eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.7هزار دنبال‌کننده
628 عکس
10 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
تاریخ گواهِ صادقِ این سخن است ای شیخ بدان فاتح ایران حسن است 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تو آن رازی که تا روز جزا افشا نخواهد شد شب قدری تو! هرگز مثل تو پیدا نخواهد شد نه آسیه، نه حوا و نه مریم، تا قیامت هم، کسی هم‌رتبۀ صدیقۀ کبری نخواهد شد تو را کوثر لقب داده خدا؛ خیر کثیری تو به غیر از تو کسی تأویل أعطینا نخواهد شد فقیران و یتیمان و اسیران یک‌صدا گفتند: رقیب دست بخشایشگرت دریا نخواهد شد نه خورشید و نه مهتاب و نه فانوس و نه آیینه زمین روشن بدون زهرۀ زهرا نخواهد شد... «بحق فاطمه» گفتیم بعد از ذکر «یا فاطر» که «یا فاطر» بدون «فاطمه» معنا نخواهد شد خداوند آفرید او را برای تو که می‌دانست کسی غیر از علی با فاطمه همتا نخواهد شد... علی که نام او رمز ورود در سماوات است بدون نام او درهای جنت وا نخواهد شد دم من حیدر است و بازدم زهراست در هر دم بدون عشقشان امروزِ من فردا نخواهد شد به وقت کارزار مرگ تنها دلخوشی این است که هر کس عاشق این دو شود تنها نخواهد شد زمانی که همه لال‌اند در محشر، زبان ما به جز با ذکر زهرا و علی گویا نخواهد شد... 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini یکی نبود و یکی بودِ قصه تنها بود به فکر ناب‌ترین اتفاق دنیا بود عدم برای شدن ذره ای بهانه نداشت کسی نبود و خدا حرف عاشقانه نداشت کسی که مسلک آیینه‌گی بلد باشد ظهور لطف خداوند، تا ابد باشد کسی که در همه ی عصرها روان باشد کسی که چادرش امنیت جهان باشد بغل کند تن رنجور آفرینش را دخیل خویش کند دست‌های خواهش را خدا تغزل خود را به قالب او داد و ناگهان چقَدَر شعر اتفاق افتاد گل بهشت از او رنگ و بوی تازه گرفت طلوع صبح نخستین از او اجازه گرفت هبوط کرده و دریا به کوزه ای جا شد و در لباس زمینیِ خویش پیدا شد زمین،زمینِ خدا گاهوارِ انسان شد و دست فاطمه اش گاهواره جنبان شد کدام دست، همان دست ِ زخمی از دستاس که نان رسانده به نامردم نمک‌نشناس چه باوری که به درهای بسته می کوبد چهل شب از دل سنگی غبار می‌روبد چه مادری که حسینش گرسنه خوابید و که هل اتی شد و بر شهرِ مرده تابید و چه دختری که اقالیم راز در مشتش زدود از رخ آیینه آه انگشتش زلال از نفس اوست، چشمه چشمه سخن عجب خیال محالیست شاعرش بودن توان وصف تو در چنته ی سرودن نیست «زنی چنان که تویی جز تو هیچ کس زن نیست» 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini اگر به شکوه، لب خویش وا کند زهرا مدینه را به خدا کربلا کند زهرا... مدینه! با چه امیدی پس از پیمبرِ عشق دل شکستۀ خود را رضا کند زهرا؟ به سوی کلبۀ احزان اگر روان نشود، علاج عقدۀ دل را کجا کند زهرا؟ به احترام حریم ولایت علوی‌ست، که سینه را سپر صد بلا کند زهرا همین که می‌کند آهنگ خطبه در مسجد قیامت از سخنانش به پا کند زهرا مدینه! خاطر همسایه کی خبر دارد؟ که در نماز شب، او را دعا کند زهرا مدینه! باز مکن بال مرغ آمین را اگر که خواهش مرگ از خدا کند زهرا مدینه! با چه زبانی به یاس کوچک خود حکایت دل دردآشنا کند زهرا؟ دعا کنید که یک لحظه هم اگر شده است ز روی لطف نگاهی به ما کند زهرا... 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تا که نامت بر زبان آمد زبان آتش گرفت سوختم، چندان که مغز استخوان آتش گرفت حیدر آمد، خاک همچون باد، گرم گریه شد خواست تا غسلت دهد، آب روان آتش گرفت هان چه می‌پرسی چه پیش آمد؟ زمین را آب برد بادبانِ کشتی پیغمبران آتش گرفت یک طرف ماهِ مرا ابرِ سیاهِ فتنه کشت یک طرف از درد غربت، کهکشان آتش گرفت رفت سمت آسمان روحت، زمین از شرم سوخت در زمین جسم تو گم شد، آسمان آتش گرفت 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هر نسیمی خسته از کویت خبر می‌آورد چشم تر می‌آورد، خونِ جگر می‌آورد خارها در چشم دارد، استخوان‌ها در گلو هر کسی دیوار و در را در نظر می‌آورد این بهار تازه دارد شاخه‌ای گل در بغل وایِ من، اینک خزان با خود تبر می‌آورد یاد تو گل کرده چون داغی به باغ جان مگر؟ هر درختی غنچه‌های شعله‌ور می‌آورد :: روضه‎خوان می‌برد دل را پیش از این تا کربلا ناله‌ای اما دلم را سوی در می‌آورد «بارالها خانۀ همسایه‌ها را گرم کن» مادری دست دعا انگار برمی‌آورد 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini باغ اعتبار یافت ز سیر کمالی‌ات گل درس می‌گرفت ز اوصاف عالی‌ات هفت آسمان، مسخّر عرفان ناب تو هفت آسمان، محیط شهود جلالی‌ات شب افتخار داشت تماشا کند تو را در لحظۀ نماز، در اوج زلالی‌ات با عطر جانماز تو تکریم می‌شوند صدها فرشته بال زنان در حوالی‌ات می‌رفت آبروی تجمّل میان خاک تا شهره شد حکایت ظرف سفالی‌ات... ای شهر پر ز آینه، ای خانه خانه نور ما نیستیم عاقبت آیا اهالی‌ات!؟ نسل تو چشمه چشمه در آفاق جاری است کوری خصم طعنه‌زن لااُبالی‌ات امّا توان حضرت خورشید را گرفت صرف تصوّر سفر احتمالی‌ات! حالا ز غم تهی‌ست دلِ از صفا پُرَت از یاد تو پر است ولی جای خالی‌ات! 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ماه پیش روی ماهش رخصت تابش نداشت ابر بی لطف قنوتش برکت بارش نداشت ظاهراً گردانده زهرا دستۀ دستاس را باطناً دور فلک بی اذن او گردش نداشت نیمِ عمرش با نبی بوده‌ست، نیمی با وصی از ازل عمر کسی اینقدر گنجایش نداشت... شانه بر گیسوی طفلان پریشان می‌کشید دست اگر بالا می‌آمد، دست اگر لرزش نداشت رنج او را روز اگر می‌دید می‌شد شام تار لحظه‌ای بعد از پدر ریحانه آرامش نداشت... 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini مائیم، ما، دو آینه ی روبروی هم تابانده اند صورت ما را به سوی هم تا خیره می شویم به هم با نگاهمان وا می کنیم پنجره ها را به روی هم من مردِ روزِ رزم و تو بانوی اشک شب نوشیده ایم سرّ خدا از سبوی هم سر خم نمی کنیم مگر پیش پای عشق عالم نمی دهیم به یک تار موی هم قرآن، نزول قدر تو؛ ایمان، قبول من «یا ایها الذینِ» هم و «امنوا» ی هم دریا ندیده است، نمی فهمد این کویر، ما غرق می شویم چرا در وضوی هم؟ قهر است شهر با من و تو، مثل نی ببین پیچیده بغض غربتمان در گلوی هم آنها به فکر هیزم خشکند پشت در ما خیره در نگاه تر و چاره جوی هم نه دستِ بسته ام و نه بازوی خسته ات طاقت نداشتند بیایند سوی هم پروانه ها خوشند، اگر چه در آتشند پر می کشند در دلشان آرزوی هم یک روز ما دوباره شبیه دو آینه می ایستیم رو به خدا روبروی هم 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دگر آن خرده جان هم پرکشید از نیمهٔ جانش همینکه رفت شهر آسوده شد از آهِ سوزانش عجب کوچی پرستو داشت که کابوس آن رفتن برای مرتضی درد و به زهرا بود درمانش حیاط خانه هم آب حیاتش را صدا می زد تنور خانه هم می سوخت بی عطرِ خوش نانش چگونه شرح باید داد منجی ، محتضر گشته ست و سامان جهان بار سفر بسته ست سامانش اگر چه سوخت تنها دربِ این خانه ولی انگار علی مانده است بین خانهٔ از غصه ویرانش در و دیوار بیت الله شاهد بود که یک عمر علی در سینه آتش داشت با یاد گلستانش شهادت می دهد کوچه شهادت می دهد آتش نشد زهرای اطهر دست بردارد ز پیمانش 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ترک من خسته ی نالان مکن اشک مرا گوهر غلتان مکن صبر و قرار من دلخون مبر باز مرا بی سر و سامان مکن روز مرا تیره تر از این مخواه شام مرا ، شام غریبان مکن بر جگرم آتش هجران مپاش چشم مرا چشمه ی جوشان مکن جمع جگر سوختگان را ز غم شعله مینداز و پریشان مکن با من دلخسته بگو داغ خود درد دل خویش تو پنهان مکن چهره ی نیلی تو مپوشان ز من شعله ور این آتش سوزان مکن کلبه ی احزان شده کاشانه ام ترک من و کلبه ی احزان مکن من همه دردم ز غمت فاطمه درد مرا نیز دو چندان مکن ساحل دریای دل مرتضی موج مزن ، این همه توفان مکن این تن گلگون شده از تیغ غم وین دل ویران شده ویران مکن «یاسرم» و با دل خون آمدم ای دل من روی به بُحران مکن 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini 🔺️چند بیتی در جواب هتک حرمت شیخ نقل زَمَخشَری ست كه روزی ابولهب یك سنگریزه جانب احمد روانه كرد ریگی - به طول و عرض نخود- در كَفَش گرفت از روی كین، نبی خدا را نشانه كرد تبّت یدا أبی لهب از آسمان رسید فوراً لهیب خشم الهی زبانه كرد فرمود: هر دو دست وی از تن بریده باد نفرین بر آنكه این عمل ظالمانه كرد یك دست او فقط به كمین نبی نشست خشم خدا به دست دگر هم كمانه كرد با این حساب، كیفر اهل سقیفه چیست؟؟ حق كسی كه حمله بر این آستانه كرد؟ قرآن اگر هنوز می آمد چه می نوشت؟ در وصف آنكه خون به دل " اهل خانه" كرد با مصطفى نكرد در آنجا ابولهب با فاطمه هرآنچه كه اهل زمانه كرد دشمن ، تقاص لات و هبل را ازو گرفت كار علی و باغ فدك را بهانه كرد با هر دو دست، بست و شكست و كشید و كشت جان بتول را هدف تازیانه كرد "آتش به آشیانه ی مرغی نمی زنند" نفرین بر آن كه شعله در این آشیانه كرد 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini عاقبت دردم دوا خواهد گرفت دامنت دست مرا خواهد گرفت هر شب "اللهم عجل..." خوانده ام روزی آخر این دعا خواهد گرفت من اگر مردم غبارم عاقبت روی دامان تو جا خواهد گرفت ای ز مادر مهربان تر خوب تر کی دلت از دست ما خواهد گرفت چشمت این ایام خون خواهد شد و قلبت از این روضه ها خواهد گرفت تو اگر یک بار روضه خوان شوی روضه ی ما تازه پا خواهد گرفت روشن است از حال و روز مادرت زود بیمارت شفا خواهد گرفت بعد از این همسایه راحت می شود حیدر از فردا عزا خواهد گرفت *** فاطمیه عاقبت از دست تو دست من یک کربلا خواهد گرفت 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini قهرمان قصه های کوچه،مادر السلام سرپناه غربت دنیای حیدر السلام ای زیارتنامه ات یک قطره اشک ازسوز دل مادر هجده بهاریِ پیمبر ، السلام مرغ قلبم تا بقیعت بازهم پرمیکشد میفرستد برشما با دیده ای تر:السلام «هل اتی» یک قطره از بحر کرامات شماست آه ای تفسیر ناب قدر و کوثر  السلام برتو ای خیرِ کثیر ای آنکه هرگزسائلی دست خالی برنگشت از پشت آن در ،السلام "در" نوشتم،آه مادر،دردلم "در" گُر گرفت وای برمن شعله ای بر گوشه چادر گرفت 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini فاطمه برخیز اشرار زمان در می‌زنند روسیاهان بر علی از پشت خنجر می‌زنند آن گروهی که قسم خوردند دینداری کنند روز روشن ضربه بر دین پیمبر می‌زنند فاطمه برخیز پُشت در هیاهو را ببین هیزم آوردند، گویا شعله بر در می‌زنند رفته انصار و مهاجر در سکوتی مرگبار طعنه بر سلمان و مقداد و ابوذر می‌زنند فاطمه برخیز از کار علی بگشا گِره بین دو رویان بر رگِ اسلام نشتر می‌زنند این صدایی بود گویا از رسول آمد به گوش دید نا اهلان به باب الوحی آذر می‌زنند دخترم برخیز ، یاری کن ولی الله را ورنه دشمن تیر بر قلب مکدّر می‌زنند دخترم برخیز زینب را بده درس دفاع رهزنان ور نه رسن بر دست رهبر می‌زنند فاطمه برخواست از جا، با شعار یا علی با حیا نسوان گره اینجا به معجر می‌زنند یار یکتای ولایت پشت در آمد ولی گویم ار چون شد ، ز غیرت شیعه بر سر می‌زنند از در و دیوار پرسیدم چه شد آن روز ، گفت دیدم اعدا طعنه بر فتاح خیبر می‌زنند این‌طرف یک شیر زن بود ، آن‌طرف سیصد نفر بارالها یک نفر را چند کافر می‌زنند آن طرف گردن کشان بی ادب خنجر به دست چارطفل این سو ندای وای مادر می زنند سینه ای شد زخمدار آن روز از مسمار کین کز غمش بر سینه شیعه تا به محشر می‌زنند فرقه‌ی بی خانواده ، وارد خانه شدند نانجیبان نعره‌ی الله اکبر می‌زنند حکم ذالقربای قرآن زیر پا افتاده است صدمه نامردانه بر آیات کوثر می‌زنند 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini 🔺️چند بیتی در جواب هتک حرمت شیخ هتک حرمت می‌کنند و هتک حرمت می‌کنیم اینچنین احکام دینی را رعایت می‌کنیم! ما شناگرهای خوبی نیستیم، از این جهت آب که آلوده شد اعلام وحدت می کنیم در لباس وحدت اسلام تهمت می‌زنند در لباس وحدت شیعه نجابت می کنیم دین همیشه حافظ ما بود اما سالهاست فکر می‌کردیم ما از دین حفاظت میکنیم این وسط حقی که پامال است، حق مرتضاست با سکوت خود به مولامان خیانت می کنیم تا سند میخواست ماهم "الغدیر" آورده ایم یا که با "شبهای پیشاور" هدایت می کنیم خطبه‌ی "من کنت مولا" را نفهمیدند که بعد صدها سال هم احساس غربت می کنیم خط به خط آیات قرآن مدح مولایم علیست ما اصولا مدح مولا را تلاوت می کنیم یاعلی و یاعلی و یاعلی و یاعلی یاعلی جان ما چقدر آسان عبادت می کنیم در حقیقت با مناجات امیرالمؤمنین عاشقانه با خدای خویش صحبت می کنیم کعبه پیراهن برایش پاره کرد و بعد از آن ما ولادتگاه مولا را زیارت می کنیم روز محشر عالمی داریم با نام علی با قیام او قیامت را قیامت می کنیم هر که با مولاست ، بسم الله ، پس بیعت کند ما به جان فاطمه از او شفاعت می کنیم هر کسی دنبال حق می‌گشت، پاسخ می دهیم از کتاب اهل سنت هم روایت می کنیم شبهه ای دارید؟ بسم الله ، پاسخ می دهیم کینه ای دارید؟ اعلام برائت می کنیم 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دست می گیری بر این پهلو علی را می کشی خم نمی آری بر این ابرو علی را می کشی گفته بودم بی تو می میرد علی، تردید نیست؛ با همین دست سر زانو علی را می کشی بوده ای بازو به بازو با من این ده سال عمر آخرش با زخم بر بازو علی را می کشی با سروش روشنت می بردی ام تا اوج عرش حال با این اشک بی هو هو علی را می کشی گیسوان لاله ها را شانه افشان می کنی با پریشانی این گیسو علی را می کشی رکن خلقت، دختر رحمت، تجلی کسا می نمایی مخفی از من رو علی را می کشی خواستی از مجتبی پنهان کند راز تو را با همین سوزی که دارد او علی را می کشی آه تو آیینه هایم را به باران خوانده است سیل جاری کردی از هر سو علی را می کشی صبر تو بیش از ستم پشت مرا خم می کند راه را بستی به گفت و گو علی را می کشی آفتاب از خانه ام پا می کشد بی روی تو شمع من بی فرصت سوسو علی را می کشی با دعایت آسمان را می نشانی ‌روی خاک دست بالا برده، با یا هو علی را می کشی بند از تسبیح عمرت وا نکن جان علی می روی در روضه مینو علی را می کشی بی تو گل کردن برای یاس هایت مشکل است می شوی پرپر، گل خوشبو علی را می کشی با وصیت نامه ات عمرم به پایان می رسد آخرش با صحبتی نیکو علی را می کشی 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
نخلی که شکسته ثمرش را نزنید مرغی که زمین خورد پرش را نزنید دیدید اگر که دست مردی بسته دیگر در خانه همسرش را نزنید 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
يا فاطمه از اشك ترا مي خواهيم بيمار تو هستيم و دوا مي خواهيم هر كس پي حاجتي رود بر در دوست ما از تو برات كربلا مي خواهيم 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
خوشی ز عمر ندیده خدا نگهدارت صنوبری که خمیده خدا نگهدارت قرار بعدی ما کربلا زمان غروب کنار راس بریده خدا نگهدارت 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
بر عالـــم وجود صـفا داده فاطمـــه برآنچه هست رنگ خدا داده فاطمه براین مقام نوکری ات فکرکرده ای؟ نابرده رنج، گنج به ما داده فاطمــه 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
اشعار ایام فاطمیه با هشتگ های زیر در دسترس است . اشعار مربوط به جسارت شیخِ اهل سنت نیز با هشتگ در دسترس است
اشعار جدید فاطمیه در کانال بارگذاری شد ...
@shere_aeini "با پا زدند بردر و در را صدا زدند بی اطلاع آمده و بی هوازدند دیدند چون حریف نبردش نمیشوند دستش طناب بسته به او پشت پا زدند یک عده جاهل متجاهر به فسق هم لب تشنه آمدند ولی آب را زدند!! یکدسته مس که رنگ طلا هم ندیده اند تهمت به بی کفایتی کیمیا زدند با جمع نا منظمشان سنگریزه ها سیلی به روی مادر آیینه ها زدند شیطان پرست های به ظاهر خدا پرست حتی تو را برای رضای خدا زدند!! تحریف کرده اند تو را تازیانه ها از بس که حرفهای تو را نا به جا زدند  حالا که میشود اگر آن سالها نشد پرسیدن همین که شما را چرا زدند؟؟" 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خلافت ننگ مطلق بود ‌٬ تو تمکین نمیکردی و عصمت را فدای بیعتی ننگین نمیکردی از آوار ستم شاید قد توحید خم میشد اگر تو دستهایت را ستون دین نمیکردی تو را بی اخم میبینیم ٬ زخم مهربانیها که از اندوه پر بودی ولی نفرین نمیکردی سفر پایان سختیهاست این را خوب میفهمم ولی ای کاش وقتش را خودت تعیین نمیکردی یقینا باد عالم را به سمت نیستی میبرد اگر تو با وجودت خاک را سنگین نمیکردی و من از شعرهایم مصرعی جایی نمیخواندم اگر بانو خودت هر بیت را گلچین نمیکردی 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini