eitaa logo
منتظران ظهور "تولید دارو تختی"
775 دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
4.6هزار ویدیو
34 فایل
#منتظران_ظهور_تولید_دارو_تختی https://eitaa.com/shhdMoezGholami_Jahadi مدیریت کانال @Tasbih1361
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ 💠 ظاهراً دیگر به نتیجه رسیده و می‌خواست قصه را فاش کند. باور نمی‌کردم حیدر اینهمه بی‌رحم شده باشد که بخواهد در جمع را ببرد. اگر لحظه‌ای سرش را می‌چرخاند، می‌دید چطور با نگاه مظلومم التماسش می‌کنم تا حرفی نزند و او بی‌خبر از دل بی‌تابم، حرفش را زد:«عدنان با تکریت ارتباط داره، دیگه صلاح نیس باهاشون کار کنیم.» 💠 لحظاتی از هیچ کس صدایی درنیامد و از همه متحیرتر من بودم. بعثی‌ها؟! به ذهنم هم نمی‌رسید برای نیامدن عدنان، اینطور بهانه بتراشد. بی‌اختیار محو صورتش شده و پلکی هم نمی‌زدم که او هم سرش را چرخاند و نگاهم کرد و چه نگاه سنگینی که اینبار من نگاهم را از چشمانش پس گرفتم و سر به زیر انداختم. 💠 نمی‌فهمیدم چرا این حرف‌ها را می‌زند و چرا پس از چند روز دوباره با چشمانم آشتی کرده است؟ اما نگاهش که مثل همیشه نبود؛ اصلاً مهربان و برادرانه نبود، طوری نگاهم کرد که برای اولین بار دست و پای دلم را گم کردم. وصله بعثی بودن، تهمت کمی نبود که به این سادگی‌ها به کسی بچسبد، یعنی می‌خواست با این دروغ، آبروی مرا بخرد؟ اما پسرعمویی که من می‌شناختم اهل نبود که صدای عصبی عمو، مرا از عالم خیال بیرون کشید :«من بی‌غیرت نیستم که با قاتل برادرم معامله کنم!» 💠 خاطره پدر و مادر جوانم که به دست بعثی‌ها شده بودند، دل همه را لرزاند و از همه بیشتر قلب مرا تکان داد، آن هم قلبی که هنوز مات رفتار حیدر مانده بود. عباس مدام از حیدر سوال می‌کرد چطور فهمیده و حیدر مثل اینکه دلش جای دیگری باشد، پاسخ پرسش‌های عباس را با بی‌تمرکزی می‌داد. 💠 یک چشمش به عمو بود که خاطره پدرم بی‌تابش کرده بود، یک چشمش به عباس که مدام سوال‌پیچش می‌کرد و احساس می‌کردم قلب نگاهش پیش من است که دیگر در برابر بارش شدید احساسش کم آوردم. به بهانه جمع کردن سفره بلند شدم و با دست‌هایی که هنوز می‌لرزید، تُنگ شربت را برداشتم. فقط دلم می‌خواست هرچه‌زودتر از معرکه نگاه حیدر کنار بکشم و نمی‌دانم چه شد که درست بالای سرش، پیراهن بلندم به پایم پیچید و تعادلم را از دست دادم. 💠 یک لحظه سکوت و بعد صدای خنده جمع! تُنگ شربت در دستم سرنگون شده و همه شربت را روی سر و پیراهن سپید حیدر ریخته بودم. احساس می‌کردم خنکای شربت مقاومت حیدر را شکسته که با دستش موهایش را خشک کرد و بعد از چند روز دوباره خندید. 💠 صورتش از خنده و خجالت سرخ شده و به گمانم گونه‌های من هم از خجالت گل انداخته بود که حرارت صورتم را به‌خوبی حس می‌کردم. زیر لب عذرخواهی کردم، اما انگار شیرینی شربتی که به سرش ریخته بودم، بی‌نهایت به کامش چسبیده بود که چشمانش اینهمه می‌درخشید و همچنان سر به زیر می‌خندید. 💠 انگار همه تلخی‌های این چند روز فراموشش شده و با تهمتی که به عدنان زده بود، ماجرا را خاتمه داده و حالا با خیال راحت می‌خندید. چین و چروک صورت عمو هم از خنده پُر شده بود که با دست اشاره کرد تا برگردم و بنشینم. پاورچین برگشتم و سر جایم کنار حلیه، همسر عباس نشستم. 💠 زن‌عمو به دخترانش زینب و زهرا اشاره کرد تا سفره را جمع کنند و بلافاصله عباس و حلیه هم بلند شدند و به بهانه خواباندن یوسف به اتاق رفتند. حیدر صورتش مثل گل سرخ شده و همچنان نه با لب‌هایش که با چشمانش می‌خندید. واقعاً نمی‌فهمیدم چه‌خبر است، در سکوتی ساختگی سرم را پایین انداخته و در دلم غوغایی بود که عمو با مهربانی شروع کرد :«نرجس جان! ما چند روزی میشه می‌خوایم باهات صحبت کنیم، ولی حیدر قبول نمی‌کنه. میگه الان وقتش نیس. اما حالا من این شربت رو به فال نیک می‌گیرم و این روزهای خوب ماه و تولد علیه‌السلام رو از دست نمیدم!» 💠 حرف‌های عمو سرم را بالا آورد، نگاهم را به میهمانی چشمان حیدر برد و دیدم نگاه او هم در ایوان چشمانش به انتظارم نشسته است. پیوند نگاه‌مان چند لحظه بیشتر طول نکشید و هر دو با شرمی شیرین سر به زیر انداختیم. هنوز عمو چیزی نگفته بود اما من از همین نگاه، راز فریاد آن روز حیدر، قهر این چند روز و نگاه و خنده‌های امشبش را یک‌جا فهمیدم که دلم لرزید. 💠 دیگر صحبت‌های عمو و شیرین‌زبانی‌های زن‌عمو را در هاله‌ای از هیجان می‌شنیدم که تصویر نگاه حیدر لحظه‌ای از برابر چشمانم کنار نمی‌رفت. حالا می‌فهمیدم آن نگاهی که نه برادرانه بود و نه مهربان، عاشقانه‌ای بود که برای اولین بار حیدر به پایم ریخت. عمو چند دقیقه بیشتر طول نکشید و سپس ما را تنها گذاشتند تا با هم صحبت کنیم. در خلوتی که پیش آمده بود، سرم را بالا آوردم و دیدم حیدر خجالتی‌تر از همیشه همچنان سرش پایین است... ✍️نویسنده: http://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
مصاحبه با زهره هادی، خواهر شهید ابراهیم هادی شنیدنی است. ـ💢شما خواهر شهیدی هستید که فقط در کتاب «سلام بر ابراهیم» دنیایی از ویژگی‌های متمایز برای ایشان ذکر شده است، راز این همه ویژگی برای این شهید چیست؟ ♻️همه نوشته‌های کتاب سلام بر ابراهیم واقعیت است و هیچ حرف اضافه‌ای نوشته نشده و این نوشته‌ها ماجراهای صادقی هستند که ما و دوستانش در زندگی از او دیدیم و همه این‌ موارد به شکل کتابی به علاقه‌مندان ارائه شده است. 💢به نظرم راز این همه ویژگی در خانواده است؛ ابراهیم در خانواده‌ای تربیت شد که بهترین مربیانش پدر و مادرش بودند و آنها کمک کردند تا ابراهیم به‌خوبی رشد کند و تربیت شود. ابراهیم مکتب سیدالشهدا(ع) را در منزل فرا گرفت و مثل سالار شهیدان تلاش می‌کرد همه کارها و رفتارش برای خدا باشد؛ می‌گفت «وقتی هر کارت برای خدا باشد موفقیت‌ها خود به خود به سراغت می‌آیند» و ابراهیم مصداق این موفقیت‌های خدایی است. او کسی بود که تواضع داشت و با مردم مهربان بود، از خود گذشتگی می‌کرد و فروتنی و مردانگی را توأمان داشت. از قضا شدن نماز صبحش وحشت داشت و برخی شب‌ها از ترس قضا شدن نماز صبحش تا اذان صبح خواب نداشت. ♻️ـ رابطه‌اش با پدر و مادرش چگونه بود؟ 💢به قدری رابطه صمیمی با پدر و مادرمان داشت که اگر هر کسی از فرزندان خانواده رابطه خوبی نداشتند را نصیحت می‌کرد و می‌گفت: اگر می‌خواهید در زندگی خودتان موفق باشید باید بهترین رابطه را با پدر و مادر داشته باشید. نماز اول وقت مسجد را بر هر نمازی ترجیح می‌داد. روی حجاب حساس بود و در زمینه حجاب اول برای خانواده و بعد برای دیگران حساس می‌شد. 💢در درس، ورزش و اخلاق و ایمان موفق بود و همواره به حضرت فاطمه زهرا(س) متوسل می‌شد و می‌گفت هر چه دارم از لطف و عنایت حضرت فاطمه زهرا(س) دارم. از کار پشت میزنشینی فرار می‌کرد و همواره در کارهایی با تکاپو و هیجان بالا و به اصطلاح هیئتی مشارکت فعال داشت. ........ ♥️ http://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
❣﷽❣ 5⃣ ✨ 💠 قرآن کریم می‌فرماید، مومنین دلهاشون با آرامش پیدا میکنه. یعنی به خدا میاره 🕋اَلَّذينَ ءَامَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللهِ سوره رعد آیه ۲۸ 🌷 ترجمه: كسانى كه ايمان آورده‌اند، دل‌هايشان به ياد خدا آرامش مى‌گيرد 👈🏼 بعد دنباله‌ی آیه، بعنوانِ یک قاعده‌ی کلّی می‌فرماید: 🕋اَلا بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ 🌷 ترجمه: آگاه باشید که با ياد خدا دل‌ها آرامش پيدا مى‌كند ✍🏼 علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان می‌نویسد، از ظاهر آيه، انحصارى بودن اين مطلب فهميده میشه. ❌ یعنی معنای دقیقِ آیه این نیست که «دل‌ها با آرام می‌گیرد» ✅ بلکه معنای آیه اینه که «دل‌ها فقط و فقط با آرام میگیرد» 👌 یعنی دل‌ها جز به ، با چيز ديگه‌ای اطمينان و آرامش پیدا نمی‌کنه. ✔️ مال و ثروت رفاه، تکنولوژی و... برای انسان میاره، و زندگی. رو راحت‌تر میکنه، ❌ ولی در زندگی نمیاره. ✅ فقط و فقط در است. 👌 خدا ما رو طوری ساخته که جز با یادش دلمون آروم نمی‌گیره. ✴️ اگه بیقراری... ✴️ اگه دلتنگی... ✴️ اگه دلگیری... ✴️ اگه متحّیری... ✴️ اگه استرس ✴️ اضطراب داری... 🔔 گیرِ کار اینجاست که هزار یاد، جز در دلت جولان میده 💯 ♥️ https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
❣﷽❣ 6⃣ ✨ 🌤🎪 تا امام زمان «عج»، چقدر فاصله داریم؟! ⬇️⬇️⬇️ استاد اخلاق، مرحوم حاج اقا مجتبی تهرانی رحمة الله علیه↘️ « اگر انسان کامل بخواهد به شکل مکتوب درآید , صورتش می شودقرآن کریم 📖👇 همانگونه که امیرالمومنین علیه السلام، قرآن ناطق بودند. 💖حال اگر این ، قرائتش و تفکر در آیاتش، قلوب مارا متحول نمی کند! شک نکنید که زیارت انسان کامل , یعنی حضرت حجت ع هم قلوب مارا متحول نخواهد کرد ⚠️. اگر می خواهید حال خود را هنگام ملاقات حضرت حجت عج بدانید , ببینید الان در ملاقات با قرآن چه حالی دارید!! 👈اگر مشتاق قرآنید , می توانید امیدوار باشید که مشتاق حضرت حجت حقیقی هم هستید وگرنه↘️ 🚶اگر قرآن نزد شما مهجور است , وبا آن انس ندارید , و فکر می کنید که مشتاق حضرت حجت هستید , آن شخصِ امام زمان , زاده ی وهم و خیال خودتان است🚨 🍂با این حساب👆، چقدر فاصله گرفته ایم از فرزند فاطمه! از مولایمان! از پدر و ولی نعمت مان! 😔 🌺 💯 ... https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
❣﷽❣ 5⃣ ✨ 💠 قرآن کریم می‌فرماید، مومنین دلهاشون با آرامش پیدا میکنه. یعنی به خدا میاره 🕋اَلَّذينَ ءَامَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللهِ سوره رعد آیه ۲۸ 🌷 ترجمه: كسانى كه ايمان آورده‌اند، دل‌هايشان به ياد خدا آرامش مى‌گيرد 👈🏼 بعد دنباله‌ی آیه، بعنوانِ یک قاعده‌ی کلّی می‌فرماید: 🕋اَلا بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ 🌷 ترجمه: آگاه باشید که با ياد خدا دل‌ها آرامش پيدا مى‌كند ✍🏼 علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان می‌نویسد، از ظاهر آيه، انحصارى بودن اين مطلب فهميده میشه. ❌ یعنی معنای دقیقِ آیه این نیست که «دل‌ها با آرام می‌گیرد» ✅ بلکه معنای آیه اینه که «دل‌ها فقط و فقط با آرام میگیرد» 👌 یعنی دل‌ها جز به ، با چيز ديگه‌ای اطمينان و آرامش پیدا نمی‌کنه. ✔️ مال و ثروت رفاه، تکنولوژی و... برای انسان میاره، و زندگی. رو راحت‌تر میکنه، ❌ ولی در زندگی نمیاره. ✅ فقط و فقط در است. 👌 خدا ما رو طوری ساخته که جز با یادش دلمون آروم نمی‌گیره. ✴️ اگه بیقراری... ✴️ اگه دلتنگی... ✴️ اگه دلگیری... ✴️ اگه متحّیری... ✴️ اگه استرس ✴️ اضطراب داری... 🔔 گیرِ کار اینجاست که هزار یاد، جز در دلت جولان میده 💯 ♥️ https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
❣﷽❣ ✨ 🔻 🔻 ☝️ قرآن میگه وقتی 👹😈 از درگاه الهی رانده شد، به خدا گفت: "خدایا، من از چهار طرف (جلو، پشت، راست و چپ) به بنده‌هایِ تو حمله میکنم، و اونها رو گرفتار و گمراه میكنم". 🌴 سوره اعراف، آیه ۱۷ 🌴 🕋 ثمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ و َعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَ عَن شَمَائِلِهِمْ و َلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ 👈 شیطان به خدا گفت: "ﺍﺯ پیشِ رو، ﻭ ﺍﺯ ﭘﺸﺖِ ﺳﺮ، ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻑِ ﺭﺍﺳﺖ، ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻑِ ﭼﭗ، ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ بندگان تو ﻣﻰ‌ﺭﻭم، تا آنها را گمراه کنم، ﻭ ﺍﻛﺜﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺷﻜﺮﮔﺰﺍﺭ ﻧﺨﻮﺍﻫﻰ ﻳﺎﻓﺖ". ✍️ در روایات داریم که وقتی شیطان این حرف رو زد... فرشته‌ها با نگرانی به خدا گفتند: خدایا! شیطان از چهار طرف بر انسان مسلّط میشه، پس انسان چطور نجات پیدا کنه؟😱😰😨 خداوند فرمود: نگران نباشید، راه بالا و پایین باز است. راهِ بالا 👆 نیایش... و راهِ پایین 👇 سجده و بر خاك افتادن است. 👌 بنابراین... كسی كه دستی به سوی خدا بلند كند... یا سری بر آستان او بساید... میتواند شیطان را طرد كند.😊☺️ 📚 برگرفته از کتاب مراحل اخلاق در قرآن اثر علّامه جوادی آملی 💯 ... ♥️ https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
🔮زندگینامه 🌹 در سال 1347 در آبادان متولد شد. مادرم نام میترا را برای او انتخاب کرد. اما بعدها که میترا بزرگ شد، به اسمش اعتراض داشت. بارها به مادرم گفت «مادربزرگ، این هم اسم بود برای من انتخاب کردی؟😔 اگر در آن دنیا از شما بپرسند که چرا اسم مرا میترا گذاشته‌اید، چه جوابی می‌دهید؟ من دوست دارم اسمم زینب باشد.☺️ من می‌خواهم مثل زینب (س) باشم.» میترا همه ما را هم وادار کرد که به جای میترا به او زینب بگوییم. البته یک روز، روزه گرفت و برای افطاری دوستانش را دعوت کرد و نامش را تغییر داد. 🎉 ... 💚https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
🌷 در وصیت نامه : ⚠️خواهرم، نگذار به اسم پوشش را از تو بگیرند‼️ ✨انس با قرآن، توسل به ائمه اطهار (ع)، حفظ بیت‌المال، دنباله‌ روی از نهضت عاشورا، ولایت‌مداری، حفظ انقلاب، امر به معروف و نهی از منکر، تولّی و تبری و نیز حفظ حجاب و عفاف، از جمله مواردی است که اکثر شهدا در وصایا و دست‌ نوشته‌­های خود به آن اشاره داشته‌­اند. ⚘شهید «علی رضا ملازاده» : من اکنون فریاد برمی­‌آورم که «خواهرم حجابت را، حجابت را حفظ کن، خواهرم نگذار پوشش را از تو بگیرند، نگذار به اسم آزادی زن، با تو و دیگر خواهرانم همانند «شئ» رفتار کنند ⚘شهید «مهدی باغیشنی»: خواهرانم! شما با حجاب خود مشت محکمی بر دهان ابرقدرت­‌ها بکوبید و بگوئید‌ «ای از خدا بی‌خبران! ما مانند حضرت زهرا (س) و حضرت زینب کبری (س) هستیم و هرگز از راهی که آنان رفته‌اند، برنمی‌گردیم و با تمام توان راه آن‌ها را ادامه می‌دهیم » ⚘شهید «علی اکبر بشنیجی»: «خواهرانم! همان‌طور که ما در جبهه­‌ها با این دشمن کافر می‌جنگیم، شما نیز به نوبه­‌ خود با صبر و بردباری و با حجاب و پوشش خود با دشمنان داخلی بجنگید، زیرا پیروزی از آن ماست. ⚘شهید «رضا بکائیان»: خواهران با حفظ عفت و پاکدامنی و حجاب­‌شان، موجب عزت و سربلندی انقلاب اسلامی باشند و این مسئله یکی از تکالیف مهم آن‌­هاست. ⚘شهید «علی‌رضا حسینی»: خواهران گرامی! از شما می‌خواهم با حفظ حجاب و رعایت عفاف در پشت جبهه‌ها، جهاد اکبر کنید و با توطئه­‌های شوم کافران ملحد بجنگید، این خواهران مبارز هستند که با حفظ حجاب دین اسلام را زنده و پا بر جا نگه داشته‌­اند و این راه را می­‌توانند مانند حضرت زینب (س) با صلابت ادامه دهند. ⚘شهید «محمدعلی صمدی»: «خواهران گرامی! حجاب شما برتر از خون شهیدان است و دشمن پیش از آن‌که از خون شهید به هراس آید، از حجاب کوبنده­‌ تو وحشت دارد. @shahed_zolfaghari
منتظران ظهور "تولید دارو تختی"
🌷#حجاب در وصیت نامه #شهدا : ⚠️خواهرم، نگذار به اسم #آزادی پوشش را از تو بگیرند‼️ ✨انس با قرآن، توس
🌷 در وصیت نامه : ⚠️خواهرم، نگذار به اسم پوشش را از تو بگیرند‼️ ✨انس با قرآن، توسل به ائمه اطهار (ع)، حفظ بیت‌المال، دنباله‌ روی از نهضت عاشورا، ولایت‌مداری، حفظ انقلاب، امر به معروف و نهی از منکر، تولّی و تبری و نیز حفظ حجاب و عفاف، از جمله مواردی است که اکثر شهدا در وصایا و دست‌ نوشته‌­های خود به آن اشاره داشته‌­اند. ⚘شهيد قدرت الله مرغملكي : پيام من به خواهران اين است كه اي خواهرم حجاب تو كوبنده تر از خون من است! بايد مثل دختر پيامبر بانوي بزرگوار اسلام باشيد كه مي فرمايند: زينت زن به حفظ حجاب است. ⚘شهيد محمد علي قيصري : اي مادر و اي خواهرم شما همواره حجاب اسلامي خودتان را حفظ كنيد و هميشه به ياد خدا باشيد كه حجاب شما كوبنده تر از خون من شهيد است. ⚘شهيد سعيد مساح : خواهرم بدان كه سياهي چادر تو حجاب و سنگر توست واز سرخي خون من شهيد گوياتر است. ⚘شهيد حسن قربانيان كردآبادي : خواهران عزيزم، حجاب شما رنگين تر و كوبنده تر از خون ماست، سعي كنيد با حفظ حجاب، مادران خوبي براي حسينيان آينده باشيد. ⚘شهيد مصطفي تحويليان : اي خواهران شما را توصيه مي كنم به حجاب كه خون شما كوبنده تر از خون شهيدان و رزمندگان اسلام است و بدانيد بعضي از لباس هايي را كه شما خواهران مؤمن مي پوشيد اين لباس را دنياي غرب كه مملو از فساد است تحميل كرده و خداي ناكرده لباس يا چادري نپوشيد كه خدا غضب خود ر ابر شما بفرستد، همچنان به حجاب اهميت دهيد كه حضرت زهرا(س) اهميت مي دادند. ⚘شهيد احمد مؤذني : خواهران محترم قسم مي خورم حجاب شما كوبنده تر از خون شهدا است. 2⃣ @shahed_zolfaghari
منتظران ظهور "تولید دارو تختی"
🌷#حجاب در وصیت نامه #شهدا : ⚠️خواهرم، نگذار به اسم #آزادی پوشش را از تو بگیرند‼️ ✨انس با قرآن، توس
🌷 در وصیت نامه : ⚠️خواهرم، نگذار به اسم پوشش را از تو بگیرند‼️ ✨انس با قرآن، توسل به ائمه اطهار (ع)، حفظ بیت‌المال، دنباله‌ روی از نهضت عاشورا، ولایت‌مداری، حفظ انقلاب، امر به معروف و نهی از منکر، تولّی و تبری و نیز حفظ حجاب و عفاف، از جمله مواردی است که اکثر شهدا در وصایا و دست‌ نوشته‌­های خود به آن اشاره داشته‌­اند. ⚘شهید «محمد رضایی» : همسرم! تو هر عمل خوبی که انجام دهی روح مرا شاد کرده‌ای و خانواده مرا دلداری داده‌­ای که در فراق من ناراحت نباشند، سعی کن واقعاً یک همسر شهید باشی و رسالت خون شهیدان را به تمامی مردان و زنان برسانی و آن هم بیشتر با پاکدامنی و حجاب امکان­‌پذیر است. ⚘شهید «رمضان‌علی سرائی» : خواهران عزیزم! اینک زمانه احتیاج به زینب­‌ها دارد، احتیاج به علی اکبر‌ها دارد، ای خواهران بزرگوار! زینب‌وار زندگی کنید و حجاب خود را به عنوان یک شمشیر حفظ کنید و در زندگی صبور باشید. ⚘شهید «عیدمحمد سبزی» : خواهرانم! از شما می­‌خواهم حجاب و عفت‌تان را حفظ کنید و با حجاب و پوشش‌­تان به خون شهدا ارزش قائل شوید. ⚘شهید «رمضان‌علی صادقی» : ای همسر بزرگوارم! از شما می‌خواهم که عفت و حجاب و پوشش خود را مثل گذشته حفظ کنی که ره رستگاری زن در پاکدامنی و عفیف بودن اوست. ⚘شهید «هادی صدقیان» : نگذارید اصل حجاب در جامعه اسلامی کم رنگ شود، به خصوص عفت و پاکدامنی گسترش پیدا کند تا فحشاء و منکرات کمتر و کمتر شود. 3⃣ @shahed_zolfaghari https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22