eitaa logo
شعر انقلاب
2.6هزار دنبال‌کننده
519 عکس
159 ویدیو
2 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
آزادی امریکایی ایران، شرف و شرافتش یکتایی‌ست بیدار شوید، لحظۀ بینایی‌ست سوریه، عراق، داغ افغانستان آیینۀ آزادی آمریکایی‌ست ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مرگ بر آمریکا هر جا به بشر رسانده شر، آمریکا هر دم تیتر بد خبر: آمریکا از خون شهیدان وطن برخیزد فریاد بلند مرگ بر آمریکا ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
«ای غرور پوک!» همچنان سنگین و سرسخت و مهیب و کور آن شب‌افسونِ جنون‌آیین آن پلشتی زادۀ دلقک شهوت‌آوازِ ستم‌مسلک. می‌چکد از پوزۀ ذهنش بافه‌های مرگ دارهایی از عطش سرشار وحشی و خونخوار از تعفن می‌رسد از ماورای باتلاق شب بوی زرد توطئه می‌آید از افکار نامردش چشم شهوت‌سیرتش سرریز سرمستی‌ست تاجر عریانی عشق است تاجر سکس و سکوت و سُکر! در نگاهش عشق ماسیده گیسوان او پلاسیده هرزه‌گرد کوچه‌های جسم. باز می‌بلعد… هشت‌پای قرن نافرجام قرن اختاپوس! از هراس سایه‌ها می‌آید انگاری چشم‌هایش نبش قبر صبح مومیایی گشتۀ ظلمت بی‌خبر از بعثت باران مثل خواب مُردۀ مرداب، در بلاهت غوطه‌ور یکسر ای تمدن‌زار بی‌حاصل! زادگاه صنعت افیون نشئۀ شب، ظلمت شیّاد! قتلگاه فطرت خورشید حیف، حرفم را نمی‌فهمی شیشۀ حرف مرا سنگی چون بدآهنگی. ای غرور پوک، آمریکا! ای توحش، ای شب اعظم ای تو ابلیس بزرگ قرن از نگاه شاخه‌های خویش این غرور کاغذی را کاش می‌چیدی چون جهان گرم طلوعی سبز و خورشیدی‌ست. شب نمی‌ماند ظلم زیبا نیست. کاش می‌فهمیدی ای خفاش! ای توهُم سلطۀ مغبون روزی از این روزها، تنها در غروبی زرد می‌میری. بعد تو، اما: آسمان این جهان آبی‌ست باغ می‌روید آب می‌جوشد چشمه‌ها جاری‌ست. باز شبنم هست روی برگ گل زندگی زیباست عشق، مهتابی‌ست. ای غرور پوک، آمریکا! حرف‌هایم را کاش می‌فهمیدی، اما حیف تو نمی‌فهمی! چون که فهم زندگی هرگز، نیست در وسُع تو ای مرداب. ای گُراز ابله پروار! گرگ آدمخوار از نژاد آدمی بیزار مرگ، نوشت باد مرگ، نوشت باد. ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
پاسخ سرویم و از ایستادگی لبریزیم کوهیم و به اقتدار برمی‌خیزیم فرداست که در پاسخ هر فتنه که شد دنیای یهود را به هم می‌ریزیم ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
لحظۀ واپسين مهر شكست تا ابد حک شده بر جبينتان كوچ كنيد غاصبان! جانب سرزمينتان كودک غزه را اگر در دل خواب كشته‌ايد خورده ترک ز آه او گنبد آهنينتان كوچ كنيد صف به صف چون كه نشسته هر طرف مرگ در انتظارتان حادثه در كمينتان رو به ديار خود كنيد ای به عبث نشستگان! تا سر پاست اسبتان تا نشكسته زينتان خيره‌سری‌ست كارتان دربه‌دری‌ست بارتان حيله‌گری‌ست يارتان بدگهری‌ست دینتان.. مرد ظفر كه نيستيد اهل خطر كه نيستيد هست حريف طفل و زن، غيرت آتشينتان؟!.. دل بكنيد زين سرا ورنه به روز ماجرا نيست به خاک قدس جز فاجعه هم‌نشينتان.. يا به همين زبان خوش پس بدهيد قدس را يا كه رسد دمی دگر لحظۀ واپسينتان! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
لحظۀ واپسين مهر شكست تا ابد حک شده بر جبينتان كوچ كنيد غاصبان! جانب سرزمينتان كودک غزه را اگر در دل خواب كشته‌ايد خورده ترک ز آه او گنبد آهنينتان كوچ كنيد صف به صف چون كه نشسته هر طرف مرگ در انتظارتان حادثه در كمينتان رو به ديار خود كنيد ای به عبث نشستگان! تا سر پاست اسبتان تا نشكسته زينتان خيره‌سری‌ست كارتان دربه‌دری‌ست بارتان حيله‌گری‌ست يارتان بدگهری‌ست دینتان.. مرد ظفر كه نيستيد اهل خطر كه نيستيد هست حريف طفل و زن، غيرت آتشينتان؟!.. دل بكنيد زين سرا ورنه به روز ماجرا نيست به خاک قدس جز فاجعه هم‌نشينتان.. يا به همين زبان خوش پس بدهيد قدس را يا كه رسد دمی دگر لحظۀ واپسينتان! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
انتقام داغ تو اگرچه روز را شام کند دشمن را زهر مرگ در کام کند اقیانوسی ز خشم هستیم همه ما را مگر انتقام آرام کند ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
سورۀ فتح طوفان خروش و خشم ما در راه است سوگند به آه، عمرتان کوتاه است ما سورۀ فتحیم که برمی‌گردیم این تازه فقط اول بسم‌الله است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شجاعت... شکوه تاج ایمان بر سر ماست شجاعت قطره‌ای از باور ماست نباشد در دل ما خوفی از مرگ تن دشمن غلاف خنجر ماست ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
ستارۀ شوم ببین چه طالع شومی درون سر دارد همین ستاره که در چشم خود شرر دارد همین ستارۀ شش‌پر که موذیانه هنوز به پاک‌دامنی خاک من نظر دارد حرم‌سرای شیوخ عرب به کاخ سفید درست از وسط این ستاره در دارد قدم به خاک فلسطین گذاشته فرعون بگو به نیل دهد هر کسی پسر دارد کنار هر پسری سنگ در سبد بگذار وصیتی که اگر زنده ماند، بردارد خدا همیشه طرفدار صابرین بوده صبور باش برادر، خدا خبر دارد! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
حرمله‌ها فریاد عطش... سوختن چلچله‌ها... افتاده میان سر و تن، فاصله‌ها... می‌گفت گلوسوخته بیمارستان: این حرمله‌ها حرمله‌ها حرمله‌ها... ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مشتِ گره کرده باید سوال کرد دقیقاً که چیستیم؟ امروز اگر که مشتِ گره کرده نیستیم شمر زمانه در دل میدان مشخص است در این نبرد، خوب ببینیم کیستیم در عمرمان دقیقه دقیقه حساب نیست آن لحظه‌ها که با مدد از عشق زیستیم ما ابرهای صاعقه باریم پس چرا در تنگنای قافیه تنها گریستیم ما پرچمیم دست علمدار و حاضریم حتی اگر که دست فدا شد، بایستیم ما در خط مقدّم عشقیم، عاشقیم ما عاشق مبارزه با صهیونیستیم ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
«مرگ بر حقوق بی‌بشر» مرگ بر تازیانه‌ها تازیانه‌های بی‌امان به گرده‌های بی‌گناه بردگان مرگ بر مرگ ناگهانیِ صد هزار زندگی در یکی دو ثانیه با سقوط علم از آسمان مرگ بر کشتن جوانه‌ها مرگ بر انتشار سم در زلال رودخانه‌ها مرگ بر فصاحت دروغ مرگ بر بوق‌های بوق مرگ بر سیم‌های خاردار و کشت‌زارهای مین مرگ بر گورهای دسته جمعی و بندهای انفرادیِ زمین مرگ بر بریدن نفس مرگ بر قفس مرگ بر شکوه خار و خس مرگ بر هوس مرگ بر حقوق بی‌بشر مرگ بر تبر مرگ بر شراره‌های شر مرگ بر سفارت شنود مرگ بر کودتای دود زنده باد زندگی او زنده باد زندگی من... تو... ما یک کلام… مرگ بر آمریکا… مرگ بر ابولهب مرگ بر یزید و شمر و ابن سعد مرگ بر زادۀ زیاد بگو بلند: بیش باد مرگ بر قطعنامه‌های بستن فرات قحط آب مرگ بر تیر مانده بر گلوی کودک رباب مرگ بر قتل خنده‌های روشن علیرضا مرگ بر گلوله‌ای که خط کشید روی خاطرات آرمیتا یک کلام… مرگ بر آمریکا… ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مرگ بر آمریکا هر جا به بشر رسانده شر، آمریکا هر دم تیتر بد خبر: آمریکا از خون جوانان وطن برخیزد فریاد بلند مرگ بر آمریکا ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
«ای غرور پوک!» همچنان سنگین و سرسخت و مهیب و کور آن شب‌افسونِ جنون‌آیین آن پلشتی زادۀ دلقک شهوت‌آوازِ ستم‌مسلک. می‌چکد از پوزۀ ذهنش بافه‌های مرگ دارهایی از عطش سرشار وحشی و خونخوار از تعفن می‌رسد از ماورای باتلاق شب بوی زرد توطئه می‌آید از افکار نامردش چشم شهوت‌سیرتش سرریز سرمستی‌ست تاجر عریانی عشق است تاجر سکس و سکوت و سُکر! در نگاهش عشق ماسیده گیسوان او پلاسیده هرزه‌گرد کوچه‌های جسم. باز می‌بلعد… هشت‌پای قرن نافرجام قرن اختاپوس! از هراس سایه‌ها می‌آید انگاری چشم‌هایش نبش قبر صبح مومیایی گشتۀ ظلمت بی‌خبر از بعثت باران مثل خواب مُردۀ مرداب، در بلاهت غوطه‌ور یکسر ای تمدن‌زار بی‌حاصل! زادگاه صنعت افیون نشئۀ شب، ظلمت شیّاد! قتلگاه فطرت خورشید حیف، حرفم را نمی‌فهمی شیشۀ حرف مرا سنگی چون بدآهنگی. ای غرور پوک، آمریکا! ای توحش، ای شب اعظم ای تو ابلیس بزرگ قرن از نگاه شاخه‌های خویش این غرور کاغذی را کاش می‌چیدی چون جهان گرم طلوعی سبز و خورشیدی‌ست. شب نمی‌ماند ظلم زیبا نیست. کاش می‌فهمیدی ای خفاش! ای توهُم سلطۀ مغبون روزی از این روزها، تنها در غروبی زرد می‌میری. بعد تو، اما: آسمان این جهان آبی‌ست باغ می‌روید آب می‌جوشد چشمه‌ها جاری‌ست. باز شبنم هست روی برگ گل زندگی زیباست عشق، مهتابی‌ست. ای غرور پوک، آمریکا! حرف‌هایم را کاش می‌فهمیدی، اما حیف تو نمی‌فهمی! چون که فهم زندگی هرگز، نیست در وسُع تو ای مرداب. ای گُراز ابله پروار! گرگ آدمخوار از نژاد آدمی بیزار مرگ، نوشت باد مرگ، نوشت باد. ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
إنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقا همان قاتل که ویران ساخت اردوگاه قانا را همان غاصب که خونین کرد «صبرا و شتیلا» را جنایت کرد در «المعمدانی» تا بپوشاند شکست آشکار خویش در طوفان اقصی را خروش آه محرومان و جوش اشک مظلومان به زودی می‌دهد بر باد اولاد یهودا را دعا و گریۀ تنها به کار ما نمی‌آید کنون باید «اَعِدّوا» گفت و در هم کوفت اعدا را ید بیضا به سحر سامری‌ها آتش اندازد همان دستی که یکسان می‌کند با خاک حیفا را به سیر سورۀ اسرا بیا تا مسجدالاقصی ببین تفسیر «إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقا» را ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
نبرد خیبر از نعرهٔ ما گوش فلک کر باید در دل، ما را زَهرهٔ حیدر باید تا زهر به کام غاصب قدس کنیم یک بار دگر نبرد خیبر باید ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
قدرت خون شهیدان گرد و خاکی کردی و بنشین که طوفان را ‏ببینی وقت آن شد قدرت خون شهیدان را ببینی می‌رود تابوت روی دست مردم، چشم وا ‏کن تا که با چشم خودت فرش سلیمان را ‏ببینی پاشو از پای قمارت! روی دور باخت هستی پاشو! باید آخرین اخبار تهران را ببینی گوش کن! این بار حرف از مرگ شیطان ‏بزرگ است رو به خود آیینه‌ای بگذار شیطان را ببینی خواب را دیگر حرام خود کن از امشب که ‏باید باز هم کابوس موشک‌های ایران را ببینی رازها در ذکر بسم الله الرحمن الرحیم است وعده‌ها داده خدا، باید که قرآن را ببینی قول دادیم انتقامی سخت می‌گیریم، ‏بنشین تا که فرق قول کافر با مسلمان را ببینی ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
لشکری از باد او لشکری از ابر و باد و آسمان دارد هنگامۀ جنگ است و او دشمن‌کُشان دارد او را سپاهی هست از ریگ بیابان‌ها او صف به صف، سربازهایی بی‌نشان دارد خاکستری بر جاست از اهریمنان، انگار هر دانه شن در سینه‌اش آتشفشان دارد تاریخ مبهوت است، دشمن از کجا خورده این تیرهای غیب جا در لامکان دارد آری، همان که وعدۀ نصرت به ما داده یاری‌گرانی از کران تا بی‌کران دارد صحرا به صحرا، پرچمش در باد می‌گوید: هر کس که آمد زیر این بیرق، امان دارد در راه دین، این سرزمین تنها نمی‌ماند تا چشم بر بالابلند آسمان دارد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
می‌جنگیم و می‌جنگیم خدا این بار می‌خواهد سپاهش خار و خس باشد برای خواری دشمن همین بایست بس باشد خدا اهل ستم را بر زمین گرم خواهد زد و شاید از زمین گرم منظورش طبس باشد طبس را شهر بی‌دیوار می‌پنداشتید اما گمان هرگز نمی‌بردید مانند قفس باشد طبس با خاکریز جبهه یکسان است تا وقتی که ما را دشمنی همچون شما در پیش و پس باشد غم این خاک بالین شما را سخت می‌گیرد غمش حتی اگر اندازۀ بال مگس باشد.. برای جبهه دلتنگیم و می‌جنگیم و می‌جنگیم و می‌جنگیم و می‌جنگیم تا وقتی نفس باشد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
عصای موسوی در دست‌های ماست تو قوم برتری! آری: در آیینِ تبهکاری تو قوم برتری! در قتل و در کشتار و خون‌خواری تو قوم برتری! در سطر سطر «لاویان» خواندم که در هر صفحه‌ات گوساله‌های سامری داری صدای جلجتای «بلعم» از نای تو می‌آید که نفرین بر تو ای معنای «باعورا»ی بی‌عاری خیالت چیست؟ تسخیر فرات و نینوا تا نیل؟ مگر این آرزوها را به خاک گور بسپاری.. بیفکن بمب‌هایت را که فردا «یومِ کیپور» است که از هر بمب می‌روید هزاران موشکِ کاری زمان انتقام ای آل اسرائیل! نزدیک است که خون ارمیا در دشت‌های تو شده جاری تو! تار عنکبوت و غزه طوفان‌های اَلاقصاست که در اقصی نقاطتت پرچم مرگ است انگاری بخواب و خواب‌های خوش ببین در تیهِ خرگوشی جواب خواب کابوس است و شب‌تا‌صبح بیداری تو را داود حزب‌اللهیان با سنگ خواهد کشت به لشکر خوش مباش ای زادهٔ جالوت طراری من اینک با غم و زاری غزل‌خوان فلسطینم به زلف و دود خوش باشند شاعرهای بازاری.. غم غزه شروع داستان غزوه‌های ماست به خیبر می‌رسد این بدرهای غرق دشواری مگر ده‌ سال دیگر نقش ننگ نقشه‌ها باشی بگو تا چند بشمارم؟ بگو تا چند بشماری تو فرعون و عصای موسوی در دست‌های ماست به زودی بر سرت آن را فرو می‌آوریم آری ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فتح عظیم بیست و چهار ساعته گرم جهاد بود شصت و سه سال بر سر یک اعتقاد بود فرجام عاشقان علی، سرخ مردن است در خون خود برای خدا غلت خوردن است ای عشق! همّتی که مسلمان بایستیم تا لااقل کنار شهیدان بایستیم کشتار دسته‌جمعی زن‌ها و کودکان این است واقعیّت امروزِ این جهان چندین هزار کودک دیگر تلف شوند، حکام بی‌حیای جهان با شرف شوند؟! ای شب! به انتهای دقایق خوش آمدی یعنی به عصر وعدۀ صادق خوش آمدی آری نفس بکش که نفس‌های آخِر است خوش دست و پا بزن که خداوند، ماکر است کودک‌کشِ غریب‌کشِ وحشی حقیر! ای گرگ هار! ژست حقوق بشر نگیر دوران ظلم و سلطه‌گری سر رسیده است هنگام کندن درِ خیبر رسیده است... ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
خطاب به رژیم منفور اسرائیل... دیده‌ست روشن، یک جهان روزِ سیاهت را ای شب! کمی بگذار بالاتر کلاهت را غیر از شکستن هیچ راهی پیش رویت نیست بیهوده از آیینه می‌دزدی نگاهت را خون ستاره می‌چکد، ای ظلمت از دستت صبح آمده تاوان بگیرد اشتباهت را دار تو را بر تاب‌های غزه می‌بندیم گردن بگیر ای اخمِ کودک‌کش، گناهت را ای قلدر دیوانه! گمراهی و تیغ عدل سد می‌کند در کوچه‌ای بن‌بست راهت را جای خطایی نیست، چون در لحظه می‌گیریم مهمانیِ از چاله افتادن به چاهت را می‌خندی از ترس و کلاغان بی‌خبر در باغ در حال تقلیدند با هم قاه‌قاهت را پروانۀ یک خواب رنگارنگ خواهد شد شعری که دامن می‌زند حال تباهت را بی‌ریشه‌ای، دلخوش به مشتی وعدۀ موهوم بر باد خواهد داد طوفان، تکیه‌گاهت را در می‌زند مرگ و خودت هم خوب می‌دانی راه فراری نیست این تنها پناهت را ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هر جا به بشر رسانده شر، آمریکا هر دم تیتر بد خبر: آمریکا از خون جوانان وطن برخیزد فریاد بلند ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
ابَر ذلّت ابَر ذلّت! ابر خفّت! ابر ظلمت! ابر نکبت! کدامین ناقص‌العقلی تو را خوانده ابر قدرت؟! مگر نه کدخدای این دِهِ آشفته بودی تو! چه شد پس آن همه صولت؟! کجا رفت آن همه شوکت؟! تمام هیبت پوشالی‌ات از دست رفت امروز شدند آری! همه سرمایه‌داران تو بی‌قیمت تو از این باتلاق تلخ بیرون می‌زدی بی‌شک اگر می‌شد برایت قصۀ عین‌الاسد عبرت خلیج خوک‌ها را می‌شناسی؟! خانه‌ات آنجاست! به سوی خانه‌ات برگرد، ای دیوانه با سرعت! نبینم این طرف‌ها باز پیدایت شود احمق! نبینم این طرف‌ها باز پیدایت شود نکبت! ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
«ای غرور پوک!» همچنان سنگین و سرسخت و مهیب و کور آن شب‌افسونِ جنون‌آیین آن پلشتی زادۀ دلقک شهوت‌آوازِ ستم‌مسلک. می‌چکد از پوزۀ ذهنش بافه‌های مرگ دارهایی از عطش سرشار وحشی و خونخوار از تعفن می‌رسد از ماورای باتلاق شب بوی زرد توطئه می‌آید از افکار نامردش چشم شهوت‌سیرتش سرریز سرمستی‌ست تاجر عریانی عشق است تاجر سکس و سکوت و سُکر! در نگاهش عشق ماسیده گیسوان او پلاسیده هرزه‌گرد کوچه‌های جسم. باز می‌بلعد… هشت‌پای قرن نافرجام قرن اختاپوس! از هراس سایه‌ها می‌آید انگاری چشم‌هایش نبش قبر صبح مومیایی گشتۀ ظلمت بی‌خبر از بعثت باران مثل خواب مُردۀ مرداب، در بلاهت غوطه‌ور یکسر ای تمدن‌زار بی‌حاصل! زادگاه صنعت افیون نشئۀ شب، ظلمت شیّاد! قتلگاه فطرت خورشید حیف، حرفم را نمی‌فهمی شیشۀ حرف مرا سنگی چون بدآهنگی. ای غرور پوک، آمریکا! ای توحش، ای شب اعظم ای تو ابلیس بزرگ قرن از نگاه شاخه‌های خویش این غرور کاغذی را کاش می‌چیدی چون جهان گرم طلوعی سبز و خورشیدی‌ست. شب نمی‌ماند ظلم زیبا نیست. کاش می‌فهمیدی ای خفاش! ای توهُم سلطۀ مغبون روزی از این روزها، تنها در غروبی زرد می‌میری. بعد تو، اما: آسمان این جهان آبی‌ست باغ می‌روید آب می‌جوشد چشمه‌ها جاری‌ست. باز شبنم هست روی برگ گل زندگی زیباست عشق، مهتابی‌ست. ای غرور پوک، آمریکا! حرف‌هایم را کاش می‌فهمیدی، اما حیف تو نمی‌فهمی! چون که فهم زندگی هرگز، نیست در وسُع تو ای مرداب. ای گُراز ابله پروار! گرگ آدمخوار از نژاد آدمی بیزار مرگ، نوشت باد مرگ، نوشت باد. ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
به طرّاران خیابان حقوق بشر تو فقط آدمی! تمدّن را، در میان وحوش جار بزن در خیالات خویش نقشه بکش، بر سرِ این و آن هوار بزن نطق کن، توی گوش پرده و مبل، در و دیوار پیروان تواند زنده کن یاد شام آخر را... جای نوشابه زهرِ مار بزن تو مسیحی و اورشلیم اینجاست، میخ: تیر و صلیب: اسلحه‌ات بسته‌بسته فشنگ را بردار! روی فرقت دو‌دسته خار، بزن دین فقط دین توست غیر از آن، دیگران کافرند و ملعون‌اند سمتِ در «قربةً الی الشیطان» برو و جیغِ زنگدار بزن :: فرض کن در کرایست چرچی تو، مسجدی کنج شهر پیدا کن تو سفیدی و کافی است -این را- همه‌جا با غرور جار بزن تو فقط آدمی و حق با توست، حقّ ثروت، حیات، آزادی به همین حق، خشاب را پر کن، ببرش روی تیربار، بزن! فکر کن بازی‌ای خوشایند است، امتیازت نگاه کن چند است؟ سِنت بر سنت امتیاز بگیر، آخرین سنت: شد دلار... بزن! مثل هم‌جنس‌هات در غزه، مثل هم‌نسل‌هات در بوسنی چون پدرخوانده‌هات در کابل، با ترّحم تو را چه‌کار؟ بزن! عقده‌های ترامپ را بشمار: در سرت درد چین و روسیه‌ست به خودت زحمت حساب نده، هی به مغزت نده فشار، بزن :: اولی غرق خون! چه تصویری!... دومی را نشانه می‌گیری بچکان زود! سومی در رفت، آفرین! آن یکی؟ چهار بزن! به نیاکان خود تمسّک کن، دیگران برده و تو اربابی فرض کن این تفنگ، شلاق است، برده برده‌ست: چند بار بزن تو سفیدی و کافی است همین، در خیالت: جهان هیروشیماست ضامن بمب را فشار بده، بر زمین مُهر انفجار بزن.. به هواداری از حقوق بشر، ته قنداقه را فشار بده نوبل صلح سهم توست، بگیر، در خودت دور افتخار بزن آن یکی گیجِ مهر و سجاده‌ست، این یکی روی فرش افتاده‌ست سعی کن تیرها هدر نرود، نکند آن یکی فرار... بزن! فیلمی از قتلِ عام خویش بگیر، پیرمردی چپیده گوشۀ راه گل سرخی به یاد استالین، روی پیشانی‌اش بکار! بزن! بعد از آن هم به جرم این کشتار، در سوییتی سه‌خوابه حبس بکِش چند بی‌پول آفریقایی را، در خیال خودت به دار بزن :: راستی! فخر سینما و هنر! از مسلمان‌کشی بگو چه خبر؟ عوضِ این به سوگ گربۀ خود، دو سه شب کنج خانه زار بزن ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
«مرگ بر حقوق بی‌بشر» مرگ بر تازیانه‌ها تازیانه‌های بی‌امان به گرده‌های بی‌گناه بردگان مرگ بر مرگ ناگهانیِ صد هزار زندگی در یکی دو ثانیه با سقوط علم از آسمان مرگ بر کشتن جوانه‌ها مرگ بر انتشار سم در زلال رودخانه‌ها مرگ بر فصاحت دروغ مرگ بر بوق‌های بوق مرگ بر سیم‌های خاردار و کشت‌زارهای مین مرگ بر گورهای دسته جمعی و بندهای انفرادیِ زمین مرگ بر بریدن نفس مرگ بر قفس مرگ بر شکوه خار و خس مرگ بر هوس مرگ بر حقوق بی‌بشر مرگ بر تبر مرگ بر شراره‌های شر مرگ بر سفارت شنود مرگ بر کودتای دود زنده باد زندگی او زنده باد زندگی من... تو... ما یک کلام… مرگ بر آمریکا… مرگ بر ابولهب مرگ بر یزید و شمر و ابن سعد مرگ بر زادۀ زیاد بگو بلند: بیش باد مرگ بر قطعنامه‌های بستن فرات قحط آب مرگ بر تیر مانده بر گلوی کودک رباب مرگ بر قتل خنده‌های روشن علیرضا مرگ بر گلوله‌ای که خط کشید روی خاطرات آرمیتا یک کلام… … ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آمادهٔ رزمیم تاریخ به‌جز عبرت ایام ندارد هر آینه روز خوش و آرام ندارد هر جا سخنی از شرر و شیوۀ گرگ است از لانۀ جاسوسی شیطان بزرگ است آن لانه که تسخیر جوانان وطن شد جاسوسی آن فاش برای تو و من شد از گورِ هم او آتش امروز بلند است صهیون به هواداری او اهل گزند است با این همه، آن وعدۀ شیرین شده نزدیک پیروزی لبنان و فلسطین شده نزدیک سنوار نشان داد که با پیکر صد چاک باید که سلاح تو نیفتد به روی خاک سیدحسن و هَنْیه، فؤاد و صفی‌ّالدین از خیل شهیدان ره قدس و فلسطین سیدرضی و زاهدی و نیل‌فروشان سنوار که تکبیرزنان بود خروشان گفتند بدانید که بسیار عیان است این‌ها نفس آخر صهیون به جهان است از حزب خدا در دلشان وحشت و بیم است سیدحسن بعدی ما شیخ نعیم است با این‌که غم و غصه به هر ناحیه برپاست سرزنده‌تر از پیش، ولی ضاحیه برپاست سیدحسن آن روز به خطِّ خوش و خوانا بر صفحه نوشته سپس آن را زده امضا ما صاعقه در روز نبردیم بدانید قطعاً همه پیروز نبردیم بدانید شمشیر به کف آیۀ فتح‌اند دلیران آمادۀ صد وعدۀ صادق شده ایران داریم می‌آییم به میدان، بهراسید آری بهراسید از ایران بهراسید.. خود را وسط معرکه محبوس ببینید تا مردنتان یک‌سره کابوس ببینید ای خیبریان از شب پیکار بترسید از زمزمۀ حیدر کرار بترسید هنگام نبرد آمده، خوشحالی‌تان کو؟! آن دبدبۀ گنبد پوشالی‌تان کو؟! باید که بفهمی سر تسلیم نداریم ما از تو و ارباب تو هم بیم نداریم فتّاح به تو یاد دهد فتح مبین را ایران به تو تعلیم دهد نظم نوین را ایران به تو اثبات کند جنگ‌بلد کیست آن‌کس که در این غائله پیروز شود کیست پا را ز حد خویش فراتر تو نهادی شلیک به ایران؟ چه غلط‌های زیادی! ای باند تبهکار! بزن زور خودت را با موشک خود حفر کنی گور خودت را ای باند تبهکار! تو در آخر کاری بی صاحب خود هیچ تو در چنته نداری بر هم بزند حملۀ ما سرخوشی‌ات را پایان بدهد قصۀ کودک‌کشی‌ات را تو اِبن‌زیادی و سگ هار یزیدی بیچاره! نگهبان در کاخ سپیدی آن کاخ که نزدیک شده صبح زوالش فرقی نبوَد بین سگ زرد و شغالش آن کاخ که بر پایۀ تدلیس نشسته بر صندلی قدرتش ابلیس نشسته آدم‌کشی و فتنه و غارت هنر اوست هر شر که به عالم بشود زیر سر اوست بیدادگری‌های جهان ریشه‌اش آن‌جاست ویران شود این کاخ که ویران‌گر دنیاست یک خون، طلب ماست از این قوم ستم‌کار یک روز می‌آییم به خون‌خواهی سردار هیهات که ما عزت خود را بفروشیم از خون سلیمانی‌مان چشم بپوشیم سوگند به او، مرهم این داغ تقاص است با قاتل او حرفی اگر هست قصاص است ما صاحب عزمیم، اِذا زُلزِلَتِ الاَرض آمادۀ رزمیم، اِذا زُلزِلَتِ الاَرض ما کالجبل راسخ امروز نبردیم این وعدۀ قطعی‌ست که پیروز نبردیم نه جای شتاب است نه هنگام درنگ است سیدعلی خامنه‌ای فاتح جنگ است ما زنده‌تر از پیش به خون شهداییم در معرکه‌ها لشکر این مرد خداییم او اذن دهد در صف پیکار ردیفیم لب تر کند امروز، سحر قدس شریفیم امروز که اوضاع جهان مایۀ شرم است «ای عشقِ دل‌افروز، دلِ ما به تو گرم است» ✍🏻 سرودهٔ مشترک ، ، 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«کهنه‌کار شجاعتیم، بیا» پرچم فتح و نصرتیم بیا سند استقامتیم بیا عاشق دیپلماسی و میدان اهل دین و سیاستیم بیا آن زمانی که شاه، نوکر بود، رفت، ما شاه عزّتیم بیا! با تو از بیست و هشتم مرداد تا کنون در عداوتیم بیا نه ببخشید! از ازل با تو تا ابد در خصومتیم بیا قلدرِ یاغیِ جنایتکار! بی‌قرار عدالتیم بیا جمعۀ نصر را که یادت هست در نماز جماعتیم بیا در فلان روز، در فلان ساعت در فلان موقعیّتیم بیا! چفیه بر گردن و عصا در دست روی این مبل، راحتیم بیا.. ای حریف قمارباز! بجُنب کهنه‌کار شجاعتیم، بیا مرحبا ملّت امام حسین ما از این دستْ ملّتیم... بیا ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab