فخر مردم آزاده
آقا بود و نبود آقازاده
شد مایۀ فخر مردم آزاده
انداخت نقاب از رخ خصم خبیث
با پرچم خون خویش، «فخریزاده»
✍🏻 #سیدمحمدحسین_ابوترابی
🏷 #دانشمند_شهید | #شهید_فخریزاده
🇮🇷 @Shere_Enghelab
شعر انقلاب
شهادت را به نام کوچکش هر شب صدا کردی تو که هر روز و هر جا زندگیهایی بنا کردی 📹 شعرخوانی آقای #م
رازهای سر به مُهر
شهادت را به نام کوچکش هر شب صدا کردی
تو که هر روز و هر جا زندگیهایی بنا کردی
شهادت قاب عکسی روی دیوار اتاقت بود
همان که هر سحر با خندههایش گریهها کردی
عبادت در عبادت در عبادت بندگی بودی
اگر گاهی کتابت بسته شد، سجاده وا کردی
دلت میخواست جنگیدن کنار حاج قاسم را
ولی در دفترت ماندی و دِینت را ادا کردی
شهادت گم نخواهد کرد سنگرهای عاشق را
به این امّید عمری، عشقبازی در خفا کردی
سرِ تنهاییات را کوه بر دامن گرفت آخر
کجا این قدر غربت در مسیرت دست و پا کردی؟
تمام روزهایت رازهای سر به مُهری بود
تو با خون خودت آن رازها را برملا کردی
زیارت آرزویت بود و دل بستی به آن یک عمر
شهادت راه را وا کرد و عزم کربلا کردی
✍🏻 #محمد_خادم
🏷 #دانشمند_شهید | #شهید_فخریزاده
🇮🇷 @Shere_Enghelab
آن مرد
او رفت و به سرمنزل مقصود رسید
او رفت و به آنچه لایقش بود، رسید
هر کس وسط راه بماند، ماندهست...
آن مرد که یک لحظه نیاسود، رسید
✍🏻 #یوسف_رحیمی
🏷 #دانشمند_شهید | #شهید_فخریزاده
🇮🇷 @Shere_Enghelab
چهرۀ گلگون خوبان
سواری بر زمین افتاد و اسبی در غبار آمد
بیا ای دل که وقت گریۀ بیاختیار آمد
به جز جان دادن و دل باختن راهی نمیماند
سواران را بگو جز تاختن راهی نمیماند
جراحتها به تنها جامۀ دیدار میدوزد
بکش ما را، ز خون ما چراغ لاله میسوزد
بکش ما را که با خون زنده است این باغ بارآور
خوشا در خون تپیدن، اَلاَمان از مرگ در بستر
خضابی خوشتر از خون نیست مردان خدایی را
ببین در قتلگه سیمای عقل کربلایی را
کفن خون باد مردان را و تقدیر مُعَیّن باد
چراغ عقل ابراهیمها در شعله روشن باد
خوشا عقلی که در صفین با کرّار همراه است
خوشا عقلی که میماند خوشا عقلی که جانکاه است
ز جان تن میزند تا خون دهد بستان ایمان را
که تا روشن نگه دارد چراغ عقل انسان را..
خوشا با سر اشارات شهیدان بر سر نیزه
کلام این است و فقه این است خون بر منبر نیزه
ببین در کربلا در جوش، بحر خون خوبان را
چه فخری برتر از خون، چهرۀ گلگون خوبان را..
به شور این رودها تا ساحل موعود خواهد رفت
نترس از سد و صخره، عاقبت این رود خواهد رفت
یکی بر ره نشسته صخرهواری تا که ره بندد
شهیدی غرقه در خون بر خیال صخره میخندد
اگر کشتیست عاشورا، در این خون غرقه باید زیست
ببین چشم شهیدان را، به جز خون هیچ راهی نیست
حسین ای نوح! ای کشتی! مرا هم غرقه در خون کن
به خون قربانیان را از غل و زنجیر بیرون کن
بخوان تا عزم، سر از گریۀ شبگیر بردارد
پدر بر خاک افتاده پسر شمشیر بردارد
هلا زین دم به جز خون، هیچ حرفی با منافق نیست
دهان زخم ما را دیگر آن لبخند سابق نیست
دگر حرفی نمانده گفتگوی آخرین خون است
بمان تا حرف آخر، خون جواب داغ این خون است
✍🏻 #علیمحمد_مؤدب
🏷 #دانشمند_شهید | #شهید_فخریزاده
🇮🇷 @Shere_Enghelab
گمنامی
بی هراس از فصل دل کندن، رها کردی جهان را
از چه میترسد پرستویی که دارد آسمان را؟
رفتنت آنقدر سنگین بود بر دوش دقایق
ساعتم در خود فرو میریخت اعداد زمان را
کاش ماه آخر پاییزمان، آذر نمیشد
تا نمیسوزاند داغت، برگ برگ این خزان را
شرط، گمنامیست، حتی کوه اوجش ناپدید است
ابر در آغوش دارد، قلههایی بینشان را
تکیه کن بر شانۀ البرز و تیرت را رها کن
تا بکوبی بر سر اهریمنان فریادمان را
تیرهای در کمانت آنقدَر پرواز کرده
بر زمین انداخت آرش، پیش پاهایت کمان را
پیکرت از جنگهایی نابرابر بازگشته
پیش از این اما به پایان برده بودی هفتخان را
چشم ما هر گوشۀ این خاک باریدهست اما
اشکها آخر به پایان میبرند این داستان را
بغضمان کوه دماوند است، بغضی ایستاده
خون تو امروز جاری کرده این آتشفشان را...
✍🏻 #فائزه_امجدیان
🏷 #دانشمند_شهید | #شهید_فخریزاده
🇮🇷 @Shere_Enghelab
شروع بهار
به چشم تنگ زمستان اگر شکوه تو خار است
به گوش خود بسپارد که این شروع بهار است
ز خونت ای گل پرپر، هزار غنچه بروید
به باغ شاهد این ادعا هزار هزار است..
به تشنهکامی این خاک پاسخیست دمادم
رگِ گلوی من و تو که همچو حرف قصار است
به شهریاریِ شهر شرف رسیدی و... روشن،
دو چشم عشق که مردن به جز به معرکه عار است..
شکستن گل اگرچه نشانده غم به دلِ باغ
به جاده لاله نشاندن به پیشوازیِ یار است
✍🏻 #محمدرضا_وحیدزاده
🏷 #دانشمند_شهید | #شهید_شهریاری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
چهرۀ گلگون خوبان
سواری بر زمین افتاد و اسبی در غبار آمد
بیا ای دل که وقت گریۀ بیاختیار آمد
به جز جان دادن و دل باختن راهی نمیماند
سواران را بگو جز تاختن راهی نمیماند
جراحتها به تنها جامۀ دیدار میدوزد
بکش ما را، ز خون ما چراغ لاله میسوزد
بکش ما را که با خون زنده است این باغ بارآور
خوشا در خون تپیدن، اَلاَمان از مرگ در بستر
خضابی خوشتر از خون نیست مردان خدایی را
ببین در قتلگه سیمای عقل کربلایی را
کفن خون باد مردان را و تقدیر مُعَیّن باد
چراغ عقل ابراهیمها در شعله روشن باد
خوشا عقلی که در صفین با کرّار همراه است
خوشا عقلی که میماند خوشا عقلی که جانکاه است
ز جان تن میزند تا خون دهد بستان ایمان را
که تا روشن نگه دارد چراغ عقل انسان را..
خوشا با سر اشارات شهیدان بر سر نیزه
کلام این است و فقه این است خون بر منبر نیزه
ببین در کربلا در جوش، بحر خون خوبان را
چه فخری برتر از خون، چهرۀ گلگون خوبان را..
به شور این رودها تا ساحل موعود خواهد رفت
نترس از سد و صخره، عاقبت این رود خواهد رفت
یکی بر ره نشسته صخرهواری تا که ره بندد
شهیدی غرقه در خون بر خیال صخره میخندد
اگر کشتیست عاشورا، در این خون غرقه باید زیست
ببین چشم شهیدان را، به جز خون هیچ راهی نیست
حسین ای نوح! ای کشتی! مرا هم غرقه در خون کن
به خون قربانیان را از غل و زنجیر بیرون کن
بخوان تا عزم، سر از گریۀ شبگیر بردارد
پدر بر خاک افتاده پسر شمشیر بردارد
هلا زین دم به جز خون، هیچ حرفی با منافق نیست
دهان زخم ما را دیگر آن لبخند سابق نیست
دگر حرفی نمانده گفتگوی آخرین خون است
بمان تا حرف آخر، خون جواب داغ این خون است
✍🏻 #علیمحمد_مؤدب
🏷 #دانشمند_شهید | #شهید_فخریزاده
🇮🇷 @Shere_Enghelab
رازهای سر به مُهر
شهادت را به نام کوچکش هر شب صدا کردی
تو که هر روز و هر جا زندگیهایی بنا کردی
شهادت قاب عکسی روی دیوار اتاقت بود
همان که هر سحر با خندههایش گریهها کردی
عبادت در عبادت در عبادت بندگی بودی
اگر گاهی کتابت بسته شد، سجاده وا کردی
دلت میخواست جنگیدن کنار حاج قاسم را
ولی در دفترت ماندی و دِینت را ادا کردی
شهادت گم نخواهد کرد سنگرهای عاشق را
به این امّید عمری، عشقبازی در خفا کردی
سرِ تنهاییات را کوه بر دامن گرفت آخر
کجا این قدر غربت در مسیرت دست و پا کردی؟
تمام روزهایت رازهای سر به مُهری بود
تو با خون خودت آن رازها را برملا کردی
زیارت آرزویت بود و دل بستی به آن یک عمر
شهادت راه را وا کرد و عزم کربلا کردی
✍🏻 #محمد_خادم
🏷 #دانشمند_شهید | #شهید_فخریزاده
🇮🇷 @Shere_Enghelab
العِلمُ نور
هم به در هشدار باید داد هم دیوارها!
صاعقه این بار باشد پاسخ رگبارها
این تلآویو عاقبت تلی از آتش میشود
حیف حیفا گر نگردد شهرک آوارها
باید آخر انتقام خون یاران را گرفت
از خیانتکارها و از جنایتکارها..
تو شهیدی زنده بودی لحظههایت شاهدند
بارها، دیدی شهادت را به چشمت، بارها
با شهادت دورۀ گمنامیات پایان گرفت
جلوهگر شد از دل آثار تو ایثارها
روز تشییعت چه عالی جلوه کرد «اَلعِلمُ نور»
چون ستاره روی دوش لشکر سردارها
«يَرفَعِ اللَّهُ الّذِينَ آمَنُوا مِنكُم» گواه
رتبۀ علمت فراتر بود از پندارها
کار تو عمری «جهاد فی سبیل الله» بود
اجر تو «جنات تجری تحتها الانهار»ها
عصر جمعه رفتی اما باز صبح جمعهای
باز میگردی میان جمع پرچمدارها
یادگار حیدر کرار، یار ذوالفقار
میرسد با لشکری از مالک و عمارها
علم را از عالم آل محمد داشتی
در شهادتنامه هم امضای مشهد داشتی
✍🏻 #سیدمحمدرضا_یعقوبی_آل
🏷 #دانشمند_شهید | #شهید_فخریزاده
🇮🇷 @Shere_Enghelab
مطلع صدها حماسه
خونی که شد از پیکر هر لاله جاری
سرتاسر این باغ را کرد آبیاری
با هر شهیدی قدرت ما بیشتر شد
این است در اسلام رمز پایداری
گیرم ترور کردند دانشمندها را
اما چه سود از جهل دشمن غیر خواری؟
داغ شهیدان مطلع صدها حماسهست
فتح بزرگی هست با هر سوگواری
کشتند فخریزاده را اما چه حاصل؟
ما جمله فخریزادهایم و شهریاری
از چشمهای احمدیروشن بپرسید
آیا کماکان زندهای؟ میگوید: آری
ای انقلاب سرخ! آخر پرچمت را
روزی به دست صاحب خود میسپاری
✍🏻 #علی_سلیمیان
🏷 #دانشمند_شهید | #شعر_پایداری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
شروع بهار
به چشم تنگ زمستان اگر شکوه تو خار است
به گوش خود بسپارد که این شروع بهار است
ز خونت ای گل پرپر، هزار غنچه بروید
به باغ شاهد این ادعا هزار هزار است..
به تشنهکامی این خاک پاسخیست دمادم
رگِ گلوی من و تو که همچو حرف قصار است
به شهریاریِ شهر شرف رسیدی و... روشن،
دو چشم عشق که مردن به جز به معرکه عار است..
شکستن گل اگرچه نشانده غم به دلِ باغ
به جاده لاله نشاندن به پیشوازیِ یار است
✍🏻 #محمدرضا_وحیدزاده
🏷 #دانشمند_شهید | #شهید_شهریاری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
تکثیر شکوه و عزت این خاک است
آیینهای از صلابت این خاک است
گفتند که علم یا که ثروت؟ گفتیم:
این علم، تمامِ ثروت این خاک است
✍🏻 #مهدی_کارگر
🏷 #دانشمند_شهید | #شهید_فریدون_عباسی
🇮🇷 @Shere_Enghelab