eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
4هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ مسجد، خموش و شهر پر از اشک بی‌صداست ای چاه خون گرفته ی کوفه علی (ع)کجاست؟   باید گلاب ریخت پس از دفن، روی قبر امشب گلاب قبر علی(ع) اشک مجتبی (ع)است باید به گریه گفت: علی (ع)حامی بشر باید به خون نوشت: علی (ع) کشته خداست. ◾ شهادت مولی امیرالمونین ◾برامام زمان(عج)وبرشماتسلیت باد. ◾«اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِين» ━━━━💠🌸💠━━━━
لا تُرهِق نفسك في الإنتظار .. لن يعود!💔 خودتو با انتظار خسته نکن دیگه بر نمیگرده💔😔
امشب در آخرین شب قدر ✨ دعامیکنم🙏🌺 برای تو✨ برای خودم✨ برای همه ما✨ کسی چه می داند شاید خدادسته جمعی نگاهمان کند!🌺 پروردگارا🙏🌸 بهترین ها رابرایمان مقدرکن...🙏✨ الهی آآآآآآآمین 🙏
سحر بیست و دوم.... ✍ سحر بیست و دوم.... اولین سحر بدون علی است... و قلب زمین، برای هضم نداشتنش...در انقباضی سخت، درگیر شده است... ❄️دیروز...آینه خدا...روی زمین.... ترک خورده است... و دیگر هیییچ کس نیست، که چهره کاملی از خدا را، برایمان رونمايي کند... ❄️زمین... بی علی... فقیرترین مخلوق خداست... بیچاره زمین.... من مانده ام، دردهای عظیمی را که به خود دیده است...چگونه او را از گردش روزمره اش ... باز نداشته است؟؟ ❣همه درد زمین یک سو... فراق علی... یک سو... و انتظار هزار ساله پسر علی... از سوی دیگر.... سرگیجه به جانش انداخته است.... و من... در این درد زمین ... همیشه، با او شریک بوده ام.... ❄️آخرین لیلةالقدر در پیش است.... و من... برای تسکین همه دردهای اهل زمین... قنوت می گیرم... اما... عظیم ترین غصه اش... همان آینه ترک خورده ایست...که باید ترمیم شود... ❄️تا زمین... "پسر علی" را رو نکند... هیچ آينه ای، توان ترسیم چهره خدا را، نخواهد داشت... ❄️باید برای عظیم ترین درد اهل زمین... دعا کنیم... برای ثروتی که داریم.... اما دستمان به او نمی رسد... ❄️باید تقدیرات زمین را... با دستان رو به آسمانمان عوض کنیم.... زمین.... با پسر علی... دیگر فقیرترین مخلوق خدا.... نخواهد بود!!! ❣برای غربت پسر علی... دعا کنیم.... التماس دعای شهادت در لیالی قدر سید پیمان موسوی طباطبایی
گر یاد تو جرم است غمی نیست که عشق است جرمی که نوشتند به پای همه ی ما در آتش عشق تو اگر مست نسوزیم سوزانده شدن باد سزای همه ی ما.......
یا رب از عرفان، مرا پیمانه ای سرشار ده! چشم بینا، حال آگاه و دل بیدار ده هر سرِ موی حواس من به راهی می رود این «پریشان سیر» را در بزم وحدت، بارده نشئه ی پا در رَکابِ می ندارد اعتبار مستی دنباله داری هم چو چشم یار ده! بر نمی آید به حفظ جام، دست رعشه دار قوت بازوی توفیقی مرا در کار ده چند چون مرکز، گره باشد کسی در یک مقام پایی از آهن به این سرگشته چون پرگارده مدتی گفتار بی کردار کردی مرحمت روزگاری هم به من کردار بی گفتار ده! در دل تنگم زداغ عشق، شمعی برفروز خانه ی تن را چراغی از دل بیدار ده بیش از این مپسند «صائب» را به زندان خِرَد از بیابان، ملک و تخت از دامن کهسار ده!
این آخرین فرصت را از ما نگیر... هرچند که خسته از گناه آمده‌ام با حال بد و روی سیاه آمده‌ام امشب شب قدر است، یقین می‌بخشی بر با ذکر حسین و اشک و آه آمده‌ام‌‌‌‌....
سحر بیست و دوم از درد و غم و آه بگو از غم انگیزترین روز و شبِ ماه بگو از یتیمی که به شب ٬ منتظر و چشم به راه از در خانه و تنهایی این چاه بگو
مفتخر بودم و هستم به غلامیِ شما باز هم می‌روم از شهرِ نجف کرب و بلا اَیُّهاالنّاس علی مقصد و مقصودِ من است اربعین می‌زنم از شاه دَم ان‌شاء‌َالله مزدِ این سینه‌زنان را خودِ زهرا بدهد با همان دستِ وَرم‌کرده‌یِ خود روزِ جزا هر که دارد هوسِ کرب و بلا بسمِ‌الله می‌شود برگِ براتِ حرم امشب امضا در قضا و قدَرِ ما شده تکرار... علی حاجتم کرده روا یکصد و ده بار... علی شیعه هر جا که دَم از عشق تو زد غوغا کرد با همین ذکرِ علی راهِ حرم را وا کرد سر به زیر آمد و شد زائرِ صحنِ سلطان وَ جوازِ حرمِ شاهِ وفا امضا کرد یاعلی زمزمه‌یِ ما شد و مادر خشنود... ذکرِ تو کنجِ دلِ فاطمه ما را جا کرد همه‌یِ زندگیِ ما شده‌ای شکرِ خدا بنده‌یِ گمشده با نامِ تو رَه پیدا کرد ذکرِ احیا شد الهی بِ‌علیٍ بِ‌علی ای خدا گوشه نگاهی بِ‌علیٍ بِ‌علی پدرِ خاک شده خاکِ عزایِ تو به سر غمِ هجرِ تو نَگنجیده پدر در باور زانویِ غصّه بغل می‌کند و می‌بارد گوشه‌یِ خانه پس از رفتنِ بابا دختر تو به عبّاس چه گفتی بدنش می‌لرزد نشود روضه‌یِ آن پیکرِ بی‌سر باور چه شود آخرِ این روضه چرا زینب تو گِره پشتِ گِره پشتِ گِره زد بر معجر آه از بی‌کسیِ دخترِ مولا... زینب دست و پا زد پسرِ فاطمه... امّا زینب... هر که از خیمه و گودال رسید او را زد آن که از پشت سرِ شاه برید او را زد آتش آمد به سراغِ حرمی... یا‌زهرا... هر که این زمزمه از هر که شنید او را زد یاعلی گفت رقیّه به سویِ عمّه دوید دستِ هر کس به سه‌ساله نرسید او را زد گفت اِی چنگ نَکش می‌دهم آویزه به تو چنگ زد دخترکی آه کشید او را زد ذکرِ شاهِ نجف و کرب و بلا یازینب العجل منتقمِ عمّه‌یِ تنها زینب
لا تُرهِق نفسك في الإنتظار .. لن يعود!💔 خودتو با انتظار خسته نکن دیگه بر نمیگرده💔😔
2.mp3
4.54M
آنقدر من نیامدم پیشت چهره‌ام آشنا نمی‌آید مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری