#شعر_عاشورایی
#حضرت_عباس علیهالسلام
🔹قیامت🔹
میسوزد آسمان
صحرای محشر است
خون خدا چرا
بی یار و یاور است
یک زن در انتظار
آن سوی خیمههاست
یک مشک، مشک آب
در ذهن بچههاست
زخمی و تشنهاند
هم مشک و آفتاب
آبی نخورده است
سقا کنار آب
دستی میان خون
در فکر چاره است
باران نیزه است
مشکی که پاره است
یک دشت، دشت خون
دشتی پر از بلا
اینجا قیامت است
یا دشت کربلا؟
📝 #سعید_عسکری
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#شعر_عاشورایی
#حضرت_عباس علیهالسلام
🔹اشک و آب🔹
مثل باد در صحرا
در شتاب بودی تو
سوی نهر میرفتی
فکر آب بودی تو
خشم در نگاه تو
بغض در گلویت بود
غرق خاک و خون میشد
هر که پیش رویت بود
تا که پیش چشم تو
رودخانه پیدا شد
خنده بر لبت رویید
اخم چهرهات وا شد
تشنه بودی و لب را
ذرهای نکردی تر
از تو تشنهتر بودند
بچههای پیغمبر
نالههایشان از دور
میرسید بر گوشت
سوی خیمهها رفتی
مشک آب بر دوشت
دشمنان ولی ناگاه
بر تو حمله آوردند
دستهای پر توانت را
از بدن جدا کردند
لحظههای آخر هم
گرچه بیصدا بودی
باز غصه میخوردی
فکر بچهها بودی
خاک کربلا میسوخت
از چکیدن اشکت
آب بر زمین میریخت
چکه چکه از مشکت
📝 #افشین_علا
✅ @ShereHeyat_Nojavan
نوحه؛ سردار دست از تن جدا.mp3
2.27M
#حضرت_عباس علیهالسلام
#نوحه
🔹سردار دست از تن جدا🔹
زنجیرزنها
در کوچه بودند
با نوحهخوان
این نوحهها را میسرودند:
سقّای دشت کربلا، اباالفضل
سردار دست از تن جدا، اباالفضل
بابای جانبازم
چون مادر من اشک میریخت
عباس ما، آهسته با زنجیر کوچک
یک در میان –بر دوش خود-
بر دوش بابای بدون دست میزد
عباس و بابا –نوحه میخواندند با هم:
سقّای دشت کربلا، اباالفضل
سردار دست از تن جدا، اباالفضل
📝 #محمدحسین_صادقی
✅ @ShereHeyat_Nojavan
سرود؛ ساقی عاشقان.mp3
1.26M
#حضرت_عباس علیهالسلام
#سرود
🔹ساقی عاشقان🔹
نام اباالفضلو میگم غم نمیمونه
نامی که آرامش اهل آسمونه
تو هم بخون هرجا که هستی با دل شاد
تولد برادر اربابمونه
دلت رو از غصه و غم آزاد کن
بعد من اسم خوبشو فریاد کن
وارث حیدر عباس، عزم تو محشر عباس
باب الحوائج عباس، همدم و یاور عباس
«تولد ساقی عاشقان مبارک
جشن عموی صاحب الزمان مبارک»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نور چشاش چراغ ماهو کرده خاموش
علی چه ماهی رو گرفته توی آغوش
اُم البنین قرص قمر آورده امشب
میرسه این ندا توی مدینه بر گوش
کویر خشک قلبتو آباد کن
بعد من اسم خوبشو فریاد کن
گرهگشایی عباس، امید مایی عباس
برای دردم عباس، خودت دوایی عباس
«تولد ساقی عاشقان مبارک
جشن عموی صاحب الزمان مبارک»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برا ما این بس که فقط با شما باشیم
چه غم اگه از همه عالم جدا باشیم
ایشالا سال بعد همین شبا، همین جمع
قسمتمون بشه توی کربلا باشیم
خیال کن اونجایی دلت رو شاد کن
بعد من اسم خوبشو فریاد کن
قدت قیامت عباس، کوه شهامت عباس
یا کاشف الکرب عباس، پناه اُمّت عباس
«تولد ساقی عاشقان مبارک
جشن عموی صاحب الزمان مبارک»
📝 #محمدجواد_الهیپور
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#شعر_عاشورایی
#حضرت_عباس علیهالسلام
🔹قیامت🔹
میسوزد آسمان
صحرای محشر است
خون خدا چرا
بی یار و یاور است
یک زن در انتظار
آن سوی خیمههاست
یک مشک، مشک آب
در ذهن بچههاست
زخمی و تشنهاند
هم مشک و آفتاب
آبی نخورده است
سقا کنار آب
دستی میان خون
در فکر چاره است
باران نیزه است
مشکی که پاره است
یک دشت، دشت خون
دشتی پر از بلا
اینجا قیامت است
یا دشت کربلا؟
📝 #سعید_عسکری
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#شعر_عاشورایی
#حضرت_عباس علیهالسلام
🔹اشک و آب🔹
مثل باد در صحرا
در شتاب بودی تو
سوی نهر میرفتی
فکر آب بودی تو
خشم در نگاه تو
بغض در گلویت بود
غرق خاک و خون میشد
هر که پیش رویت بود
تا که پیش چشم تو
رودخانه پیدا شد
خنده بر لبت رویید
اخم چهرهات وا شد
تشنه بودی و لب را
ذرهای نکردی تر
از تو تشنهتر بودند
بچههای پیغمبر
نالههایشان از دور
میرسید بر گوشت
سوی خیمهها رفتی
مشک آب بر دوشت
دشمنان ولی ناگاه
بر تو حمله آوردند
دستهای پر توانت را
از بدن جدا کردند
لحظههای آخر هم
گرچه بیصدا بودی
باز غصه میخوردی
فکر بچهها بودی
خاک کربلا میسوخت
از چکیدن اشکت
آب بر زمین میریخت
چکه چکه از مشکت
📝 #افشین_علا
✅ @ShereHeyat_Nojavan
نوحه؛ سردار دست از تن جدا.mp3
2.27M
#حضرت_عباس علیهالسلام
#نوحه
🔹سردار دست از تن جدا🔹
زنجیرزنها
در کوچه بودند
با نوحهخوان
این نوحهها را میسرودند:
سقّای دشت کربلا، اباالفضل
سردار دست از تن جدا، اباالفضل
بابای جانبازم
چون مادر من اشک میریخت
عباس ما، آهسته با زنجیر کوچک
یک در میان –بر دوش خود-
بر دوش بابای بدون دست میزد
عباس و بابا –نوحه میخواندند با هم:
سقّای دشت کربلا، اباالفضل
سردار دست از تن جدا، اباالفضل
📝 #محمدحسین_صادقی
✅ @ShereHeyat_Nojavan
نوحه؛ مولا حسین جانم.mp3
1M
#حضرت_عباس علیهالسلام
#نوحه
🔹زیباتر از ماه🔹
ای موجها چشمانتظارت
دریا به دریا بیقرارت
ای روی تو زیباتر از ماه
روشن شود حتی، شب در کنارت
ای سقای خوبیها
آبآور دریا
لبخند تو زیبا
«آه ای علمدارم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آه ای امید خیمهگاهم
پشت و پناهم، ای سپاهم
بگذار تا وقتی که هستی
روشن بماند با، رویت نگاهم
ای پشت و پناه ما
جا میشود دریا
در مشک تو سقا
«آه ای علمدارم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دنیای من بعد از تو آه است
بیماه شبهایم سیاه است
لبخند من بودی که رفتی
بعد از تو یک دنیا، غم هر کجا هست
آه، سقای طفلانم
ساقی عطشانم
رفتی تو ای جانم
«آه ای علمدارم»
📝 #علی_گلی_حسینآبادی
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#شعر_عاشورایی
#حضرت_عباس علیهالسلام
🔹قیامت🔹
میسوزد آسمان
صحرای محشر است
خون خدا چرا
بی یار و یاور است
یک زن در انتظار
آن سوی خیمههاست
یک مشک، مشک آب
در ذهن بچههاست
زخمی و تشنهاند
هم مشک و آفتاب
آبی نخورده است
سقا کنار آب
دستی میان خون
در فکر چاره است
باران نیزه است
مشکی که پاره است
یک دشت، دشت خون
دشتی پر از بلا
اینجا قیامت است
یا دشت کربلا؟
📝 #سعید_عسکری
✅ @ShereHeyat_Nojavan