eitaa logo
شعر انقلاب
2.6هزار دنبال‌کننده
518 عکس
158 ویدیو
2 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
لباس فصل تزویر گمان بردی نوای نای و بانگ تار و چنگ است این تو در خواب و خیال بزمی و... شیپور جنگ است این به چشم نیمه‌بازت تار دیدی در کف مطرب ولیکن دشمن است ای دوست! در دستش تفنگ است این برای هرکه آمد سوی تو آغوش وا کردی ولی این بار آه ای آینه! سنگ است، سنگ است این نشانده گوشه‌ای مات تماشا مردمانی را ببین! سلول زندان است، کی شهر فرنگ است این؟ همان جنگ است اما رفته در پیراهن نیرنگ لباس فصل تزویر است اگر که رنگ رنگ است این دم تیغ تو گرم ای دوست! میدان را مکن خالی وگرنه می‌کشد دشمن تو را در خواب و... ننگ است این ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
18.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 عرض ارادت شاعران به علمدار انقلاب 🌷سردار شهید 💠 مرز عشق 📹 به روایت 🇮🇷 @Shere_Enghelab
نور چشم حزب الله این خبر سخت بود، سنگین بود تا شنیدیم، بی‌قرار شدیم روح علامه تا خدا پر زد داغ دیدیم، داغدار شدیم نفسش گرمی دل یاران خطبه‌اش راز خشم دشمن بود سال‌ها نور چشم حزب الله سال‌ها خار چشم دشمن بود استوار و شکوهمند و صبور مهربان و صمیمی و ساده مثل یک کوه، سربلند و رشید مثل یک آبشار افتاده نه در این راه عافیت‌طلب و نه در این راه منفعت‌بین بود گفت «جان‌ها فدای دین» آری همۀ عمر خادم دین بود در دل فتنه‌ها به ساغر ما جامی از کوثر ولا می‌ریخت بعد هر زخم در پیالۀ ما جرعه‌ای از خم «شفا» می‌ریخت روح او در بدن نمی‌گنجید عاقبت سوی دوست عازم شد شب جمعه «به سوی او» پر زد رفت و همراه حاج قاسم شد قلمش، خطبه‌های مستندش، بود عمری سلاح علامه بی‌شک از کربلا شروع شده راه سردار، راه علامه آن یکی هم‌مسیر با عباس این یکی هم‌مسیر با زینب السلام علیکَ یا عباس السلام علیکِ یا زینب ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 شعرخوانی سردار شهید هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می‌کند؟ ✍🏻 🇮🇷 @Shere_Enghelab
نیزه‌هاست پیشِ رو خیمه‌ها محاصره‌ست تیغ‌هاست بر گلو دشنه‌هاست پشتِ سر، نیزه‌هاست پیشِ رو روی خاک پیکری‌ست، روی نیزه‌ها سری‌ست قصّه را شنیده‌ایم بندبند، مو به مو قصّه را شنیده‌ایم، قصدِ راه کرده‌ایم شرحِ ماجرا بس است لب ببند قصّه‌گو! نیست، نیست نخل‌زار، پشت رقصِ این غبار نیزه‌زارِ دشمن است، دشمن است روبه‌رو در مسیرِ مردها صف کشیده دردها زخم‌ها نفس‌نفس، زهرها سبوسبو عدّه‌ای ولی هنوز گرمِ بازیِ خودند یا خزیده در سکوت یا اسیرِ های‌وهو شاهراه ما بلاست، راه شاه کربلاست جز به خون نمی‌کنند عاشقانِ او وضو عاقبت برای او پیشِ چشم‌های او غرقِ خون‌شدن مرا آرزوست آرزو! ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
ابابیل‌های شهر این گونه‌ها که ماتم دیرین کشیده‌اند سرخ از شراره‌های کدامین کشیده‌اند؟ این کودکان که گشته زمستان نصیبشان قد در بهار خاک فلسطین کشیده‌اند در دفتر سپیده خطِ خون نوشته‌اند خط بر سیاه‌مشق دروغین کشیده‌اند فرعون‌های شومِ پیمبرنقاب را از تخت‌های شب‌زده پایین کشیده‌اند با سنگ‌های خویش، ابابیل‌های شهر از زیر پای ابرهه‌ها زین کشیده‌اند تا این درخت کهنۀ زیتون ثمر دهد دور تمام باغچه پرچین کشیده‌اند این شاعران کوچک از عشق شعله‌ور آرایه را به بند مضامین کشیده‌اند ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آن ماه... دعاها و زیارت‌ها نشستند همیشه سروقامت‌ها نشستند تویی آن ماه که پایین پایت خمینی‌ها و بهجت‌ها نشستند ✍🏻 🏷 علیهاالسلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
صدای داود چه فرق می‌کند اصلاً که دیر یا زود است خیالم از تو و از وعدۀ تو آسوده‌ست نوشته‌اند می‌آیی و وقت آمدنت چه فرق می‌کند اصلاً که دیر یا زود است همین به راه رسیدن، رسیدن است آری که موجِ اوّل دریا، تلاطمِ رود است فقط نه هر کس هیزم بیاورد، هر کس نسوخت پای غمت، در سپاهِ نمرود است هر آن‌که منتظر قائم است، برخیزد هر آن‌که منتظر غایب است، مردود است به گوشِ لشکر جالوت این خبر برسد صدا ز کوه می‌آید؛ صدای داود است ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهدِ شهود در چشم تو شهودِ شگفتی هست آن را به‌جز شهید نمی‌فهمد آیینه نیز قصد تماشا داشت وا کرد چشم و دید نمی‌فهمد از کوهسارِ معرفتت آری این سیلِ حکمت است شده جاری هر کس که دل نداد، نمی‌نوشد هر کس که دل برید، نمی‌فهمد عمری اگرچه غرق شد آن‌گونه در واژه‌های معجزه‌آمیزت دریای اشک‌های تو را حتّی ابنِ ابی‌الحدید نمی‌فهمد گفتی که تن به سجده نمی‌دادم معبود را اگر که نمی‌دیدم گفتی و قرن‌هاست که حرفت را عرفانِ بوسعید نمی‌فهمد شیرینیِ شروعِ تو را آری غیر از خدای کعبه نمی‌داند شهدِ شهودِ فُزتُ و ربّت را بی‌شک به‌جز شهید نمی‌فهمد ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
تسبیح بی‌ثمر مرزی نمانده بین عزاها و عیدها در چرخشِ فلک‌زدۀ سررسیدها فریادِ بی‌صدای زمین‌اند سروها بی‌تاب، در تصرّفِ بادند بیدها سرها به نیزه رفته و در چرخش‌اند باز تسبیح‌های بی‌ثمرِ بایزیدها پیدا نمی‌کنیم در این شهر خویش را گم می‌شوند کوچه به کوچه شهیدها خالی مباد دفترتان از خروش و موج طوفان به پا کنید غزل‌ها! سپیدها! ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
ما تیغ غیرتیم که از هر چه بگذریم از انتقام خون تو هیهات بگذریم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
وعدۀ صادق روزی تنبیه ابرهه با سجّیل روزی فرعون و موج طوفانی نیل این وعدۀ صادقی‌ست که می‌گفتیم تنبیه رژیم غاصب اسرائیل ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آن ماه... دعاها و زیارت‌ها نشستند همیشه سروقامت‌ها نشستند تویی آن ماه که پایین پایت خمینی‌ها و بهجت‌ها نشستند ✍🏻 🏷 علیهاالسلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
نیزه‌هاست پیشِ رو خیمه‌ها محاصره‌ست تیغ‌هاست بر گلو دشنه‌هاست پشتِ سر، نیزه‌هاست پیشِ رو روی خاک پیکری‌ست، روی نیزه‌ها سری‌ست قصّه را شنیده‌ایم بندبند، مو به مو قصّه را شنیده‌ایم، قصدِ راه کرده‌ایم شرحِ ماجرا بس است لب ببند قصّه‌گو! نیست، نیست نخل‌زار، پشت رقصِ این غبار نیزه‌زارِ دشمن است، دشمن است روبه‌رو در مسیرِ مردها صف کشیده دردها زخم‌ها نفس‌نفس، زهرها سبوسبو عدّه‌ای ولی هنوز گرمِ بازیِ خودند یا خزیده در سکوت یا اسیرِ های‌وهو شاهراه ما بلاست، راه شاه کربلاست جز به خون نمی‌کنند عاشقانِ او وضو عاقبت برای او پیشِ چشم‌های او غرقِ خون‌شدن مرا آرزوست آرزو! ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
لباس فصل تزویر گمان بردی نوای نای و بانگ تار و چنگ است این تو در خواب و خیال بزمی و... شیپور جنگ است این به چشم نیمه‌بازت تار دیدی در کف مطرب ولیکن دشمن است ای دوست! در دستش تفنگ است این برای هرکه آمد سوی تو آغوش وا کردی ولی این بار آه ای آینه! سنگ است، سنگ است این نشانده گوشه‌ای مات تماشا مردمانی را ببین! سلول زندان است، کی شهر فرنگ است این؟ همان جنگ است اما رفته در پیراهن نیرنگ لباس فصل تزویر است اگر که رنگ رنگ است این دم تیغ تو گرم ای دوست! میدان را مکن خالی وگرنه می‌کشد دشمن تو را در خواب و... ننگ است این ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
وعدۀ صادق روزی تنبیه ابرهه با سجّیل روزی فرعون و موج طوفانی نیل این وعدۀ صادقی‌ست که می‌گفتیم تنبیه رژیم غاصب اسرائیل ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
دعاها و زیارت‌ها نشستند همیشه سروقامت‌ها نشستند تویی آن ماه که پایین پایت خمینی‌ها و بهجت‌ها نشستند ✍🏻 🏷 علیهاالسلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
گفتی كه دلی تپنده باشم، نشدم روی لب عشق خنده باشم، نشدم از خاک بريدی و... پريدی و... به من، گفتی نفسی پرنده باشم، نشدم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 شعرخوانی سردار شهید هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می‌کند؟ ✍🏻 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مرز ما عشق است باز در گوش عالم و آدم بانگ هل من معین طنین انداخت دست تفکیر با اشارۀ کفر شعله در خیمه‌گاه دین انداخت خیمه‌ها باز هم محصاره بود به حریم حرم جسارت شد شعله‌ها تا دم حرم آمد باز هم صحبت از اسارت شد در مسیر حسین جان دادن با شهیدان کربلا عشق است هر کجاییم کربلا برپاست راه ما اوست، مرز ما عشق است روز و شب دور خیمه‌های حسین هر قدم گرم جان‌سپاری بود اشک او پا به پای تسبیحش هر سحر دانه دانه جاری بود حاج قاسم که در دل میدان غرش رعد و خشم طوفان بود وقت رحمت نسیم بود نسیم دست او بر سر یتیمان بود گوشه گوشه شنیده است این صحن خواهش و گریه و دعایش را این حرم می‌دهد شهادت که بارها دیده اشک‌هایش را بارها پا به صحن این مرقد با دلی شعله‌ور گذاشته بود بارها روی شانه‌های ضریح با دلی تنگ سر گذاشته بود مهربان بود مثل باد بهار سرو این خاک بید مجنون بود پاسدار حریم خون خدا جان‌نثار رقیه خاتون بود تن به مردن نداد و بی‌سر شد کشتۀ راه سیدالشهداست دستش افتاد روی خاک ولی حرم اهل‌بیت پابرجاست ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab