5.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رژه تریلیها برای نمایش وقایع کربلا در یزد
─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─
https://eitaa.com/sheykhabdolrahim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤حــضرت رقــــیه (س)🏴🏴🏴🏴
◾️نام:رقــــیه
◾️زاده:۱۷ یا ۲۳ شعبان ۵۷ قمری
◾️زادگاه:مدینه، حجاز
◾️درگذشت:۵ صفر ۶۱ قمری
◾️آرامگاه:دمشق، شام
◾️دیگر نامها:فاطــمه
◾️پدر:حــسین بن علی
◾️مادر:ام اســحاق
◾️طول عمر: ســه سال
🥀علت شهادت: دختر سه چهار ساله ابا عبدالله الحسين(ع) كه در سفر كربلا همراه اسراى اهل بيت(ع) بوده و در شام، شبى پدر را به خواب ديد و پس از بيدار شدن بسيار گريست و بىتابى كرد و پدر را خواست.
خبر به يزيد رسيد. به دستور او سر مطهر امام حسين(ع) را نزد او بردند و او از اين منظره بيشتر ناراحت و رنجور شد و همان روزها در خرابه شام (كه محل اقامت موقت اهل بيت بود) جان داد.
#لبیک_یا_حسین
#آجرک_الله_یا_بقیه_الله
─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─
https://eitaa.com/sheykhabdolrahim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 هجوم نیزههارو دیدم
صدای نالهتو شنیدم
به طرف قتلگاه دویدم
#محرم
#استوری
#حاج_محمود_کریمی
─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─
https://eitaa.com/sheykhabdolrahim
YEKNET.IR -Karimi-Shab 05 Moharam1398-007 (3).mp3
6.42M
هجوم نیزههارو دیدم
صدای نالهتو شنیدم
به طرف قتلگاه دویدم
#محرم
#حاج_محمود_کریمی
─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─
https://eitaa.com/sheykhabdolrahim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ روزمون را زیبا و قشنگ کنیم با سلام بر ارباب
❣عادت سلام کردن به امام حسین (علیه السلام) را نشر دهیم...
─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─
https://eitaa.com/sheykhabdolrahim
─═༅🌹﷽🌹༅═─
#دهه_عاشقی
قسمت پنجم
سلام علیکم
بدنبال سلسله گفتار های تاریخی کاشان رسیدیم به حکایت عبرت آموز عشق آقاسید مهدی به دختر حاج سید جعفر و در خلال این حکایت مقداری به ماهیت پدیده عشق پرداختیم و گفتیم این پدیده از ودیعه های آسمانی است .
لذا تا این مرحله فهمیدیم عشق و عاشقی در عالم وجود به اشکال مختلف بروز مینماید .
در این رابطه بعضی مصادیق و حکایت های شدید عاطفی بین خواهر و برادر و امثال آنها را نقل کردیم .
لذا وقتی احساسات عاشقانه از سوی عاشق و معشوق ، همزمان و متقابل رخ مینماید ، ماجرا شکل عادی و طبیعی دارد ، ولی امان از عشق یکطرفه که کار دست انسان میدهد !
اما یکی از جالبترین و حیرت انگیزترین داستان های عاشقانه ، حکایت افرادیست که با احساس نفرت و دشمنی و انتقام و برای لطمه و ضربه ، وارد عرصه میدان میشود ، اما معشوق با سر پنجه هنرمندانه خود کاری میکند که فرد متخاصم را مبدّل به عاشق دلباخته خود میکند .
از این نمونه حکایت ها در دستگاه اباعبدالله الحسین (سلام الله علیه) نیز فراوان است .
حاكم شهر موصل در عراق ، فردی سُنی ناصبی و يكی از دشمنان اهل بيت عليهم السلام بود .
همسر او هم ناصبيه بود .
آنها آرزوی داشتن فرزند پسر داشتند ، و چون پسری برايشان متولد نمی شد ، به مقتضای عقيده ی فاسد خود ، نذر كردند كه اگر خدا به آنها پسری اعطا كند ، به شكرانه ی او ، پسر را سر راه زوار حضرت اباعبدالله عليه السلام بفرستند ، تا زواری را كه از شام و جبل عامل می آيند و عبور آنها از موصل است به قتل برساند و اموال آنها را غارت كند .
بالاخره بعد از مدتی خداوند به آنها فرزند پسری داد که اسمش را گذاردند ( جمال الدين ) .
پدر و مادر ناصبی از همان ابتدای کودکی ، فرزند را به گونه ای تربیت کردند که برای غارت و کشتار زوار حسینی (ع) آماده باشد .
جمال الدين به حد جوانی رسید و با آموختن فنون جنگی و رزمی برای خود پهلوانی رشید و دلاور شد .
روزی از روزها ، مادر جمال الدین ، او را از نذر خود خبردار می كند و میگوید برای ادای نذر باید بر سر راه زوار حسینی رفته و پس از قتل عام آنها ، کاروان را غارت کند .
جمال الدین که هم اکنون از اراذل و اوباش مشهور زمانه خود شده بود ، از این نذر مادر بسیار خشنود شد و استقبال کرد .
جمال الدین پس از تهیه زاد و توشه ، همراه با مادر حرکت کردند تا رسیدند به راهی که زوار موصل از آن عبور میکنند .
اما هنگامی كه به مسيب رسيدند ، ديدند زوار از جسر (پُل ) عبور كرده اند و به سمت کربلا رفته اند .
بنابر اين در همان جا توقف كردند تا وقتی كه زوار از کربلا مراجعت كردند ، آنها را به قتل برساند .
جمال الدين در كناری كمين كرده بود و در همان حال به خواب فرورفت .
در عالم رؤيا ديد قيامت برپا شده و ملائكه آمدند و او را که بسیار وحشت زده بود ، گرفتند و در آتش انداختند .
اما آتش او را نسوزاند و به او اثر نكرد .
ملك موكل جهنم به آتش خطاب كرد : چرا او را نمی سوزانی ؟!
آتش گفت : غبار ( زوار كربلا ) بر تن او نشسته است !
پس او را از جهنم بيرون آوردند و تن او را شستشو دادند و دوباره درآتش انداختند ، ولی باز هم آتش او را نسوزاند .
ملک گفت : چرا حالا ديگر او را نمی سوزانی ؟!
آتش گفت : شما ظاهر بدن او را شسته ايد ، اما غبار زوار حسینی (ع) در جوف او داخل شده است !
جمال الدين از خواب بيدار شد ، سراسیمه و با آشفتگی نزد مادر رفت و گفت ، خواب وحشتناکی دیده ام .
پس از نقل خواب برای مادر ، سوال کرد این حسین (ع) کیست که قتل زوارش برای ما ثواب دارد .
مادر گفت : شخص خاصی نیست ! او یک نفر خارجی بوده است !
جمالدین قانع نشد و به مادر گفت بیشتر توضیح بده !؟
مادر گفت حسین (ع) فرزند فاطمه (س) ، دختر پیامبر (ص) بوده و در بین راه مکه به کوفه در سر زمین کربلا به دست سربازان ابن زیاد و به دستور یزید کشته شده !
حالِ جمال الدین با شنیدن این سخن منقلب شد و از مادر سوال کرد .
جرم او چه بوده ؟
برای چه مقصودی به کوفه حرکت کرده ؟
همراهان او چه کسانی بوده اند ؟
سپاه حسین (ع) چند نفر و سپاه ابن زیاد چند نفر بوده اند ؟
مادر همه سوالات جمال الدین را یک به یک پاسخ داد تا رسید به این سخن که حسین (ع) اصلا سپاهی نداشته است .
او بهمراه خانواده و تنی چند از یارانش به سمت کربلا حرکت میکرده که تعداد آنها ۷۲ نفر و تعداد سپاهیان ابن زیاد سی هزار نفر بوده اند ؟
سخن مادر وقتی به اینجا رسید ، اشک از دیدگان جمال الدین سرازیر شد .
به مادر گفت اگر حسین با اهل و عیال و بستگانش در سفر بوده ، آیا اطفال و کودکانش هم بوده اند ؟!
مادر گفت ، آری ، آنطور که میگویند از طفل شش ماهه تا جوان هجده ساله و خواهر و بچه های خواهر و برادر و بچه های برادر و حتی دختر بچه ها را بهمراه داشته که همه را قتل عام کرده اند .
مادر جمال الدین تا این سخن را گفت ، ناگهان دید جمال الدین مشتی خاک از زمین برداشته و محکم بر سر خود کوبید و بر پهنای صورت گریه میکرد و اشک میریخت .
ناگهان جمال الدین از جای برخاست و به مادر گفت ، حیف که حق مادری بر گردنم داری ، والا میدانستم با تو چکار کنم . تو میخواستی از جهالت من استفاده کنی و دستم را به خون زوار فرزند پیامبر آلوده کنی !؟
مرحوم قاضی نورالله ( رضوان الله تعالي عليه -) در آخر كتاب مجالس المؤمنين در ذيل حالات شاعر بزرگ عرب ، مرحوم جمال الدین خلیعی موصلی می نويسد :
جمال الدین پس از ورود به کربلا به حرم ابی عبدالله الحسین (ع) مشرف شد و در همانجا از عقايد باطل پدر و مادر خود برگشت و به مذهب تشيع مشرف و در جوار آن امام همام مشغول به تحصیل علم شد .
او ضمن تحصیل علم از طبع شیرین شعر نیز برخوردار بود و مشغول مداحی حضرات معصومین عليهم السلام شد .
دیوان شعر مرحوم جمال الدین در دنیای عرب و در بین ادیبان ، از جایگاه رفیعی برخوردار است .
شعر زیر یکی از اشعار معروف جمال الدین خلیعی موصلی است .
اذا شئت النجاة فزر حسينا
لكی تلقی الاله قرير عين
فان النار ليس تمس جسما
عليه غبار زوار الحسين (ع)
يعنی اگر نجات از آتش میخواهی ، پس حضرت امام حسين عليه السلام را زيارت كن !
زيرا آتش به بدنی كه غبار زوار حسين عليه السلام بر آن نشسته باشد، آسيب نمیرساند .
صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
ادامه دارد ...
─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─
https://eitaa.com/sheykhabdolrahim
12.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عشق امام حسین (ع) ❤🖤
─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─
https://eitaa.com/sheykhabdolrahim
11.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یاد اموات 🖤
─═༅ 📚شِیخ عَبدُالرَّحیم🖌 ༅═─
https://eitaa.com/sheykhabdolrahim