نوحه؛ مولا حسین جانم.mp3
1M
#حضرت_علی_اصغر علیهالسلام
#نوحه
🔹دستهای کوچک🔹
من روضه میگیرم برایت
جان همه عالم فدایت
ای کودک ششماهه اصغر
بر سینه میکوبم، من در عزایت
آه، ای تشنۀ بیآب
ای خستۀ بیتاب
نور دل ارباب
«ما را بیا دریاب»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گریان تو چشمان عالم
گریان شدم من هم در این غم
با دستهای کوچک خود
هر لحظه میگیری، دست مرا هم
شد، دل مبتلای تو
جان آشنای تو
در روضههای تو
«جانم فدای تو»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تا دور از چشم عمویت
صف بست دشمن روبرویت
ناگاه در آغوش بابا
شد ای گل تشنه، پرپر گلویت
آه، ششماهۀ مادر
ای غنچۀ پرپر
آخر شدی بیسر
«ای وای علیاصغر»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شد غربتت ورد زبانها
دلخون تو پیر و جوانها
وای از دل بیتاب بابا
خون گلویت رفت، تا آسمانها
آه، از غربت بابا
در بین این صحرا
دیگر شده تنها
«ای وای از این دنیا»
📝 #رضا_ابوذری
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#شعر_عاشورایی
🔹خجالت آب🔹
آب هستم، آب هستم، آب پاک
جاریام از آسمان تا قلب خاک
گاه ابر و گاه باران میشوم
گاه از یک چشمه جوشان میشوم
گاه از یک کوه میآیم فرود
آبشار پر غرورم، گاه رود
گاه قطره، گاه دریا میشوم
گاه در یک کاسه پیدا میشوم
روز و شب هر گوشه کاری میکنم
باغها را آبیاری میکنم..
گرچه آبم، روزی اما سوختم
قطره تا دریا، سراپا سوختم
تشنهای آمد لبش را تر کند
چارهٔ لبتشنهای دیگر کند
تشنهای آمد که سیرابش کنم
مشک خالی داد تا آبش کنم
تشنهٔ آن روزِ من عبّاس بود
پاسدار خیمههای یاس بود
خون عباس علمدار رشید
قطرهقطره در درون من چکید..
چشمهایم خواب، موجم خفته باد
آبی آرامشم، آشفته باد!..
وای بر من، وای بر من، وای دل
مانده در مرداب حسرت پای دل
پیچ و تاب رودم از درد دل است
برکه از اندوه دل پا در گل است
چشمه از غم روز و شب نالان شده
ابر هم از رنج من گریان شده
گریهٔ من شرشر باران شده
غصهام در گریهها پنهان شده
دود داغم ابرها را تیره کرد
آسمانها را سراپا تیره کرد
آب اگر شد اشک چشم، از شرم شد
از خجالت شور و تلخ و گرم شد..
حال، از اکبر خجالت میکشم
از علیاصغر خجالت میکشم
📝 #مصطفی_رحماندوست
✅ @ShereHeyat_Nojavan
نوحه؛ مولا حسین جانم.mp3
1M
#حضرت_علی_اکبر علیهالسلام
#نوحه
🔹مثل پیمبر🔹
در صورتش نور خدا بود
در سینهاش غوغا بهپا بود
لبتشنه، دلتنگ شهادت
آیینۀ احمد، در کربلا بود
آه، عطشانتر از عطشان
بارانتر از باران
ای جلوۀ ایمان
«جانم علیاکبر»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
او پیرِ عشق اما جوان بود
مثل پیمبر مهربان بود
او محو در ذات خداوند
چشمان معصومش بر آسمان بود
آه، بر عزتت سوگند
خورده به دل پیوند
این عشق بیمانند
«جانم علیاکبر»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دور از نظرها روی ماهش
دست خدا پشت و پناهش
میتازد او رو سوی میدان
چشم پدر مانده، اما به راهش
آه، با یاد مولا رفت
با شور و غوغا رفت
با جان بابا رفت
«جانم علیاکبر»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از خون زره پوشید و جنگید
بر مرگ، او خندید و جنگید
مانند حمزه مثل حیدر
او مرد و مردانه، جنگید و جنگید
آه، همدرد با مادر
از پا نشست آخر
گل بود و شد پرپر
«ای وای علیاکبر»
📝 #حسین_عباسپور
✅ @ShereHeyat_Nojavan
مردی شدم برای خودم.mp3
3.38M
#امام_حسین علیهالسلام
#حضرت_علی_اکبر علیهالسلام
#زمینه
🔹مردی شدم برای خودم🔹
ایستادم، رو پای خودم
مردی شدم برای خودم
قد میکشم به چشمت بیاد، حسین من
از وقتی، که یادم میاد
دوست دارم آقا تو رو زیاد
راه تو عاشق شدن میخواد، حسین من
دلم میخواد مثه پدر بزرگم
تو مسیر شما موهام سفید شه
زندگی با عشق تو شیرینه
دلم میخواد مثه بابا همیشه
توی صف سینهزنی بایستم
عاقبت بخیر شدن همینه
«بِاَبی اَنتَ و اُمّی، پدر و مادرم فدات»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میدونم، چقد مشکله
اونکه برات عزیز دله
زخمی بشه همه پیکرش، حسین من
قلب تو، چه دردی کشید
داغ علیاکبرو که دید
رفتی چهجوری بالا سرش، حسین من
برا شما که انقدر مهربونی
وقتی رسیدم به سن جوونی
زندگیمو میذارم همه جوره
علی اکبرای شما زیادن
همه تا پای جون اهل جهادن
آرزوی همه روز ظهوره
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من دارم، هزار آرزو
واسۀ روزای پیش رو
میخوام بشم علی اکبرت، حسین من
هرجایی، که باشم مفید
صف میکشم بشم روسفید
میخوام باشم جزو لشکرت، حسین من
برای زندگی برنامه دارم
میخوام تو راه تو قدم بذارم
تو این مسیر خودت همراهم باش
سرباز تو شدنه اوج رؤیام
دعا کن برسم به آرزوهام
دور نشه راهم از راهت ای کاش
📝 #محمدجواد_الهیپور
✅ @ShereHeyat_Nojavan
نوحه؛ مولا حسین جانم.mp3
1M
#حضرت_عباس علیهالسلام
#نوحه
🔹زیباتر از ماه🔹
ای موجها چشمانتظارت
دریا به دریا بیقرارت
ای روی تو زیباتر از ماه
روشن شود حتی، شب در کنارت
ای سقای خوبیها
آبآور دریا
لبخند تو زیبا
«آه ای علمدارم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آه ای امید خیمهگاهم
پشت و پناهم، ای سپاهم
بگذار تا وقتی که هستی
روشن بماند با، رویت نگاهم
ای پشت و پناه ما
جا میشود دریا
در مشک تو سقا
«آه ای علمدارم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دنیای من بعد از تو آه است
بیماه شبهایم سیاه است
لبخند من بودی که رفتی
بعد از تو یک دنیا، غم هر کجا هست
آه، سقای طفلانم
ساقی عطشانم
رفتی تو ای جانم
«آه ای علمدارم»
📝 #علی_گلی_حسینآبادی
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#شعر_عاشورایی
#حضرت_عباس علیهالسلام
🔹قیامت🔹
میسوزد آسمان
صحرای محشر است
خون خدا چرا
بی یار و یاور است
یک زن در انتظار
آن سوی خیمههاست
یک مشک، مشک آب
در ذهن بچههاست
زخمی و تشنهاند
هم مشک و آفتاب
آبی نخورده است
سقا کنار آب
دستی میان خون
در فکر چاره است
باران نیزه است
مشکی که پاره است
یک دشت، دشت خون
دشتی پر از بلا
اینجا قیامت است
یا دشت کربلا؟
📝 #سعید_عسکری
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#شعر_عاشورایی
🔹عَلم عشق🔹
از همون روزای کودکی، برام
مادرم اسم تو رو زمزمه کرد
عمرمُ مدیونشم، که جونمُ
یهجا، نذر پسر فاطمه کرد
لالایی میخوند برام، بیدار بشم
لالاییهای علیِ اصغرُ
اون روزی بزرگ میشم، که حس کنم
استجابت دعای مادرُ
اون روزی، روز منه که پیش تو
توی این عاشقی، روسفید بشم
اون روزی که با دعای مادرت
برسم به آرزوم، شهید بشم
منو عطری باز هوایی میکنه
عطر بیداریه، عطر حرمه
ببین آقا! با دعای زینبت
منم امروز، روی دوشم عَلَمه
من که پای روضههات، بزرگ شدم
زیر بار ظلم و ذلت نمیرم
عَلَم عشقُ به دوشم میگیرم
من حسینیام، حسینی میمیرم
📝 #قاسم_صرافان
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#شعر_عاشورایی
🔹شب عزا🔹
باز هم شب عزاست
شهر، دشت کربلاست
شب به گردن زمان
شال تیرهٔ عزاست
بوی یک غم بزرگ
توی کوچهها رهاست
آنچه میرسد به گوش
هایهای گریههاست
قلب سنگ هم پر از
نالههای بیصداست
پشت ما، شکسته است
درد، درد بیدواست
ای شب، ای ستارهها
آفتاب ما کجاست؟
📝 #جلال_محمدی
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#شعر_عاشورایی
#روز_عاشورا
🔹عصر روز عاشورا🔹
آسمان سراسر اشک
چشمهها لبالب خون
قلب غنچهها دلتنگ
چشم لالهها گلگون
قلب قلّهها مجروح
تپّهها پر از ماتم
صخرهها سراسر آه
درهها سراپا غم
خیمهها پر از گریه
کربلا پر از لاله
قصهها پر از غصه
سینهها پر از ناله
قامت درختان خم
بوتهها همه بیتاب
چشم بچهها پر آب
چشم مادران بیخواب
گریه میکند دریا
گریه میکند صحرا
گریه میکند عالم
عصر روز عاشورا
📝 #سیدمحمد_مهاجرانی
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#شعر_عاشورایی
#کاروان_اسیران
🔹شعاع سرخ خورشید🔹
تمام آسمان، غم
زمین ترک ترک، خشک
تمام بوتههایش
تکیده، تک به تک، خشک
در این زمینه تفته
مگر که زندگی نیست؟
از اشتیاق و غوغا
فضا چقدر خالیست!
- نه، گوش کن! صدایی
ز روبهرو میآید
ببین در آن طرف کیست
که های و هو میآید؟
صفی ز بچه و زن
که خسته میرود راه
و بر لبان آنها
صدای العطش، آه
تمام، پابرهنه
تمام دستبسته
نشان تازیانه
به دوششان نشسته
به روی نیزه چیزیست
در آن جلوتر انگار
نگاه کن ببین، هست
شبیه یک سر انگار..
سری که مثل خورشید
عجیب نور دارد
سری که در نگاهش
خدا حضور دارد
و آه... اندکی بعد
فقط غبار صحراست
به خود میآیم آرام
دوباره جاده تنهاست
دوباره جاده تنهاست
و کاروان گذشته
شعاع سرخ خورشید
از آسمان گذشته
غروب غصهداریست
دلم گرفته، تنگ است
دوباره لحظههایم
پر از سکوت و سنگ است
📝 #سیدسعید_هاشمی
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#امام_سجاد علیهالسلام
🔹یادگار حسین🔹
سجّاده را پهن کردم
یاد تو افتادم ای گل
ای آنکه بستی دلت را
بین خودت تا خدا پل
قلب تو یعنی صحیفه
یعنی دعا و نیایش
چشمت پر از بوی باران
دستت پر از بوی خواهش
سجاده عطر تو دارد
عطر قشنگ تو سجاد
شهر خراب دل ما
شد با دعای تو آباد
تو زینت عابدانی
بوی بهار حسینی
مجموعۀ کربلایی
تو یادگار حسینی
📝 #علی_باباجانی
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#شعر_عاشورایی
#کاروان_اسیران
🔹سایهسار کودکان🔹
یک کاروان
میرفت ناآرام
از کوفه تا ویرانههای شام
همراه او
یک باغ از گلهای چیده
یک عمه
- کوه بردباری -
سنگ صبور غنچههای زخمدیده
در پیش چشمش پرپر یک دشت لاله
بر دامنش
یک دختر تنها
سه ساله
در دست عمه دستهای کوچک دختر
در چشم او تصویر توفان
در سینهاش
از خیمهها یک مشت خاکستر
اما دل او خانۀ رنگینکمان بود
با عمهای که سایهسار کودکان بود
با کاروان میرفت و پایش ناتوان بود
آن دختر کوچک
از بس هراسان بود
با چشمهایش آسمان را جستوجو میکرد
دنبال باران بود
-دنبال بابایی که از باران رهاتر بود-
عطر گلی گاهی میان دشت میپیچید
او را به یاد خندۀ بابا میانداخت
گاهی صدایی میرسید از روی یک نیزه
مثل نوای خواندن قرآن بابا بود
گاهی کسی او را صدا میزد: «رقیه!»
از عمه میپرسید: «پس بابای من کو؟»
او تشنۀ آرامش دستان بابا بود...
📝 #سیدحبیب_نظاری
📗 #هنگام_باران_بود
✅ @ShereHeyat_Nojavan