#شهیدان_کربلا
#عاشورا
#قصیده
🔹هفتاد و دو خورشید🔹
سخت است چنان داغ عزیزان به جگرها
کز هیبت آن میشکند کوه، کمرها...
در وسعت میدان نگاه تو بپوشند
هفتاد و دو خورشید تو تشریف خطرها...
جز آل علی با که توان یافت، شود جمع،
در خلقت مجموع شما، جمع هنرها؟
در بارش تیر ای همه آیات خداوند!
خوش باد که جز سینه نکردید سپرها...
خونبار شود چشم غروب از تن خورشید
جز سرخ نپوشد به سراپرده سحرها
تا خلوت تنهایی ما پر شود از اشک
بستیم پس از کوچ شما بر همه، درها
آتش به گلوی فلک افتاد که میکرد،
تیر از نفس کودک شش ماهه گذرها...
این غصّه درید از جگر کوه، گریبان
در خون شده از داغ پسر، چشم پدر، ها...
این آب که تن میکشد از کوه به دریا
از شرم لب خشک شما داشت سفرها...
از تیغ و سنان جز لب بُرّنده ندیدم
یارب چه کشیدند در این واقعه سرها؟
حیرانِ تو شد دیدۀ عالم که بر این خاک
در سایۀ خورشید ندیدند قمرها
تعلیم شما بود که جز مکتب اسلام
از اوج شهادت، چه حقیرند دگرها
این حادثۀ سرخ که در نسل شما ماند
تکرار نگردد به قضاها و قَدَرها
📝 #غلامرضا_شکوهی
🌐 shereheyat.ir/node/4102
✅ @ShereHeyat
#شهیدان_کربلا
#غزل
🔹آیت بیداری🔹
پای در ره که نهادید افق تاری بود
شب در اندیشۀ تثبیت سیهکاری بود...
خواب خوش باد شما را که در آن هنگامه
خواب خونین شما آیت بیداری بود
جایتان سبز که با خون خود امضا کردید
پای آن نامه که منشور وفاداری بود
قصهای بیش نبود آنچه سرودید از عشق
لیک هر یک به زبانی که نه تکراری بود
ای شمایان، که خروشانِ کفنپوشانید
ای که بر فرق ستم تیغ شما کاری بود
در رگ ما، که خموشان سیهپوشانیم
کاشکی قطرهای از خون شما جاری بود
📝 #حسین_منزوی
🌐 shereheyat.ir/node/4100
✅ @ShereHeyat
#شهیدان_کربلا
#غزل
🔹در این راه...🔹
افتاده در این راه، سپرهای زیادی
یعنی ره عشق است و خطرهای زیادی
بیهوده به پرواز میندیش کبوتر!
بیرون قفس ریخته پرهای زیادی
این کوه که هر گوشه آن پارۀ لعلیست
خوردهست بدان خون جگرهای زیادی
درد است که پرپر شده باشند در این باغ
بر شانۀ تو شانهبهسرهای زیادی
از یک سفر دور و دراز آمده انگار
این قاصدک آورده خبرهای زیادی
راهی است پر از شور، که میبینم از این دور
نیهای فراوانی و سرهای زیادی
هم دربهدری دارد و هم خانهخرابی
عشق است و مزینّ به هنرهای زیادی
بیچاره دل من که در این برزخ تردید
خوردهست به اما و اگرهای زیادی
جز عشق بگو کیست که افروخته باشند
در آتش او خیمه و درهای زیادی
📝 #سعید_بیابانکی
🌐 shereheyat.ir/node/3323
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#شهیدان_کربلا
#غزل
🔹صفی از آینه🔹
ای که پیچید شبی در دل این کوچه صدایت
یک جهان پنجره بیدار شد از بانگ رسایت
تا قیامت همه جا محشر کبرای تو برپاست
ای شب تار عدم، شام غریبانِ عزایت
عطش و آتش و تنهایی و شمشیر و شهادت
خبری مختصر از حادثهٔ کربوبلایت
همرهانت صفی از آینه بودند و خوش آنروز
که درخشید خدا در همهٔ آینههایت
کاش بودیم و سر و دیده و دستی چو اباالفضل
میفشاندیم سبکتر ز کفی آب به پایت...
📝 #محمدرضا_محمدی_نیکو
🌐 shereheyat.ir/node/708
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#شهیدان_کربلا
#غزل
🔹رخصتِ میدان🔹
آمادهاند، گوش به فرمان، یکی یکی
تا جان نهند بر سر پیمان یکی یکی
بعد از حبیب و حُر و زُهیر و غلام ترک
آماده میشوند جوانان یکی یکی
پا در رکاب، رخصت میدان گرفتهاند
با التماس، دست به دامان، یکی یکی
پیغمبرانه غزوه به پا کردهای که باز
غوغا کنند حمزه و سلمان یکی یکی
دیشب در آسمان دو انگشت معجزه
بودند محو روضۀ رضوان یکی یکی
روح تغزّلاند، شکوه قصیدهاند
شمشیر میکشند غزلخوان یکی یکی
از دست میروند عزیزان و... خیمهها،
کمکم شدهست کلبۀ احزان یکی یکی
بر نیزهها در اوجِ رجزآیههای کهف
تفسیر شد حماسۀ قرآن یکی یکی
بالای نیزهها چه غریبانه میوزند
انبوه گیسوان پریشان یکی یکی
📝 #علی_اصغر_شیری
🌐 shereheyat.ir/node/5185
✅ @ShereHeyat
#زهیر_بن_قین علیهالسلام
#غزل
🔹مقام ارادت🔹
زهیر باش دلم! تا به کربلا برسی
به کاروان شهیدان نینوا برسی
امام پیک فرستاده در پیات، برخیز!
در انتظار جوابت نشسته... تا برسی
چه شام باشی و کوفه، چه کربلا ای دل!
مقیم عشق که باشی به مقتدا برسی
زهیر باش! بزن خیمه در جوار امام
که عاشقانه به آن متن ماجرا برسی
مرید حضرت ارباب باش و عاشق باش!
که در مقام ارادت به مدعا برسی
تمام خاک جهان کربلاست، پس بشتاب
درست در وسط آتش بلا برسی
زهیر باش دلم! با یزیدِ نفس بجنگ!
که تا به اجر شهیدان نینوا برسی
📝 #مریم_سقلاطونی
🌐 shereheyat.ir/node/731
✅ @ShereHeyat
#اسلم_بن_عمرو علیهالسلام
#غزل
🔹سلمان خیمهگاه حسین🔹
آزاده است، بندۀ آقای عالم است
سلمان خیمهگاه حسین است، «اَسلَم» است
چشمش به ماه روی حسین است روشن و
در راه او دل و قدمش، قرص و محکم است
در خیمهها به زخمِ دلِ تنگ کودکان
با شعر و قصهگویی و لبخند، مرهم است
وقت نبرد، چشم جهان ماتِ رزم اوست
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است»
از فرط زخم عاقبت افتاد از نفس
چشم انتظار دوست، در این آخرین دم است
ای روضهخوان! کنار تنش گریۀ حسین،
باران رحمت است، مگو اشک ماتم است
صورت به روی صورت خونین او گذاشت
آری در این جهان چه کسی مثل اَسلَم است؟
📝 #سیدمحمدمهدی_شفیعی
🌐 shereheyat.ir/node/5655
✅ @ShereHeyat
#وهب_بن_عبدالله علیهالسلام
#غزل
🔹مسیح، خوانده مرا...🔹
مسیح، خوانده مرا، وقت امتحان من است
زمان، زمانِ رجزخوانی جوان من است
از آسمان چهارم، مسیح میبارد
چقدر منتظر رعدِ آسمان من است!
برو که پیکر مصلوب و بیسرت مادر!
در امتداد مسیرِ خدا، نشان من است
به کف بگیر سرت را برای یاری عشق
سرت مقدمهٔ سرخ داستان من است
نماز آخر خود را اقامه کن در خون
برو که بدرقهات نغمهٔ اذان من است
اگرچه بعد تو صحراست خانهام امّا
چه باک؟ زینب کبری همآشیان من است
📝 #سیدمحمد_بابامیری
🌐 shereheyat.ir/node/735
✅ @ShereHeyat
#عابس_بن_شبیب علیهالسلام
#غزل
🔹نمیدانم چه شد🔹
هرکه میداند بگوید، من نمیدانم چه شد
مست بودم مست، پیراهن نمیدانم چه شد
من فقط یادم میآید گفت: وقت رفتن است
دیگر از آنجا به بعد اصلاً نمیدانم چه شد
آنچنان از شوق او سرتابهپا رفتن شدم
در شتاب رفتنم توسن نمیدانم چه شد
روبهروی خود نمیدیدم به جز آغوش دوست
در میان دشمنان، دشمن نمیدانم چه شد
سنگباران بود و من یکسر رجز بودم، رجز
ناله از من دور شد، شیون نمیدانم چه شد
من نمیدانم چه میگویید، شاید بر تنم
از خجالت آب شد جوشن، نمیدانم چه شد
مرده بودم، بانگ هل من ناصرش اعجاز کرد
ناگهان برخواستم، مردن نمیدانم چه شد
پا به پای او سرم بر نیزه شد از اشتیاق
دست و پا گم کرده بودم، تن نمیدانم چه شد
ناگهان خاکستری شد روزگار آسمان
در تنور آن چهرۀ روشن نمیدانم چه شد
صورت من غرق خون بود و نمیدیدم درست
خیزران در دست اهریمن نمیدانم چه شد
::
وصف معراج جنونش کار شاعر نیست، نیست
از خودش باید بپرسی، من نمیدانم چه شد
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
🌐 shereheyat.ir/node/1611
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#شهیدان_کربلا
#غزل
🔹من الغريب الی الحبیب🔹
مِن الغریب نوشتی إلی الحبیب سلامی
حبیب رفت به میدان چه رفتنی چه قیامی
سحر نسیم گذشت از سر مزار شهیدان
هنوز در پی بویی که میرسد به مشامی
یکی حسین امیرش شد و چه خوب امیری
یکی حسین امامش شد و چه خوب امامی
یکی بدون زره مرگ را گرفت در آغوش
یکی نماز تو را شد سپر بدون کلامی
یکی سیاه ولی روسپید؛ چون تو گرفتی
سر غلام به دامان خود چه حسن ختامی
یکی علی شد و اکبر شد و چه ماه منیری
یکی عمو شد و سقّا شد و چه ماه تمامی
به روی نیزه و در باد، گیسوان پریشان
چنان شدند که باقی نماند کوفه و شامی
دلم به حسرت یا لیتنا رسید و نگاهم
به سردر حرم افتاد، اُدخلوا بِسلامی...
📝 #مهدی_جهاندار
🌐 shereheyat.ir/node/682
✅ @ShereHeyat
با دشمن خویش روبهرو بود آن روز
با گرمی خون غرق وضو بود آن روز
آنکس که تشهد اباعبدالله
تلقین شهادتین او بود آن روز
📝 #راضیه_مظفری
✅ @ShereHeyat
#نماز_ظهر_عاشورا
#قصیدهواره
🔹قد قامتِ الصَّلاة🔹
صلاة ظهر شد، ای عاشقان! اذان بدهید
به شوق سجده، به شمشیر خود امان بدهید
صلاة ظهر شد، از جنگ دست باید شست
که دل به جلوۀ آن یار مهربان بدهید
صلاة ظهر به «محراب و قبله و به نماز»
ـ شما که سینه سپر کردهاید ـ جان بدهید
صلاة ظهر شد، اول نماز بگزارید
به این فریضۀ خود روح جاودان بدهید...
رسید موقع «قد قامتِ الصَّلاة» آری
به این دو رکعت خود عرش را تکان بدهید
همین که آیۀ «ایّاکَ نَستعین» خواندید
فرشتگان زمین! دل به آسمان بدهید...
اگر چه زخم زبان میزنند، باز شما
پیامِ نور به آیینۀ زمان بدهید
زمانِ سینه سپر کردن است و وقت سفر
شکوهِ تازه به این باغ ارغوان بدهید
پرنده را که ز پرواز تیر، پروا نیست
به حلقههای زره رنگ پرنیان بدهید
در این مقام که احرام عاشقی بستید
به دشمنان، هنرِ عشق را نشان بدهید
به عاشقانهترین سجده سر فرود آرید
به مهر سایه، به محراب سایهبان بدهید
از این نماز به معراج میرسید آری
اگر چه در وسط «حمد و سوره» جان بدهید
«سعید» غرق سعادت شد از وفای به عهد
به این گذشته ز جان، مژدۀ جنان بدهید
نماز آخر من، باز عصر عاشوراست
شما خبر به شهیدان و قدسیان بدهید
نمیرسید به فیض حضور یار، «شفق»
مگر در آینۀ عشق امتحان بدهید
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🌐 shereheyat.ir/node/4185
✅ @ShereHeyat
#نماز_ظهر_عاشورا
#غزل
🔹حی عَلی الصّلاة🔹
شد وقت آنكه از تپش افتند كائنات
خورشید ایستاد كه «قد قامتِ الصّلاة»
این آه ابرهاست زمین را دویده است؟
یا اشك فاطمهست كه افتاده در فرات
حَی عَلی الصّلاةِ حبیب است، عَجّلوا
قَد قامتِ الصّلاةِ امام است، الصّلاة
سجاده پهن شد وسط رزمگاه و بعد
در شطّ خون گرفت وضو چشمهٔ حیات
این آخرین جماعت مردان آشناست
اینجا نمیدهند به نامحرمان برات
رنگینكمانِ تیر، فضا را فرا گرفت
اما كسی به تیر نمیكرد التفات
ای آخرین نماز تو معراج بندگی!
ای «ركعت شكسته» به قربان سجدههات
«یا أیها الّذین» به دنیا امیدوار
سمت بهشت میرود این كشتی نجات
«یا أیها العزیز» سرت را بلند كن
بنگر كه اوفتاده به پای تو كائنات
گردی فرا رسید و به هم ریخت مشرقین
یعنی كه خاك بر سر دنیای بیحسین
📝 #عباس_شاهزیدی
🌐 shereheyat.ir/node/1230
✅ @ShereHeyat
#نماز_ظهر_عاشورا
#غزل
🔹اذان عشق🔹
وقتی نمازها همه حول نگاه توست
شاید که کعبه هم نگران سپاه توست
بیشک «سعید» نیز به چشمت اقامه کرد
رو میکنم به قبلۀ سرخی که راه توست
هر صبح با اذان علیاکبرِ تو عشق،
تکرار میشود که بگوید پگاه توست
هر روز و شب به خاک شما سجده میبرم
خاکی که ذره ذرۀ آن بارگاه توست
«خورشید سر برهنه برون شد ز کوهسار»
تا بنگرد به غیرت سقا که ماه توست
این شعلهها که در نفس باد میدود
گرد و غبار حادثه یا اشک و آه توست
طوفان فرو نشست ولی کربلا هنوز
چشمانتظار بیرق سبز نگاه توست
📝 #حیدر_منصوری
🌐 shereheyat.ir/node/3762
✅ @ShereHeyat
#نماز_ظهر_عاشورا
#غزل
🔹نماز عشق🔹
اذان بگو که شهیدان همه به صف شدهاند
که تیرها همه آمادهٔ هدف شدهاند
پیمبرانه به تکبیر باز کن لب را
که از صدای تو ذرّات در شعف شدهاند
برای چرخ زدن در حوالی خورشید
مدارهای سراسیمه جان به کف شدهاند
به یُمن بارش احساس در مساحت ظهر
غبارها ز رُخ دشت برطرف شدهاند
و کربلا شده دریایی از حماسه و شور
و ریگهای بیابان همه صدف شدهاند
نماز عشق فقط سجدهای پر از خون است
اذان بگو که شهیدان همه به صف شدهاند
📝 #پروانه_نجاتی
🌐 shereheyat.ir/node/1229
✅ @ShereHeyat
#نماز_ظهر_عاشورا
#غزل
🔹نماز آخرین🔹
اذان میافکند یکباره در صحرا طنینش را
و بالا میزند مردی دوباره آستینش را
وضو میسازد از خون گلوی خود چه راز است این؟
که میداند گوارایی آب آتشینش را؟
سراپا نیتی دارد به ترک پا و سر آنجا
که میبیند به مرگ خویشتن احیای دینش را
به خون تکبیرةالاحرام میبندد به ظهر عشق
که بسپارد به تیغ کج، قیام راستینش را
خودش هم خوب میداند چه کس در انتظار اوست
چه با احساس میخواند نماز آخرینش را
📝 #مهدی_جهاندار
🌐 shereheyat.ir/node/3249
✅ @ShereHeyat
بشتاب برادر دلیرم، بشتاب
عباس تویی! تازه فراتی دریاب
چون بود شهید عشق در کربوبلا
لبتشنۀ لبیک، نه لبتشنۀ آب
📝 #سیدحسن_حسینی
✅ @ShereHeyat
#شهیدان_کربلا
#شهدا
#مثنوی
🔹عاشورای ما🔹
تو زینت دلهایی ای اشک حماسی
از کربلا میآیی ای اشک حماسی
عشق است نام چشمههای اشک لبریز
از چشمهای شیرمردان سحرخیز
آرامش جانهای ناآرام، عشق است
در قبر خوابیدن شب اعزام، عشق است
عشق است با قاسم رسیدن محضر مرگ
قربان طعم از عسل شیرینترِ مرگ
عشق است عبدالله بودن، ساعت عشق
خود را سپر کردن برای حضرت عشق
قربان اسماعیلهای سرسپرده
دل را به امر حضرت دلبر سپرده
آن خویشتنداران از خود بار بسته
فرماندهگردانهای دلهای شکسته
پیران راه عشق در عین جوانی
صاحبزمانیهای گرم ندبهخوانی
آنان که میدیدند مصباحالهدی را
آنان که فهمیدند اعجاز دعا را
آنان که عطر سیب را احساس کردند
مشق ادب در مکتب عباس کردند
با مرتضی «مولای یا مولای» خواندند
چون او، سر قول و قرار خویش ماندند
هر روز و شب، از خود گرفتند امتحانها
العفوها گفتند آن پاکیزهجانها
وقت مناجات از جهان، آزاد بودند
مست از صحیفه، همدم سجاد بودند
نور توسل، در دل آمادهشان بود
عطر تضرع، زینت سجادهشان بود
هرگز ننوشیدند آن مردان سرمست
هرقدر شد آن قمقمه این دست و آن دست
بر لب رجزهای یل امالبنین بود
دستی به ماشه، دست سرخی بر زمین بود
پوتین درآوردند و پا بر مین نهادند
اینگونه درس حفظ بیتالمال دادند
ای دل تو هم با اشک، فتح خون بلد شو
از سیمهای خاردار نفس رد شو
ما اینچنین گنجینهای داریم با خود
باید قراری تازه بگذاریم با خود
ما بارها از نیل، با ایمان گذشتیم
از هفتخان سختی دوران گذشتیم
هشدار! عاشورا همین امروز و فرداست
این تازه آغاز حسینی بودن ماست
این روضهها این نوحهها غوغای جان است
آمادهباش لشکر صاحبزمان است
ما با دل خون پای روضه مینشینیم
میراثدار اشک زین العابدینیم
غوغا پس از روز دهم هرگز نخوابید
زینب شروع کربلای خویش را دید
یک کاروان دل میرود صحرا به صحرا
ای کاش بر نیها نیفتد چشم زهرا
📝 #میلاد_عرفانپور
🌐 shereheyat.ir/node/3533
✅ @ShereHeyat
#شعر_عاشورایی
#کل_ارض_کربلا
#غزل
🔹پایداری ما🔹
گواه سیرۀ عشق است داغداری ما
به باغبانی درد است لالهکاری ما
تنور لاله در این فصل آنچنان داغ است
که میچکد عرق از روی شرمساری ما
به راه خیزش ما گرچه نیزه کاشتهاند
جُوِی نکاسته از شور تکسواری ما
به رود خستۀ تاریخ داده درس شتاب
در آبراهِ هدف، موجِ بیقراری ما
صفی ز لشکر عشقاند باد و باران هم
غریب نیست شتابند اگر به یاری ما...
شروع زندگی جاودانه با یار است
در این غریبکشی، مرگِ اختیاری ما
به زیر سایۀ طوباقدان عاشورا
نرُسته سرو بلندی به استواری ما
صلا زدی که: کسی هست یاریام بدهد؟
بلی حسین من، آنک خروش آری ما
اگر چه دیر صلایت شنیدهایم، اما
بگیر هر چه غرامت ز خون جاری ما
بگو به دشمن مغلوب ما که در راه است
هنوز حادثۀ زخمهای کاری ما...
امید منتظران! با ظهور خود بزدای
غبار اشک، ز چشم امیدواری ما
«فرید» خط شهادت همیشه حایل باد
میان خستگی و پای پایداری ما
📝 #قادر_طهماسبی
🌐 shereheyat.ir/node/4189
✅ @ShereHeyat
#شعر_عاشورایی
#کل_ارض_کربلا
#غزل
🔹نیزههاست پیشِ رو🔹
خیمهها محاصرهست تیغهاست بر گلو
دشنههاست پشتِ سر، نیزههاست پیشِ رو
روی خاک پیکریست، روی نیزهها سریست
قصّه را شنیدهایم بندبند، مو به مو
قصّه را شنیدهایم، قصدِ راه کردهایم
شرحِ ماجرا بس است لب ببند قصّهگو!
نیست، نیست نخلزار، پشت رقصِ این غبار
نیزهزارِ دشمن است، دشمن است روبهرو
در مسیرِ مردها صف کشیده دردها
زخمها نفسنفس، زهرها سبوسبو
عدّهای ولی هنوز گرمِ بازیِ خودند
یا خزیده در سکوت یا اسیرِ هایوهو
شاهراه ما بلاست، راه شاه کربلاست
جز به خون نمیکنند عاشقانِ او وضو
عاقبت برای او پیشِ چشمهای او
غرقِ خونشدن مرا آرزوست آرزو!
📝 #سیدمحمدمهدی_شفیعی
🌐 shereheyat.ir/node/4105
✅ @ShereHeyat
#شعر_عاشورایی
#کل_ارض_کربلا
#غزل
🔹یاری آیا نیست؟🔹
نبود غیر حرامی، به هر طرف نگریست
ولی خروش برآورد: «یاری آیا نیست؟»
مخاطبش چه کسی بود روز عاشورا؟
به جز من و تو خطاب حسین با چه کسیست؟
چه گفت با بشریت در آن دیار غریب
که قرنهای پیاپی بشر شنید و گریست؟..
چه داند آنکه به ذلت خوش است، کیست حسین؟
چه داند آنکه خموشی گزید، زینب کیست؟
چه کس به غیر اباالفضل در جهان دانست
به وقت خون و خطر، معنی برادر چیست؟
دوام مسند و نان است و نام، همت ما!
در این زمانه خدا را چه کس حسینی زیست؟
ستم ز هر که زند سر، نسب برد به یزید
شرف، اگر به جهان ماند، از حسین علیست
📝 #افشین_علا
🌐 shereheyat.ir/node/5650
✅ @ShereHeyat
#شعر_عاشورایی
#کل_ارض_کربلا
#غزل
🔹با حسین بن علی🔹
بر حسین بن علی یا با حسین بن علی؟
با یزید بن یهودی یا حسین بن علی؟
حرف شمشیر و دلت آخر یکی شد یا دو تا؟
چیست تکلیف تو آیا با حسین بن علی؟
اینکه میآید صدایش بانگ هل من ناصر است
از گلوی کیست این آوا؟ ... حسین بی علی
در کدامین صف نشستی در سپاه کیستی؟
چون خدا تنهاست حق، تنها حسین بن علی
شور، شیدایی، جنون، مستی، به خون غلتیدگی
لفظ عشقاند این همه، معنا حسین بن علی
جان حسین بن علی جانان حسین بن علی
دین حسین بن علی دنیا حسین بن علی
میتوان با تیغ، کِی حبلالمتین را سر برید؟
نخل طوبی، عروة الوثقی حسین بن علی
تشنۀ سیرابِ دریا دل یل ام البنین
کشتۀ جاوید و نامیرا حسین بن علی
کعبه خواهد زد به سینه، سنگ او را تا ابد
کربلایش قبلۀ دلها حسین بن علی
::
در شکوه واقعه، ای کاش پرپر میشدیم
در کنارت روز عاشورا! حسین بن علی!
📝 #سیدمحمدجواد_میرصفی
🌐 shereheyat.ir/node/5652
✅ @ShereHeyat
سخت است اگرچه باور عاشورا
اثبات شده سراسر عاشورا
سوریه، یمن، غزه، فلسطین، لبنان
باز است همیشه دفتر عاشورا
📝 #محمدعلی_جهاندیده
✅ @ShereHeyat
#مقاومت_اسلامی
#فلسطین
#مریع_ترکیب
🔹هر روز عاشوراست🔹
این روزها حال جهان در وضع هشدار است
برخیز و فریادی بزن! این کمترین کار است
در پیچ تاریخی دوران فتنه بسیار است
شمشیر بردار ای برادر جنگ دشوار است
تقدیر ما خورده گره با قلعۀ خیبر
باید ببندی بر سرت سربند یا حیدر
مردان میدان را بگو هر روز عاشوراست
والتین والزیتون که پیروزی از آن ماست
نور طلوع فجر صادق از افق پیداست
بیت المقدس تا همیشه پرچمش بالاست
هر روز روز قدس و هر شب وقت بیداریست
تا انتفاضه در رگ این سرزمین جاریست
خون میچکد از شاخۀ زیتون در این ایام
حرفی نمانده بین ما و قوم خونآشام
جز این نصیحت که: بترس از امت اسلام
شوخی نکن با خشم اقیانوس ناآرام
این موج، شور بادها را با خودش دارد
نابودی جلادها را با خودش دارد
در چشم ما بار امانت بار سنگینیست
کاری که از دستت برآید واجب دینیست
شعری که از قدس و غم آن گفت، آیینیست
بیت المقدس تا ابد شهری فلسطینیست
هستیم ما از کودکیها پای پیمانش
بستیم عهدی تازه با خون شهیدانش
کل فلسطین بوده عمری در پناه قدس
روزی سحر خواهد شد این شام سیاه قدس
از کربلا خواهد گذشت ای دوست! راه قدس
دارد میآید «حاج قاسم» با «سپاه قدس»
راهی که او رفتهست از اول جهت دارد
از جانب فرماندهش مأموریت دارد
با دست خود حکمی به او دادهست فرمانده
او که تمام آیههای فتح را خوانده
تکفیریان را از عراق و سوریه رانده
هر کس که با او نیست در این جاده، جا مانده
یک روز پایان میدهد راه درازش را
میخواند او در مسجدالاقصی نمازش را
📝 #فاطمه_عارفنژاد
🌐 shereheyat.ir/node/5041
✅ @ShereHeyat
💠 زاویه نگاه تازه
رفتی و این ماجرا را تا فصل آخر ندیدی
عبّاس من! دیدی امّا مانند خواهر ندیدی
آن صورت مهربان را، محبوب هر دو جهان را
وقتی غریبانه میرفت بییار و یاور ندیدی
آری در آوردن تیر بیدست از دیده سخت است
امّا در آوردن تیر از نای اصغر ندیدی
حیرانی یک پدر را با نعش نوزاد بر دست
یا بُهت ناباوری را در چشم مادر ندیدی...
بر گودی سرد گودال خوب است چشمت نیفتاد
چون چشم ناباور من دستی به خنجر ندیدی...
📝 #قاسم_صرافان
🔹پیشتر با تأکید بر اهمیت شعر مرثیه، گفته شد که شاعر مرثیهپرداز برای اینکه در شعر خود گزارشگر صِرف نباشد، چه راهکارهایی را میتواند در پیش بگیرد. از راهکارهای دیگری که شاعر مرثیهپرداز میتواند به کمک آن و البته به مدد و عنایت اهلبیت(علیهمالسلام) شعر خود را از گزارش صِرف چند پله بالاتر ببرد و مرثیهی شکوهمند و مؤثرتری خلق کند کشف زاویههای نگاه جدید است.
🔸نگاه کردن به یک مرثیه از زاویهی تازه موجب میشود که ابعاد تازهای از آن مصیبت بر دریچهی نگاه مخاطب باز شود و عظمت مصائب آلالله(علیهمالسلام) در جان و قلب مخاطب جایگاه تازهتری پیدا کند. قاسم صرافان از شاعران خلاقی است که از ویژگیهای شعری او کشف زاویههای نگاه جدید در مرثیه است. صرافان در این غزلمرثیه که در حرم حضرت عباس(علیهالسلام) سروده شده، مصیبت شهادت سیدالشهدا(علیهالسلام) را از زاویهی تازهای سروده و انتخاب وزن و موسیقی مناسب، تأثیرگذاری این کشف شاعرانه را دوچندان کرده است.
🔹این مرثیه در قالب درد دل حضرت ام المصائب زینب کبری(علیهاالسلام) با حضرت عباس(علیهالسلام) بعد از شهادت آن بزرگوار بیان شده؛ این درد دل جانسوز به شرح مصائب امام حسین(علیهالسلام) میپردازد. صرافان با کشف این زاویهی نگاه در واقع به شکلی موجز و در قالب یک روایت، سه مصیبت جانسوز شهادت حضرت عباس(علیهالسلام)، شهادت امام حسین(علیهالسلام) و مصائب حضرت زینب(علیهاالسلام) و اسارت آن بزرگوار را تداعی و روایت میکند.
✍🏻 #حسن_بیاتانی
📗 #چهل_شعر_چهل_نکته
🌐 shereheyat.ir
✅ @ShereHeyat