eitaa logo
شعر انقلاب
3.4هزار دنبال‌کننده
743 عکس
238 ویدیو
4 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
پیک آزادی فلسـطین شب حمله چقدر شیرین بود گنبد آهنینتان این بود؟ تازه آن گنبدی که پشت سرش انگلیس و پاریس و برلین بود پس چه شد وعده‌های کاخ سفید قول امنیتی که تضمین بود! آنچه که خورده‌اید یک سیلی‌ست گرچه که سهمگین و سنگین بود ما که جنگی نکرده‌ایم هنوز هرچه که‌ دیده‌اید تمرین بود.. ای خدا شاهدی که «شاهد» ما هدفش لانۀ شیاطین بود زخم پهپادها خدا را شکر بر دل اهل غزه تسکین بود موشـک بام مسجد الاقصی پیک آزادی فلسـطین بود :: بر سرت سایۀ ابابیل است بعد از این زندگیت تعطیل است سیل ویرانی تو راه افتاد بسترش از فرات تا نیل است میوۀ سرخ هفتم اکتبر سیلی آبدار آوریل است گفته‌ای موشکی نخورد به تو! کار تو تفت این اباطیل است عکس رسوایی تو پخش شده چه نیازی به بحث و تحلیل است بین ما صحبتی اگر باشد خیبر و ذوالفقار و سجّیل است یا بنی‌سامری! هلاکتتان قول تورات، حرف انجیل است آی قابیل! آی اسرائیل! نوبت انتقام‌ هابیل است خانه‌ات را تکانده‌ای، ای قدس؟ نم‌نمک وقت سال تحویل است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
19.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مزد خدمت دست او در آسمان دست شهادت را گرفت بال در بال شهادت مزد خدمت را گرفت دیشب از هرجا خبر می‌آمد از پرواز او رفته رفته این خبر‌ رنگ حقیقت را گرفت می‌توانست او نباشد در میان کوه و دشت آسمان اما صدایش کرد، دعوت را گرفت چشم‌هایش را تماشا کردم و بغضم گرفت چشم‌هایی‌ را که از آن‌ خواب راحت را گرفت کار کرد و کار کرد و‌ کار کرد و کار کرد این دویدن‌ها مسیر بی‌نهایت را گرفت از علی‌بن‌ابی‌طالب نشان مِهر را از حسین‌بن‌علی مُهر سیادت را گرفت او دلش تنگ امام مهربان خویش بود در شب میلاد او اذن زیارت را گرفت ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
لا نَعلَمُ مِنهُم اِلّا خَیرا دیروز اگر بودند دوشادوش مردم امروز برگشتند در آغوش مردم آن‌ها که محو عالم لاهوت هستند آری، همین‌هایی که در تابوت هستند پس چیست پایان دل‌آشوبی خدایا «لا نَعلَمُ مِنهُم» به جز خوبی، خدایا یا رب ببین چشمان ما مبهوت‌ها را باور نداریم عکس بر تابوت‌ها را باور نداریم این چنین از ما گذشتند در اوج می‌رفتند، از دنیا گذشتند تا بی‌نهایت، تا خدا پرواز کردند راه شهادت را دوباره باز کردند این‌ها رها کردند پشت میزها را تاریخ خواهد گفت خیلی چیزها را تاریخ خواهد گفت در روزی بهاری در امتداد جادۀ خدمت‌گزاری در گوشه‌ای از مرزها در جای دوری در راه‌های ابری و صعب‌العبوری مردی که عشق مردمش در سینه‌اش بود شوق شهادت حسرت دیرینه‌اش بود مردی که می‌فهمید درد کشورش را آورد بین روستاها دفترش را مردی از اقلیم بلند روشنایی شد نسخۀ اصلی تکرار رجایی یادآور تصویر لبخند بهشتی از هر نظر مظلوم، مانند بهشتی این مرد در آن‌روز با همسنگرانش پرواز کرد و رفت سوی آسمانش آهسته پر زد سوی میقاتش، نیامد این دفعه ابراهیم از آتش نیامد اینَک من و این چشم‌ها که اشک‌ریز است بر شانه، تابوت رئیسیِ عزیز است درد و دریغ! آن روح افلاکی نیامد آن مرد با عمامۀ خاکی نیامد برخیز ای آیینه! با تو کار داریم ما به دویدن‌های تو اقرار داریم رفتی و بعد از سال‌ها آرام خفتی چیزی به ما از خستگی‌هایت نگفتی رفتی که درد دل کنی با حاج قاسم امروز حتماً هست اینجا حاج قاسم مهر فداکاری به نامت تا ابد خورد مردم! رئیسی خستگی را با خودش برد تاریخ خواهد گفت از راهش، مرامش قبل از خیابان‌ها دل ما شد به نامش تاریخ امروز است، فردا می‌نویسند این جمعیت تاریخ ما را می‌نویسند این جمعیت یعنی که نامش ماندگار است یعنی رئیسی همچنان خدمت‌گزار است او یادمان داده‌ست که هر لحظه دیر است خدمت بدون میز هم امکان‌پذیر است تاریخ بنویسد که ما را آزمودند جلادها از رفتنش خوشحال بودند تاریخ بنویسد هر آن چیزی که دیده‌ست این صحنه فرق بین جلاد و شهید است.. تاریخ خواهد گفت که او کیست مردم پایان کار او شهادت نیست مردم :: ای سیّد ما! مرشد ما! رهبر ما! ای تکیه‌گاه مطمئن کشور ما!.. این جمعیت با شوق دیدارت رسیده آقا بیا که از سفر یارت رسیده خورشید اگر باشی، چُنان ماه‌اند این‌ها آقا بیا که خستۀ راه‌اند این‌ها هر کس وفا کرده‌ست با تو، روسفید است آن‌که فدای امر تو گردد، شهید است آری! حیات ما، ممات ما، حماسی‌ست لبخندها و اشک‌هامان هم سیاسی‌ست از جان گذشتن ادعا نه، پیشۀ ماست «یا لیتنا کنا معک» اندیشۀ ماست بیزار از مرگ به ناکامی‌ست این جان قربان جمهوری اسلامی‌ست این جان نصرت نصیب ما شود تا صبر با ماست «یا لیتنا کنا معک» تا قبر با ماست.. ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
3.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کربلای غزه ...کربلا شهری کنار رود نیست کربلا در مرزها محدود نیست خاک او تلفیق عشق و رنج بود کربلا در کربلای پنج بود از یمن پیچیده بوی کربلا تا گرفت آیینه سوی کربلا صبح را تا مرز شب آورده‌ایم کربلا را تا حلب آورده‌ایم می‌کشاند تا فراتش نیل را غرق خواهد کرد اسرائیل را کربلا شهری کنار رود نیست کربلا در مرزها محدود نیست کربلا گاهی میان غزه است سرگذشت کودکان غزه است کربلا در قلب‌های مردم است غزه آه! این کربلای چندم است سیلی طوفان بر این کابوس باش در میان شعله‌ها ققنوس باش سنگ این آوار را سجیل کن نقطهٔ پایان اسراییل کن... ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
طریق‌القدس ای رود! حیف است از پی دریا نباشی راهی شو تا زندانی دنیا نباشی ماندن تو را مرداب خواهد کرد، ای رود! دریا تو را بی‌تاب خواهد کرد، ای رود! عقل است می‌گوید بمان، اما تو برخیز برخیز با پیمانه‌ای از عشق لبریز بگذار، دنیا را به حال خویش بگذار تصویر اقیانوس را در پیش بگذار راهیِ آنجا شو که پاییزی ندارد دنیا برای عاشقان چیزی ندارد دنیا فریبت می‌دهد، دارالغُرور است دنیاطلب فرسنگ‌ها از عشق دور است عاشق به غیر از کربلا جایی ندارد بی کربلا دنیا تماشایی ندارد ما آرزومندان به عشقش مبتلاییم عمری‌ست از جاماندگان کربلاییم از جان گذشتن ادعا نه، پیشۀ ماست یا لیتنا کنا معک اندیشۀ ماست.. در بطن این جمله بسی رازِ نگفته‌ست هیهات منّا الذّلّه را در خود نهفته‌ست یا لیتنا کنا معک یعنی سعادت یعنی شبیه حاج قاسم تا شهادت وقتی که داری از حقیقت می‌نویسی یا لیتنا کنا معک یعنی رئیسی بهتر از این دیدید آیا سرنوشتی؟ مثل شهیدان شب اردیبهشتی! مثل وزیری که به پیمانش عمل کرد تابوتِ او را پرچم ایران بغل کرد بر سنگ کوبیدیم جام زهرها را در پیش رو داریم خرمشهرها را دشمن بکوبد هر قدَر بر طبل جنگش آیینۀ ما را نخواهد دید سنگش آری حیات ما، ممات ما، حماسی‌ست دشمن بداند اشک‌هامان هم سیاسی‌ست ما ملت عشقیم از نسل حسینیم در آرزوی لحظۀ وصل حسینیم همچون نسیم آزاد در هر سرزمینیم با یکدگر طوفان روز اربعینیم از اربعین گفتم دلم لرزید ناگاه از اربعین آغاز شد سِیر الی الله نادیده‌ها را می‌توان آنجا عیان دید آنجا قیامت را به خوبی می‌توان دید آنجا یقینا محشر روی زمین است عالم ببیند این سپاه اربعین است دشمن بداند خون این لشکر به جوش است این جمعیت دریای در حال خروش است مجنون صحراگرد و مدهوشان عشق‌اند رخت عزا بر تن کفن‌پوشان عشق‌اند این عاشقان دارند آهنگ فلسطین امسال دارد اربعین رنگ فلسطین رنگ برائت از یزید‌ی‌های دوران رنگ دفاع از حق، دفاع از حقّ انسان ما مرزهای بی‌هویت را شکستیم از کربلا رو به طریق‌القدس هستیم ما زائر عشقیم و عالم زائر ماست یاد شهیدالقدس‌ها در خاطر ماست هنگام رزم رستم و دیو است امروز آری هدف قلب تلاویو است امروز سجیل‌ها را بر سرش محکم بکوبید تا خانۀ ابلیس را درهم بکوبید آن خانه‌ای که مثل تار عنکبوت است از وضع او پیداست در حال سقوط است دیگر شبی راحت در این دنیا نخوابید ای بزدلان! از ترس این شب‌ها نخوابید ای موش‌ها! در لانه‌ها هر دم بترسید از این به بعد از سایۀ خود هم بترسید دنبالتان خواهیم آمد شهر تا شهر آزاد خواهد شد فلسطین بحر تا نهر پایان دهیم این مستی و این سرخوشی را خواهید دید آیندۀ کودک‌کشی را این حجم از خون‌خواری از روی جنون است دیگر از این پس بین ما میدان و خون است این موج را جز رفتن از خود ساحلی نیست جز بستر سرخ شهادت منزلی نیست نصرت نصیب ما شود تا صبر با ماست یا لیتنا کنا معک تا قبر با ماست ای عشق! ای آیینه! ای دلدار زینب! یا لیتنا کنا معک سالار زینب! آیینه! چل منزل کنار سنگ بودی ای سر به روی نیزه هم در جنگ بودی پشت سرت رفته‌ست صدها کاروان دل ای سر کجاها رفته‌ای منزل به منزل؟.. ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
پیک آزادی فلسـطین شب حمله چقدر شیرین بود گنبد آهنینتان این بود؟ تازه آن گنبدی که پشت سرش انگلیس و پاریس و برلین بود پس چه شد وعده‌های کاخ سفید قول امنیتی که تضمین بود! آنچه که خورده‌اید یک سیلی‌ست گرچه که سهمگین و سنگین بود ما که جنگی نکرده‌ایم هنوز هرچه که‌ دیده‌اید تمرین بود.. ای خدا شاهدی که «شاهد» ما هدفش لانۀ شیاطین بود زخم پهپادها خدا را شکر بر دل اهل غزه تسکین بود موشـک بام مسجد الاقصی پیک آزادی فلسـطین بود :: بر سرت سایۀ ابابیل است بعد از این زندگیت تعطیل است سیل ویرانی تو راه افتاد بسترش از فرات تا نیل است.. گفته‌ای موشکی نخورد به تو! کار تو تفت این اباطیل است عکس رسوایی تو پخش شده چه نیازی به بحث و تحلیل است بین ما صحبتی اگر باشد خیبر و ذوالفقار و سجّیل است یا بنی‌سامری! هلاکتتان قول تورات، حرف انجیل است آی قابیل! آی اسرائیل! نوبت انتقام‌ هابیل است خانه‌ات را تکانده‌ای، ای قدس؟ نم‌نمک وقت سال تحویل است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
خیبرشکن خداوندا خداوندا پر از داغم، پر از خشمم به انگشت اشارت مانده است این روزها چشمم چه کرد این داغ که این گریه‌ها خامم نخواهد کرد که موج اشک هم یک لحظه آرامم نخواهد کرد غروب جمعه را تا صبح، ذکر آه می‌گفتیم میان آن خبرها جاءَ نصرالله می‌گفتیم به روی سینۀ ما نقشی از اندوه را کندند به صدها بمب در یک روز، از جا کوه را کندند.. کسی را داده‌ایم از دست که شیرین‌تر از جان بود عبایی داشت بر دوشش که الیافش ز طوفان بود کسی که آفتاب از سایهٔ او بی‌خبر بوده‌ست چهل سال است هر روزش مهیای سفر بوده‌ست کسی که از همان اول چنین بوده‌ست اقبالش که مرگ از دست او عاصی، شهادت بود دنبالش چنان داغیم که انگار او هر روز با ما بود قسم بر قدس که چشمان او طوفان‌الاقصی بود رفیق حاج قاسم بود و دل‌ها در غمش خون شد رفیق حاج قاسم بود، خار چشم صهیون شد شبیه حاج قاسم داغ او تا انتقامش هست شبیه حاج قاسم بیشتر از قبل، نامش هست دگر در روزگار ما نمی‌آید همانندش چگونه باورم باشد که رفت از دست لبخندش.. به فقدانش ز جان ما هوای زیستن رفته‌ست نباشد باورم از بین ما سیدحسن رفته‌ست ز دست ما در این مدت، چه جان‌های نفیسی رفت همین دیروز بود آری، خبر آمد رئیسی رفت ببین یک‌رنگی ما را که با آن یار لبنانی گذشت از جان خود در ضاحیه، سردار ایرانی اگرچه رهروان رفتند، اما راه می‌ماند قسم بر وعدۀ قرآن که نصرالله می‌ماند شعاری نیست این شعر ای برادر، بارها دیدیم شکوفایی خون را در پس آوارها دیدیم مگر آن دشت‌های غرق لاله یادمان رفته مگر ایام جنگ هشت ساله یادمان رفته اگرچه خون به دل داریم، اگر چه چشم‌ها خیس است بدان که ناامیدی، آخرین نیرنگ ابلیس است دل خود را قوی دارید و همراه ولی باشید خود سیدحسن گفته‌ست با سیدعلی باشید خدایا از سر اخلاص می‌گویم، تویی شاهد بنفسی انت یابن فاطمه، یا سیدالقائد شما فرموده‌ای که این جهاد امروز بی‌مرز است دفاع از جان و مال مسلمین بر مسلمین فرض است اگر غزه، اگر صنعا، اگر بغداد و تهرانیم همه یک پیکر واحد، همه امروز لبنانیم خدایا شاهدی، این روزها بی‌تاب و دلتنگیم پی صلحیم، در راهش ولی ناچار از جنگیم هراسی نیست از دشمن، ز های و هوی و طغیانش اگر او می‌کند آغاز، دست ماست پایانش که ما ایمان خود را از الفبای شرف داریم شب حمله ز سوی وحی، امر لا تَخَف داریم.. به اذن‌الله شد دیباچۀ نظم جدید آن شب صدای ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ می‌رسید آن شب ته این ماجرا پایان رزم رستم و دیو است از این پس یک هدف داریم و آن قلب تل‌آویو است کجایید آی بزدل‌ها، دلیر معرکه ماییم که ما مثل شما مخفی نمی‌گردیم، اینجاییم.. اگر دنیا هم آید پشتتان، ما پنج تن داریم شما سنگرشکن دارید، ما خیبرشکن داریم اگر موسی بیاندازد عصای معجزاتش را به یک لحظه ببلعد اژدهای سرخ آتش را بگو فرعون را، نعشش به روی نیل می‌ماند نه حق نابود خواهد شد، نه اسرائیل می‌ماند فلاخن دست داوود و هلاکت سهم جالوت است شما یک سرزمین دارید ای صهیون که تابوت است برای ما همیشه نصرت حق در دل صبر است شما یک سرزمین دارید در دنیا و آن قبر است بخوان تاریخ را تا بنگری پیروز خیبر کیست برو صهیون بپرس از قبر اجدادت که حیدر کیست به سوی مسجدالاقصی از اینجا راه می‌خواهیم خدایا ما جهاد فی سبیل‌الله می‌خواهیم خدایا جان ما را هم فدای حق کنی ای کاش به دریای شهیدانت مرا ملحق کنی ای کاش که در آغاز و در انجام چون سیدحسن باشیم نه فکر سر، نه فکر تن، نه در فکر کفن باشیم دوباره در دلم دارم هوای دیدن او را نمی‌دانم چگونه یافتند آخر تن او را ولی از ماجرای پیکر جدش خبر دارم چگونه از غم پیراهن او دست بردارم... ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهید معرکه لحظه‌های آخرت تلفیق شعر و جنگ بود ای شهید معرکه! مردن برایت ننگ بود باید از آن لحظه‌ها افسانه‌ای می‌ساختی با تمام زخم‌هایت، گرچه فرصت تنگ بود گرچه آن‌ها خواستند این‌گونه تحقیرت کنند چشم‌هایت باطل‌السحری بر این نیرنگ بود در پلان آخرت… نه! ابتدای قصه‌ات تیتراژ چشم تو زیباترین آهنگ بود چوبِ در دست تو را چوب خدا دیدیم ما بی‌صدا بر شیشۀ شب خورد؛ گویا سنگ بود ما رمیتَ اذ رمیتَ، چوب مأمور خداست صبغةاللهی که هرچه غیر از آن بی‌رنگ بود چفیه و تصویر قدس و عطر و تسبیح و خشاب در کنار تو نمایشگاه یک فرهنگ بود ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آمادهٔ رزمیم تاریخ به‌جز عبرت ایام ندارد هر آینه روز خوش و آرام ندارد هر جا سخنی از شرر و شیوۀ گرگ است از لانۀ جاسوسی شیطان بزرگ است آن لانه که تسخیر جوانان وطن شد جاسوسی آن فاش برای تو و من شد از گورِ هم او آتش امروز بلند است صهیون به هواداری او اهل گزند است با این همه، آن وعدۀ شیرین شده نزدیک پیروزی لبنان و فلسطین شده نزدیک سنوار نشان داد که با پیکر صد چاک باید که سلاح تو نیفتد به روی خاک سیدحسن و هَنْیه، فؤاد و صفی‌ّالدین از خیل شهیدان ره قدس و فلسطین سیدرضی و زاهدی و نیل‌فروشان سنوار که تکبیرزنان بود خروشان گفتند بدانید که بسیار عیان است این‌ها نفس آخر صهیون به جهان است از حزب خدا در دلشان وحشت و بیم است سیدحسن بعدی ما شیخ نعیم است با این‌که غم و غصه به هر ناحیه برپاست سرزنده‌تر از پیش، ولی ضاحیه برپاست سیدحسن آن روز به خطِّ خوش و خوانا بر صفحه نوشته سپس آن را زده امضا ما صاعقه در روز نبردیم بدانید قطعاً همه پیروز نبردیم بدانید شمشیر به کف آیۀ فتح‌اند دلیران آمادۀ صد وعدۀ صادق شده ایران داریم می‌آییم به میدان، بهراسید آری بهراسید از ایران بهراسید.. خود را وسط معرکه محبوس ببینید تا مردنتان یک‌سره کابوس ببینید ای خیبریان از شب پیکار بترسید از زمزمۀ حیدر کرار بترسید هنگام نبرد آمده، خوشحالی‌تان کو؟! آن دبدبۀ گنبد پوشالی‌تان کو؟! باید که بفهمی سر تسلیم نداریم ما از تو و ارباب تو هم بیم نداریم فتّاح به تو یاد دهد فتح مبین را ایران به تو تعلیم دهد نظم نوین را ایران به تو اثبات کند جنگ‌بلد کیست آن‌کس که در این غائله پیروز شود کیست پا را ز حد خویش فراتر تو نهادی شلیک به ایران؟ چه غلط‌های زیادی! ای باند تبهکار! بزن زور خودت را با موشک خود حفر کنی گور خودت را ای باند تبهکار! تو در آخر کاری بی صاحب خود هیچ تو در چنته نداری بر هم بزند حملۀ ما سرخوشی‌ات را پایان بدهد قصۀ کودک‌کشی‌ات را تو اِبن‌زیادی و سگ هار یزیدی بیچاره! نگهبان در کاخ سپیدی آن کاخ که نزدیک شده صبح زوالش فرقی نبوَد بین سگ زرد و شغالش آن کاخ که بر پایۀ تدلیس نشسته بر صندلی قدرتش ابلیس نشسته آدم‌کشی و فتنه و غارت هنر اوست هر شر که به عالم بشود زیر سر اوست بیدادگری‌های جهان ریشه‌اش آن‌جاست ویران شود این کاخ که ویران‌گر دنیاست یک خون، طلب ماست از این قوم ستم‌کار یک روز می‌آییم به خون‌خواهی سردار هیهات که ما عزت خود را بفروشیم از خون سلیمانی‌مان چشم بپوشیم سوگند به او، مرهم این داغ تقاص است با قاتل او حرفی اگر هست قصاص است ما صاحب عزمیم، اِذا زُلزِلَتِ الاَرض آمادۀ رزمیم، اِذا زُلزِلَتِ الاَرض ما کالجبل راسخ امروز نبردیم این وعدۀ قطعی‌ست که پیروز نبردیم نه جای شتاب است نه هنگام درنگ است سیدعلی خامنه‌ای فاتح جنگ است ما زنده‌تر از پیش به خون شهداییم در معرکه‌ها لشکر این مرد خداییم او اذن دهد در صف پیکار ردیفیم لب تر کند امروز، سحر قدس شریفیم امروز که اوضاع جهان مایۀ شرم است «ای عشقِ دل‌افروز، دلِ ما به تو گرم است» ✍🏻 سرودهٔ مشترک ، ، 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
وعدۀ پیروزی به پا خیزید ای مردم که وقت سوگواری نیست ندارد بهره‌ای از زندگی خونی که جاری نیست به پا خیزید، باید بغض را در زخم حل کردن که جنگ است و نباشد فرصت زانو بغل کردن محرم آمده خون می‌چکد از زلف پرچم‌ها محرم آمده، ای عاشقان! از آن محرم‌ها محرم آمده بر شیشۀ شب سنگ می‌کوبیم و ما بر طبل ماتم نه، به طبل جنگ می‌کوبیم محرم آمده این شعر را بسیار می‌خوانم مدام «اَلمَوت اَولی مِن رُکوبِ العار» می‌خوانم حسین بن علی پیراهنی از فتح بر تن کرد و او تکلیف عالم را به روی نیزه روشن کرد حسین آمد که دل خالی شود از ناامیدی‌ها دو صف کرده‌ست دنیا را؛ حسینی‌ها، یزیدی‌ها اگر از زخم ای مردم هزاران مثنوی دارید به عطر چادر زهرا دل خود را قوی دارید بگو با آن‌که در این برهه حیران و هراسان است که پیروزی ایمان وعدۀ قطعی قرآن است بخوان قرآن و پیدا کن خدا را در بزنگاهش ببین «نصرٌ مِنَ الله» است در «اِن تَنصُروا الله»ش یقینا خوب می‌داند کسی که امتحان داده‌ست خدا در تنگناها قدرت خود را نشان داده‌ست خیال ما ز پایان خوش این جنگ آسوده‌ست که پیروزی‌ست هرجایی که امت با ولی بوده‌ست در این میدان اگر تنها، اگر زخمی... ولی هستیم و تا جان در بدن داریم با سیدعلی هستیم به خون کودکان پرزده تا آسمان سوگند به خون پاک دانشمندها، فرماندهان سوگند برایم آخر این ماجرا روشن چنان روز است که در این جنگ قطعا خون حاجی‌زاده پیروز است به نام نامی حیدر نبرد آغاز می‌گردد علی با ذوالفقار خود به خیبر بازمی‌گردد بگو فرعون را موسی به سوی نیل می‌آید علی با ذوالفقار خود به اسرائیل می‌آید.. در آن طوفان پایانی در آن پایان طوفانی اگر که شاهنامه خوانده باشی خوب می‌دانی ته این ماجرا پایان رزم رستم و دیو است از این پس یک هدف داریم و آن قلب تلاویو است تلاویو است و ویرانی‌ست حالا باز حاشا کن بخز در لانه‌ات ای موش، بنشین و تماشا کن که با خون عزیزان وطن بازی نخواهد شد و ایران جز به نابودی تو راضی نخواهد شد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab