماشای بدن پاره پاره می میرد  یوسفی گیر گرگ افتاده وای بر حال پیکر حمزه فکرپوشاندن تن او باش آید از راه خواهر حمزه  زخم این سینه را به هم آور بر دعا دست خویش بالا کن زود بر پیکرش عبا انداز فکر گیسوی خواهرش را کن  سرزمین احد غبار آلود گرچه از شور و گریه ها غوغاست حمزه و هر بلا سرش آمد گوشه ای از غروب عاشوراست  کی به پیش نگاه این خواهر تشنه لب سر ز تن جدا کردند بهر تشییع پیکری بی سر ده نفر نعل تازه آوردند 🔸شاعر : ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini حمزه که جان عالم و آدم فدای او لب باز می کنم که بگویم رثای او  مردی که در شجاعت و هیبت نمونه بود در غیرت و شکوه و شهامت نمونه بود  شیر خدا و شیر نبی فارس العرب در انتهای جاده ی مردانگی، ادب  هم یکه تاز عرصه ی جنگ و نبردها هم آشنای بی کسی اهل دردها  هنگام رزم و حادثه مردی دلیر بود خورشید آسمانی و روشن ضمیر بود  شب های مکه شاهد جود و کرامتش گل داشت باغ شانه ی او از سخاوتش  او صاحب تمام صفات حمیده بود دل را به نور حضرت حق پروریده بود  الگوی اهل سرّ و یقین بود طاعتش یعنی زبانزد همه می شد عبادتش  در آسمان مکه ی دلها ستاره بود بر قلبهای خسته امیدی دوباره بود 🔸شاعر : _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
تهران پر ازطراوت عطر و شمیم توست چشمان نا امید به دست کریم توست جانی دوباره می دهد این جا به زائران کرب و بلای کشور ایران حریم توست 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بر من بتاب و جان مرا غرق نور کن از مشرق دلم به نگاهی ظهور کن چشم امید من به دوتا قطره اشک بود این چشمه خشک مانده، تو آن را نمور کن هرشب بساط ساز من آماده بوده است امشب بساط سوز مرا جفت و جور کن فرزند هیاتی مرا زیر پرچمت از چشم شور مردم بی روضه دور کن ما مُرده ایم بی تو و بی کربلای تو فکری به حال مردم اهل قبور کن کردی سفارش آن دو ملک را ولی حسین گاهی هم از کنار مزارم عبور کن پرونده ام پُر است از اعمال بد ولی تو صفحه های نوکریم را مرور کن 🔸شاعر: _____________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini قرار شدکه مجال سخن نداشته باشی قرارشدکه سری دربدن نداشته باشی تَقاصِ چوب و لَبَت را طَلب کن ازعُشّاق درست نیست "اویس قَرن" نداشته باشی تو پادشاهی و زیبنده نیست در گودال به دستِ خویش عقیقِ یَمن نداشته باشی هزار و نُهصد و پنجاه زخم داشته باشی عباو خاتم و خُود و کفن نداشته باشی هجوم نیزه و شمشیر ها تو را چرخاند که فکرِ سر به بَدن داشتن نداشته باشی رباب آمده، زینب رسیده، مادر هست که لحظه ای غمِ تنها شدن نداشته باشی همین که دید سَنان آفتاب سوزان ست تلاش کرد که تو پیرُهن نداشته باشی قتیل باشی و روی زمین رها شده باشی غریب باشی و جا در وطن نداشته باشی 🔸شاعر : _____________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini با نگاهِ تو منم اهلِ ولا خواهم شد با عنایاتِ تو مشمولِ دعا خواهم شد آخرین لحظه ی عمرت چه دعاها کردی به دعایِ تو قسم اهلِ بُکا خواهم شد سعی ام این است شَوم مثلِ رسولِ ترکت آتش افروز ترین فردِ عزا خواهم شد اگر امداد کند خواهرِ تو مولا جان.. مثلِ یک ابر بهاری به نوا خواهم شد قطره ی اشکِ تو باعث بشود یک روزی عکسِ شفّافِ همه آینه ها خواهم شد چه مقامی ست تو را تشنه لبِ این دنیا گریه کُن می شوم و آبِ بقا خواهم شد می رسم اوجِ گدایی بخدا آن وقتی که غُبارِ حرمِ کرببلا خواهم شد 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دلی‌كه سوخت وشد دود وگشت خاكستر خزان لگد زدوشد ياس ديگری پرپر دوباره پيكر پاكی كبود شد از زهر دوباره تيغ عطش پاره‌پاره كرد جگر سرای سوخته را باز هم عدو سوزاند دوباره تازه شده داغ دود وآتش و در ميان شعله فتاده خليل آل علی چه آتشی كه شرر زد به قلب پيغمبر امام صادق وسجاده وتهجد واشك شب وتهاجم خصم وجسارتی ديگر پياده، ازنفس افتاده، دست بسته امام سواره، ابن ربيع سيه دل كافر بهرقدم كه زمين خورد، چونكه برمي‌خواست به‌ياد پهلوی مجروح، گفت: ای مادر ميان طعنه ودشنام وناسزای عدو دلش شكست به احوال زينب مضطر شنيد زخم زبان، هرچه ياعلی می‌گفت مدينه ياس دگر ديد، رنگ نيلوفر زداغ غربت قبر تو شيعه‌ات دارد دلی شكسته وقلبی كباب و ديدهء تر هلاك می‌شود آل سعود از آه دلی كه سوخت وشد دود وگشت خاكستر ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini حتي در آن لحظه كه جسمش نيمه‌جان است آقا به فكر ساعت و وقت اذان است او سنگِ ما را نيمه‌شب بر سينه مي‌زد آقاي ما از بس كه خوب و مهربان است عِلمش تمام عالمان را غرق کرده دریای علمش بی‌کران بی‌کران است از دیگران هرچند که خيري نديده اما هميشه او به فكر ديگران است در خانه خود نیز امنیت ندارد آن خانه‌ای که هر دو عالم را امان است در شعله آتش به فکر موی خود نیست ناراحتي او براي اهل خانه‌ست اي كاش دنبالش يكي ديگر می‌آمد ابن ربیع پست خيلي بددهان است از بس‌که پشت مرکب، آقا را کشیدند ازچشم‌هایش اشک و از پا خون روان است آنقدر دستش را كشید، آقا زمين خورد ميخواهد او برخيزد اما ناتوان است اصلا برای رنج خود گریه نکرده اشكش براي زجرهاي كاروان است با اين نفس‌ها كه به سختي در مي‌آيند ذكر لبش اي واي، اي واي عمه‌جان است هرچند که در خاک او را دفن کردند معراج جسمانی او در آسمان است در روز هم بايد به دنبالش بگرديم قبر غریبش بس‌که بي‌نام ونشان است 🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini روی منبر دم از خدا می زد لحن زیبا و دلنشینی داشت پیرمردی شبیه پیغمبر که کمالات بی قرینی داشت حربه‌ی جنگی اش زبانش بود رجزش لا إله إلِا الله مرکبش منبری پر از تعلیم مسجد و حوزه نیز جولانگاه درس تفسیر داشت قبل غروب درس تفسیر "سوره ی مریم" از حروف مقطعه میگفت از رموز مصیبت اعظم روضه خوانی رسید ... ساکت شد یاد جدّ غریب خود افتاد صَدَق الله گفت و پائین رفت ... روضه خوان را که اذن خواندن داد ... بزم اشکی به راه افتاد و پای منبر زبان به روضه گشود السَّلامُ عَلیکَ یا جَدّاه سرت ای کاش روی نیزه نبود ضجه میزد که: "یا ٲبَالٲحرار لَعَن الله اُمَّةً طَرَحوک" با اشاره به حنجرش میگفت: "لَعَن الله اُمَّةً ذَبَحوک" درس تفسیر او مجسم شد پیش چشمان هر که آنجا بود کاف و ها، یا و عین و صاد و تمام! کربلا ماجرای اینها بود 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini