خموشی از ابوالحسن جلوه از خامی دیگ است که در جوش و خروش است چون پخته شد و لذت ِ دَم یافت، خموش است مشاعره‌ی جدید، ص ۸. #خامی #ابوالحسن‌جلوه

بر ما گذشت نیک و بد اما تو روزگار فکری به‌حال خویش کن این روزگار نیست #عماد_خراسانی

بلای هجر و درد اشتیاق پیر کنعانی کسی داند که چون یوسف عزیزی در سفر دارد #وحشی_بافقی

مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت به تماشای تو آشوب قیامت برخاست #حافظ

دعاهای سحر گویند می‌دارد اثر، آری اثر می‌دارد، اما کی شب عاشق سحر دارد؟ ز هر کس بیشتر مهر تو دارم وین دلیلم بس که هر کس را فزون‌تر مهر، حسرت بیشتر دارد عجب نبود ز وحشی گریه‌های تلخ ناکامی که زهرآلوده پیکان‌های حسرت بر جگر دارد #وحشی_بافقی

قصهٔ روز قيامت همگی آمد راست وصفی از قد بلندت چو روايت كردم #فرصت_شيرازی

بعد از تو دلم عین جنازه است هنوز در سینه‌ام از غمت گدازه است هنوز شد خوب تمام زخم‌هایی که زدی زخمی که زبانت زده تازه است هنوز #رباعی #جلیل_صفربیگی

یقین دارم، یکی از همین صبح‌ها؛ بـوی نرگس تمام زمین را پر می‌کند.. #اللهم_عجل_لولیک_الفرج

🤍

ای که از شهر ما سفر کردی کاش می شد دوباره برگردی با همین تازه کردن دیدار از دل ما دوا کنی دردی اخممان را دوباره باز کنی بتکانی ز رویمان گردی بی تو ماندیم در تب دبدار بی تو ماندیم در شب سردی رفته ای، پشت سر نمی بینی که چه هنگامه ای به پا کردی! بازگزد، این سفر نمی خواهیم از تو غیر از تو دست آوردی! #بهجت_فروغی_مقدم

کویر بودم و بارانی از تو باغم کرد بهار می‌شوم ار بارشی دوباره کنی #حسين_منزوى

نصیب از ما چه میجویی که ما خود حاصل دردیم نِگر کَز فَرطِ ویرانی پِیِ ویرانه میگردیم..! #امیرحسین_رضایی ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈

گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی صبرکن، پیدا شود گوهرشناس قابلی #صائب_تبریزی 💫🌺

ای نامِ تو اسمِ اعظمِ عشق حسین "ع" شیرین شده با غمت غمِ عشق حسین "ع" با خونِ علیِّ اصغرت در عالم بالاست همیشه پرچمِ عشق حسین "ع" #مصطفی_مطهری_راد #عضوکانال 💫🌺

در شادی و غم کنار ملت بودی آقای رئیس! مرد خدمت بودی ای خادم عشق، سید محرومان! شایسته ی عنوان شهادت بودی #محمد_مهدی_عبداللهی #عضوکانال #شهید_جمهور 💫🌺

ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻋﻨﺎﯾﺘﯽﺳﺖ ﮐﻪ ﻏﻢﻫﺎﯼ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺑﯽﮐﺴﺎﻥِ ﻣﺸﻮّﺵ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﻧﺪ... #عرفی_شیرازی 💫🌺

تقدیم به امام مهربانی‌ها علی بن موسی الرضا علیه السلام آری چه دیدنیست در آن لحظه حالشان آن ها که می خورند از آن می، حلالشان! وا می‌شود به شوق حرم سفره‌های دل حتی کبوتران زبان بسته بالشان یک عده با تواند و به ایمان رسیده‌اند هم در فراق با تو و هم در وصالشان آنان که دل به خانه ی خورشید داده اند یک گوشه چشم توست جواب سوالشان خورشیدی و شعاع نگاه تو می رسد در خانه ی معطر جان زلالشان یک عده نیز مثل من از دور با تواند در عالم تصوّر و فکر و خیالشان ما دور مانده‌ایم از آن آستانِ فیض آن‌ها که می‌روند حرم خوش به حالشان ... #سید_حسن_مبارز

مردی که شهید تهمت و بهتان بود بی شک که نماد خدمت و ایمان بود با یاری حق گره‌گشایی می‌کرد در فکر زدودن غم انسان بود #محمدعلی_ساکی