#عید_غدیر
#قصیده
🔹حقیقت اسلام🔹
غدیر، خاطری از گل شکفتهتر دارد
غدیر، یک چمن آلاله زیر پر دارد
غدیر، از سفر حجّة البلاغ هنوز
هزار خاطرۀ ناب در نظر دارد
غدیر، چشم به راه حضور مهمانیست
که جان عاشق و چشم خدانگر دارد
چه میهمان عزیزی، که در مدینۀ وحی
غم هدایت و آزادی بشر دارد
غدیر گفت: خدایا چگونه اقیانوس
به سوی «برکۀ خم» نیّت سفر دارد؟...
غدیر، جلوۀ سینا به خود گرفته، مگر
از اتفاق شگفتآوری خبر دارد؟
غدیر دید، که یکصد هزار دل لرزید
دل است و صحبت دلبر در او اثر دارد
غدیر و صبر و سکوت نبی مسَلّم بود
که پردهدار حرم، بیم پردهدر دارد
در این مکاشفه، ناگاه دست غیب آمد
که از حقیقت اسلام پرده بردارد
امین وحی خدا گفت: یا رسول الله
بگو که شمس جمال تو یک قمر دارد
کنون که چلّهنشینان همسفر جمعاند
بگو که جامعه، حاجت به راهبر دارد
بگو به حکم صریح خدا علی مولاست
به هرکسی که ولای پیامبر دارد
عبادت دو جهان، ناز ضرب شصت علیست
بگو کدام جوانمرد، این هنر دارد
حدیث منزلتش را بخوان در این صحرا
تلاوت از لب تو لذّت دگر دارد
بگو به عارف و عامی مراقبت بکنند
از این نهال، که هم سایه، هم ثمر دارد
غدیر و آیۀ «یا اَیُّها الرَّسول» و علی
چه ارتباط عمیقی به یکدگر دارد
دلش رضا نشود جز به دوستی علی
«مگر کسی که دل از سنگ سختتر دارد»...
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🌐 shereheyat.ir/node/2901
✅ @ShereHeyat
#عید_غدیر
#قصیده
🔹دریا در غدیر🔹
چشمهها جوشید و جاری گشت دریا در غدیر
باغ عشق و آرزوها شد شکوفا در غدیر
فصل باران بود و رویش، فصل سبز زیستن
خنده، گل میکرد بر لبهای صحرا در غدیر
بود پیدا در زلال جاری تکبیرها
نقطۀ پایان عمر تشنگیها در غدیر
جبرئیل آمد که: بلِّغ یا محمّد! زانکه نیست
این تجلّی را مجال جلوه إلاّ در غدیر
رفت بالا از جهاز اشتران و خطبه خواند
خطبهای شورآفرین و شورافزا در غدیر
تا که بردارد پیمبر پرده از رازی بزرگ
کرد بیرون زآستین دست خدا را در غدیر
عرشیان، در اشتیاق خاکیان میسوختند
تا علی با دست احمد رفت بالا در غدیر
«گفت: هرکس را منم مولا، علی مولای اوست»
کرد گل، گلنغمۀ احمد چه زیبا در غدیر...
دستِ رد بر سینه اغیار میزد آشکار
«عادِ مَن عاداهِ» او افکند غوغا در غدیر
گاه بیعت بود و، بدعت پا به پای فتنهها
خیمه میزد در کنار آرزوها در غدیر
خشمهای شعلهور، پژواک کینِ جاهلی
خطِّ سیر خود جدا کرد آشکارا در غدیر...
یاد دارید ای قیامت قامتان! مولا علی
از قیام خود قیامت کرد برپا در غدیر؟!
کهکشان در کهکشان، اشراق بود و روشنی
از طلوع آفتابِ عالمآرا، در غدیر
طور بود و نور بود و کشف و اشراق و شهود
شد بهشت آرزوها آشکارا در غدیر
لَنْ تَرانی گو، ترانی گوی شد تا جلوه کرد
با تماشاییترین تصویر، مولا در غدیر...
📝 #محمدعلی_مجاهدی
🌐 shereheyat.ir/node/2898
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#عید_غدیر
#قصیده
🔹با علی هممسیرم🔹
اگر نوبهارم، اگر زمهریرم
اگر آبشارم، اگر آبگیرم
اگر تیره مانند شبهای ابری
اگر مثل خورشید، روشنضمیرم
تپشجوش اگر مثل امواج دریا
عطشنوش اگر مثل خاک کویرم
اگر هرچه هستم، سحر، شب، طرب، غم
فقیرم، فقیرم، فقیرم، فقیرم
همینم که هستم، همین روح خاکی
اگر بر گلیمم، اگر بر حریرم
رها از حصار نفسگیر حرصم
مگیرید خرده اگر بر حصیرم
لبالب ز شعرم، لبالب ز آتش
اگر لب گشایم، اگر گُر بگیرم...
گزیر و گریزی مرا نیست از عشق
«که بر عهد و پیمان روز غدیرم»
علی بوده تا بوده ورد زبانم
«شناسند مردان، صغیر و کبیرم»
اگر خفتهام، با علی همخیالم
اگر میروم، با علی هممسیرم
مرام علی را فقط دوست دارم
کلام علی را فقط میپذیرم
اگر بیعلی شاد باشم، بگریم
اگر بیعلی زنده هستم، بمیرم
علی بوده در بیقراری، قرارم
علی بوده در گمشدن، دستگیرم
اگر از کلامم نظر برندارد
به ششگوش گیتی نیابی نظیرم
علی عزّتم داده گر عزّتی هست
اگرنه حقیرم، حقیرم، حقیرم
📝 #مرتضی_امیری_اسفندقه
🌐 shereheyat.ir/node/2903
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#عید_غدیر
#غزل
🔹آیینۀ غدیر🔹
خدا جلال دگر داد ای امیر تو را
که داد از خم کوثر، میِ غدیر تو را
امیر! دست تو را دست عشق بالا برد
که اهل کوفه نبینند سر به زیر تو را
جهان به سجده در افتاد و عرشیانِ خدای
به احترام نشاندند بر سریر تو را
کلید سلطنت و گنج عافیت با توست
که هست در دو جهان مسندی خطیر تو را
ز جور خلق، پیمبر ز پای میافتاد
اگر نداشت به هر عرصه دستگیر، تو را
پناه پیری و نانآور یتیمانی
چگونه دوست ندارد جوان و پیر تو را
تو کیستی که تو را عرش، خاک راه، امّا
به خوابگاه، یکی بافۀ حصیر، تو را...
یقین که تا به ابد پایبند مهر تو شد
چگونه بود مگر، رَحم بر اسیر، تو را؟
ز ابر رحمت تو بادها چه دانستند
که خواندهاند همه در تبِ کویر، تو را
به جز تو هیچ ولی در همه جهان نشناخت
کسی که دید در آیینۀ غدیر تو را
📝 #محمدسعید_میرزایی
🌐 shereheyat.ir/node/649
✅ @ShereHeyat
#عید_غدیر
#غزل
🔹جهان ایستاده است🔹
ای خوشمسیر برکه!...قرار مسافران!
آغوش باز کن که رسیدهست کاروان
پیغام بازگشت بده هر که رفته را
لختی درنگ کن که بیایند ماندگان
لختی درنگ کن که جهان ایستاده است
بنشین نگاه کن که به رقص آمده زمان
وقتش شدهست برکۀ کم آبِ دوردست!
کمکم رسد تلاطم موجت به بیکران
تصویر دست کیست در آیینهات؟ ببین!
این دستها رسانده زمین را به آسمان
دیگر هراس خشک شدن در دلت مباد
دستی به بیعت آور و دریا شو و بمان!
📝 #محمدمهدی_سیار
🌐 shereheyat.ir/node/2906
✅ @ShereHeyat
#عید_غدیر
#رباعی
🔹سرچشمۀ حیات🔹
جبریل مکرر این صلا را سر داد
بَلّغ، بَلّغ... ندا به پیغمبر داد
فرمان خداست: بر سر دست بگیر
آن دست که در رکوع انگشتر داد
خورشید طلوع کرده از لبخندش
نور است و هزار رشته در پیوندش
دیدند در آسمان دستان رسول
دست علی است و یازده فرزندش
در آینه مهر و مه، شکوفایی کرد
دستان علی، بلند بالایی کرد
آن روز خداوند، خودش از مردم
با سورۀ «مائده» پذیرایی کرد
در سجدۀ شکر آفتاب افتاده
جای قدم ابوتراب افتاده
عمریست که از حلاوت نام علی
حتی دهن کویر آب افتاده
سرچشمۀ روشن حیات است غدیر
عطر ملکوت صلوات است غدیر
گرچه به بلندای شکوهش نرسیم
کوتاهترین، راه نجات است غدیر
📝 #میثم_مؤمنینژاد
🌐 shereheyat.ir/node/1578
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#عید_غدیر
#مربع_ترکیب
🔹دریای کرم🔹
در کویری که به دریای کرم نزدیک است
عاشقت هستم و قلبم به حرم نزدیک است
نجف اینجاست! فقط چند قدم... نزدیک است
کفر و ایمان من امروز به هم نزدیک است
در مقامت دهنم بسته بماند بهتر
عشق آهسته و پیوسته بماند بهتر
نخلها اشک تو را زیر نظر داشتهاند
رودها از جَرَیان تو خبر داشتهاند
بادها پرده ز اسرار تو بر داشتهاند
خاکها چشم به دستان پدر داشتهاند
ابرها با کرمت مایۀ رحمت شدهاند
فقرا در حرمت صاحب مکنت شدهاند
شمّهای هست ز اوصاف تو حیدر بودن
لافتایی شدن و ساقی کوثر بودن
فاتح یکتنۀ قلعۀ خیبر بودن
با پیمبر همۀ عُمر برادر بودن
نفست عطر نفسهای محمد دارد
بردن نام تو شیرینی بیحد دارد...
نیست بودیم ولی در حرمت هست شدیم
متفرّق شده بودیم که یکدست شدیم
عاشق هرکه به یاران تو پیوست شدیم
تا ز پیمانۀ «اَکمَلتُ لَکُم» مست شدیم
عطر «اَتمَمتُ عَلیکُم» همه جا را پر کرد
نان بدگوی بد اندیش تو را آجر کرد
اولین مرحلۀ عشق، پریشان شدن است
اجر همراهی تو بوذر و سلمان شدن است
صاحب دائمی ملک سلیمان شدن است
زاهد شهر که در فکر مسلمان شدن است...
در شب قدر به آوای جلی میگوید
بعلیٍ بعلیٍ بعلی میگوید
📝 #احمد_حسینپور_علوی
🌐 shereheyat.ir/node/3998
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#عید_غدیر
#مربع_ترکیب
🔹ولیالله اعظم🔹
دارم دلی از شوق تو لبریز علیجان
آه ای تو بهار دل پاییز علیجان
عالم همه سرمست تو من نیز علیجان
جان همه عشاق سحرخیز علیجان
امشب به دل بیسر و پایم نظری کن
از حاشیهٔ قلب سیاهم گذری کن
رخصت بده از قدر تو یک قدر بخوانم
رخصت بده در حلقهٔ عشاق بمانم
من طوطیام و جز دم استاد ندانم
من مشتعل عشق علی وِرد زبانم
ای جان جهان در دل چشمان سیاهت
ای شمس و قمر مشتری گاه بهگاهت
ای سر زده از مشرق چشم تو اذانها
بر قلهٔ توحید تو، توحید نشانها
ای گمشدهٔ زلف سیاه تو شبانها
ای قدر تو مستور در اوج رمضانها
کی میشود از رفعت قدر تو قلم زد
باید فقط از وصلهٔ نعلین تو دم زد...
هی خط زدم و باز نوشتم ولی از سر
سر میکشد از وصف تو دل بر در دیگر
از اشک تو احیا شده این نخل تناور
ای عشق مجسم شده، توحید مصور!
آهنگ تو دارند زمانها و زمینها
افلاکی همدم شده با خاک نشینها!
ای مسلم اول، شَه مردان، مَه کامل
منظومهٔ حُسن نبی و بحر فضائل
ای رفته ز جا پای تو هر عارف واصل
در محضر تو هر چه بخوانیم چه قابل
یعسوبی و فاروقی و صدیقی و مولا
ای شیر خدا، فخر نبی، همسر زهرا
کم بود سپاه تو و بسیار تو بودی
سردار، نبی بود و علمدار تو بودی
دشمنشکن عرصهٔ پیکار تو بودی
آری به خدا حیدر کرار تو بودی
هان تیغ بچرخان وسط معرکه هوهو
ای تیغ هم از جذبهٔ رزم تو علیگو
ای دست تو در دست نبی دست ولایت
ای مشعر و مَسعی و منا، محو صفایت
ای بر لب هر عارف وارسته ثنایت
ای جان جهان، جان دو عالم به فدایت
ماییم و تمنای نگاه تو علیجان
ای پای غدیر تو، جان همه قربان
ای آنکه به شبهای دُژم بدر مُنیری
ای شعلهٔ عشقی که نمردهست و نمیری
تو عزت محضی که تبدّل نپذیری
تو حکمت بر پا شدن بزم غدیری
ای صفزده در بیعت تو عالم و آدم
بَخٍّ لَک مولای، ولیالله اعظم
نَستَغفرُ مِن هرچه ولایت نپذیرد
نَستَبرءُ مِن هرکه تو را دوست نگیرد
حق است فقط آنچه نمردهست و نمیرد
کی اهل بهشت است کسی را که کنی رد
جز تو چه کسی وارث اوصاف عظیم است
بر دوزخ و جنت چه کسی جز تو قسیم است...
📝 #حامد_اهور
🌐 shereheyat.ir/node/639
✅ @ShereHeyat
از شأن علی، فقط خدا آگاه است
از دامن او دستِ خرد کوتاه است
گفتیم علی بن ابیطالب کیست؟
گفتند محمد بن عبدالله است!
📝 #سیدمحمدجواد_شرافت
✅ @ShereHeyat
#امام_کاظم علیهالسلام
#مربع_ترکیب
🔹آفتاب حُسن🔹
ای آفتاب حُسن به زیباییات سلام
وی آسمان فضل به داناییات سلام
در صبر شاخصی به شکیباییات سلام
تنها تو کاظمی که به تنهاییات سلام
هرگه غضب به قلب رئوف تو یافت دست
از آب عفو آتش خشمت فرو نشست
ای صرف گشته عمر گران تو در نماز
دُرِّ خداست اشک روان تو در نماز
مطلوب ایزد است بیان تو در نماز
واجب بُود درود به جان تو در نماز
آنسان که نور عشق خدا در وجود توست
از صبح تا به ظهر، زمان سجود توست
تو عبد صالح و به کفَت قدرت خداست
هر ادعا ز قدرت و عزت تو را سزاست
هارون چگونه صاحب این دعوی خطاست
کی ابر هر کجا که بباری ز ملک ماست
قدرت از آن توست که بر ابر پیلوار
فرمان دهی و شیعۀ خود را کنی سوار...
ای کشتی نجات به دریای حادثات
دارند شیعیان به شما چشم التفات
لبتشنهایم تشنۀ یک جرعۀ فرات
بر ما ببخش از کرم خویشتن برات
در آستان قدس رضا نور عین تو
دل پر زند به سوی تو و کاظمین تو
چون قلب مرده از دم تو جانم آرزوست
چون خاک تشنه، قطرۀ بارانم آرزوست
سر تا به پای دردم و درمانم آرزوست
پا تا به سر نیازم و احسانم آرزوست
بر من ببخش آنچه کند جودت اقتضا
سوگند میدهم به جگرگوشهات رضا
📝 #سیدرضا_مؤید
🌐 shereheyat.ir/node/657
✅ @ShereHeyat
#امام_کاظم علیهالسلام
#مربع_ترکیب
🔹کلام الله🔹
ای کلیماللَه تماشا کن کلام الله را
بر فراز دست خورشیدِ ولایت، ماه را
نور انوار نهم، هفتم چراغ راه را
در زمین و آسمانها رهبری آگاه را
روح رحمان، جان قرآن، نخل طور است این پسر
گوهر رخشندۀ شش بحر نور است این پسر
این پسر بدرالمنیر و این پسر شمسالضحاست
این پسر بابالکرم، بابالولا، بابالعطاست
این پسر بابالمرادِ انبیا و اولیاست
این پسر هم مصطفی هم مرتضی هم مجتباست...
صاحب خلق و خصال و خوی احمد کیست؟ او
نفس پاک صادق آل محمد کیست؟ او
ماه ذیالحجهست محو آفتاب روی او
جنس آدم قبضهای از خاک پاک کوی او
چشم عیسی از فراز آسمانها سوی او
عروة الوثقای ارباب کرامت موی او
آیۀ عفو الهی بر لب خندان اوست
کشور ایران زیارتگاه فرزندان اوست
ای جمال چهارده معصوم در رخسار تو
وحیِ ساعد خیزد از لبهای گوهربار تو
آفرینش در پناه سایۀ دیوار تو
روح پاک انبیا و اولیا زوار تو
آسمان چشم انتظار ذکر یارب یاربت
حضرت معبود مشتاق مناجات شبت...
ای دُرِ شش بحر و بحر پنج دُر! روحی فداک
آسمان در صحن تو بنهاده پیشانی به خاک
با غبار کاظمینت روحِ هر ناپاک، پاک
بیولایت میشود رحمت، عذاب دردناک
میثم آلودهای عبد و ثناگوی شماست
هر که بوده هر که باشد سائل کوی شماست
📝 #غلامرضا_سازگار
🌐 shereheyat.ir/node/4038
✅ @ShereHeyat
دل در حرم تو خویش را گم کردهست
یعنی عوض گریه تبسم کردهست
موسای کلیم نیست این دل، اما
بیواسطه با شما تکلم کردهست
📝 #محمدجواد_غفورزاده
✅ @ShereHeyat
#امام_کاظم علیهالسلام
#قصیدهواره
🔹خورشید هفتم🔹
امشب تمام مُلک و مَلک در ترنم است
چون موسم دمیدن خورشید هفتم است
آن فیض لایزال که مشتق ز نور او
خورشید آسمان رضا، نور هشتم است
آن پرتو جمال خدایی که طور او
آیینهزار حضرت معصومه در قم است
موسای طور قرب که در پیشگاه او
صدها کلیم بی «اَرِنی» در تکلم است
بگرفت دست عیسی مریم ولای او
کز پای دارِ فتنه، به چرخ چهارم است
هر صبحدم فریضۀ حق بر امین وحی
بر حضرتش ادای سلام ٌعلیکم است
دلتنگیاش مباد که در غنچۀ لبش
لطف شکوفهباری باغ تبسم است...
نور خدا در آینۀ آفتاب تو
حیرتفزای دیدۀ افلاک و انجم است
عدل مجسمی تو و هر دادخواه را
در بارگاه لطف تو شوق تَظَلُّم است
یزدان نخواست تا غم روزی خورد کسی
با لطف تو که قاسم الارزاق مردم است
آن سر که نیست خاک درت در تنزُّل است
وان دل که نیست جای تو، جای تألُّم است
طاعات منکران تو در روز رستخیز
آتشبیار معرکه مانند هیزم است
در روز حشر جز تو شفیعی مبادمان
جایی که آب هست چه جای تیمم است؟
با نعمت ولای تو «پروانه» را چه غم
عمریست در بهشت که غرق تنعم است
📝 #محمدعلی_مجاهدی
🌐 shereheyat.ir/node/4036
✅ @ShereHeyat
#امام_کاظم علیهالسلام
#غزل
🔹باب الحوائج🔹
از جوار عرش سرزد آفتاب دیگری
وا شد از «اَبوا» به روی خلق، باب دیگری...
بال وا كن لحظهای در زیر باران شهود
از فراز عرش میبارد سحاب دیگری
بوی پیراهن شنیدم، دیده بستم تا مگر
یوسف شعرم ببیند باز خواب دیگری
ای غزل! امشب به دریای مدیحش دل بزن
دارد این امواج، گوهرهای ناب دیگری
ما خدا را در جمال چارده تن دیدهایم
خواندهام این حرفها را در كتاب دیگری
جمله از شهر و دیار و آب و خاكی دیگرند
این یكی هم میرسد از خاك و آب دیگری
بوی احمد، بوی زهرا، بوی حیدر، بوی عشق
بشنوید از این چمن، عطر گلاب دیگری
حضرت خورشید هفتم، آن كه چشم روزگار
با وجود او ندارد انتخاب دیگری
شك ندارم جبرئیل امشب برای عرشیان
وصف او را میكند با آب و تاب دیگری
ماه كی بعد از نگاهش آفتابی میشود؟
میرود از شرم، شبها در حجاب دیگری
شش كتابش را خدا آورد و امشب هم گشود
از كتاب معرفت، فصلالخطاب دیگری
یا نمیداند بلندای مقامش تا كجاست
یا ندارد منكرش حرف حساب دیگری...
یا بگو باب الحوائج یا بگو باب المراد
نام او حیف است بردن با خطاب دیگری
📝 #عباس_شاهزیدی
🌐 shereheyat.ir/node/1581
✅ @ShereHeyat
#شعر_اخلاقی
#حدیث #رباعی
💠 #امام_کاظم(علیهالسلام)
«لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُل يَوْمٍ»
از ما نیست کسی که در هر روز به حساب اعمال خود رسیدگی نکند.
📗 الکافی، ج۴، ص۱۹۱
🔹محاسبۀ نفس🔹
فرمود که صادقانه در هر نَفَسی
باید به حساب کارهایت برسی
هر روز اگر به عمد غفلت کردی
دستت نرسد به دامن دادرسی
📝 #خدابخش_صفادل
✅ @ShereHeyat
#امام_کاظم علیهالسلام
#امام_رضا علیهالسلام
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
#قصیدهواره
🔹درگاه کریم🔹
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر
عرض حاجت میکنم آنجا که صاحبخانهاش
پاسخ یک میدهد با ده برابر بیشتر
گاهگاهی که به درگاه کریمی میروم
راه میپویم نه با پا، بلکه با سر، بیشتر
زیر دِین چارده معصومم اما گردنم
زیر دِین حضرت موسَیبنجعفر بیشتر
گردنم در زیر دِین آن امامی هست که
داده در ایران ما طوبای او بر، بیشتر
آن امامی که «فداکِ» گفتنش رو به قم است
با سلامش میکند قم را معطر بیشتر
قم همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین
همچنین از آسمان دارد چل اختر بیشتر
قصد این بار قصیده از برادر گفتن است
ورنه میگفتم از این معصومه خواهر بیشتر
من برایش مصرعی میگویم و رد میشوم
لطف باباهاست معمولاً به دختر بیشتر
عازم مشهد شدم تا با تو درد دل کنم
بودنم را میکنم اینگونه باور بیشتر
مرقدت ضربالمثلهای مرا تغییر داد
هرکه بامش بیش، برفش... نه! کبوتر، بیشتر
چار فصل مشهد از عطر گلاب آکنده است
این چنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر
پیش تو شاه و گدا یکسانترند از هر کجا
این حرم دیگر ندارد حرف کمتر، بیشتر
ای که راه انداختی امروز و فردای مرا!
چشم بر راه تو هستم روز آخر بیشتر
از غلامان شما هم میشود دنیا گرفت
من نیازت دارم آقا روز محشر بیشتر
بر تمام اهلبیت خویش حسّاسی ولی
جان زهرا چون شنیدم که به مادر بیشتر...
بیشترهایی که گفتم از تو خیلی کمترند...
📝 #حسین_رستمی
🌐 shereheyat.ir/node/565
✅ @ShereHeyat
🔹کارگاه تخصصی شعر هیأت
🔻با حضور شاعران ارجمند
سیدمحمدجواد شرافت
سیدمحمدرضا یعقوبیآل
مهدی جهاندار
🔸زمان: یکشنبه ۱۰مرداد، ساعت۱۶
🔸مکان: کاشمر، خیابان ۱۵ خرداد، کانون فرهنگی تربیتی لقمان
✅ @ShereHeyat
#میثم_تمار
#غزل
🔹شوق پرواز🔹
مرد خرمافروش در زندان، راوی سرنوشت مختار است
حرفهایی شنیدنی دارد، سخنانش کلید اسرار است
رطبش طعم نیشکر دارد، تا خدا نیت سفر دارد
از سرانجام خود خبر دارد، شوق پرواز او چه بسیار است!
زخمهای دلش نمک خورده، بارها این چنین محک خورده
از علی گفته و کتک خورده، این برای هزارمین بار است
یاد آن روزهای خوب به خیر! که علی بود و میثم و سلمان
جمعشان جمع بود و میگفتند، رطبت کو؟ که وقت افطار است
در طلوعش غروب پیدا بود، آخر قصه خوب پیدا بود
چوبۀ دار او همین نخل است، لیف خرما طناب این دار است
با زبان علی تکلم کرد، رو به جمع غریب مردم کرد
تا دم مرگ هم تبسم کرد، گفت: این آرزوی تمار است،
که بمیرد فقط به عشق علی «که علی دست قادر ازلیست
رشتۀ ماسوا به دست علیست» سر این رشته ناپدیدار است
رشتۀ اتصال محکم شد، کمر نخل ناگهان خم شد
لحظههای عروج میثم شد، که همان لحظههای دیدار است
📝 #احمد_حسینپور_علوی
🌐 shereheyat.ir/node/3823
✅ @ShereHeyat
#مباهله
#رباعی
🔹پیروزی پنج تن🔹
شعر از مه و مهرِ شبشکن باید گفت
از فاطمه و ابالحسن باید گفت
تا خاطرهٔ مباهله گم نشود
پیوسته سخن سخن سخن باید گفت
مهری که به شأنش آمد از حق لولاک
روشن شده از جلوهٔ رویش افلاک
با یک زن و یک مرد و دو کودک آمد
تا ریشهٔ تثلیث برآرد از خاک
فرماندهٔ جنگ، مصطفی بود آنروز
سردار سپاه، مرتضی بود آنروز
لشکر حسنین و فاطمه پشتیبان
در عرصه، سلاحشان دعا بود آنروز
📝 #احد_دهبزرگی
🌐 shereheyat.ir/node/663
✅ @ShereHeyat
ای روح کرم که مظهر احسانی
«آنی» که اشاره کرد «حافظ» آنی
خورشیدی و ذرّه پروری آیینت
آیینهٔ «هَل اَتی عَلَی الاِنسانی»
📝 #محمدجواد_غفورزاده
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹سورۀ انسان🔹
عطر بهار از جانب دالان میآید
دارد صدای خنده از گلدان میآید
این کوچهها را آب و جارو کرده باران
این اولین روزیست که مهمان میآید
این اولین روزیست که افطار خود را
دادی به آن مسکین که در قرآن میآید
حالا دوباره بوی نان پیچیده اما
دارد یتیمی خسته، سرگردان میآید
مثل گلوبندت اسیری را رها کن
امشب اسیری بی سر و سامان میآید...
از برکت نانی که بخشیدید، هر سال
بر خاک گندمزار ما باران میآید
شیراز، قم، مشهد، خدا را شکر بانو
عطر تو از هر گوشۀ ایران میآید
هرگز نمیگنجید در وصف قلمها
مدح شما در سورۀ انسان میآید...
📝 #عاطفه_جوشقانیان
🌐 shereheyat.ir/node/4414
✅ @ShereHeyat
🌷 تقدیم به شهیدعباس بابایی
پرنده کوچ نکردهست زیر باران است
اگرچه سنگ ببارد وگرچه طوفان است
همین پرندهٔ سنگی که شکل غربت توست
همین پرنده که بی پر زدن پریشان است
دگر نمیپرد از درد این هواپیما
که در محاصرهٔ اوج راهبندان است
خوشا به خلوت گنجشکها که میدانند
چقدر پر زدن از شانهٔ تو آسان است
فرا نمیپرد از ارتفاع گندمزار
پرندهای که شب و روز در پی نان است
خوشا به حال هر آنکس که مثل تو پر زد
برای هرکه پری داشت، شهر زندان است
و آسمان وصیتنامهٔ تو بود آری
شناسنامهٔ تو برگ برگ قرآن است
عقاب شهر به این راحتی نمیمیرد
که آشیانهٔ او آسمان ایران است
نگاه کن تندیست درست مثل خودت
هنوز هم که هنوز است مرد میدان است
📝 #مهدی_مردانی
🌐 shereheyat.ir/node/1527
✅ @ShereHeyat
این اشک رهایت از دل خاک کند
بالت بدهد راهی افلاک کند
تو اشک غم حسین را پاک نکن
بگذار که این اشک تو را پاک کند
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🏴 برای مشاهده و دریافت اشعار با موضوع #آغاز_محرم به نشانی زیر در پایگاه شعر هیأت مراجعه فرمایید:
🌐 shereheyat.ir/m/53
✅ @ShereHeyat
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
#آغاز_محرم
#غزل
🔹ماجرای تو🔹
هر سال، ماجرای تو و سوگواریات
عهدیست با خدای تو و خون جاریات
هر سال، نه!... که روز به روز از زبان عشق
گل میکند حدیث تو و سربهداریات
در ما، یزید کشته نمیشد، اگر نبود
این راه را بلاغت آیینهداریات...
خم شد هزار مرتبه هفتادپشت صبر
آن روز، پیش صبر تو و پایداریات!
میسوخت، میگداخت، در آن وسعت کبود
بر کوه میرسید، اگر زخم کاریات
پرپر شدند روی زمین، پیش چشم تو
آلالههای رنگ به رنگ بهاریات!...
اینک، زمین به عشق تو همواره میتپد
این است، رمز خون تو و ماندگاریات
یعنی که سربلند، هنوز ایستادهایم
در انتظار منتقم خون جاریات...
📝 #حسین_دارند
🌐 shereheyat.ir/node/4096
✅ @ShereHeyat
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
#آغاز_محرم
#غزل
🔹شب اول محرم🔹
اسیر هجرت نورم که ذرّه همدم اوست
گل غریب نوازم که گریه شبنم اوست
مگو چقدر زیادند سائلان حرم
که هرچقدر بیایند باز هم کم اوست
هوای انس عزیزی به سینه دارم که
ثواب ما کرم او، گناه ما غم اوست
همیشه سینهزن کشتۀ عطشناکم
سیاهپوش شهیدی که گریه مرهم اوست
هر آن چه بود گذشت از فضیلت شب قدر
نگاه ما به شب اوّل محرّم اوست
📝 #سیدرضا_جعفری
🌐 shereheyat.ir/node/4108
✅ @ShereHeyat