eitaa logo
شعر انقلاب
2.6هزار دنبال‌کننده
518 عکس
158 ویدیو
2 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
کرامت بهار آه می‌کشم تو را با تمام انتظار پر شکوفه کن مرا، ای کرامت بهار در رهت به انتظار، صف به صف نشسته‌اند کاروانی از شهید، کاروانی از بهار ای بهار مهربان، در مسیر کاروان گل بپاش و گل بپاش، گل بکار و گل بکار بر سرم نمی‌کشی دست مهر اگر، مَکش تشنۀ محبت‌اند لاله‌های داغدار دسته‌دسته گم شدند سهره‌های بی‌نشان تشنه‌تشنه سوختند، نخل‌های روزه‌دار می‌رسد بهار و من بی‌شکوفه‌ام هنوز آفتاب من بتاب، مهربان من ببار! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
صبح عید ای کاش صبح عید به ما رو بیاورد آن یار روسپید به ما رو بیاورد دنیا قدش خمیده، خدایا چه می‌شود آن طلعت رشید به ما رو بیاورد؟.. یأسی شگفت شعله به جان جهان زده گاهی بگو امید به ما رو بیاورد این جمعه‌ها به کام دل ما نبوده، کاش یک جمعۀ جدید به ما رو بیاورد خورشید را بخوان که به شب حمله‌ور شود آن صبح ناپدید به ما رو بیاورد هر پرچمی بدون تو پیراهن عزاست کی می‌شود که عید به ما رو بیاورد؟ هر چند خوش به حال شهیدان، بعید نیست با خیلی از شهید به ما رو بیاورد ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
وعدۀ آینده‌های ما بفرمایید فروردین شود اسفندهای ما نه بر لب، بلکه در دل گل کند لبخندهای ما بفرمایید هرچیزی همان باشد که می‌خواهد همان، یعنی نه مانند من و مانندهای ما بفرمایید تا این بی‌چراتر کار عالم «عشق» رها باشد از این چون و چرا و چندهای ما سرِ مویی اگر با عاشقان داری سرِ یاری بیفشان زلف و مشکن حلقۀ پیوندهای ما به بالایت قسم، سرو و صنوبر با تو می‌بالند بیا تا راست باشد عاقبت سوگندهای ما شب و روز از تو می‌گوییم و می‌گویند، کاری کن که «می‌بینم» بگیرد جای «می‌گویند»های ما نمی‌دانم کجایی یا که‌ای، آن‌قدر می‌دانم که می‌آیی که بگشایی گره از بندهای ما بفرمایید فردا زودتر فردا شود، امروز همین حالا بیاید وعدۀ آینده‌های ما ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
میان این‌همه غربت... میان این‌همه غربت خدا خدا نکنم؟ زمان آن شده از مویه‌ هم ابا نکنم هوای خانهٔ دل ابری است و بارانی نگو که پنجره را رو به گریه وا نکنم خزان به باغ زده، خشک باد طبعم اگر غزل نسازم و نذر بنفشه‌ها نکنم و کاش اسلحه‌ای داشتم برای خودم که وقت جنگ به غم دیدن اکتفا نکنم هجوم موج مرا می‌برد به ساحل مرگ اگر میانهٔ طوفان تو را صدا نکنم تو ای حضور شفابخش زخم‌های زمین! تو را برای شفاخانه‌ها دعا نکنم؟ چگونه از تو و از یاری تو دم بزنم؟ اگر که حق غم غزه را ادا نکنم ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
وعدۀ دیرین بعد از این طوفان سنگین، فصل باران‌های آهنگین می‌آید کاروان در کاروان گل، با صدای پای فروردین می‌آید روح صحراها گل‌افشان، جان مشرق‌ها و مغرب‌ها درخشان خاک لبریز از نیایش، از تمام دشت‌ها آمین می‌آید می‌تراود در فلسطین، می‌درخشد در بلندی‌های جولان در شبی سرشار حیرت، مثل ماه از آسمان پایین می‌آید پرشکوه این دشت‌ها را، اسب یال‌افشان او درمی‌نوردد زیر باران تجلی، با سوارانی زلال‌آیین می‌آید در ترنم‌های لیبی، در نواهای شبانگاهان لبنان با تغزل‌های موزون، با بشارت‌های آهنگین می‌آید مثل سروی سایه‌گستر، می‌چمد در ساحت میدان لؤلؤ شوق‌ها گل می‌دهد باز، عشق‌ها را لحظۀ تکوین می‌آید از پی صبحی نمایان، در میان حلقۀ شوق شهیدان از مسیر ارغوان‌ها، با سپاه لاله و نسرین می‌آید چون نسیمی آسمانی، می‌وزد در جمع یاران یمانی با شمیم آشنایی، با تبسم‌های عطرآگین می‌آید موج‌هایی پرتکاپو، از فرات افشانده تا نیل این هیاهو کشتی این جزر و مدها، عاقبت تا ساحل تسکین می‌آید آخر آن طاووس دل‌ها، کعبه را محو تجلی می‌نماید چشم در راهیم آری، موسم آن وعدۀ دیرین می‌آید سختی این سال‌ها را، می‌تکاند با سلامی سبز و آخر با تمام خارها گل، با تمام تلخ‌ها شیرین می‌آید ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
یک صبح جمعه... بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را کی می‌کنیم ریشهٔ آل سعود را؟ یارب! به حق ناقهٔ صالح عذاب کن نسل به جای ماندهٔ قوم ثمود را افتاده دست ابرهه‌ها خانۀ خدا سجّیل کو که سر شکند این جنود را چیزی به غیر وهن ندارد نمازشان باید شکست بر سر آن‌ها عمود را ای واجب‌الوجود ز لوث وجودشان کی پاک می‌کنی همه مُلک وجود را... جده، یمن، مدینه، غدیر، از قدیم‌ها این قوم می‌خرند تمام شهود را در آن زمین که نام علی گل نمی‌کند هرگز مجوی مدفن یاس کبود را کو وارث کسی که در قلعه کنده است تا بشکند دوباره غرور یهود را اسفند روز آمدنش کور می‌کند یک صبح جمعه چشم بخیل و حسود را… ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
انقلاب جهان در انتظار آفتاب است تمام رنج‌هایش بی‌حساب است کسی با ذوالفقار از دور پیداست جهان در معرض یک انقلاب است ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
«در انتظار آمدنت» مثل درخت و سنگ در رهگذار باد در انتظار آمدنت ایستاده‌ایم فردا به شهر نور می‌آیی از راه روستا از راه آفتاب با دشمنان چو موج خروشان با ما، به مهربانی یک جویبار نرم رفتار می‌کنی ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
انتظار فرج از غم دوست در این میکده فریاد کشم دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست که برش شکوه برم، داد ز بیداد کشم شادی‌ام داد، غمم داد و جفا داد و وفا با صفا منت آن را که به من داد کشم عاشقم، عاشق روی تو، نه چیز دگری بار هجران و وصالت به دل شاد کشم.. مردم از زندگی بی‌تو که با من هستی طرفه سرّی‌ست که باید بَرِ استاد کشم سال‌ها می‌گذرد، حادثه‌ها می‌آید انتظار فرج از نیمۀ خرداد کشم ✍🏻 قدس‌سره 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
دورۀ مستضعفان نام تو ای خورشید! عالمگیر خواهد شد از نام‌ها روزی که دنیا سیر خواهد شد فردای زیبایی که شاهان خواب می‌بینند در دورۀ مستضعفان، تعبیر خواهد شد کابوس راهب‌های مال‌اندوز می‌آید جادوی کاهن‌ها چه بی‌تأثیر خواهد شد ناقوس‌ها بر طبل رسوایی که می‌کوبند ذکر شب گلدسته‌ها تکبیر خواهد شد وقتی که می‌آیی خدا خشنود خواهد بود از «لات» و «عزّی» خانه‌اش تطهیر خواهد شد.. از مرگ می‌ترسم در این دنیای دور از تو می‌ترسم از روزی که دیگر دیر خواهد شد ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
جمعۀ عهد حالا من و تو در التهابی دیگر در پاسخ منکران، جوابی دیگر دنبال طلوع آفتاب عدلیم پس جمعۀ عهد و انقلابی دیگر ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
أین المنتقم ما را دلی‌ست چون تن لرزان بیدها ای سرو قد! بیا و بیاور نویدها بازآ و با نسیم نگاه بهاری‌ات جانی دوباره بخش به ما ناامیدها ما جمعه را به شوق تو، تعطیل کرده‌ایم ای روز بازگشت تو آغاز عیدها بازآ که خلق را نکشاند به سوی خویش بازار پر فریب مراد و مریدها برگرد تا زمین و زمان را رها کنند چپ‌ها و راست‌ها، و سیاه و سفیدها بسیار دسته‌گل که برای تو چیده‌ایم این خاک، غرقه است به خون شهیدها خون حسین می‌چکد از نیزه‌ها هنوز برگرد و انتقام بگیر از یزیدها ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مُهر کوفی می‌ترسم از این دعای زیبا حتی در خانه و مسجد و مصلا حتی می‌ترسم از این‌که مهر کوفی بخورند عجل لولیک الفرج‌ها حتی ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
روضه این‌جاست باز در پردۀ عشاق صلایی دیگر می‌رسد از طرف کرب‌وبلایی دیگر به تماشا ننشینید که نی در تب و تاب سوز دل را بنوازد به نوایی دیگر آخر ای مردم سرگشته کجایید، کجا؟! روضه این‌جاست، همین‌جاست، نه جایی دیگر پرده در پرده علی‌اکبر و قاسم در خون روضه این‌جاست بیارید عبایی دیگر ای برادر، وسط معرکه دریاب مرا باز در علقمه پیچید صدایی دیگر باز هم طفل رباب است، به خود می‌پیچد خیمه آورده برون دست دعایی دیگر بازهم ابنِ‌زیاد و پسر سعد و سنان شمرها، حرمله‌ها، جور و جفایی دیگر سر اگر رفت، مپرسید که عمامه کجاست رفت از پیکر مظلوم ردایی دیگر یاد ویرانه‌نشینی که دل شب جان داد داد بر اشک یمن حال و هوایی دیگر... این حماسه همه از ذکر مصیبت جوشد خون بگریید همه صبح و مسایی دیگر پسر مکه، کجایی که حرم مظلوم است فتنۀ آلِ‌سعود است و خدایی دیگر وقت آن است اجابت شود این زمزمه‌ها از پس پردۀ غیبت به‌درآیی دیگر صله‎‌ام آتش دردی‌ست که در دل دارم درد اگر عشق تو باشد چه دوایی دیگر... ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
پنجرۀ ظهور آدینه، خلاصه‌ای‌ست از آه حسین آیینه‌ای از ادامۀ راه حسین از ندبه و عهد و آل‌یاسین، راهی‌ست بر پنجرۀ ظهور خونخواه حسین ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آیندۀ روشن چندی‌ست که جنگ کفر و دین معلوم است پیوند ظهور و اربعین معلوم است از پشت همین ابر سیاه غیبت آیندۀ روشن زمین معلوم است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
رزمایش هرچند که آسمان سراسر دود است با چشم دلت نگاه کن مشهود است موکب موکب، قدم قدم، صف در صف رزمایش لشکرکشی موعود است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
حکومت خورشید ز عمق حنجره بر بام شب اذان می‌گفت حدیث درد زمین را به آسمان می‌گفت صدا چه پاک به شب می‌چکید و روشن بود که از حکومت خورشید در جهان می‌گفت شبانه‌های شکست شب و سیاهی را هلال ماه به گوش جهانیان می‌گفت رسیده بود به معراج آفتاب، غبار اگر به جای زمان، صاحب‌الزمان می‌گفت... به سفره‌ای که در آن انتظار را چیدند نگاه‌های گرسنه ز میهمان می‌گفت نبودی و دلِ ما بی‌نگاه معصومت کبوترانه شب و روز، الامان می‌گفت ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
سَیّد خراسانی‌ کبود غیبت تو آسمان بارانی‌ست و کار دیدۀ ما در غمت گل‌افشانی‌ست به یُمن آمدنت مثل آستانۀ عید تمام کوچۀ شهر دلم چراغانی‌ست ز بس که با تو به صحبت نشسته و گرمم خیال می‌کنم امشب شب زمستانی‌ست.. شبی برای تو تا صبح شعر می‌گفتم بیا که فصل غزل گفتن و غزل‌خوانی‌ست بدون تجربه حرفی نمی‌زنم، این قرن زمان سَیّدی سَیّد خراسانی‌ست ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مردان دریا چنان شیرینی دنیای ما شورانده دنیا را که از ما وام می‌گیرند آیین تماشا را به شوق دیدن صبح دل‌انگیزی که ما داریم هر آیینه به مغرب می‌برند آیینۀ ما را بگو امواج سرکش بیش از این خود را مرنجانند که طوفان‌ها مصمم می‌کند مردان دریا را به ما روز ازل تصویری از یاری نشان دادند که می‌جنگیم و می‌جوییم آن تصویر زیبا را به ما یک یا علی گفتند و از ما جان و دل بردند خوشا آنان که از نزدیک می‌دیدند مولا را به ما گفتند مولایی‌ست، مولایی که می‌باید برای چیدن عطرش مسافر شد سحرها را به ما گفتند جنگی هست و باید مرد میدان بود همان جنگی که مدت‌هاست خون کرده جگرها را همان جنگی که مادرها به پایش مادری کردند پدرهامان فدا کردند در راهش پسرها را همان راهی که روشن بود از چشم انتظاری‌ها و دوشادوش می‌آورد، طوفان خبرها را به ما گفتند هنگام نماز عید قربان است و ما سوی منا بردیم بعد از سجده، سرها را ببین قربانیانت را، بِنَفسی اَنت یا مولا سر سرخی به ما آن‌سان عنایت کن که یحیی را تو می‌آیی و این یلدای طولانی نمی‌ماند که چشمان تو تضمین می‌کند خورشید فردا را ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
چشم انتظار راه رفتم سال‌ها، در جاده‌ها مأوا نکردم غیر آغوش تو هرگز مأمنی پیدا نکردم رود رود از خود گذشتم در نبرد سنگ و صخره هیچ کوتاهی برای دیدن دریا نکردم سربه‌سر فریاد بودم در رجزگاه حوادث جز سر سجاده و در گوش شب نجوا نکردم اشک‌هایم را به روی خود نیاوردم، تو دیدی راز را در خلوت آیینه هم افشا نکردم مثل اهل مکه سرگرم طواف خود نماندم مثل اهل کوفه با لبخند تو بد تا نکردم با صداقت العجل گفتم تمام جمعه‌ها را پای دعوتنامه‌ام را جز به خون امضا نکردم دیدنت رؤیای دورم بود، اما روز موعود چشم‌هایم را به تو بخشیدم و لب وا نکردم مطمئنم امتحان‌ها را برایم ساده کردی مطمئنم کارهای سخت را تنها نکردم… ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
جمعهٔ موعود نشسته‌ام به سخن با تویی که محرم رازی نشسته‌ام که دل خستهٔ مرا بنوازی در این جماعت یکرنگ، با همین دل شیدا در آرزوی تو امروز می‌رسم به نمازی رسیده‌ام به صف آخر و بدون تکلّف نشسته‌ام به تماشای نور و آینه‌بازی در این زمانهٔ دلتنگ زخم‌های پیاپی خرابه‌های دلم را مگر به عشق بسازی میان خطبه به نام تو می‌رسد سخن آری گمان کنم که تو هم گوشه‌ای به راز و نیازی نماز جمعهٔ موعود با امامت نورت خدای من چه بهشتی! خدای من چه نمازی! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
می‌آید... شاید شبی که می‌هراسد دشت از طوفان شاید پس از سیلی که شهرم را کند ویران شاید یکی از روزهای زرد پاییز است شاید زمستان می‌رسد یا ظهر تابستان شاید همین فردا، دو روز بعد، سال بعد بعد از نماز صبح یا قبل از سحرگاهان از کوفه می‌آید؟ نمی‌دانم ولی جایی‌ست شاید خیابان ولی‌عصرِ همین تهران شاید یمن این روزها دارد اشاراتی مثل خراسانی که برمی‌خیزد از ایران من که نمی‌دانم کجای صفحۀ تاریخ فریاد مردی گم شده در چاه نخلستان اما همین اندازه می‌دانم که فرزندش از یوسفستان رخت بر بسته‌ست تا کنعان اما همین اندازه می‌دانم مسیحایی می‌آید و عیساست همراهش علی‌گویان می‌آید و آن طور که موسی به دریا زد پیش عصای او فروکش می‌کند طغیان.. دنیا به کوری می‌زند خود را، نمی‌بیند اشک فلسطین می‌چکد از دیدۀ لبنان دنیا نمی‌خواهد ببیند مکه وا کرده‌ست آغوش خود را روی حوثی‌های با ایمان دنیا نمی‌خواهد بفهمد، راهی گور است آل سعود خفته در آغوش بوسفیان چشم‌انتظاری‌های زهرا رو به پایان است فردا به نخلی بسته خواهد شد تن شیطان فردا مؤذن می‌شود کعبه، ولی این‌بار نام علی را می‌برد بر بام و بر ایوان ما با اذان کعبه فردا صبح می‌خوانیم پشت سر مهدی نمازی تشنۀ باران ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مهرِ عدالت «خدا کند ورقِ روزگار برگردد» ز جاده‌های سحر، آن سوار برگردد زمین بلرزد و دیوار شب فرو ریزد زمان بچرخد و آیینه‌دار برگردد دوباره مهرِ عدالت بتابد از مشرق به دست‌های علی، ذوالفقار برگردد خدا کند که فلسطین، ز غم شود آزاد رها شود ز غم و از حصار برگردد دوباره خنده به لب‌های غزه بنشیند به قلب مُضطربِ او، قرار برگردد خدا کند برسد سیب سرخ لبنان باز به این دیار مبارک، بهار برگردد خدا کند که به پایان رسد شب هجران ز جاده‌های سحر، آن سوار برگردد ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
از دشمنان ندارم باک هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک گَرَم تو دوستی از دشمنان ندارم باک مرا امید وصال تو زنده می‌دارد وگرنه هر دمم از هجر توست بیم هلاک نفَس نفَس اگر از باد بشنوم بویش زمان زمان چو گل از غم کنم گریبان چاک رود به خواب دو چشم از خیال تو، هیهات! بُوَد صبور دل اندر فراق تو، حاشاک!... تو را چنان‌که تویی هر نظر کجا بیند به قدر دانش خود هر کسی کند ادراک به چشم خلق عزیز جهان شود «حافظ» که بر درِ تو نهد روی مَسکَنَت بر خاک ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
«در انتظار آمدنت» مثل درخت و سنگ در رهگذار باد در انتظار آمدنت ایستاده‌ایم فردا به شهر نور می‌آیی از راه روستا از راه آفتاب با دشمنان چو موج خروشان با ما، به مهربانی یک جویبار نرم رفتار می‌کنی ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
انتظار تو باغیم که رنج‌دیده از پاییزیم با اشک، نمک به زخم خود می‌ریزیم یک عمر به احترام نامت، این‌بار، باید که به انتظار تو برخیزیم ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
یک جمعۀ نزدیک... ماییم و شکوهِ نصر ان‌شاء‌الله قدس است و شکستِ حصر ان‌شاء‌الله یک جمعۀ نزدیک، نُصَلّی فِی القدس همراه امام عصر ان‌شاء‌الله ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
انقلاب جهان در انتظار آفتاب است تمام رنج‌هایش بی‌حساب است کسی با ذوالفقار از دور پیداست جهان در معرض یک انقلاب است ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
موعود موعود خدا، مرد خطر می‌خواهد آری سفر عشق، جگر می‌خواهد ای جامعۀ میلیونی عصر ظهور! او سیصد و سیزده نفر می‌خواهد! ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab