#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
به مناسبت سالروز #صلح_امام_حسن_مجتبی_ع
ای مسیح خانه ی مولی الموالی مجتبی
مظهر حُسن خدای لایزالی مجتبی
"ابن شهر آشوب" اینگونه روایت میکن
چون پیمبر صاحب شان و جلالی مجتبی
هم "سیادت" هم "شرافت" بهترین میراث توست
وارث "مجد" نبی کوه کمالی مجتبی
از تبار یاس هستی بوی زهرا میدهی
بسکه مثل مادرت پاک و زلالی مجتبی
میروی عکس همه با دست پر از خانه ات
رو به خانه میکنی با دست خالی مجتبی
خود به دنبال یتیمان میروی مثل علی
در سخاوت در کرامت بی مثالی مجتبی
هرکجایی که قدم برداشتی از رحمتت
شد متمول گدای آن حوالی مجتبی
حاتم طایی به لطفت حاتم طایی شده
سائلت برهم زده مال و منالی مجتبی
بیخود از خود میشوم وقتی صدایم میزنی
با نگاهت میشوم حالی به حالی مجتبی
من حبیبک ؟ من امیرک ؟ من امامک ؟ بی گمان
تو جواب روشن هرچه سوالی مجتبی
"بالحسن" بال قنوتم شد که معراجی شدم
ای نگاهت باعث رشد و تعالی مجتبی
ذکر تو دارد طراوت سینه را آباد کرد
مثل جنگل های سرسبز شمالی مجتبی
خواب دیدم در حریم تو شب شعری به پاست
شعر میخواندم در آن صحن خیالی مجتبی
کام من مهر تو را از سینه ی مادر گرفت
بهترین سوغاتی شیر حلالی مجتبی
نذر فرش بارگاهت با هزاران آرزو
عمر من طی شد به پای دار قالی مجتبی
جان بگیرد با نگاهی مُرده غیر ممکن است
با تو ممکن میشود امر محالی مجتبی
چشمه های نور از شعر تو جاری میشود
روشنایی بخش چشمان "وصالی" مجتبی
دست و بال جانفدایت را نبندد وزن شعر
بابی انتم و امی و نفسی و اهلی و مالی مجتبی
به سیاهی ات قسم چندین برابر میدهی
هرکه خرج روضه ات کرده ریالی مجتبی
گر به دنیا بود عمرش حضرت شیخ صدوق
مینوشت از غربتت صدها "امالی" مجتبی
صلح تو زیر سر مردان از زن کمتر است
زخمی شمشیر اشباح الرجالی مجتبی
غصه ی قد کمان آخر کمانت کرده است
گریه داری با همین قد هلالی مجتبی
این همه موی سپید تو حکایت میکند
کرده پیرت غصه ای در خردسالی مجتبی
****
پای هر بیتی که میگویم خجالت میکشم
در خور شان ات ندارم شعر عالی مجتبی
شاعر: #علیرضا_خاکساری
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
#امام_خمینی_ره_مدح
از نخل بی سر آن قدر سرو و صنوبر ساخت
تا عزت امروزه ی ما را مقدر ساخت
آوازه اش در کوچه و پس کوچه پیچیده
از خاک مرده این مسیحا کوهی از زر ساخت
دیروز دلها تحت تاثیر کلامش بود
با منبر خود مادرانی "کاوه" پرور ساخت
میراث دار او بسیج چند میلیونی ست
با میثم و مقداد و حجر و حمزه لشگر ساخت
چشمان او دنبال تقریب مذاهب بود
از شیعه و سنی برای هم برادر ساخت
پیر و جوان بر روی لب الله اکبر داشت
این عارف بالله شهری حیرت آور ساخت
دنیا مرید مکتب "طیب" سرشت اوست
سربازهایی مثل حر پاک و مطهر ساخت
مشکل گشای خط شکن های دو کوهه شد
با هر دعا راهی برای فتح خیبر ساخت
دامان او مهد تمامی شهیدان بود
صیاد و زین الدین و چمران و هنرور ساخت
در روضه های آتشین کوثری هربار
آهی کشید از دل جماران را معطر ساخت
ما نه پدرهامان ولی با چشم خود دیدند
اعجاز روح الله یک ایران دیگر ساخت
#علیرضا_خاکساری
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
💐🍃
یا صاحب الزمان(عج)
دستی بگیر امشب اسیر عاصی ات را
یا که بخوان این عاشق وسواسی ات را
دست خودم که نیست اشک شوق دارم
دریاب امشب نوکر احساسی ات را
تو بوی زهرا مادرت را می دهی پس
با جان خریدارم شمیم یاسی ات را
روزی که سیلی می زنی بر جبت و طاغوت
عالم ببیند غیرت عباسی ات را
با شاید این جمعه بیاید خو گرفتم
آقا خدا رحمت کند آقاسی ات را
باید ببوسم خاک پاک جمکران را
تنها تجلی خانه ی پیغمبران را
#علیرضا_خاکساری
#امام_زمان
#اللهمعجللولیکالفرج
💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃
#نوکری_اهل_بیت_ع
من فقط یک نوکرم، کار خودم را میکنم
او خودش هر وقت لازم شد به نوکر میرسد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
دستم مقابل کس و ناکس دراز نیست
تا روی پای نوکریام ایستادهام
✍ #رضا_قاسمی
مداح و روضهخوان و سخنران و چایریز
کارِ تمام ما درِ این خانه نوکریست
✍ #وحید_محمدی
در لباسِ نوکری، موی سپیدم آرزوست
تا نفس دارم درِ این خانه خدمت میکنم
✍ #علیرضا_خاکساری
من زندهام به نوکری خانهی شما!
پس نوکری به کار نگیری به جای من!
✍ #سیدپوریا_هاشمی
سرمایهی من نوکریِ حضرت سلطان
هر ثانیهاَش نابترین گنجِ زمانست
✍ #منصوره_محمدی_مزینان
بهترین روزی ما نوکریِ ارباب است
عبد را خوبتر از صوم و صلاتش بدهند
✍ #محمود_ژولیده
بهترین آوازهها در خادمیِ کوی توست
شهرتِ خالی زشوقِ نوکری، شهرت نشد
✍ #علیرضا_خاکساری
آبرودار شدن، ماحصل نوکری است
هست، عزت همهاش تحت لوای حَسَنین
✍ #محمدجواد_شیرازی
تا غلامت شدیم فهمیدیم
نوکری، احترام هم دارد
✍ #نفیسه_سادات_موسوی
آبروداری ما بی آبروها پای اوست
تا قیامت نوکری کردن برایش پای ماست
✍ #سیدپوریا_هاشمی
من مفتخر به نوکری حضرت توأم
تو سفرهدار هستی و من دعوت توأم
✍ #رضا_دین_پرور
حُکم قبول بندگیِ ماست با خدا
حُکم قبولِ نوکری ماست با حسین
✍ #بردیا_محمدی
از حب قیمتیِ تو قیمت گرفتهایم
با نوکری تو همه عزت گرفتهایم
✍ #علیرضا_خاکساری
عشق تو شغل شریف انبیای عالم است
در سرایت نوکری دارد مراتب یاحسین
✍ #رضا_دین_پرور
با نوکریِ آل علی زندهام فقط
عینِ حقیقت است کلامم، شعار نیست
✍ #احسان_نرگسی
غلام خانهی زهرا حسابمان کردند
برای نوکریاش انتخابمان کردند
✍ #وحید_محمدی
در لباس نوکری موی سپیدم آرزوست
تا نفس دارم درِ این خانه خدمت میکنم
✍ #علیرضا_خاکساری
از نوکری توست به هرجا که رسیدیم
یعنی که غلامیِّ تو تنها هنر ماست
✍ #احسان_نرگسی
مادرم با نمک روضه بزرگم کرده
من به این نوکری از کودکیام منصوبم
✍ #قاسم_نعمتی
عمری به عشق نوکریِ تو دویدهام
حالا که اوفتادهام از پا نمیخری؟
✍ #موسی_علیمرادی
ذرهای هم که آبرو داریم
همه از نوکری او داریم
✍ #مجید_گل_دار
نوکری فاطمه محشر به دادم میرسد
از غلام مادرش آقا تشکر میکند
✍ #محمدجواد_شیرازی
دلخوشیام چیست به جز نوکری؟
حیدریام حیدریام حیدری
✍ #احسان_نرگسی
از همان روز ولادت شدهام پابستت
قِدمت نوکریام از سَنَواتم پیداست
✍ #رضا_قاسمی
مطمئنم بیشتر از هر عمل، روز جزا
نوکریِ خانهی زهرا به دردم میخورد
✍ #محمدجواد_شیرازی
خدمتگزار اهل خرابات اگر شدی
ایام نوکریِ تو شاهانه بگذرد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
هر آنکه نوکری نوکر تو را کردهست
به قول مُرشد ما، بستهست بارش را
✍ #احسان_نرگسی
با نوکریات سینهزن شوکت گرفته
هر چه گرفته از همین کِسوَت گرفته
✍ #محمدجواد_شیرازی
دم تو گرم و کرمخانهی شما آباد
که بین خانهی تو گرم نوکری هستم
✍ #اسماعیل_شبرنگ
وقتی حجاب از منظر مادر می افتد
حجب و حیا هم از سر دختر می افتد
شرمنده ایم از چادر خاکی زهرا
امروز اگر چادر زیاد از سر می افتد
#علیرضا_خاکساری
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
#حضرت_رقیه_س_شهادت
هرکجا رفتم شنیدم صحبت جاماندههاست
جای من هم در میان هیئت جاماندههاست
دور هم جمعیم تا ابراز همدردی کنیم
"از حرم جا ماندهای " هم صحبت جاماندههاست
یک زیارتنامه خواندن ظهر روز اربعین
گوشهی صحن و سرایت، حسرت جاماندههاست
کربلا روزیِ هر کس شد گوارای وجود
آرزو ماندن به دل هم، قسمت جاماندههاست
در خیالم بارها ششگوشه را بوسیدهام
عشقبازی با تو کارِ خلوتِ جاماندههاست
گریه شاید درد دوری از تو را تسکین دهد
مثل شمعی سوختیم؛ این عادت جاماندههاست
من یقین دارم به او اجر زیارت میدهند
هرکسی روز جزا در کسوت جاماندههاست
بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس
نوبتی هم باشد آقا! نوبت جاماندههاست
دستمان از پنجره فولاد هم کوتاه شد
این هم آقای غریب! از غربت جاماندههاست
تکیهها را شعبهای از کربلا خواهیم کرد
تکیهها چشم انتظار همت جاماندههاست
مادرت حتماً به هر جاماندهای سر میزند
این تمام دلخوشی و لذت جاماندههاست
حال و روزم را رقیه خوب میفهمد حسین!
حاجت طفل یتیمت حاجت جاماندههاست
"صد پسر در خون بغلطد گم نگردد دختری "
خواندن از طفل سه ساله، سنت جاماندههاست
::
طفلِ از روی شتر افتاده را سیلی زدند
از حرم جاماندهای را بی هوا سیلی زدند
✍ #علیرضا_خاکساری
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃📗🌸🍃━━━┓
@Sheroadab_alavi
┗━━━🍃🌸📘🍃━━━┛
#حضرت_حمزه_سیدالشهدا_ع
#غزه
شب شعر است و بالا میروم از منبری دیگر
به شوقی که بخوانم باز هم شعر تری دیگر
بخوانم از علمدارِ سرافرازان "سِیفُ البَحر"
ندارد مثل او دین محمد یاوری دیگر
پُر از غیرت، پُر از همت، پُر از آوازه و شوکت
نمیزاید شبیهاش را دوباره مادری دیگر
اُحُد جولانگه تیغ دو تا شیر خدا باشد
بتازد در میان معرکه چون حیدری دیگر
و مادامی که حمزه سینه در میدان سپر کرده
ندارد احتیاجی مصطفی بر سنگری دیگر
همه با غرّش شیر رسول الله افتادند
نمانْد از رقص شمشیرش توان لشکری دیگر
سراپا بود سمعاً طاعتا در نزد فرمانده
نمیآید چنین فرمانده و فرمانبری دیگر
"به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقیست "
ببین از نسل حمزه لشکر نام آوری دیگر
جگرخواران غزّه با دو چشم خویش میبینند
به کام وارثان حمزه فتح خیبری دیگر
دفاعِ از ولی را خون پاک شیعه تبیین کرد
نمانَد بی کس و تنها دوباره رهبری دیگر
هوای گریه دارم، لاجرم ای اهل مرثیه!
شوم وارد به بزم روضه اما از دری دیگر
اگرچه داغدار پیکری مثله شده هستم
گریزی میزنم اما به سوی پیکری دیگر
بر احوال صفیّه گرچه میسوزد دلم اما
بسوزد بیش از اینها دل برای خواهری دیگر
امان از نیزه هنگامی که بنشیند به پهلویی
ولی داغ دلم را تازه کرده خنجری دیگر
خدایا در دل غمها نگاه خواهری تنها
اسیر خنجر کندی نبیند حنجری دیگر..
✍ #علیرضا_خاکساری
#امام_رضا_علیه السلام_مدح_و_مناجات
کلامش نور، فعلش خیر، نامش دلنشین باشد
دلیل عالم ایجاد باید اینچنین باشد
یکی از معجزات حضرت موسی بن جعفر اوست
علیِ سوم و دست خدا در آستین باشد
هوالاول، هوالاخر، هوالظاهر، هوالباطن
رضا آئینهی فضل امیرالمؤمنین باشد
"رضی الله عنهم و رضوا عنه است" شأن او
به قرآن بهترین مصداق آیات مبین باشد
حدیث سلسله پای دلم را قرص و محکم کرد
ولای حضرتش تنها مرا حصن حصین باشد
شبیه تک تک اجداد خود باب نجاتم شد
نخی از ریشهی سجادهاش حبل المتین باشد
به جز او چه کسی با حُسن رفتار و صمیمیت
سر هر سفره با جمع غلامان همنشین باشد؟!
کجا رد میکند از محضر خود سائلانش را
کسی که دامنش باب الحوائج آفرین باشد
ادب شرط قدم برداشتن در نزد آقاییست
که دربان حریمش حضرت روح الامین باشد
شکوه بارگاهش را که دیدم با خودم گفتم
بهشتی هم اگر روی زمین باشد همین باشد
از اینجا دل به سوی آسمانها راه پیدا کرد
حریمش مهبط الوحی و به نوعی مهد دین باشد
تلاقی میکند اینجا نگاه سائل و سلطان
چرا که آستاناش نقطهی عطف زمین باشد
گره وا میشود از کارها با یک "امین الله"
به قدر یک سر سوزن اگر در دل یقین باشد
اگر مولا سراغم را نگیرد روز وانفسا
بدون شک حسابم با کرام الکاتبین باشد
منِ بد را ضمانت میکند جای تعجب نیست
تعجب میکنم روزی اگر که غیر از این باشد
همیشه وقت پابوسی تمام ترسم از این است
مبادا این زیارت... این سلامِ آخرین باشد
کسی از عهدهی مدح و ثنایش بر نمیآید
همیشه سهم بیت آخر من نقطه چین باشد...
✍ #علیرضا_خاکساری
#امیرالمومنین_ع_مدح_و_ولادت
خواندن از محبوب خود منبر ندارد احتیاج
عشقبازی شعرهای تر ندارد احتیاج
می نخورده عاشقانش امشب ازخود بیخود اند
مست مستان ساقی و ساغر ندارد احتیاج
یک نسیم از سوی گیسوی نگارم کافی است
بزم امشب نافه و عنبر ندارد احتیاج
در سر مرغان بامش حسرت پرواز نیست
یاکریم جلد اینجا پر ندارد احتیاج
فقر را از صاحبش هرشب گدایی میکند
عبد مولا کیسههای زر ندارد احتیاج
هرکه دارد سایهی لطف علی را بر سرش
مطمئنم به کسی دیگر ندارد احتیاج
مثل پیغمبر که وقتی مرد میدانش علیست
در میان معرکه لشگر ندارد احتیاج
نیمهی ماه رجب شد اعتکافش واجب است
زادگاه مرتضی قطعاً طوافش واجب است
عید میلاد علی عید سعید کعبه است
آن که به پابوسیاش اول رسیده کعبه است
کعبه را از لات و عزی و هبل خالی کند
مرتضای بت شکن تنها امید کعبه است
خشت خشتاش از علی گوید سخن بیت الحرام
کودک بنت أسد تنها نوید کعبه است
از جلالش، از شکوهاش مکه میلرزد به خود
شاهد حرفم تکانهای شدید کعبه است
سنگر شیر خدا بودن به امر ذات حق
بی گمان از افتخارات جدید کعبه است
میتوان فهمید از "سَمَّتنی اُمّی حِیدَرَه"
حیدر کرار سردار رشید کعبه است
جز به روی او برای هیچکس در وا نشد
پس علی بن ابیطالب کلید کعبه است
سالهای سال مشتاق طواف کعبهایم
بیشتر از هر کجا محو شکاف کعبهایم
جبرئیل از مقدم پاکش بشارت میدهد
عالمی را مژدهی جشن ولادت میدهد
از "لِیُذهِب عَنکُمُ الرِّجس" اینچنین پیداست که
با نگاه خود دل ما را طهارت میدهد
نور قرآن در دلش؛ "قَد اَفلَحَ" روی لبش
به رسول اللهی احمد شهادت میدهد
هم امیرالمؤمنین با حق و هم حق با علیست
مرتضی سر تا به پا بوی عدالت میدهد
گر علی روزی به کرسی قضاوت رو کند
به خطاکاران به یک اندازه فرصت میدهد
هادی شهر است و دنبال هدایت کردن است
چادر زهرای خود را گر امانت میدهد
من صد و ده تا گره وا میکنم با نام او
بی گمان نادعلی همواره حاجت میدهد
محشر آن وقتی تماشاییست که آقای من
دوستان خویش را اذن شفاعت میدهد
آخرش یک روز خواهم رفت ایوان نجف
ِآخرش یک روز توفیق زیارت میدهد
هدیهی روز پدر جان را کنم تقدیم او
هر چه دارد شیعه در راه ولایت میدهد
در میان قلب هر جنبندهای یاد علیست
آفرینش در میان مشت مقداد علیست
دسته دسته راهبان هم بی قرار ایلیا
با رسولان اولوالعزماند یار ایلیا
یوسف و الیاس و ابراهیم و اسماعیل و نوح
هود و ادریس نبی میراثدار ایلیا
ابر و باد و ماه و خورشید و فلک در گردشاند
از همان روز نخستین بر مدار ایلیا
خط به خط هر خطبهی نهج البلاغه خواندنیست
در عجب اندیشهها از شاهکار ایلیا
جمله جمله در میان هر کتابی رخنه کرد
واژه در واژه کلام استوار ایلیا
حضرت موسی کلیم الله ارادتمند او
حضرت عیسی بن مریم دوستدار ایلیا
صد هزار انجیل امشب رونمایی میکنیم
از حواریون مجنون دچار ایلیا
مثل فردای فرج فردای رجعت دیدنیست
انبیا و اولیا چشم انتظار ایلیا
مسیا، طیطه و شبر و شبیر و سوشیانس
عالمی ریزه خور ایل و تبار ایلیا
مرد و زن؛ پیر و جوان هر شب گدایش میشوند
انبیا در حشر محتاج عطایش میشوند
در سلوک حیدریون، در مرام شیعیان
غیر نان مرتضی باشد حرام شیعیان
با طلوع آفتاب از شوق هر یکشنبهای
میرود سمت نجف ذکر سلام شیعیان
یاعلی روی لب ما تا قیامت باقی است
یا علی تسبیح صبح و ظهر و شام شیعیان
جز علی بن ابیطالب به شخصی دل مبند
تکیه بر شاه نجف رمز دوام شیعیان
همتی کن شامل "کونوا لنا زینا" شوی
نیست غیر خیرخواهی در پیام شیعیان
یاری مظلوم اگر کردیم میراث علیست
یار مظلومین عصرش بود امام شیعیان
بی گمان بر هیچ یک از دشمنان پوشیده نیست
افتخار ذوالفقار در نیام شیعیان
لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار
میشود صبح فرج رمز قیام شیعیان
تحت امر مهدی زهرا قیامت میکنیم
دیدنی باشد یقیناً انتقام شیعیان
روزگاری میرسد کفار زانو میزنند
روزگاری میشود دنیا به کام شیعیان
شک نکن سیلی سختی میخورد آل یهود
از بزرگ و کوچک ما؛ از تمام شیعیان
کار اسرائیل آن ساعت به ذلت میکشد
میشود پامال دشمن؛ زیر گام شیعیان
محفل آزادی بیت المقدس دیدنیست
با حضور رهبر والا مقام شیعیان
شک نکن با خانواده دل به جاده میزنیم
پر شود قدس شریف از ازدحام شیعیان
مدحت آل پیمبر گرمی بازار ماست
شیعیان حیدریم و فتح خیبر کار ماست
✍ #علیرضا_خاکساری
#امام_جواد_علیه_السلام
#مربع_ترکیب
🔸اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى عَلَمِ التُّقَى وَ نُورِ الْهُدَى وَ مَعْدِنِ الْوَفَاءِ وَ فَرْعِ الْأَزْكِيَاءِ وَ خَلِيفَةِ الْأَوْصِيَاءِ وَ أَمِينِكَ عَلَى وَحْيِكَ🔸
مبدا که باشد طوس مقصد کاظمین است
در آسمان ها هم زبانزد کاظمین است
هر جا که بوی تو می آید کاظمین است
با این حساب امروز مشهد کاظمین است
وقتی که محو دیدن باب الجوادیم
انگار اصلا زائر باب المرادیم
مهر و محبت ؛حلم و بخشش جود و رحمت
دارد تجلی در وجودت بی نهایت
شاعر می افتد پای توصیفت به زحمت
داری به سر عمامه ی سبز امامت
پاکی؛ زلالی ؛مهربانی و عطوفی
ای معدن الرحمه! رئوف بن رئوفی
بسکه خدای تو ملاحت بر تو داده
دل می بری با چشم و ابروی گشاده
ای تالی شمس الشموس ای شاهزاده
از کودکی هستی بزرگ خانواده
وقتی علی اکبر مولای مایی
یعنی تو هم خُلقاً و خَلقاً مصطفایی
علم الیقین و مظهر توحید بودی
در ناامیدی مایه ی امید بودی
راه نجات از ورطه ی تردید بودی
نه ساله اما مرجع تقلید بودی
خورشید زاده ماه پیشت رخ گرفته
هر پرسشی در محضرت پاسخ گرفته
نه ساله بودی رهبری کردی جهان را
در آستین داری جواب حاضران را
داری به دست خود زمام آسمان را
دادی به ما از صلب خود صاحب زمان را
عمری مسلمان های اسلام تو هستیم
چشم انتظار مغز بادام تو هستیم
معنا بگیرد علم و دانش تحت نامت
حکمت همیشه می گذارد احترامت
یحیی بن اکثم مات و حیران کلامت
جای سخن های تو بنویسم قیامت
با احتجاجت فتح خیبر کردی آن روز
با تیغ نطقت کار حیدر کردی آن روز
چشم تمنا را بدوزم بر نگاهی
یا سیدالسادات اباجعفر نگاهی
تا حال و روز من شود بهتر نگاهی
کی میکنی بر جانب نوکر نگاهی
با یک نگاه تو " موفق "می شوم من
بر جمع اصحاب تو ملحق می شوم من
سرچشمه ی مهر و عطوفت کوه احساس
بیرون زند از حجره ات عطر گل یاس
بر روضه های فاطمه همواره حساس
غیرت به مادر داری آقا مثل عباس
مشتاق انجام امور ناتمامی
از خردسالی ات به فکر انتقامی
با سفره هایت هرکسی که آشنا شد
بیرون نرفت از روضه ات حاجت روا شد
هر جا که آمد نام تو دارالشفا شد
با ذکر تو آجیل مان مشکل گشا شد
عطری دگر بر هفته داده چهارشنبه
ماییم و ختم یا جواد چهارشنبه
نَحنُ مَوالیکم بِزَهرا یَابنَ سلطان
یا سیدی اُنظر اِلینا یابن سلطان
ما را سفارش کن به بابا یابن سلطان
روضه مهیا شد بفرما یابن سلطان
گنبد به روی دوش خود پرچم گرفته
بابا برایت مجلس ماتم گرفته
عمری میان روضه هایت گریه کردیم
بر غربت بی انتهایت گریه کردیم
تو گریه کردی پا به پایت گریه کردیم
با ضامن آهو برایت گریه کردیم
شهری به پای رفتن تو غصه خورده
همسایه از همسایه ی خود ارث برده
هر روز مهمانی به غیر از غم نداری
بر زخم های کهنه ات مرهم نداری
حتی میان خانه ات محرم نداری
جز گریه کردن راه دیگر هم نداری
ای وارث درد حسن خون بر دلت شد
وقتی شریک زندگی ات قاتلت شد
از شدت زهر ستم بال و پرت سوخت
تنها نه بال و پر تمام پیکرت سوخت
تو سوختی از غصه قلب مادرت سوخت
از تشنگی در بین حجره حنجرت سوخت
با ناله های تو همه کِل می کشیدند
در پیش چشم فاطمه کِل می کشیدند
شکر خدا سر نیزه و تیر و کمان نیست
بر سینه ی تو رد پایی از سنان نیست
در دست اُمّ فَضل دیگر خیزران نیست
انگشترت دیگر به دست ساربان نیست
شکر خدا دیگر به دنبال سر تو
از دشمنت سیلی نخورده دختر تو
#علیرضا_خاکساری
#امام_حسین_مناجات
به نام نامی او احترام بگذارید
پس از "حسین" ؛ " علیه السلام " بگذارید
به غیر اسم "علی " روی نسل خود نگذاشت
به روی نسل خود اینگونه نام بگذارید
ز پا نشست ؛ نمازی مگر به پا دارد
زمان برای قعود و قیام بگذارید
عمود خورده و فرق سرش دو تا شده است
که فرق بین حلال و حرام بگذارید
اگر خدای نکرده دچار درد شدید
کمی ز تربت او بین کام بگذارید
شبیه سنت اجدادمان محرم را
نشانه ی علمی روی بام بگذارید
برای اینکه سلامی به محضرش بدهید
به سینه دست ادب صبح و شام بگذارید
بدون روضه ی گودال خاک تان نکنند
برای ذریه ی خود پیام بگذارید
لباس مشکی مان را میان خانه قبر
فقط به نیت حسن ختام بگذارید
چنانچه کم بگذارید خود ضرر کردید
قدم به مجلس روضه مدام بگذارید
شبیه ضجه زدن های مادرش هرشب
برای مرثیه سنگ تمام بگذارید
به کهنه پیرهنش کوفیان طمع نکنید
کمی لباس برای امام بگذارید
گرسنه بود که شد ذبح ؛ لااقل دیگر
برای طفل یتیمش طعام بگذارید
#علیرضا_خاکساری
LeylayeVatan...:
#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_جمعه
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم: حسین
با زبانِ اشکهای بی صدا گفتم: حسین
یاد تو مُهر قبولیِ نمازم بوده است
در قنوتِ خویش قبل از ربنا گفتم: حسین
در مناجات #شب_جمعه نمیدانم چه شد
خواستم بر لب بَرم نام خدا، گفتم: حسین
ماند هَل مِنْ ناصِرت بی پاسخ اما بارها
آمد از کرب و بلا "لبیک" تا گفتم: حسین
نام زهرا را شنیدم هرکجا گفتم: علی
نام زینب را شنیدم هرکجا گفتم: حسین
کلُ اَرضٍ کربلا، من تازه میفهمم چرا
در خراسان، در نجف، در سامرا گفتم: حسین
عاشقی گفت: آنچه میخواهد دل تنگت بگو...
با دلی غمبار گفتم: کربلا؛ گفتم' حسین...
✍ #علی_ذوالقدر
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#شب_جمعه #زیارت_کربلا
بر شانههای زخمی خود کوه غم دارم
من در محرم بیشتر میل حرم دارم
عشق به ششگوشه مرا از زندگی انداخت
از دوریاش یک کربلا در سینه غم دارم
این اشک را از لقمههای سفرهی بابا
این مهر را از شیر پاک مادرم دارم
گفتند: «کل الخیر فی باب الحسین» آری!
من هرچه که دارم از این باب الکرم دارم
با خلوت بارانی خود هر شب جمعه
در سر هوای شعرهای محتشم دارم
دلتنگیام چندین برابر شد در این شبها
مهدی زهرا را میان روضه کم دارم
درد فراق کربلا بی خانمانام کرد
شبهای جمعه رهسپار جمکرانم کرد
✍ #علیرضا_خاکساری
#حضرت_زینب_س_کوفه
زندان کوفه بود که بال و پرم شکست
از طعنهها دوباره دلِ مادرم شکست
تسلیت عزای تو بر ما حرام شد
زندان کوفه بود که صبرم تمام شد !
هشتاد و چار کودک و زن، لشگرم شدند
عباسهای دور و برِ معجرم شدند
پاییزها به یاد بهارم گریستند
زندانیان به حالِ وقارم گریستند
محبس کجا و منزلت این حرم کجا !؟
محبس کجا و این حرم محترم کجا !؟
پشت سر قبیلهی ما حرف میزدند
از قیمت سر شهداء حرف میزدند
✍ #وحید_قاسمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه