eitaa logo
🇮🇷🦋 شعـر زیبـا 🦋🇮🇷
3.1هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
[ لـیـنـک ڪـانـال ] http://eitaa.com/joinchat/291176566C5b2b957abf [ مدیر اصلی کانال @Hasibaa6 ]
مشاهده در ایتا
دانلود
مولانا اینجوری میگه خدا کافیست ای لـقــای تــو جــواب هــر ســؤال مشکل از تو حل شود بی‌قیل‌وقال ترجمانـی هرچـه مـا را در دل اسـت دستگیری هر که پایش در گل است ــــــــــــــــــــــــــ🖤ℒℴνℯ🖤ــــــــــــــــــــــ @sherziba110
"قحطی" جاده های رابطه؛ دل تنگ چراغ های رابطه؛ خاموش نفس های رابطه؛ مسموم این و‌جا و اکنون طریقه ی هر نگاه وَ، وِزوِز بال مگس های هر صدا ؛ مشکوک آه ! چه زشت و نامبارک است هر پیوند و تو ،مثل پُل بر رود های گل آلود مرگبار سینه بر عبور رهروان صادق به پاکی گشاده ای و با رنگین کمان نگاهت دوسوی جهان را به یکی شدن فرا می خوانی تو، از احساس عاطفه لب ریز آن برگچه ی باران خورده ی صبح بهار گوش ها را با معنی ظرافت و سبزی و نشاط و شکر خدا، آشنا و چنان خورشیدی به وقت طلوع با طلایی رنگت و دل پذیری گرمایت چشم ها را به تحسین خیره می کنی و بی شک، تنها بی رمق شب‌ کورانند این تاریک دالان و ترسوهای شهوت بار در غارهای تاریک و کپک  زدۀ ذهن که ناگزیر به گریز از تو اند پس، باید که بگسلی رشته تردید آری، آری، آری بی تردید تو باید پاره کنی طناب پوسیدۀ هر رابطۀ تاریک با برق تیغۀ اندیشه! و باید که بیاموزی آمیزش را با آن که و آنان که فقط هم پا، هم دل و هم زبان، هم راه تو را نسخ باشد و باشند در سفرهای پر خطر و بی هیچ تفاوتی هرجا و هرگاه چه در صبح های روشن بهار یا در عصرهای سرد دل تنگی به وقت خزان آه، اگر جاده های رابطه؛ شاد چراغ های رابطه؛ روشن نفس های رابطه؛  پاک و قلب ها همه ساده و ناب بود باید که «شفق» رنگ همواره گریست، دل تنگ در این غروب غریب و از رنج این همه قحطی  باید که گریه کرد! باید گریه کرد! 🖋 ( ) ــــــــــــــــــــــــــ🖤ℒℴνℯ🖤ــــــــــــــــــــــ @sherziba110
نه رفیقی که بود در پی غم‌خواری دل نه طبیبی که کند چاره‌ی بیماری دل دل بیمار مرا هر که گرفتار تو خواست یارب آزاد نگردد ز گرفتاری دل! طاقت زاری دل نیست دگر، بهر خدا گوش کن گفت مرا، گوش مکن زاری دل چند خواهی دگران را به شراب و به کباب؟ حال خون خوردن من بین و جگرخواری دل جان به کوی تو شد و ناله‌کنان باز آمد که در آن کوی نگنجید ز بسیاری دل دل به راه غمت افتاد خدا را مددی که درین راه ثواب‌ست مددگاری دل در وفای تو چنانم که اگر خاک شوم آید از تربت من بوی وفاداری دل بر دل زار نکند غیر جفا آه! تا چند توان کرد جفاکاری دل؟ ــــــــــــــــــــــــــ🖤ℒℴνℯ🖤ــــــــــــــــــــــ @sherziba110
گابریل گارسیا مارکز باور نمیکنم خدا به کسی بگوید: " نه...! " خدا فقط سه پاسخ دارد: ١- چشم.... ٢- یه کم صبر کن.... ٣- پیشنهاد بهتری برایت دارم.... همیشه در فشار زندگی اندوهگین مشو... شاید خداست که در آغوشش می فشاردت برای تمام رنجهایی که میبری صبر کن! صبر اوج احترام به حکمت خداست🙏🩵 ــــــــــــــــــــــــــ🖤ℒℴνℯ🖤ــــــــــــــــــــــ @sherziba110
دوش دیدم وسط کوچه روان پیری مست..  برلبش جام شرابی وسبویی در دست..  گفتم نکنی شرم از این می خواری؟  گفتا که مگر حکم به جلبم داری!؟  گفتم تو ندانی که خدا مست ملامت کرده؟  در روز جزا وعده به اتش کرده؟  گفتاکه برو بی خبر از دینداری  خود را به از باده خوران پنداری؟!  من می خورمو هیچ نباشد شرمم  زیرا به سخاوت خدا دل گرمم..  من هرچه کنم گنه از این می خواری  صد به ز تو ام که دایما هشیاری.. عمر زاهد همه طى شد به تمناى بهشت او ندانست که در ترک تمناست بهشت این چه حرفیست که درعالم بالاست بهشت هر کجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت دوزخ از تیرگی بخت درون من و توست دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت...!!! 📔ــــــــــــــــــــــــــ🖤ℒℴνℯ🖤ــــــــــــــــــــــ @sherziba110
خوش نشین بر لب آبی که روان میگذرد تا که احساس کنی عمر چه سان میگذرد از صـدای گـذر آب چنین میفهمی تندتر زآب روان عمرِ گران میگذرد گل بدین شوق خود انداخت در آب و آتش چون گلابش همه جا عطرفشان میگذرد بار سنگین سبب غرق شدن میگردد هر سبک بار ز دنیا به امان میگذرد میوه از شاخه به ناچار جدا میگردد آدمی هم ز جهان دل نگران میگذرد تا که دارید زمان بهر خدا کار کنید چون بخواهید و نخواهید زمان میگذرد آنکه داراست نداند که گذشت ایّام بر کسانی که ندارند گِران میگذرد  "عاصما" بر لبِ آبِ هوس اُطراق مکن بین چه سان پیر جهاندیده از آن میگذرد (عاصم اصفهانی)
خدا برای چه یک روح با دو جسم سرشت مرا برای جهنّم ، تو را برای بهشت من و تو هردو به یک صورت آفریده شدیم یکی در آیینه زیبا، یکی در آیینه زشت گمان مکن که تو مختاری و جهان مجبور که اختیار تو را هم خدا به جبر نوشت اراده ای ست به گمراهی و هدایت ما کدام معبد و مسجد؛ کدام دیر و کنشت؟! اگر بناست بمانیم زیر این آوار بگو دگر نگذاریم خشت بر سر خشت عاقبت همگی بخیر🪷
آنچه من یافتم از چهره زیبای کسی به دو عالَم ندهم ذوق تماشای کسی از خدا می طلبم عمر درازی چون زلف که کنم مو به مو سِیرِ سراپای کسی تیغ از جوهر خود سلسله جنبان دارد نیست اَبروی ترا چشم به اِیمای کسی آن که در خلوت آیینه ندارد آرام چه خیال است شود انجمن آرای کسی؟ بخت سبزی ز خدا همچو حنا می خواهم که بمالم رخِ پر خون به کفِ پای کسی چشم دارم که مرا از دو جهان طاق کند طاق مردانه اَبروی دلآرای کسی خار در پیرهنم جلوه یوسف دارد تا شدم بی خبر از ذوق تماشای کسی خاک دریا شده از موجهِ آغوش امید تا کجا جلوه کند قامتِ رعنای کسی من که از تلخی دشنام شوم شادی مرگ چه توقع کنم از لعلِ شکرخای کسی؟ جای رحم است بر آن قطره شبنم صائب که نظر آب نداد از رخِ زیبای کسی 📔
اگر از عشق میپرسی، بگویم عشق غمگین است ولی در خود غمی دارد که آن غمواره شیرین است من از علامه های عشق خط دارم که مجنونم برای عاشقان دارالفنون، دارالمجانین است سفر کردم از مغرب به مشرق تازه فهمیدم که چین دامنش بسیار پهناور تر از چین است وصال و ترس دل کندن، فراق و داغ و جان کندن نمیدانم که تقدیر دلم آن است یا این است چه ساده مادرم عمری "خدا عمرت دهد" میگفت دعا میکرد در ظاهر، نمیدانست نفرین است... 📔ــــــــــــــــــــــــــ🖤ℒℴνℯ🖤ــــــــــــــــــــــ @sherziba110
ای دلبر  ِ زیبای من ، ای سَرو  ِ خوش بالای من لعل  ِ لبت حلوای من ، آن دل که بردی باز ده ما را به غم کردی رها ، شرمی نکردی از خدا اکنون بیا در کوی ما ، آن دل که بردی باز ده از عشق  ِ تو شاد آمدم ، از هجر آزاد آمدم پیش تو بر داد آمدم ، آن دل که بردی باز ده          ‌        ‌           ‌           ‌          📔ــــــــــــــــــــــــــ🖤ℒℴνℯ🖤ــــــــــــــــــــــ @sherziba110
تو را با چشم‌های بسته می‌بینم همین‌جایی تویی..! با چشم‌های بسته هم اینقدر زیبایی دوباره بی‌خبر تشریف آوردی وگرنه‌ من به پایت ذبح می‌کردم سمرقندی..بخارایی.. صفا آورده‌ای..چشمم کف پایت‌‌..کمی بنشین یقیناً خسته‌ی راهی عزیزم قهوه یا چایی؟ هوا امروز هم گرد و غباری بود و آشفته تو گیسوشانه‌کرده از کدام آیینه می‌آیی هوای شهر من خشک است آری مثل چشمانم تو از شهر خودت تعریف کن ای چشم‌دریایی تو اصلن از کجا حس می‌کنی سردم..پر از دادم لباس سرمه‌ای پوشیده‌ای و شال خرمایی! تو اینجایی که من در تو ببینم نیمه‌ی پر را تو‌ یعنی زندگی در روزگار مرگ‌پیمایی به من حق می‌دهی یک عمر یک‌ریز از تو بنویسم؟ خدا را می‌خورم سوگند بعد از تو به یکتایی... تو ذات رفتنی.. رودی.. تو حق داری نمی‌دانی چگونه عاشقت هستم من دلسنگ تیپایی ✍️ : 🖤ℒℴνℯ🖤ــــــــــــــــــــــ @sherziba110
از مستی ما گشت جهان پوچ و بقا هیچ یا رب، سرِ ساقی به سلامت، سرِ ما هیچ آه از دلِ پروانه که با ناله‌ی خاموش خود سوخت و شب را به سحر برد و صدا هیچ هرچند حبابیم، ولی در دل دریا با این همه سرمایه که داریم چرا هیچ؟ گفتند که یوسف سر بازار حراج است ما نیز تهیدست و خریدار تو با هیچ از موعظه‌ی زاهد و از وحشتِ دوزخ انگار نداریم امیدی به خدا هیچ وقت است که از رستم و سهراب بپرسیم این‌جنگ چه جنگی‌ست که «ما هیچ و شما هیچ» یک قطره مِی ناب چشیدیم و خماریم این است که من معتقدم یا همه یا هیچ 📔ــــــــــــــــــــــــــ🖤ℒℴνℯ🖤ــــــــــــــــــــــ @sherziba110