eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
4هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
چه زیبا راز خود را گفت پاییز که این دنیا پر از دام است بگریز رها کن دلخوشی های جهان را کزین وارستگی زیباست پاییز جهانشاهی
خزان گشوده دفتری ز معرفت به روی ما زده نمی از آن سبو به خشکی گلوی ما فقط نه برگ سبز گل بود کتاب معرفت نهال خشک باغ هم دری بود به سوی ما بیا به باغبان و گل سلام تازه تر دهیم کبوتران عشق را به بام دوست پر دهیم در این زمانه ی غریب که بسته راه عاشقی بیا نشان صبح را به خفته ی سحر دهیم خزان رسیده پشت در ، به لطف او نظر کنیم به آفتاب مهر خود شب سیه سحر کنیم اگر چه زخمه می زند به چنگ آرزوی ما به شهپر امید و عشق از این خزان گذر کنیم # اول_دی_هزار_وسیصد_ونود_و_پنج
بلندای شب یلدا و سوز شامهای دی برای من فقط یادآور درد فراق توست ... 💚 سلام ✨✨✨✨✨ روزتون بخیر و سلامت🌹
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ سر بچرخانی تمام است این دو روز زندگی خوب بازی کن سکانس روزگار خویش را ━━━━💠🌸💠━━━━
یلدا... تا صبح بیداریم در آجیل‌خواری! تاصبح بیداریم با آجیل!! آری آجیل می‌خواریم با هم کاسه کاسه آجیل می‌آریم هی گاری به گاری حتی اناری‌گر نباشد، گونه‌هامان با ضرب سیلی‌ها شده سرخِ اناری هرچند سرهامان درون بحر گوشی‌ست داریم در یلدای‌مان شب زنده‌داری کرسی که دیگر نیست اما خب به یادش جمع است جمع خوب ما دور بخاری داریم از یک عالمه یلدای رفته یک عالمه در قلب‌هامان یادگاری آن روزها که بود حرف از اسکناس و حرفی نبود از کارت‌های اعتباری آن روزها که حرف یک همت نبود و بسیار ارزش داشت حتی یک هزاری آن روزها که داشت خیلی خیلی ارزش دارایی یک راس پیکان سواری آن روزها حرف جومونگ اصلا نبود و محبوب ماها بود روزی روزگاری آن روزها که دُمبه بود و روغنِ پاک حرفی نبود از کم‌فشاری پر فشاری آن روزها که بود جایِ وق‌وق سگ در خانه‌هامان شورِ آوازِ قناری در سفره مادر ظرف‌های تازه می‌چید تا در بیاید هر دوتا چشمانِ جاری آن روزها که توی کُلِ رادیوها می‌خواند چیزی جایِ بانی، افتخاری این‌گونه دلسرد و زمستانی نبودیم با یک تبسم جان‌مان می‌شد بهاری حرفی نبود از این مسی یا این رونالدو آن یک رونالدو بود حتی یا روماری "یُو"توی وزنم جا نشد مانده‌ست اینجا این شیوه است از راه‌هایِ اضطراری القصه که برپاست یلدامان به هر حال هر چند با داراییِ کلی نداری یلدای‌مان برپاست با رنج گرانی در خانه‌های تنگ و تاریکِ اجاری امروز هم حسرت شود مانند دیروز... یک روز می‌گوییم؛ روزی روزگاری
به حرف آورده چشمم را دل تنگ هواخواهت تو را کم دارد آدینه، تو و آن وجه دلخواهت من از تکرار بیزارم ولی تکرار خواهد شد من و چشم انتظاری ها، نشستن بر سر راهت نه تنها من که شبها هم به چشمان تو محتاج است که دنیا سرد و تاریک است، بدون جلوه‌ی ماهت هزاران بیت می‌بارم هزاران شعر می‌گویم من از فکر دل تنگت، غم سنگینی آهت دعای مستجاب من به تقدیر جهان بازآ یقین دارم خبردارد ز من آن قلب آگاهت...
شب یلدا بیا همخونه باشیم انارِ سرخ ِ دونه دونه باشیم کنار چای گرم آرزوها بیا مثل دلِ هندونه باشیم * شبی ای کاش یلدای تو باشم به فکر چشم شهلای تو باشم شبِ چله کنار سفره ی عشق سحر تا صبح شیدای تو باشم * لبت مثل انار سرخ یلدا مزاجت گرم ومهرت مثل دریا دلت انگار تُلفِ هندوانه چشات مانند سیب سرخ حوّا چشات مثل انار دونه دونه لبت مانند تُلفِ هندوونه چه حسی داره این طرز نگاهت زلیخا را به یوسف میرسونه ** # حسین کیوانی مبارک طنزیجات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من از دل پاییز هزار رنگ می‌آیم تو از دل زمستان صبور من از دل عاشقانه های یواشکی به ایستگاه آخر می‌رسم و تو از نقطه‌ی عزیمت من آغاز می‌شوی. من برای خوش آمدگویی به تو، اینجا هستم و تو برای بدرقه‌ی من آمده ای. و چه با شکوه است، نقطه‌ی تلاقی احترام به آمدنها و ارج نهادن رفتن ها. کاین گونه که من می‌روم و آن گونه که تو می آیی. یلدا آمده ما را دست به دست بدهد به رسم دیرینه با کام شیرین و جامی از انار رنگین. باشد که به نیکی قدردان گذشتگان و چشم انتظار آیندگان باشیم. ز
واژه‌گان معرفت چون دُرّ در اینجا ریخته شاهد این مدعا شیخ بهایی‌ها بُوَد
«بسم رب المهدے» ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ مبارک می شود یلدا اگر صبحش تو برگردی یقینا همزمان با ما تو هم امشب دعا کردی دعا کردیم فردا ، جمعهٔ موعودتان باشد بهاری در زمستان باشد و پایان دلسردی چه زیبا می شود وقتی بپیچد در تمام شهر شمیم نرگس و یاسی که همراه خود آوردی مسیحایی و در آهت ، دَمِ روحُ القُدُس جاریست دَمت جان می دهد جانا ! که تو درمان هر دردی بیا ای از تبـــار نور و مِهـــر و آب و آییـنه تو از این خاندان نور و باران ، آخرین مردی من امشب یک دقیقه بیشتر نام تو را خواندم و حافظ‌ هم دعا می کرد در فالش که برگردی ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) اللهم عجل لولیک الفرج🤲 ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فلسفه شب یلدا از زبان استاد کاکاوند یلداتون مبارک