eitaa logo
شعر هیأت | کودک و نوجوان
1.1هزار دنبال‌کننده
88 عکس
15 ویدیو
2 فایل
🔹شعر کودک و نوجوان، به ویژه در فضای آیینی و مذهبی؛ با وجود جامعه قابل توجهی از مخاطب، مورد کم‌توجهی و بی‌مهری بوده است و شاهد انتشار اشعار سست و نادرست هستیم. 🔹در این کانال سعی داریم، با استفاده از منابع معتبر، اشعاری تاثیرگذار، استوار و سالم ارائه شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه‌السلام 🔹قیامت🔹 می‌سوزد آسمان صحرای محشر است خون خدا چرا بی یار و یاور است یک زن در انتظار آن سوی خیمه‌هاست یک مشک، مشک آب در ذهن بچه‌هاست زخمی و تشنه‌اند هم مشک و آفتاب آبی نخورده است سقا کنار آب دستی میان خون در فکر چاره است باران نیزه است مشکی که پاره است یک دشت، دشت خون دشتی پر از بلا این‌جا قیامت است یا دشت کربلا؟ 📝 @ShereHeyat_Nojavan
علیه‌السلام 🔹اشک و آب🔹 مثل باد در صحرا در شتاب بودی تو سوی نهر می‌رفتی فکر آب بودی تو خشم در نگاه تو بغض در گلویت بود غرق خاک و خون می‌شد هر که پیش رویت بود تا که پیش چشم تو رودخانه پیدا شد خنده بر لبت رویید اخم چهره‌ات وا شد تشنه بودی و لب را ذره‌ای نکردی تر از تو تشنه‌تر بودند بچه‌‌های پیغمبر ناله‌هایشان از دور می‌رسید بر گوشت سوی خیمه‌ها رفتی مشک آب بر دوشت دشمنان ولی ناگاه بر تو حمله آوردند دست‌های پر توانت را از بدن جدا کردند لحظه‌های آخر هم گرچه بی‌صدا بودی باز غصه می‌خوردی فکر بچه‌ها بودی خاک کربلا می‌سوخت از چکیدن اشکت آب بر زمین می‌ریخت چکه چکه از مشکت 📝 @ShereHeyat_Nojavan
نوحه؛ سردار دست از تن جدا.mp3
2.27M
علیه‌السلام 🔹سردار دست از تن جدا🔹 زنجیرزن‌ها در کوچه بودند با نوحه‌خوان این نوحه‌ها را می‌سرودند: سقّای دشت کربلا، اباالفضل سردار دست از تن جدا، اباالفضل بابای جانبازم چون مادر من اشک می‌ریخت عباس ما، آهسته با زنجیر کوچک یک در میان –بر دوش خود- بر دوش بابای بدون دست می‌زد عباس و بابا –نوحه می‌خواندند با هم: سقّای دشت کربلا، اباالفضل سردار دست از تن جدا، اباالفضل 📝 @ShereHeyat_Nojavan
سرود؛ ساقی عاشقان.mp3
1.26M
علیه‌السلام 🔹ساقی عاشقان🔹 نام اباالفضلو می‌گم غم نمی‌مونه نامی که آرامش اهل آسمونه تو هم بخون هرجا که هستی با دل شاد تولد برادر اربابمونه دلت رو از غصه و غم آزاد کن بعد من اسم خوبشو فریاد کن وارث حیدر عباس، عزم تو محشر عباس باب الحوائج عباس، همدم و یاور عباس «تولد ساقی عاشقان مبارک جشن عموی صاحب الزمان مبارک» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نور چشاش چراغ ماهو کرده خاموش علی چه ماهی رو گرفته توی آغوش اُم البنین قرص قمر آورده امشب می‌رسه این ندا توی مدینه بر گوش کویر خشک قلبتو آباد کن بعد من اسم خوبشو فریاد کن گره‌گشایی عباس، امید مایی عباس برای دردم عباس، خودت دوایی عباس «تولد ساقی عاشقان مبارک جشن عموی صاحب الزمان مبارک» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برا ما این بس که فقط با شما باشیم چه غم اگه از همه عالم جدا باشیم ایشالا سال بعد همین شبا، همین جمع قسمتمون بشه توی کربلا باشیم خیال کن اونجایی دلت رو شاد کن بعد من اسم خوبشو فریاد کن قدت قیامت عباس، کوه شهامت عباس یا کاشف الکرب عباس، پناه اُمّت عباس «تولد ساقی عاشقان مبارک جشن عموی صاحب الزمان مبارک» 📝 @ShereHeyat_Nojavan
علیه‌السلام 🔹قیامت🔹 می‌سوزد آسمان صحرای محشر است خون خدا چرا بی یار و یاور است یک زن در انتظار آن سوی خیمه‌هاست یک مشک، مشک آب در ذهن بچه‌هاست زخمی و تشنه‌اند هم مشک و آفتاب آبی نخورده است سقا کنار آب دستی میان خون در فکر چاره است باران نیزه است مشکی که پاره است یک دشت، دشت خون دشتی پر از بلا این‌جا قیامت است یا دشت کربلا؟ 📝 @ShereHeyat_Nojavan
علیه‌السلام 🔹اشک و آب🔹 مثل باد در صحرا در شتاب بودی تو سوی نهر می‌رفتی فکر آب بودی تو خشم در نگاه تو بغض در گلویت بود غرق خاک و خون می‌شد هر که پیش رویت بود تا که پیش چشم تو رودخانه پیدا شد خنده بر لبت رویید اخم چهره‌ات وا شد تشنه بودی و لب را ذره‌ای نکردی تر از تو تشنه‌تر بودند بچه‌‌های پیغمبر ناله‌هایشان از دور می‌رسید بر گوشت سوی خیمه‌ها رفتی مشک آب بر دوشت دشمنان ولی ناگاه بر تو حمله آوردند دست‌های پر توانت را از بدن جدا کردند لحظه‌های آخر هم گرچه بی‌صدا بودی باز غصه می‌خوردی فکر بچه‌ها بودی خاک کربلا می‌سوخت از چکیدن اشکت آب بر زمین می‌ریخت چکه چکه از مشکت 📝 @ShereHeyat_Nojavan
نوحه؛ سردار دست از تن جدا.mp3
2.27M
علیه‌السلام 🔹سردار دست از تن جدا🔹 زنجیرزن‌ها در کوچه بودند با نوحه‌خوان این نوحه‌ها را می‌سرودند: سقّای دشت کربلا، اباالفضل سردار دست از تن جدا، اباالفضل بابای جانبازم چون مادر من اشک می‌ریخت عباس ما، آهسته با زنجیر کوچک یک در میان –بر دوش خود- بر دوش بابای بدون دست می‌زد عباس و بابا –نوحه می‌خواندند با هم: سقّای دشت کربلا، اباالفضل سردار دست از تن جدا، اباالفضل 📝 @ShereHeyat_Nojavan
نوحه؛ مولا حسین جانم.mp3
1M
علیه‌السلام 🔹زیباتر از ماه🔹 ای موج‌ها چشم‌انتظارت دریا به دریا بی‌قرارت ای روی تو زیباتر از ماه روشن شود حتی، شب در کنارت ای سقای خوبی‌ها آب‌آور دریا لبخند تو زیبا «آه ای علمدارم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آه ای امید خیمه‌گاهم پشت و پناهم، ای سپاهم بگذار تا وقتی که هستی روشن بماند با، رویت نگاهم ای پشت و پناه ما جا می‌شود دریا در مشک تو سقا «آه ای علمدارم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دنیای من بعد از تو آه است بی‌ماه شب‌هایم سیاه است لبخند من بودی که رفتی بعد از تو یک دنیا، غم هر کجا هست آه، سقای طفلانم ساقی عطشانم رفتی تو ای جانم «آه ای علمدارم» 📝 @ShereHeyat_Nojavan
علیه‌السلام 🔹قیامت🔹 می‌سوزد آسمان صحرای محشر است خون خدا چرا بی یار و یاور است یک زن در انتظار آن سوی خیمه‌هاست یک مشک، مشک آب در ذهن بچه‌هاست زخمی و تشنه‌اند هم مشک و آفتاب آبی نخورده است سقا کنار آب دستی میان خون در فکر چاره است باران نیزه است مشکی که پاره است یک دشت، دشت خون دشتی پر از بلا این‌جا قیامت است یا دشت کربلا؟ 📝 @ShereHeyat_Nojavan